«بر جادههای آبی سرخ» اثری است از نادر ابراهیمی (نویسندهی زادهی تهران، از ۱۳۱۵ تا ۱۳۸۷) که در سال ۱۳۷۶ منتشر شده است. این کتاب به روایت داستان زندگی میرمهنای دغابی، از دلاوران مبارزه با استعمار هلند و انگلیس در جنوب ایران، میپردازد.
دربارهی بر جادههای آبی سرخ
کتاب «بر جادههای آبی سرخ» اثر نادر ابراهیمی، یکی از شاخصترین رمانهای تاریخی ادبیات ایران است که زندگی میرمهنای دغابی، یکی از سرداران شجاع و کمتر شناختهشده ایرانی را روایت میکند. این اثر با نثری شاعرانه و تاریخی، به ماجراهای واقعی و مبارزات این شخصیت بزرگ در جنوب ایران و در دوره حکومت زندیه پرداخته است.
میرمهنا، نمادی از مقاومت در برابر استعمارگران و نیروهای بیگانه است که سعی در تصرف جزیره خارک داشتند، و ابراهیمی با دقت و وسواس، این داستان را بر اساس مستندات تاریخی به تصویر کشیده است.
یکی از مهمترین ویژگیهای «بر جادههای آبی سرخ»، توجه دقیق به واقعیتهای تاریخی است. نادر ابراهیمی با بهرهگیری از منابع معتبر و مستندات تاریخی، تلاش کرده است تا تصویری دقیق و معتبر از زندگی و مبارزات میرمهنا ارائه دهد. او در مقدمه کتاب به صراحت بیان میکند که داستان نمیتواند عین واقعیت باشد، اما کوشیده است تا حد امکان به حقیقت وفادار بماند و از تخیل برای پرکردن فضاهای مبهم تاریخی استفاده کند. این رویکرد، به کتاب عمق و اصالت خاصی بخشیده است.
نثر نادر ابراهیمی در این کتاب، آمیزهای از شعر و تاریخ است. او با توانمندی خاصی توانسته است زبان داستان را به گونهای تنظیم کند که هم جذابیت روایی و هم عمق معنایی داشته باشد. این سبک نوشتاری نه تنها مخاطب را در جریان حوادث قرار میدهد، بلکه او را به دنیایی از احساسات و اندیشههای عمیق انسانی نیز میبرد. زبان شاعرانه و توصیفات دقیق او، جادوی کلمات را به نمایش میگذارد و کتاب را به یک اثر هنری واقعی تبدیل میکند.
یکی از نقاط قوت «بر جادههای آبی سرخ»، شخصیتپردازی دقیق و مؤثر آن است. میرمهنا دغابی در این داستان به عنوان یک قهرمان ملی و یک انسان عادی که با مشکلات و چالشهای فراوانی روبروست، به تصویر کشیده شده است. این شخصیتپردازی، او را از قالب یک سردار تاریخی خارج کرده و به یک شخصیت زنده و پویا تبدیل میکند که خواننده میتواند با او همذاتپنداری کند. میرمهنا در این داستان نه فقط یک جنگجو، بلکه نمادی از مبارزه برای آزادی و حفظ وطن است.
در این کتاب، عشق به وطن و مقاومت در برابر ظلم و استعمار، به عنوان موضوعات مرکزی مطرح شدهاند. ابراهیمی به خوبی نشان داده است که چگونه عشق به میهن و دفاع از آن میتواند فردی را به یک قهرمان تبدیل کند. این پیام به خواننده منتقل میشود که هر انسانی میتواند در شرایط دشوار، با تکیه بر ایمان و عزم خود، به یک منجی و مدافع ارزشها تبدیل شود. این موضوع، کتاب را به یک منبع الهامبخش برای مخاطبان تبدیل میکند.
ابراهیمی در «بر جادههای آبی سرخ»، به بررسی تاثیرات استعمار و تلاشهای بیگانگان برای تحریف تاریخ ایران پرداخته است. او نشان میدهد که چگونه قدرتهای استعماری سعی داشتند تا شخصیتهایی همچون میرمهنا را به عنوان دزدان دریایی معرفی کنند و از آنها چهرهای منفی بسازند. اما این کتاب، تلاشی است برای بازگرداندن اعتبار این قهرمانان به تاریخ ایران و نشان دادن حقیقت به خوانندگان.
فضاسازی در این کتاب نیز بسیار قابل توجه است. ابراهیمی با استفاده از توصیفات دقیق و جزئیات محیطی، خواننده را به دل حوادث و مکانهای تاریخی میبرد. او با ترسیم مناظر جنوبی ایران، از بنادر و جزایر تا دریاهای خروشان، توانسته است فضایی زنده و ملموس را خلق کند که خواننده به راحتی میتواند خود را در آن تصور کند. این فضاسازی، به خواننده کمک میکند تا بهتر با داستان و شخصیتهای آن ارتباط برقرار کند.
یکی دیگر از جنبههای برجسته این اثر، ترکیب بین تخیل و واقعیت است. ابراهیمی با هنرمندی، تخیل را به کار گرفته تا خلاهای موجود در مستندات تاریخی را پر کند و داستانی کامل و روان ارائه دهد. این ترکیب باعث شده است که «بر جادههای آبی سرخ» هم به عنوان یک اثر داستانی جذاب و هم به عنوان یک روایت تاریخی معتبر مطرح شود.
کتاب «بر جادههای آبی سرخ» به ما یادآوری میکند که تاریخ، تنها شامل وقایع بزرگ نیست، بلکه داستان زندگی افرادی است که در برابر ظلم و بیعدالتی ایستادهاند. ابراهیمی با روایت زندگی میرمهنا، به ما نشان میدهد که چگونه یک فرد عادی میتواند با تصمیمات خود، تاریخ را تغییر دهد. این کتاب به نوعی احترام به تمامی کسانی است که در طول تاریخ، برای آزادی و عدالت جنگیدهاند.
یکی از درسهای مهمی که از این کتاب میتوان آموخت، اهمیت شناخت و حفظ تاریخ است. ابراهیمی به ما یادآوری میکند که فراموش کردن قهرمانان ملی، به معنای از دست دادن بخش مهمی از هویت و فرهنگ ماست. این کتاب یک دعوت به بازنگری و بررسی دقیقتر تاریخ کشورمان است، تا بتوانیم از گذشته برای ساختن آیندهای بهتر بهره بگیریم.
در نهایت، «بر جادههای آبی سرخ» یک اثر بینظیر است که با ترکیب دقیق تخیل و واقعیت، داستانی تاثیرگذار و پرمعنا را روایت میکند. این کتاب نه تنها به عنوان یک روایت تاریخی، بلکه به عنوان یک اثر ادبی ارزشمند و الهامبخش شناخته میشود که میتواند خوانندگان خود را به تفکر و تأمل در مورد مسائل اجتماعی و تاریخی وا دارد.
کتاب بر جادههای آبی سرخ در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۶۱ با بیش از ۵۹ رای و ۲۲ نقد و نظر است.
در مورد میرمهنای دغابی
میر مَهنا یا میر مُهَنّا شریفات (۱۱۴۸–۱۵ ذیقعده ۱۱۸۴ قمری/ ۱۱۱۴–۵ فروردین ۱۱۴۸ خورشیدی از ایرانیهای اصیل در جنوب کشور در منطقه ریگ بود او از قبیله بنی تمیم بود. او حاکم عرب خلیجفارس در زمان زندیان ایران بود که با هلندیها، پرتغالیها و انگلیسیها در خلیج فارس جنگید. مهمترین کار او شکست پرتغالیها، انگلیسیها و هلندیها و بیرون راندن آنان از جزیرهی خارک بود. او فرماندهی لشکر را در جنگ ایران و هلند بر عهده داشت.
پدر میر مهنا، میر ناصر نام داشت که در واپسین سالهای فرمانروایی نادرشاه افشار، حاکم بندر ریگ و رود حلّه و جزیره خارگ بود. میر ناصر سنی مذهب و از طایفه بنی زعاب زعابیها بود که در آن زمان کوشید که زمین عربهای بوشهر به دست انگلیسیها و بیگانگان نیفتد، وی همچنین برای تصاحب حکومت، پدر خود را به قتل رساند و پس از اعتراض خواهران و برادران خود یک برادر خود بنام میرحسین را به قتل و خواهر خود را در دریا غرق کرد.
میرمهنا دغابی (متولد منطقهی ریگ و متوفی در ۱۱۸۴)، یکی از قهرمانان بزرگ تاریخ ایران است که در مقابله با استعمارگران در منطقه جنوب ایران نقش بسزایی ایفا کرد. او از اهالی بندر ریگ بود و در دوره حکومت زندیه با شجاعت و دلاوریهایش به مقابله با نیروهای استعمارگر هلندی و انگلیسی پرداخت. میرمهنا به عنوان یک سردار محلی، در مقابل طمع و چپاولگریهای کشورهای استعمارگر ایستاد و از منابع و مردم سرزمینش دفاع کرد.
اهمیت استراتژیک خلیج فارس در طول تاریخ، همواره کشورهای خارجی را به طمع تسلط بر این آبراه استراتژیک واداشته است. این منطقه به دلیل موقعیت جغرافیایی و اقتصادیاش، همیشه در معرض خطر اشغالگری و چپاول خارجی بوده است. در چنین شرایطی، شخصیتهای محلی مانند میرمهنا به نماد مقاومت و مبارزه تبدیل شدند، کسانی که با جان و دل از سرزمین خود دفاع کردند.
در میان مردم استان بوشهر و خصوصاً بندر ریگ، میرمهنا به عنوان یکی از برجستهترین شخصیتهای مبارز در برابر استعمارگران شناخته میشود. او با تشکیل نیرویی از مردان شجاع محلی، به مقابله با هلندیها و انگلیسیها پرداخت و مهمترین موفقیت او، شکست و بیرون راندن نیروهای استعمارگر از جزیره خارگ بود. این پیروزیها نام او را به عنوان یکی از قهرمانان ملی در تاریخ ایران جاودانه کرد.
میرمهنا نه تنها به عنوان یک سردار نظامی، بلکه به عنوان یک رهبر اجتماعی نیز نقش داشت. او بر این باور بود که حضور بیگانگان در خاک ایران موجب فقر و بدبختی مردم میشود و برای رفع این معضل، به کنترل راههای بازرگانی و دریایی منطقه پرداخت. مدت ۱۵ سال، میرمهنا به عنوان نیرویی شکستناپذیر در خلیج فارس شناخته میشد و ترس از حملات او باعث شد که دولتهای استعمارگر هلند، انگلیس و پرتغال بارها از دولتهای مرکزی خود طلب کمک کنند.
میرمهنا در ژانویه ۱۷۶۶ میلادی، موفق شد قلعه موسلستاین هلندیها در جزیره خارگ را تصرف کرده و آنها را از مقر مرکزیشان اخراج کند. او با این اقدام شجاعانه، یکی از بزرگترین پیروزیهای نظامی را در برابر استعمارگران به دست آورد. شجاعت و دلاوریهای او به حدی بود که هلندیها ناچار به تسلیم شدند و پس از تسلیم، میرمهنا به آنها اجازه داد بدون آسیب به کشور خود بازگردند.
با تمام موفقیتهایی که میرمهنا به دست آورد، اما در نهایت به دلیل تعقیب مداوم توسط زکیخان، یکی از فرماندهان مخالف، مجبور به ترک خارگ شد و پس از مدتی به بصره پناه برد. اما سرانجام در سال ۱۱۸۲ قمری (۱۱۴۸ شمسی) توسط والی بغداد به قتل رسید. کریم خان زند به تلافی این اقدام به بصره لشکر کشید و آنجا را تصرف کرد.
یاد و خاطره میرمهنا امروز همچنان زنده است و نام او به عنوان یکی از نمادهای مبارزه با استعمارگران در تاریخ ایران باقی مانده است. به پاس دلاوریهای او، بازی ملی رایانهای درباره زندگی او ساخته شده و مناطقی در بوشهر و کیش به نام او نامگذاری شدهاند. تندیس او نیز در ورودی شهر بندر ریگ نصب شده است تا همیشه به عنوان نمادی از مقاومت و شجاعت در ذهن مردم باقی بماند.
بخشهایی از بر جادههای آبی سرخ
باز، نیمهشب از آن نیمه شبهای میرمَهنا بود؛ و مهتاب، مهتابِ میرمهنا؛ و دریا، دریای میرمهنا، وجنون…
باز، قصّه، قصّهی بیتابی و بیخوابی میرمَهنا بود و پناه بُردنش بهساحلِ بیتاب و بیخوابِ ریگ، و جنون، که با عشق، هیچ فاصله نداشت.
خدایا! سالهاست که با پای بِرَهنه، بهاین قَدَکِ کُهنه رضا دادهام. همین، تنها همین را برایم باقی بگذار تا پیشِ روی دوستانم خجلتزده نشوم و پوزخندِ پنهانِ مردمان را احساس نکنم!
خدایا! کاری کُن که حَتّی بَداَندیشترین آدمها نیز نتوانند مرا بهمُدارای با دشمنانِ اُمّت و ملّت، و بهخودخواهی، لذّتْخواهی، و مَقامْخواهی مُتَّهم کنند.
خدایا! توانِ خیانت کردن بهمردُم را از من بگیر! توانِ دل بستن بهمال، دل بستن بهزن، و بیشتر خواستن را از من بگیر!
من بهراهِ مردانِ تو میرَوَم. این راه را چندان ناهموار و دشوار مکُن که از پا درآیم. دستم بگیر که محتاجِ دستگیری تواَم!
خدایا! رضایتِ وجدان میخواهم، نه رضایت خویشان و دوستان.
خداوندا! کینهام را بهدشمنانِ سرزمینم عمیقتر کُن، زبانم را تیزتر کُن، پایم را استوارتر کُن، زبونیام را کمتر کُن، شاید بتوانم سنگی از کوهِ سنگی دردهای مردم بردارم و باری از بارِ عظیمِ غمهایشان بکاهم!
خدایا! بیکارهام مکُن، بیمصرفم مکن، عیاشم مکن، وِرّاجم مکن، بهانهگیرم مکن، خودْباوَرَم مکن، اسیرِ تنم مکن، پیش فرزندانِ سرزمینم سرافکنده و سرشکستهام مکن، دَر بهدَرَم کُن امّا دلبسته بهزر و زیوَرَم مکن!
خدایا! کاری مکن که کودکان، آنگاه که از مادران و پدران خود میپرسند: «این میرمَهنا، برای مَردُمِ ما چه کرده است؟» هیچکس هیچ داستانی برای گفتن نداشته باشد!
خداوندا!
اگر داشتنِ همین تَنپوشِ کُهنه، ذلیلِ داشتنم میکند، ندارم کُن!
اگر کاشتنْ اسیرِ چیدنم میکند، بیکارم کُن!
اگر اندیشهی خیانت بهیارانْ بر سرم افتاد، بر سَرِ دارم کُن!
اگر بهلحظهی غفلتی درافتادم، پیش از سقوط، هُشیارم کُن!
اگر رنجِ بیماران، دقیقهیی از دلم بیرون رفت، سخت و بیتَرَحُّم، بیمارم کُن!
اگر مهرِ خُردسالان از قلبِ مغلوبم گریخت، بهعذابِ اَلیم گرفتارم کُن!
خداوندا!
خوارم کُن امّا مردُمْ آزارم مکن!
خدایا!
خوفِ از ظالم را در من بمیران
و توانِ آن عطایم کُن که تختِ سینهی ناکسان بکوبم __ بیترس از عواقبِ هراسانگیزش!
خداوندگارا!
التماسهایم را در این شبهای اضطراب بشنو!
فروغِ آرامبخشِ نگاهم باش
روشنی دلنشینِ راهم باش
سوز و گرمی خالصانهی آهَم باش!
خداوندا!
اگر به کتاب بر جادههای آبی سرخ علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین آثار نادر ابراهیمی در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسندهی چیرهدست و پرکار معاصر ایران نیز آشنا شوید.
27 مرداد 1403
بر جادههای آبی سرخ
«بر جادههای آبی سرخ» اثری است از نادر ابراهیمی (نویسندهی زادهی تهران، از ۱۳۱۵ تا ۱۳۸۷) که در سال ۱۳۷۶ منتشر شده است. این کتاب به روایت داستان زندگی میرمهنای دغابی، از دلاوران مبارزه با استعمار هلند و انگلیس در جنوب ایران، میپردازد.
دربارهی بر جادههای آبی سرخ
کتاب «بر جادههای آبی سرخ» اثر نادر ابراهیمی، یکی از شاخصترین رمانهای تاریخی ادبیات ایران است که زندگی میرمهنای دغابی، یکی از سرداران شجاع و کمتر شناختهشده ایرانی را روایت میکند. این اثر با نثری شاعرانه و تاریخی، به ماجراهای واقعی و مبارزات این شخصیت بزرگ در جنوب ایران و در دوره حکومت زندیه پرداخته است.
میرمهنا، نمادی از مقاومت در برابر استعمارگران و نیروهای بیگانه است که سعی در تصرف جزیره خارک داشتند، و ابراهیمی با دقت و وسواس، این داستان را بر اساس مستندات تاریخی به تصویر کشیده است.
یکی از مهمترین ویژگیهای «بر جادههای آبی سرخ»، توجه دقیق به واقعیتهای تاریخی است. نادر ابراهیمی با بهرهگیری از منابع معتبر و مستندات تاریخی، تلاش کرده است تا تصویری دقیق و معتبر از زندگی و مبارزات میرمهنا ارائه دهد. او در مقدمه کتاب به صراحت بیان میکند که داستان نمیتواند عین واقعیت باشد، اما کوشیده است تا حد امکان به حقیقت وفادار بماند و از تخیل برای پرکردن فضاهای مبهم تاریخی استفاده کند. این رویکرد، به کتاب عمق و اصالت خاصی بخشیده است.
نثر نادر ابراهیمی در این کتاب، آمیزهای از شعر و تاریخ است. او با توانمندی خاصی توانسته است زبان داستان را به گونهای تنظیم کند که هم جذابیت روایی و هم عمق معنایی داشته باشد. این سبک نوشتاری نه تنها مخاطب را در جریان حوادث قرار میدهد، بلکه او را به دنیایی از احساسات و اندیشههای عمیق انسانی نیز میبرد. زبان شاعرانه و توصیفات دقیق او، جادوی کلمات را به نمایش میگذارد و کتاب را به یک اثر هنری واقعی تبدیل میکند.
یکی از نقاط قوت «بر جادههای آبی سرخ»، شخصیتپردازی دقیق و مؤثر آن است. میرمهنا دغابی در این داستان به عنوان یک قهرمان ملی و یک انسان عادی که با مشکلات و چالشهای فراوانی روبروست، به تصویر کشیده شده است. این شخصیتپردازی، او را از قالب یک سردار تاریخی خارج کرده و به یک شخصیت زنده و پویا تبدیل میکند که خواننده میتواند با او همذاتپنداری کند. میرمهنا در این داستان نه فقط یک جنگجو، بلکه نمادی از مبارزه برای آزادی و حفظ وطن است.
در این کتاب، عشق به وطن و مقاومت در برابر ظلم و استعمار، به عنوان موضوعات مرکزی مطرح شدهاند. ابراهیمی به خوبی نشان داده است که چگونه عشق به میهن و دفاع از آن میتواند فردی را به یک قهرمان تبدیل کند. این پیام به خواننده منتقل میشود که هر انسانی میتواند در شرایط دشوار، با تکیه بر ایمان و عزم خود، به یک منجی و مدافع ارزشها تبدیل شود. این موضوع، کتاب را به یک منبع الهامبخش برای مخاطبان تبدیل میکند.
ابراهیمی در «بر جادههای آبی سرخ»، به بررسی تاثیرات استعمار و تلاشهای بیگانگان برای تحریف تاریخ ایران پرداخته است. او نشان میدهد که چگونه قدرتهای استعماری سعی داشتند تا شخصیتهایی همچون میرمهنا را به عنوان دزدان دریایی معرفی کنند و از آنها چهرهای منفی بسازند. اما این کتاب، تلاشی است برای بازگرداندن اعتبار این قهرمانان به تاریخ ایران و نشان دادن حقیقت به خوانندگان.
فضاسازی در این کتاب نیز بسیار قابل توجه است. ابراهیمی با استفاده از توصیفات دقیق و جزئیات محیطی، خواننده را به دل حوادث و مکانهای تاریخی میبرد. او با ترسیم مناظر جنوبی ایران، از بنادر و جزایر تا دریاهای خروشان، توانسته است فضایی زنده و ملموس را خلق کند که خواننده به راحتی میتواند خود را در آن تصور کند. این فضاسازی، به خواننده کمک میکند تا بهتر با داستان و شخصیتهای آن ارتباط برقرار کند.
یکی دیگر از جنبههای برجسته این اثر، ترکیب بین تخیل و واقعیت است. ابراهیمی با هنرمندی، تخیل را به کار گرفته تا خلاهای موجود در مستندات تاریخی را پر کند و داستانی کامل و روان ارائه دهد. این ترکیب باعث شده است که «بر جادههای آبی سرخ» هم به عنوان یک اثر داستانی جذاب و هم به عنوان یک روایت تاریخی معتبر مطرح شود.
کتاب «بر جادههای آبی سرخ» به ما یادآوری میکند که تاریخ، تنها شامل وقایع بزرگ نیست، بلکه داستان زندگی افرادی است که در برابر ظلم و بیعدالتی ایستادهاند. ابراهیمی با روایت زندگی میرمهنا، به ما نشان میدهد که چگونه یک فرد عادی میتواند با تصمیمات خود، تاریخ را تغییر دهد. این کتاب به نوعی احترام به تمامی کسانی است که در طول تاریخ، برای آزادی و عدالت جنگیدهاند.
یکی از درسهای مهمی که از این کتاب میتوان آموخت، اهمیت شناخت و حفظ تاریخ است. ابراهیمی به ما یادآوری میکند که فراموش کردن قهرمانان ملی، به معنای از دست دادن بخش مهمی از هویت و فرهنگ ماست. این کتاب یک دعوت به بازنگری و بررسی دقیقتر تاریخ کشورمان است، تا بتوانیم از گذشته برای ساختن آیندهای بهتر بهره بگیریم.
در نهایت، «بر جادههای آبی سرخ» یک اثر بینظیر است که با ترکیب دقیق تخیل و واقعیت، داستانی تاثیرگذار و پرمعنا را روایت میکند. این کتاب نه تنها به عنوان یک روایت تاریخی، بلکه به عنوان یک اثر ادبی ارزشمند و الهامبخش شناخته میشود که میتواند خوانندگان خود را به تفکر و تأمل در مورد مسائل اجتماعی و تاریخی وا دارد.
کتاب بر جادههای آبی سرخ در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۶۱ با بیش از ۵۹ رای و ۲۲ نقد و نظر است.
در مورد میرمهنای دغابی
میر مَهنا یا میر مُهَنّا شریفات (۱۱۴۸–۱۵ ذیقعده ۱۱۸۴ قمری/ ۱۱۱۴–۵ فروردین ۱۱۴۸ خورشیدی از ایرانیهای اصیل در جنوب کشور در منطقه ریگ بود او از قبیله بنی تمیم بود. او حاکم عرب خلیجفارس در زمان زندیان ایران بود که با هلندیها، پرتغالیها و انگلیسیها در خلیج فارس جنگید. مهمترین کار او شکست پرتغالیها، انگلیسیها و هلندیها و بیرون راندن آنان از جزیرهی خارک بود. او فرماندهی لشکر را در جنگ ایران و هلند بر عهده داشت.
پدر میر مهنا، میر ناصر نام داشت که در واپسین سالهای فرمانروایی نادرشاه افشار، حاکم بندر ریگ و رود حلّه و جزیره خارگ بود. میر ناصر سنی مذهب و از طایفه بنی زعاب زعابیها بود که در آن زمان کوشید که زمین عربهای بوشهر به دست انگلیسیها و بیگانگان نیفتد، وی همچنین برای تصاحب حکومت، پدر خود را به قتل رساند و پس از اعتراض خواهران و برادران خود یک برادر خود بنام میرحسین را به قتل و خواهر خود را در دریا غرق کرد.
میرمهنا دغابی (متولد منطقهی ریگ و متوفی در ۱۱۸۴)، یکی از قهرمانان بزرگ تاریخ ایران است که در مقابله با استعمارگران در منطقه جنوب ایران نقش بسزایی ایفا کرد. او از اهالی بندر ریگ بود و در دوره حکومت زندیه با شجاعت و دلاوریهایش به مقابله با نیروهای استعمارگر هلندی و انگلیسی پرداخت. میرمهنا به عنوان یک سردار محلی، در مقابل طمع و چپاولگریهای کشورهای استعمارگر ایستاد و از منابع و مردم سرزمینش دفاع کرد.
اهمیت استراتژیک خلیج فارس در طول تاریخ، همواره کشورهای خارجی را به طمع تسلط بر این آبراه استراتژیک واداشته است. این منطقه به دلیل موقعیت جغرافیایی و اقتصادیاش، همیشه در معرض خطر اشغالگری و چپاول خارجی بوده است. در چنین شرایطی، شخصیتهای محلی مانند میرمهنا به نماد مقاومت و مبارزه تبدیل شدند، کسانی که با جان و دل از سرزمین خود دفاع کردند.
در میان مردم استان بوشهر و خصوصاً بندر ریگ، میرمهنا به عنوان یکی از برجستهترین شخصیتهای مبارز در برابر استعمارگران شناخته میشود. او با تشکیل نیرویی از مردان شجاع محلی، به مقابله با هلندیها و انگلیسیها پرداخت و مهمترین موفقیت او، شکست و بیرون راندن نیروهای استعمارگر از جزیره خارگ بود. این پیروزیها نام او را به عنوان یکی از قهرمانان ملی در تاریخ ایران جاودانه کرد.
میرمهنا نه تنها به عنوان یک سردار نظامی، بلکه به عنوان یک رهبر اجتماعی نیز نقش داشت. او بر این باور بود که حضور بیگانگان در خاک ایران موجب فقر و بدبختی مردم میشود و برای رفع این معضل، به کنترل راههای بازرگانی و دریایی منطقه پرداخت. مدت ۱۵ سال، میرمهنا به عنوان نیرویی شکستناپذیر در خلیج فارس شناخته میشد و ترس از حملات او باعث شد که دولتهای استعمارگر هلند، انگلیس و پرتغال بارها از دولتهای مرکزی خود طلب کمک کنند.
میرمهنا در ژانویه ۱۷۶۶ میلادی، موفق شد قلعه موسلستاین هلندیها در جزیره خارگ را تصرف کرده و آنها را از مقر مرکزیشان اخراج کند. او با این اقدام شجاعانه، یکی از بزرگترین پیروزیهای نظامی را در برابر استعمارگران به دست آورد. شجاعت و دلاوریهای او به حدی بود که هلندیها ناچار به تسلیم شدند و پس از تسلیم، میرمهنا به آنها اجازه داد بدون آسیب به کشور خود بازگردند.
با تمام موفقیتهایی که میرمهنا به دست آورد، اما در نهایت به دلیل تعقیب مداوم توسط زکیخان، یکی از فرماندهان مخالف، مجبور به ترک خارگ شد و پس از مدتی به بصره پناه برد. اما سرانجام در سال ۱۱۸۲ قمری (۱۱۴۸ شمسی) توسط والی بغداد به قتل رسید. کریم خان زند به تلافی این اقدام به بصره لشکر کشید و آنجا را تصرف کرد.
یاد و خاطره میرمهنا امروز همچنان زنده است و نام او به عنوان یکی از نمادهای مبارزه با استعمارگران در تاریخ ایران باقی مانده است. به پاس دلاوریهای او، بازی ملی رایانهای درباره زندگی او ساخته شده و مناطقی در بوشهر و کیش به نام او نامگذاری شدهاند. تندیس او نیز در ورودی شهر بندر ریگ نصب شده است تا همیشه به عنوان نمادی از مقاومت و شجاعت در ذهن مردم باقی بماند.
بخشهایی از بر جادههای آبی سرخ
باز، نیمهشب از آن نیمه شبهای میرمَهنا بود؛ و مهتاب، مهتابِ میرمهنا؛ و دریا، دریای میرمهنا، وجنون…
باز، قصّه، قصّهی بیتابی و بیخوابی میرمَهنا بود و پناه بُردنش بهساحلِ بیتاب و بیخوابِ ریگ، و جنون، که با عشق، هیچ فاصله نداشت.
خدایا! سالهاست که با پای بِرَهنه، بهاین قَدَکِ کُهنه رضا دادهام. همین، تنها همین را برایم باقی بگذار تا پیشِ روی دوستانم خجلتزده نشوم و پوزخندِ پنهانِ مردمان را احساس نکنم!
خدایا! کاری کُن که حَتّی بَداَندیشترین آدمها نیز نتوانند مرا بهمُدارای با دشمنانِ اُمّت و ملّت، و بهخودخواهی، لذّتْخواهی، و مَقامْخواهی مُتَّهم کنند.
خدایا! توانِ خیانت کردن بهمردُم را از من بگیر! توانِ دل بستن بهمال، دل بستن بهزن، و بیشتر خواستن را از من بگیر!
من بهراهِ مردانِ تو میرَوَم. این راه را چندان ناهموار و دشوار مکُن که از پا درآیم. دستم بگیر که محتاجِ دستگیری تواَم!
خدایا! رضایتِ وجدان میخواهم، نه رضایت خویشان و دوستان.
خداوندا! کینهام را بهدشمنانِ سرزمینم عمیقتر کُن، زبانم را تیزتر کُن، پایم را استوارتر کُن، زبونیام را کمتر کُن، شاید بتوانم سنگی از کوهِ سنگی دردهای مردم بردارم و باری از بارِ عظیمِ غمهایشان بکاهم!
خدایا! بیکارهام مکُن، بیمصرفم مکن، عیاشم مکن، وِرّاجم مکن، بهانهگیرم مکن، خودْباوَرَم مکن، اسیرِ تنم مکن، پیش فرزندانِ سرزمینم سرافکنده و سرشکستهام مکن، دَر بهدَرَم کُن امّا دلبسته بهزر و زیوَرَم مکن!
خدایا! کاری مکن که کودکان، آنگاه که از مادران و پدران خود میپرسند: «این میرمَهنا، برای مَردُمِ ما چه کرده است؟» هیچکس هیچ داستانی برای گفتن نداشته باشد!
خداوندا!
اگر داشتنِ همین تَنپوشِ کُهنه، ذلیلِ داشتنم میکند، ندارم کُن!
اگر کاشتنْ اسیرِ چیدنم میکند، بیکارم کُن!
اگر اندیشهی خیانت بهیارانْ بر سرم افتاد، بر سَرِ دارم کُن!
اگر بهلحظهی غفلتی درافتادم، پیش از سقوط، هُشیارم کُن!
اگر رنجِ بیماران، دقیقهیی از دلم بیرون رفت، سخت و بیتَرَحُّم، بیمارم کُن!
اگر مهرِ خُردسالان از قلبِ مغلوبم گریخت، بهعذابِ اَلیم گرفتارم کُن!
خداوندا!
خوارم کُن امّا مردُمْ آزارم مکن!
خدایا!
خوفِ از ظالم را در من بمیران
و توانِ آن عطایم کُن که تختِ سینهی ناکسان بکوبم __ بیترس از عواقبِ هراسانگیزش!
خداوندگارا!
التماسهایم را در این شبهای اضطراب بشنو!
فروغِ آرامبخشِ نگاهم باش
روشنی دلنشینِ راهم باش
سوز و گرمی خالصانهی آهَم باش!
خداوندا!
اگر به کتاب بر جادههای آبی سرخ علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین آثار نادر ابراهیمی در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسندهی چیرهدست و پرکار معاصر ایران نیز آشنا شوید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات ایران، داستان ایرانی، داستان تاریخی، رمان، زندگینامه
۰ برچسبها: ادبیات ایران، معرفی کتاب، نادر ابراهیمی، هر روز یک کتاب