تاریخ بیداری ایرانیان

«تاریخ بیداری ایرانیان» اثری است از ناظم‌الاسلام کرمانی (نویسنده و روزنامه‌نگار اهل کرمان، از ۱۲۴۱ تا ۱۲۹۸ خورشیدی) که شامل بر خاطرات روزانه‌ی وی در فاصله‌ی سال‌های ۱۳۲۲ تا ۱۳۲۷ قمری است.

درباره‌ی تاریخ بیداری ایرانیان

تاریخ بیداری ایرانیان کتابی در مورد تاریخ نهضت مشروطیت ایران است که توسط ناظم‌الاسلام کرمانی نوشته شده‌است. بیشتر کتاب شامل خاطرات روزانه ناظم‌الاسلام از ذی‌حجه ۱۳۲۲ تا رجب ۱۳۲۷ قمری است.

او در این کتاب نقطه شروع ترقی ایرانیان را دوران صدارت امیرکبیر دانسته و ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه را پادشاهانی دمدمی مزاج و ساده‌لوح معرفی کرده‌است. کتاب دارای نثری ساده و روان است اما مؤلف در جاهاى فراوانى از آن، از واژگان فرنگى بهره مى‌گیرد و آنها را به صورت‌هاى گوناگونى در متن ضبط مى‌کند.

طبق نظر ادوارد براون مؤلف کتاب تاریخ ادبیات ایران، تاریخ بیداری ایرانیان از نظر سبک و جمله بندی و استناد نسبت به تاریخ‌های عمومی افرادی چون رضاقلی خان هدایت و محمدتقی خان سپهر برتری دارد.

ناظم الاسلام رسالت بزرگِ «حفظ سنگر تاریخ نویسى مشروطه» را بر عهده خود مى‌دید و از این رو، اعتراف مى‌کرد که در «یومُ التوپ» بر اثر ترس از کشته شدن، از حضور در صحنه منازعه خوددارى کرده است تا فرصتى براى نوشتن این تاریخ داشته باشد.

کتاب تاریخ بیداری ایرانیان در وب‌‌سایت goodreads دارای امتیاز ۴.۱۱ است.

محتوای تاریخ بیداری ایرانیان

مقدمه‌اى بلند از نویسنده پیش از جلد اول کتاب وجود دارد که به شرح حال آزادى خواهانى مانند سید جمال‌الدین اسدآبادى و میرزا رضا کرمانى، روحانیانى چون سید محمد طباطبایى و دولت‌مردان ترقى خواهى چون میرزا حسین خان سپه‌سالار و امیرکبیر مى‌پردازد. ناظم الاسلام نقطه آغازین ترقى ایرانیان را دوران صدارت امیرکبیر مى‌داند و حالات ناصر‌الدین شاه و مظفر‌الدین شاه را شرح مى‌دهد و آنان را پادشاهانى «دمدمى مزاج» و «ساده لوح» مى‌خواند.

او هم‌چنین شرح مبسوطى درباره امتیازنامه رژى نوشته و به دعواى میان علما و دربار بر سر این امتیاز پرداخته و نامه‌ها و تلگرام‌هاى فراوان این دو گروه را به یک‌دیگر آورده است.

پس از این زندگى‌نامه گروهى از رجال هم‌روزگار نویسنده و رویدادهاى دوره ناصرى و مظفرى در جلدهاى یکم تا سوم گزاش مى‌شود. جلد یکم رویدادهایى از ذى‌الحجه ۱۳۲۲ تا رمضان ۱۳۲۴ را در بر دارد.

درون‌مایه سه جلد نخست کتاب تاریخ بیداری ایرانیان، مباحث مطرح شده در انجمن مخفى، واقعه کرمان و غوغاى میان متشرعه و شیخیه، واقعه عمارت بانک یا مدرسه چال، ذکر تاریخچه‌اى از وضع ارامنه و رواج شایعه تکفیر مظفر‌الدین شاه به فتواى سید عبداللّه بهبهانى به جرم تحریک ارامنه به قتل سلطان عبدالحمید، بیان رویدادهایى درباره هجرت علما به آرام‌گاه حضرت عبدالعظیم و سپس قم و تحصن آنان در سفارت انگلیس تا صدور فرمان مشروطیت مظفر‌الدین شاه است که با ذکر نام‌هاى روزنامه‌ها و مدارس موجود در دوره مظفرى به پایان مى‌رسد.

ناظم الاسلام کوشیده است که در جلد یکم تاریخ بیداری ایرانیان رویدادها را روز به روز بنویسد؛ چنان‌که مطالب جلد سوم، ثبت روز به روز وقایع از هجدهم جمادى الاولى ۱۳۲۴ تا اول رمضان ۱۳۲۴ است.

جلد دوم تاریخ بیداری ایرانیان، جلدهاى چهارم و پنجم و اضافات و ملحقات کتاب اصلی و وقایع شوال ۱۳۲۴ را تا رجب ۱۳۲۷ در بر دارد. به گمان ما، نویسنده گزارش‌هاى خود را تا رویدادهاى بیستم صفر ۱۳۲۵ براى چاپ آماده کرده بوده که با آشکار شدن مخالفت محمدعلى شاه با مجلس و رویارویى شاه و ملت با یک‌دیگر، زمینه را براى نشر دیگر جزوه‌هایش آماده ندیده و از سامان‌دهى آنها خوددارى کرده و تا جمادى الاولى ۱۳۲۶ ساکت مانده است.

ناظم الاسلام از چهارم جمادى الاولى ۱۳۲۶ به ثبت وقایع روزانه ادامه داد، اما این بار بر اثر پیش آمدن اوضاع ویژه‌اى پس از بستن مجلس به توپ که از آن به «یوم التوپ» یاد مى‌کند و تعطیلى مشروطه، لحن خود را تغییر داد و راه احتیاط را در پیش گرفت. یادداشت‌هاى این دوره او کمابیش با عباراتى آمیخته که نشان دهنده هراسناکى نویسنده‌اند. وى گاهى نیز از نوشتن وقایع خوددارى کرده و حتى به سران مشروطه تاخته و ملک المتکلمین (حاج میرزا نصر اللّه) و سید جمال واعظ را متهم کرده است که مشروطه را بهانه دخل خود کرده‌اند. وى در بسیارى از جاها، از جهل مردم مى‌نالد و آن را مانع ترقى مى‌شمرَد.

آخرین جلد کتاب تاریخ بیداری ایرانیان، با شرح رویدادهاى سیزدهم رجب ۱۳۲۷ به پایان مى‌رسد، اما مطالب نویسنده ناتمام مى‌ماند و گویى سخن وى دنباله‌اى داشته که جز یک صفحه درباره رویدادهاى دوازدهم تا چهاردهم رمضان ۱۳۲۹، از آن چیزى بر جاى نمانده است.

بخشی از تاریخ بیداری ایرانیان

در وصف میرزا تقی‌خان امیرکبیر:

اگرچه ما در این تاریخ خود، بیداری ایرانیان را از سال ۱۳۲۲ شروع کرده‌ایم، لکن اگر خیال خود را جمع کنیم و به نظر دقت و انصاف در تاریخ گذشتگان بنگریم، هر آینه به خوبی مشاهده می‌کنیم که در مجاری سنه ۱۲۶۵ بسیاری از امور و وقایع را که دلالت دارد بر بیداری ایرانیان و قدم گذاردن آنها به راه تمدن و باعث و مسبب آن را جز مرحوم میرزا تقی خان امیرنظام، احدی را سراغ نداریم چه آن بزرگ مرد از آن یکه اشخاصی بود که به قابلیت خود بدون اسباب و مساعدت خارجی از پستی به بلندی رسید.

پس پسر آشپز قائم‌مقام بود و در اثنای کار و شغل، خویش را دارای رتبه و مقام صدارت نمود، دوست و دشمن، او را از نوادر دهر شمرده‌اند و از خلقت‌های فوق‌العاده دانسته و کارهای امیرنظام از ترتیب و انتظام قشون و اصلاح حال و کار دفتر و مالیه که خرج، دو کرور اضافه بر دخل بود و عمارت و مرمت خرابی‌های دیگر که به زودی محال می‌نمود و همه در یک دو سال صورت گرفت، گواه و دلیل بزرگی مرد است.

درباره‌ی سیدجمال‌الدین اسدآبادی:

نخستین فروزنده آسمان شرف و جلال و اولین مربی عالم تربیت و کمال، حامل لواء آزادی و حریت و هواخواه استقلال حقوق بشریت، پیشرو آزادی‌طلبان مملکت عجم و سر سلسله تربیت یافتگان طوایف و امم، العالم الربانی و البحر الصمدانی السید محمد جمال‌الدین بن السید صفدر المعروف به افغانی، از اول اشخاص مشهور این قرن است که عالم تمدن را به انوار ساطعه علم و فضیلت منور فرمود و سلسله هواخواهان ترقی مقام انسانیت را به پیش قدمی سرافراز و مفتخر نمود.

مقصود سید در ظاهر اتحاد دول اسلامیه و اتفاق مسلمانان بود. لیکن در معنی، جمهوریت و مشروطیت ایران را ساعی و جاهد بود. در مجالس علنی، مفاسد استبداد و سلطنت استبدادی را آشکار می‌فرمود و در محافل سری، دوستان خود را تحریض و ترغیب می‌نمود به بیداری مردم. لکن پس از تبعید و نفی از طهران، دوستانش را وصیت می‌فرمود به کتمان و استتار مقصد.

اگر به کتاب‌های تاریخی علاقه دارید، می‌توانید نمونه‌های دیگری از این آثار را در بخش معرفی کتاب‌های تاریخی در وب‌سایت هر روز یک کتاب بیابید.