کوکورو

«کوکورو» اثری است از ناتسومه سوسه‌کی (نویسنده‌ی اهل ژاپن، از ۱۸۶۷ تا ۱۹۱۶) که در سال ۱۹۱۴ منتشر شده است. این کتاب به روایت داستان مردی می‌پردازد که به دوست صمیمی خود خیانت می‌کند.

درباره‌ی کوکورو

ادبیات مدرن ژاپن به سردمداری ناتسومه سوسه‌کی، به ژرفای چیزها نظر داشته است. کتاب «کوکورو» که در نامش، «قلب چیزها» نهفته است، یکی از پیش‌قراولان به ادبیات درآوردن وضعیتی‌ست که می‌توان حرکت ژاپن از دوران‌ مِیجی به تایشو تعبیرش کرد. دوران میجی که از حیث بازگرداندن قدرت به ساحت مطلقه‌ی امپراتور، آن هم با هدف مدرن کردن یک کشور، یکی از عجیب‌ترین تجربه‌های سیاسی – اجتماعی دو سده‌ی گذشته‌ی جهان است، موجب تغییراتی اساسی در ذهن و زبان انسان ژاپنی شد.

دوران تایشو ادامه‌ی دستاوردهای میجی بود ولی بدون الزام به حفظ بنیان‌های فکری ژاپنی و به همین دلیل بود که عموم تربیت‌شدگان زمانه‌ی میجی تاب تحمل زمانه‌ی تایشو را نداشتند. سوسه‌کی هم سخت آشفته و اندوهناک بود که پایان تریلوژی پسین‌اش شد «کوکورو» که هم اندوه از مرگ ناگزیر عصری حامل صلابت و شکوه را در خود دارد و هم بی‌تابی از این فقدان و ناچاری رفتن از پی آن‌که رفته است را! کوکورو نتیجه‌ی غایی آن ادبیاتی‌ست که معتقد است ژاپن، شبح جهان بی‌شبح است و نفی این روح، این شبح، ارمغانش سرگردانی‌ مدام است.

کوکورو سراسر به روایتِ اول‌شخص نوشته شده و به همین علت سبک کتاب تعمداً ساده است. اما در پشت سادگی ظاهریِ متن، زیبایی خاصی در متن اصلی، خصوصاً در بخش سوم نهفته است.

جامعه‌ی ژاپن در دوره‌ی تایشو تمایل به نقد و نکوهش روح ژاپنی دوره‌ی میجی داشت و این بر کسانی چون سوسه‌کی که بالیده‌ی آن دوران بود، گران می‌آمد. در همین زمان بود که سه‌گانه‌ی پسین، از جمله کوکورو را نوشت که در آن شخصیت‌هایی چون سِنسی خود را می‌کشند؛ این خودکشی می‌تواند نمادی باشد از جونشی برای زوال روح ژاپنی دوره‌ی میجی و نشان وفاداری به آن.

سوسه‌کی تصمیم داشت مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه بنویسد و با عنوان کلی کوکورو منتشر کند، اما چون نخستین داستان که «وصیت سِنسِی» بود زیادی بلند شد، تصمیم گرفت با افزودن دو فصل دیگر، کار را به شکل رمان منتشر کند که حاصلش کوکورو شد؛ رمانی که با گذشت بیش از یک قرن از انتشارش، هنوز هم جزو پرطرف‌دارترین رمان‌های ژاپنی به حساب می‌آید. انتشارات شینچوشا تا سال ۲۰۱۶ نزدیک به هشت‌میلیون نسخه از این کتاب را به فروش رساند.

اگر به این تعداد نسخه‌های دیگری را که سایر ناشران چاپ کردند اضافه کنیم،  کوکورو پرفروش‌ترین اثر ادبی تاریخ ژاپن می‌شود. معروف است که هر ناشر ژاپنی که در مضیقه‌ی مالی قرار می‌گیرد، یک سری از کتاب‌های سوسه‌کی را چاپ می‌کند تا اوضاع سخت را پشت سر بگذارد، پس به‌خوبی می‌توان حدس زد چه تعداد از این کتاب چاپ و فروخته شده‌است.

کوکورو بیش از یک سده است که بر شاه‌نشین ادبیات مدرن ژاپن تکیه زده. ناتسومه سوسه‌کی بزرگ‌ترین نویسنده‌ی تاریخ ادبیات ژاپن و سرآمد خالقان ادبی دوره‌ی میجی است. ‌او که ژاپنی‌ها هر روز تصویرش را روی اسکناس‌های هزار ینی می‌بینند، تنهایی انسان معاصر را روایت می‌کند؛ قصه‌ی مردی که با خیانت به دوست صمیمی‌اش به معشوق می‌رسد، اما مرگ و عشق چنان پیوند می‌خورند که تنها بار گناهی روز‌افزون برای عاشق باقی می‌ماند. روایتی از تنهایی روشنفکران ژاپن؛ معمای زندگی سنسی با نامه‌ای به‌جای‌مانده از او فاش خواهد ‌شد. این رمان را پرفروش‌ترین اثر ادبی تاریخ ژاپن می‌دانند.

کتاب کوکورو در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۴.۰۵ با بیش از ۲۷ هزار رای و ۲۷۰۰ نقد و نظر است. هم‌چنین باید اشاره کرد که این کتاب در ایران با ترجمه‌ی قدرت‌الله ذاکری به بازار عرضه شده است.

داستان کوکورو

رمانِ کوکورو در سال ۱۹۱۴ نوشته شد؛ دو سال پس از درگذشت امپراتور مِیجی و دو سال پیش از مرگ نویسنده‌اش سوسه‌کی که در آن هنگام رمان‌نویسی شناخته‌شده بود و در اوج شکوفایی هنری به سر می‌برد. سوسه‌کی در کوکورو هم مانند دیگر رمان‌هایش به تنهاییِ بشر در جهان مدرن پرداخته است. در یکی دیگر از رمان‌های او، شخصیت اصلی فریاد سر می‌دهد: «چگونه می‌توانم بگریزم، مگر با ایمان، جنون یا مرگ؟» برای سنسی (شخصیت اصلیِ کوکورو) نیز تنها راه فرار از تنهایی‌اش مرگ است.

خودکشیِ ژنرال نوگی که در بخش‌های دوم و سوم کوکورو به آن اشاره شده‌ است، در فهم این رمان و نیز راه‌یافتن به جهانِ سوسه‌کی حائز اهمیت است. آن حادثه در زمان خود سروصدای زیادی به پا کرده بود. او و دریاسالار توگو دو تن از مشهورترین قهرمانان جنگ روسیه و ژاپن بودند.

نوگی که وقتی افسری جوان بود، در جریان شورش ساتسوما پرچم امپراتوری را به دشمن باخته بود، سی‌وپنج سال بعد، بلافاصله پس از مرگ امپراتور میجی، خودکشی کرد. او تا روزی که میسر بود به امپراتور خدمت کرده و منتظر مانده بود تا آبرویش را با مرگ بازیابد. البته جهان‌بینی مدرن سوسه‌کی (همچون سنسی) مانعِ همدردیِ کامل با ژنرال می‌شد. با وجود این، نمی‌توانست از این احساس بگریزد که او نیز به همان جهانی تعلق دارد که ژنرال نوگی در آن بالیده بود.

به همین علت است که در رمان کوکورو، سنسی داغ‌دار پایان عصر میجی است: «شب تدفین امپراتور، در کتابخانه‌ام نشسته بودم و گوشم به صدای توپ‌هایی بود که به این مناسبت شلیک می‌شد. به نظرم می‌آمد که توپ‌ها مرثیهٔ یک دوران سپری‌شده را سر داده‌اند.»

بخشی از کوکورو

همیشه سِنسِی خطابش می‌کردم، پس اینجا هم او را فقط به همان نام می‌خوانم، نه به نامِ اصلی‌اش. ربطی به رودربایستی و ملاحظه‌کاری هم ندارد؛ خودم راحت‌ترم. هر بار یادش می‌افتم، بی‌درنگ دلم می‌خواهد بگویم سنسی و هرگاه قلم به دست می‌گیرم نیز همین را می‌خواهم. وقت نوشتن، ابداً علاقه‌ای به نوشتن حرف اول اسمش با حروف بزرگ ندارم، کاری که در زبان‌های فرنگی متداول است و نشانهٔ صمیمی‌نبودن است.

با سنسی در «کاماکورا» آشنا شدم، در تعطیلات تابستانی. آن موقع دانشجوی جوانی بودم. یکی از دوستانم که برای شنا و خوش‌گذرانی رفته بود لب دریا، کارت‌پستالی فرستاد که تو هم حتماً بیا. هر طور شده کمی پول جور کردم و راهی کاماکورا شدم، اما مدت زیادی با هم نبودیم: تا پولی دست‌وپا کنم و بروم دو سه روز طول کشید و هنوز سه روز از رسیدنم نگذشته بود که ناگهان تلگرافی از زادگاه دوستم به دستش رسید که گفته بودند هرچه زودتر برگردد چون مادرش مریض است.

البته او مریضی مادرش را باور نکرد. مدت‌ها بود که والدینش به او فشار می‌آوردند تا تن به ازدواج با دختری بدهد که آنجا برایش نشان کرده بودند، اما دوستم علاقه‌ای به او نداشت. در واقع، مخصوصاً با معیارهای امروزی ما، هنوز به سن ازدواج نرسیده بود. علاوه بر این کمترین اشتیاقی هم به آن دختر نداشت. اصلاً برای شانه‌خالی‌کردن از همین موقعیتِ ناخوشایند بود که به جای رفتن به خانه‌ی پدری، جایی که قاعدتاً باید تعطیلات تابستانی آنجا می‌رفت، برای خوش‌گذرانی به این ساحل نزدیک توکیو آمده بود.

 

اگر به رمان کوکورو علاقه دارید، می‌توانید در بخش معرفی برترین داستان‌های خارجی در وب‌سایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونه‌های مشابه آشنا شوید.