مزرعه حیوانات

کتاب «مزرعه حیوانات» (Animal Farm) که در ایران به نام «قلعه حیوانات» نیز شناخته می‌شود، توسط جورج اورول (George Orwell) در سال ۱۹۴۵ نوشته و در ۱۱۲ صفحه چاپ شد و ضمن ترجمه به زبان‌های مختلف دنیا، بارها و بارها تجدید چاپ شده است. داستان جذاب کتاب، علی‌رغم سادگی ظاهری، معانی عمیق و نهان بسیاری دارد و خواننده را شیفته‌ی خود می‌سازد.

کتاب مزرعه حیوانات در وب سایت goodreads دارای امتیاز ۳.۹۷ با بیش از ۳.۲ میلیون رای و بیش از ۷۲ هزار نقد و نظر است.

داستان مزرعه حیوانات

داستان کتاب «مزرعه حیوانات» از شبی شروع می‌شود که میجر پیر (یک خوک پیر در مزرعه‌ای به نام مزرعه‌ی مانر) بعد از این که صاحب مزرعه به خواب می‌رود، همه‌ی حیوانات را پیرامون خود گرد آورده و از ظلم و ستم انسان‌ها بر آن‌ها و آرزوی قدیمی رهایی از این ظلم برای آن‌ها سخن گفته و آن‌ها را تشویق به شورش علیه انسان‌ها می‌کند.

مدتی بعد و در اثر بروز حوادثی، حیوانات بر علیه مالک مزرعه، آقای جونز، شورش کرده و ضمن اخراج وی و همسرش از مزرعه، نام آن را به مزرعه حیوانات تغییر داده و خود حکومت بر مزرعه را بر عهده می‌گیرند.

در این بین خوک‌ها که باهوش‌تر از سایر حیوانات هستند، رهبری سایرین را برعهده گرفته و هر یک از دیگر حیوانات (مانند باکسر اسب، بنجامین الاغ، موزر کلاغ، گوسفندان و غیره) نیز کاری را بر عهده می‌گیرند. کمی بعد از فروکش کردن احساسات اولیه‌ی ناشی از پیروزی بر انسان‌ها، حیوانات مزرعه با مشکلات متعددی در مسیر اداره کردن مزرعه مواجه شده و از سوی دیگر با مشکل بزرگ آقای جونز که می‌خواهد مزرعه را از آن‌ها پس بگیرد نیز روبرو می‌شوند.

حیوانات برای حل مشکلات خود قوانینی را وضع کرده و سعی می‌کنند با وفاداری به آن‌ها در راه هدف بزرگی که دارند، تلاش کنند. اما مشکلات روز به روز در حال بیشتر شدن هستند تا این که …

یکی از معروف‌ترین جمله‌های این کتاب یعنی «همه‌ی حیوانات باهم برابرند، امّا برخی برابرترند» در بسیاری از کشورها به یک اصطلاح  پرکاربرد تبدیل شده است. از این کتاب اقتباسات زیادی نیز صورت گرفته و آثار نمایشی بسیاری بر اساس آن ساخته شده است.

بخشی از مزرعه حیوانات

آقای جونز مالک مزرعه مانر به اندازه ای مست بود که شب وقتی در مرغدانی را قفل کرد از یاد برد که منفذ بالای آن را هم ببندد. تلوتلو خوران با حلقه نور فانوسش که رقص کنان تاب میخورد سراسر حیاط را پیمود،کفشش را پشت در از پا بیرون انداخت و آخرین گیلاس آبجو را از بشکه آبدارخانه پرکرد و افتان و خیزان به سمت اتاق خواب که خانم جونز در آنجا در حال خروپف بود رفت. به محض خاموش شدن چراغ اتاق خواب، جنب و جوشی در مزرعه افتاد.

در روز دهان به دهان گشته بود که میجر پیر، خوک نر برنده جایزه نمایشگاه حیوانات، شب گذشته خواب عجیبی دیده است و میخواهد آن را برای سایر حیوانات نقل کند، مقرر شده بود به محض اینکه خطر آقای جونز در میان نباشد همگی در انبار بزرگ تجمع کنند. میجر پیر (همیشه او را به این نام صدا میکردند،گر چه به اسم زیبای ویلینگدن در نمایشگاه شرکت کرده بود) آنقدر در مزرعه مورد احترام بود که همه حاضر بودند ساعتی از خواب خود را وقف شنیدن حرفهای او کنند.

در یک سمت طویله بزرگ در محل مرتفع سکو مانندی میجر در زیر فانوسی که به تیر آویزان بود روی بستری از کاه لمیده بود. دوازده سال از عمرش میرفت و اخیرا کمی تنومند شده بود معهذا خوک باعظمتی بود، و با اینکه دو دندان نیشش هیچگاه کنده نشده بود ظاهری مهربان و مجرب داشت.

دیری نپایید که سایر حیوانات به تدریج آمدند و هر دسته به شیوه خاص خود در محلی قرار گرفت . اول سگها. بلوبل و جسی و پینچر آمدند و بعد خوکها که جلو سکو روی کاه مستقر شدند. مرغها روی لبه پنجره نشستند و کبوترها بال زنان بر تیرهای سقف جای گرفتند، گوسفندان و گاوها پشت سر خوکها دراز کشیدند و مشغول نشخوار شدند.

ترجمه مزرعه حیوانات

در ایران برای اولین بار در سال ۱۳۴۸ با ترجمه‌ی امیر امیرشاهی به چاپ رسید و پس از آن به صورت مکرر به وسیله‌ی مترجمین مختلف ترجمه و به دست ناشران زیادی چاپ شده است.

مطالعه‌ی کتاب جذاب مزرعه حیوانات را به همه دوستداران کتاب پیشنهاد می‌کنم. همچنین برای آشنایی با سایر کتاب‌های این نویسنده به بخش مربوط به معرفی کتاب‌های جورج اورول در وب‌سایت هر روز یک کتاب مراجعه کنید.