آنا کارنینا

رمان «آنا کارنینا» نوشته‌ی لئو تولستوی (نویسنده‌ی روسی، از ۱۸۲۸ تا ۱۹۱۰) در سال ۱۸۷۸ در ۸۶۴ صفحه منتشر شد. این رمان که به سبک رئالیسم نوشته شده است به روایت ماجراها و اتفاقات مرتبط با خاندان اشرافی روسی در قرن ۱۹ می‌پردازد. این رمان به طور کلی به موضوعات و مفاهیم انسانی مانند حسادت، خانواده، وفاداری و خیانت و شور و احساس می‌پردازد.

طرح اصلی داستان آنا کارنینا در هشت بخش و پیرامون یک رابطه‌ی خارج از ازدواج بین آنا و افسر خوش قیافه‌ی سواره نظام، کنت الکسی کریلوویچ ورونسکی گسترش می‌یابد. این رابطه در محافل اجتماعی سن پترزبورگ رسوایی به بار می‌آورد و دو جوان عاشق به اجبار در جستجوی خوشبختی به ایتالیا می‌گریزند.

ولادیمیر ناباکوف (نویسنده‌ی روسی، از ۱۸۹۹ تا ۱۹۷۷) در کتاب «درسگفتارهای ادبیات روس» به بیان خاطره‌ای جالب در مورد لئو تولستوی و کتاب آنا کارنینا می‌پردازد. وی می‌گوید:

در یک روز ملال‌آور در دوران پیری، سال‌ها بعد از اینکه دیگر دست از رمان‌نویسی کشیده بود، کتابی را برداشت و از وسطش شروع به خواندن کرد و به آن علاقه‌مند شد و خیلی از آن خوشش آمد و بعد به عنوان کتاب نگاه کرد و این را دید: آنا کارنینا نوشته‌ی لئو تولستوی.

داستان رمان آنا کارنینا

شاهزاده استپان آرکادیویچ اوبلونسکی («استیوا»)، یک اشراف‌زاده‌ی اهل مسکو و کارمند دولت است که به همسرش، شاهزاده داریا الکساندرونا («دالی») خیانت کرده است. این ماجرا موجب ایجاد آشفتگی در خانواده شده است. استیوا به خانواده اطلاع می‌دهد که خواهر متاهلش، «آنا کادیونا کارنینا»، برای آرام کردن اوضاع از سن‌پترزبورگ به دیدار آن‌ها می‌آید.

در همین حال، دوست دوران کودکی استیوا، کنستانتین دیمیتریویچ لوین («کوستیا») با هدف خواستگاری از کوچکترین خواهر دالی، پرنسس کاترینا الکساندرونا شچرباتسکایا («کیتی») وارد مسکو می‌شود. لوین یک زمیندار اشرافی پرشور، بی قرار، اما خجالتی است که بر خلاف دوستان اهل مسکوی خود، تصمیم می‌گیرد به املاک بزرگ خود مسافرت و در آنجا زندگی کند. او متوجه می‌شود که «کنت الکسی کریلوویچ ورونسکی»، افسر سواره نظام ارتش، نیز به کیتی توجه دارد.

آنا و ورونسکی در قطار با هم هم‌سفر می‌شوند. در این بین یک کارگر راه‌آهن به طور تصادفی جلوی قطار می‌افتد و کشته می‌شود. آنا اتفاق را به «فال بد» می‌گیرد. اما ورونسکی که شیفته‌ی آنا شده دویست روبل به خانوادهی مرده اهدا می‌کند که او را تحت تأثیر قرار دهد. آنا همچنین از ترک پسر کوچکش سرگئی («سریوزا») برای اولین بار ناراحت است.

برای این که بدانید درادامه‌ی داستان چه اتفاقاتی خواهد افتاد و چه شخصیت‌های دیگری به آن اضافه می‌شوند، باید رمان دو جلدی آنا کارنینا را مطالعه کنید.

ترجمه‌ی آنا کارنینا در ایران

این کتاب در ایران توسط مترجمین مختلف ترجمه و منتشر شده است، که برخی از آن‌ها عبارتند از:

آنا کارنینا. ترجمه‌ی مشفق همدانی، ۱۳۴۲.

آنا کارنینا. ترجمه‌ی سیدمحمدعلی شیرازی، ۱۳۴۸.

آنا کارنینا. ترجمه‌ی قازار سیمونیان.

آنا کارنینا. ترجمه‌ی سروش حبیبی، ۱۳۷۸.

آنا کارنینا. ترجمه‌ی محمد مجلسی، ۱۳۸۲.

آنا کاری‌نینا. ترجمه‌ی حمیدرضا آتش برآب، ۱۳۹۹.

 

بخش‌هایی از کتاب آنا کارنینا

استپان آرکادیچ لبخند زد. او این احساس لوین را خوب می‌شناخت. می‌دانست که برای او دخترهای دنیا دو دسته‌اند؛ یک دسته همه دختران غیر از او که صاحب همه عیبها و ضعف‌های آدمها هستند و دخترانی بسیار عادی‌اند و دسته دیگر فقط اوست که از هر عیبی پاک است و از همه آدمها برتر است.

نباید تسلیم قهر گذشته شد و انسان می‌تواند زندگی خود را هر طور که بخواهد پیش ببرد.

ازدواج‌های موفقی که من می‌شناسم فقط از روی عقل و مصلحت صورت گرفته‌اند.

زن موضوعی است که هر قدر هم که مطالعه‌اش کنی باز هم کاملاً برایت تازگی دارد.

اگر من بودم چقدر از این حال به خود می‌بالیدم. وقتی به این جمعیت پای پنجره نگاه می‌کردم چقدر خوشحال می‌شدم! ولی او اعتنایی به این چیزها ندارد، فقط می‌خواهد خواهش مادرجان را رد نکند و اسباب خوشحالی او شود. چه رازی در وجود او نهفته است؟ چه چیز به او این قدرت را می‌دهد که به همه چیز بی‌اعتنا باشد و خود را در نهایت آرامی مستقل احساس کند؟ چقدر دوست داشتم که این را بدانم و از او بیاموزم!

ترید پیرمرد به قدری خوشمزه بود که لوین از رفتن به خانه برای ناهار منصرف شد. با پیرمرد همکاسه شد و ضمن خوردن با او از کار و بارش حرف می‌زد و به مسائل او علاقه بسیار نشان می‌داد و از زندگی خود برایش می‌گفت و از مسائلی که ممکن بود برای او جالب باشد. احساس می‌کرد به او نزدیک‌تر است تا به برادرش و ناخواسته پیوسته خندان بود و لبخندش از محبتی بود که نسبت به پیرمرد در دل داشت.

رمان «آنا کارنینا» در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۴.۰۷ با بیش از ۷۴۰ هزار رای و ۲۸ هزار نقد و نظر است. به علاوه، آثار نمایشی بسیاری با اقتباس و الهام از این کتاب ساخته شده است که از این جمله می‌توان به فیلم آنا کارنینا محصول سال ۲۰۱۲ اشاره کرد.

برای آشنایی با سایر رمان‌های خارجی، می‌توانید بخش معرفی رمان‌های خارجی را در وب‌سایت هر روز یک کتاب مشاهده کنید.