کلکسیونر عطر

«کلکسیونر عطر» رمانی است به قلم کتلین تسارو (نویسنده‌ی آمریکایی، متولد ۱۹۶۵) که در سال ۲۰۱۳ منتشر شده است. این کتاب به روایت زندگی نوعروسی می‌پردازد که ارثیه‌ای غیرمنتظره به او رسیده است.

درباره‌ی کلکسیونر عطر

کتاب کلکسیونر عطر داستانی است که در نیمه‌ی قرن بیستم میلادی اتفاق می‌افتد اما از زبان یک نویسنده‌ی زن روایت شده است، همین تلفیق این اثر را به اثری متفاوت و خواندنی تبدیل کرده است. این اثر در مدت‌زمان بسیار اندکی پس از انتشار در سال ۲۰۱۳ به یک کتاب بسیار پرفروش تبدیل شد.

طراحی جلد این کتاب با طرح یک زن با لباس‌های کلاسیک قرمز، یک طرح بسیار دیدنی است و احساسی شبیه رمان‌های کلاسیک را زنده می‌کند. کلکسیونر عطر خیلی زود به چندین و چند زبان مختلف برگردانده شد و این روزها در نقاط مختلف جهان خوانندگان زیادی دارد.

داستان کتاب چندان طولانی نیست به زبانی ساده و لطیف نوشته شده است و هرکدام از فصل‌های آن جایی در سال‌های ۱۹۵۴ و ۵۵ در پاریس، لندن و چند نقطه‌ی دیگر در انگلستان اتفاق می‌افتند. داستان از زبان سوم‌شخص نوشته شده است، آغاز داستان با زندگی اوا دورسی است و با زندگی گریس مونرو ادامه پیدا می‌کند. داستان این دو زن جایی به هم گره‌خورده و یک روایت بی‎‌نظیر را خلق کرده است.

کتاب کلکسیونر عطر در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۳.۹۹ با حدود ۳۸ هزار رای و ۴ هزار نقد و نظر است. کتاب کلکسیونر عطر نامزد بهترین رمان تاریخی سال ۲۰۱۳ از سوی سایت گودریدز شد. در ایران، کتاب کلکسیونر عطر را فروغ مهرزاد به فارسی ترجمه کرده است.

داستان کلکسیونر عطر

داستان کتاب داستان زن جوانی به نام گریس مونرو است تازه ازدواج کرده است و درگیر چالش‌های زناشویی است. او از تصویری که از یک زن موفق در دهه‌ی ۱۹۵۰ وجود دارد بسیار دور است و به نظر می‌رسد گیر افتاده است.

زندگی او جایی متحول می‌شود که ارثیه‌ای از زنی ناشناس به نام اوا دورسی به او می‌رسد، زنی که در عطرهای خاطره‌انگیز جاودانه شده است. گریس به دنبال داستان این زن و علت گذاشتن ارثیه می‌رود و مسیر زندگی‌اش به شکل جدی تغییر می‌کند. او دیگر نمی‌تواند زنی باشد که همیشه بوده است. این داستان پر از معماهای جذاب و شنیدنی است و خواننده را با خود همراه می‌کند.

بخشی از کلکسیونر عطر

پیراهن قیمت زیادی داشت. بسیار بیشتر از آنچه گریس تابه‌حال برای چیزی در زندگی‌اش خرج کرده بود، اما کدام زن پشتش را به سرنوشت می‌کند؟

شادمان و خسته، دختران به طبقۀ پایین رفتند، از بخش وسایل جانبی گذشتند، از میان کیف‌دستی‌ها و سرانجام در مسیرشان به خروج برای جست‌وجوی تاکسی، به بخش آرایشی رفتند.

گریس جلوی پیشخوان با ردیفی از بطری‌های عطر، مکث کرد. یک بطری به‌طور خاص چشمش را گرفت. گرد بود، پر با مایعی کهربایی تیره و با سرپوشی طلایی تزیین شده بود. بطری‌ای بود که با آن آشنا بود، اما هرگز واقعاً به آن نگاه نکرده بود.

گریس ایستاد و آن را برداشت.

مالوری گفت: «اوه، آن را دوست دارم. گناه من… مادرم عادت داشت آن را بزند.» بازویش را دراز کرد. «اینجا کمی بزن، برای یادآوری روزهای قدیمی… »

گریس کمی روی مچ مالوری اسپری کرد. «قوی است… »

«می‌دانم. مامان همیشه آن را در موقعیت‌های خاص می‌زد.» مچش را بالا برد و بویید. «حالا که به آن فکر می‌کنم، می‌بینم باعث سردردم می‌شد.»

«این یکی از عطرهای مادام زِد است.»

مالوری به او نگاه کرد و تحت‌تأثیر قرار گرفت. «واقعاً؟»

تصویری روی آن بود، ارائه‌شده روی برگه‌ای طلایی روی شیشه؛ تصویری انتزاعی از یک مادر با بازوان باز که خم شده بود تا کودکی را در آغوش بگیرد. زیر تصویر نوشته شده بود: «جین لنوین.» دو پیکر قوس طلایی یکپارچه‌ای از محبت را شکل داده بودند.

برای آشنایی با سایر آثار مشابه، بخش‌های معرفی برترین رمان‌های جهان، معرفی بهترین رمان‌ها با مضامین اجتماعی  و معرفی بهترین داستان‌های تاریخی را در وب‌سایت هر روز یک کتاب ببینید.