«برگرد، دکتر کالیگاری» اثری است از دونالد بارتلمی (نویسنده و خبرنگار آمریکایی، از ۱۹۳۱ تا ۱۹۸۹) که در سال ۱۹۶۴ منتشر شده است. این کتاب مجموعهای از ۱۴ داستان کوتاه سورئالیستی است که به بررسی هویت، روابط انسانی و نقد فرهنگ مدرن با لحنی طنزآمیز و فلسفی میپردازد.
دربارهی برگرد، دکتر کالیگاری
کتاب برگرد، دکتر کالیگاری اثر دونالد بارتلمی یکی از مجموعه داستانهای کوتاه برجسته و پیشگام در ادبیات پستمدرن آمریکا است. این کتاب که در سال ۱۹۶۴ منتشر شد، نخستین تجربه بارتلمی در دنیای انتشار داستان کوتاه بود و بهسرعت جایگاه ویژهای در میان آثار ادبی غیرمتعارف پیدا کرد. بارتلمی در این اثر با سبک خلاقانه و بازیگوشانه خود مرزهای سنتی روایت را به چالش میکشد و به خلق جهانی میپردازد که در آن طنز، سورئال، و فلسفه در هم تنیده شدهاند.
بارتلمی بهعنوان یکی از نویسندگان پیشرو در عرصه داستاننویسی پستمدرن، در این کتاب از زبان، ساختار، و فرم روایت بهگونهای استفاده میکند که مخاطب را با لایههای مختلف معنایی و استعاری روبرو میسازد. داستانهای کتاب اغلب در فضای بین واقعیت و خیال قرار دارند، جایی که هر چیزی ممکن است و قوانین مرسوم داستانگویی کنار گذاشته میشوند. این ویژگی، اثر را برای مخاطبانی که به دنبال تجربهای متفاوت از ادبیات هستند، به انتخابی جذاب تبدیل کرده است.
یکی از برجستهترین ویژگیهای این کتاب، استفاده از طنز پیچیده و ظریف است. بارتلمی با بهرهگیری از هجو و کنایه به نقد جنبههای مختلف فرهنگ معاصر، سیاست، و روابط انسانی میپردازد. او از عناصر فرهنگی آشنا، مانند شخصیتهای تاریخی یا مفاهیم فلسفی، برای ایجاد طنزی عمیق و چندلایه استفاده میکند که هم سرگرمکننده و هم چالشبرانگیز است.
در برگرد، دکتر کالیگاری، بارتلمی بهگونهای استادانه با انتظارات مخاطب بازی میکند. او از شیوههای غیرمرسوم مانند روایتهای ناقص، پایانهای باز، و ساختارهای روایی غیرخطی بهره میگیرد تا به مخاطب فرصت دهد داستان را به شیوهای شخصی تعبیر کند. این تکنیکها نهتنها نشاندهنده تسلط بارتلمی بر هنر داستانگویی هستند، بلکه بیانگر جهانبینی فلسفی او درباره ماهیت حقیقت و روایت نیز میباشند.
فضاهای داستانی در این مجموعه اغلب سورئال و رویایی هستند. بارتلمی با ترکیب عناصر غیرمنتظره و گاه نامربوط، تصاویری از جهانی میسازد که هم آشنا و هم بیگانه است. این فضاها به مخاطب کمک میکنند تا از چارچوبهای فکری معمول خود فاصله بگیرد و با دیدی تازه به جهان بنگرد. این سبک، کتاب را به اثری هنری و تأثیرگذار تبدیل کرده که فراتر از یک مجموعه داستان ساده عمل میکند.
شخصیتهای داستانهای این کتاب نیز همانند فضاها و روایتها غیرمعمول و گاه عجیب هستند. بارتلمی اغلب از شخصیتهایی استفاده میکند که بهنوعی نمادین یا نماینده ایدههای خاص هستند. این شخصیتها بهجای پیروی از الگوهای سنتی، نقشهایی چندوجهی دارند که به پیچیدگی داستانها میافزایند.
یکی دیگر از جنبههای قابلتوجه این کتاب، زبان آن است. بارتلمی از زبانی شاعرانه، موجز، و گاه متناقض استفاده میکند که نهتنها ابزار روایت، بلکه خود بخشی از هنر داستانگویی اوست. زبان در این کتاب همچون یک شخصیت عمل میکند و نقش مهمی در شکلدهی تجربه خواننده دارد.
کتاب برگرد، دکتر کالیگاری همچنین بهعنوان یک اثر هنری بصری نیز شناخته میشود. بارتلمی در این مجموعه از سبک نوشتاریای استفاده کرده که تأثیری همچون یک نقاشی یا فیلم بر مخاطب میگذارد. او از جزئیات دقیق و تصاویر زنده بهره میگیرد تا داستانهایش را به تجربهای چندحسی تبدیل کند.
این کتاب علاوه بر جنبههای هنری و ادبی، جنبههای فلسفی و فکری نیز دارد. بارتلمی با طرح سوالاتی درباره واقعیت، هویت، و معنا، خواننده را به تفکر عمیق درباره جهان پیرامون و جایگاه خود در آن دعوت میکند. این ویژگی، کتاب را به اثری تأثیرگذار برای خوانندگانی تبدیل میکند که به دنبال ادبیاتی با عمق فکری هستند.
نقدهای ادبی درباره این کتاب، آن را یکی از آثار برجسته بارتلمی و نمونهای کلاسیک از ادبیات پستمدرن میدانند. منتقدان از جسارت نویسنده در شکستن قواعد روایی و توانایی او در ترکیب طنز و فلسفه با تمجید یاد کردهاند. این کتاب همچنان الهامبخش نویسندگان جوانی است که میخواهند شیوههای نوآورانهای در داستانگویی تجربه کنند.
برگرد، دکتر کالیگاری در نهایت اثری است که فراتر از مرزهای ادبیات سنتی عمل میکند. این کتاب نشاندهنده توانایی ادبیات در برانگیختن احساسات، چالشبرانگیز کردن تفکر، و ارائه دیدگاههای نوین درباره زندگی و هنر است. بارتلمی با این اثر خود، راهی تازه در داستاننویسی گشود و میراثی ماندگار برای آیندگان بهجا گذاشت.
اگرچه این کتاب شاید در میان خوانندگان عمومی چندان شناختهشده نباشد، اما برای علاقهمندان به ادبیات تجربی و خلاقانه اثری ضروری است. برگرد، دکتر کالیگاری تجربهای است که نهتنها لذت خواندن، بلکه اندیشیدن را نیز به همراه دارد.
کتاب برگرد، دکتر کالیگاری در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۸۵ با بیش از ۶۲۵ رای و ۵۹ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمهای از علی منصوری به بازار عرضه شده است.
فهرست داستانهای برگرد، دکتر کالیگاری
- فلورانس گرین ۸۱ ساله است: در این داستان، یک زن مسن به نام فلورانس گرین که ۸۱ سال دارد، در تلاش است تا در دنیای پیرامونش جایی برای خود پیدا کند. این داستان بهطور طنزآمیز به مسائلی چون پیری، تنهایی، و تلاش برای باقیماندن در جریان زندگی پرداخته و سوالاتی درباره هویت و زمان مطرح میکند.
- پیانو زن: داستان درباره یک پیانو زن است که در جستجوی خود برای یافتن حقیقت و معنا در دنیای بیرحم و بیاحساس است. در این روایت، فردیت و تضاد میان انسان و جامعه به چالش کشیده میشود و پیوندهایی که ممکن است در سطح عمیقتری با دنیای موسیقی و هنر داشته باشند، مورد بررسی قرار میگیرد.
- مرد پنهان: در این داستان، شخصیت اصلی بهطور ناگهانی تصمیم میگیرد که هویت خود را پنهان کند و از زندگی اجتماعی و شخصیاش فاصله بگیرد. این تصمیم باعث میشود تا او در دنیای جدیدی وارد شود که در آن دیگر نمیتواند از جنبههای مختلف هویت خود فرار کند. داستان به مسائل هویت و خودآگاهی پرداخته و چالشهای فرد در مواجهه با درونگرایی و انزوا را نشان میدهد.
- آیا به من خواهی گفت؟: در این داستان، دو شخصیت با هم وارد گفتوگویی پیچیده و پر از سؤالات فلسفی میشوند. در این مکالمه، مخاطب با سوالات بیپاسخ و تأملاتی درباره ماهیت حقیقت، شناخت و زبان مواجه میشود. این داستان بهنوعی نقدی است بر روندهای فکری و معنایی در دنیای معاصر.
- زیرا من پسری هستم که تنها شادیام در عشق به تو است: این داستان درباره مردی است که زندگیاش را صرف عشق به یک نفر میکند و بهنوعی هویت خود را در این عشق میسازد. داستان به تأملاتی درباره روابط عاشقانه، وابستگی و مفهوم خوشبختی میپردازد و نشان میدهد که چطور عشق میتواند انسان را از خود بیگانه کند یا او را کامل کند.
- پخش بزرگ سال ۱۹۳۸: در این داستان، شخصیتها درگیر یک پخش رادیویی بزرگ از رویدادی تاریخی میشوند که به شکلی کاملاً غیرمنتظره به زندگی آنها تغییرات عمدهای میآورد. این داستان بهشکل طنزآمیز به نقد فرهنگ عمومی و تأثیرات رسانهها بر جامعه پرداخته و مشکلات موجود در راه انتقال اطلاعات را بررسی میکند.
- بالِ اپرای وین: در این داستان، شخصیتهای مختلف در جریان یک بال اپرای لوکس در وین بهطور اتفاقی و پیچیدهای با هم مواجه میشوند. این داستان به بررسی روابط انسانی و طبقات اجتماعی پرداخته و بهطور غیرمستقیم به مفاهیمی چون ظاهر و حقیقت در زندگی اجتماعی میپردازد.
- من و خانم ماندیبل: داستان درباره مردی است که بهطور ناگهانی به کلاس ششم ابتدایی بازمیگردد و مجبور است با وضعیت جدیدی که برایش پیش آمده، کنار بیاید. این داستان بهطور طنزآمیز به بررسی بلوغ، هویت و تضادهای زندگی پرداخته و از دیدگاه غیرمتعارف به موقعیتهای انسانی نگاه میکند.
- ماری، ماری، محکم بچسب!: داستان درباره زن و مردی است که در موقعیتی ویژه و پر از اضطراب قرار دارند و در حال عبور از یک تجربه پرخطر هستند. داستان بهطور روانشناختی به چالشها و بحرانهای انسانی پرداخته و از لحظاتی استرسزا و اضطرابآور سخن میگوید.
- بالا، در آسمان: این داستان درباره فردی است که در حال تجربه کردن پروازی در آسمان است و این پرواز بهنوعی نمایانگر آزادی، جدا شدن از زمین و فاصله گرفتن از زندگی روزمره است. در این داستان، بارتلمی به مفهوم آزادی و تجربههای غیرمادی انسان پرداخته است.
- حاشیهها: داستانی است درباره فردی که تلاش میکند در حاشیهها و کنار دنیای اصلی زندگی کند، جایی که در آن قوانین و هنجارهای اجتماعی بهطور غیرمستقیم به چالش کشیده میشوند. این داستان بهطور عمیق به جستوجو و کشف هویت فرد در دنیای مدرن پرداخته است.
- بزرگترین پیروزی جوکر: در این داستان، شخصیت اصلی بهطور ناخواسته وارد یک بازی پر از شوخی و ابهام میشود که در آن برنده بودن نه تنها به معنای پیروزی است بلکه به چالشهای جدیدی از زندگی منتهی میشود. این داستان بهطور طنزآمیز به مفهوم موفقیت، بازی و موقعیتهای پیچیده انسانی پرداخته است.
- به لندن و رم: داستانی درباره سفرهای دو شخصیت به دو شهر بزرگ لندن و رم، جایی که آنها با چالشهای فرهنگی، اجتماعی و شخصی روبرو میشوند. داستان بهطور غیرمستقیم به مفهوم مهاجرت، تفاوتهای فرهنگی و تجربههای بینالمللی پرداخته است.
- باران طلا: این داستان درباره یک فرد است که در دنیای تجاری و پر از رقابت مدرن به دنبال رسیدن به یک زندگی بهتر و موفقیت میگردد. در این داستان، بارتلمی بهطور جدی و طنزآمیز به انتقاد از سیستمهای اقتصادی و اجتماعی پرداخته و تناقضات انسانی در دنیای مصرفگرایانه را به نمایش میگذارد.
این داستانها با سبکی سورئال و فلسفی، مفاهیم پیچیدهای را درباره هویت، روابط انسانی، و جامعه مطرح میکنند و در عین حال از طنز و بازی با زبان استفاده میکنند تا مخاطب را به تفکر وادارند.
بخشهایی از برگرد، دکتر کالیگاری
در خارج از پنجرهاش، پریسیلا هس پنج ساله، که شبیه صندوق پست بود (ژاکت قرمز، شلوار کوردوروی گود و آبی)، به طرز غمانگیزی به اطراف نگاه میکرد تا کسی بیاید و بینی پر از آبریزشش را پاک کند. قطعاً یک پروانه در داخل آن صندوق پست گرفتار شده بود؛ آیا روزی از آن فرار خواهد کرد؟ یا آیا ویژگی صندوق بودن همیشه به او خواهد چسبید، مثل پدر و مادرش، مثل اسمش؟ آسمان آفتابی و آبی بود.
تکهای از سیلی پوتی سبز درون پریسیلا هس چپید و او برگشت تا همسرش را که در حال زانو زدن از در عبور میکرد، ببیند.
«بله؟» گفت. «الان چی شده؟»
«من زشتم»، او گفت، در حالی که روی دمر نشست. «فرزندانمان زشت هستند.»
«مزخرف است»، برایان با تندی گفت. «آنها فرزندان فوقالعادهای هستند. فوقالعاده و زیبا. بچههای دیگران زشتند، نه بچههای ما. حالا بلند شو و دوباره برو به اتاق سیگار. قرار بود که یک ژامبون درمان کنی.»
«ژامبون مرد»، او گفت. «نتواستم درمانش کنم. هر کاری که میتوانستم کردم. دیگر مرا دوست نداری. پنیسیلین خراب بود. من زشتم و بچهها هم زشت هستند. گفت که خداحافظی کنم.»
…………………….
وارد میشود و انتظار دارد که مکان خالی باشد (از هر در باز وارد میشود). اما اینطور نیست، مردی در نیمه سمت راست نشسته است، سنگین، سیاهپوست، لباس خوب، عینک دودی. بعد از چند لحظه فکر تصمیم میگیرد که اگر او خصمانه باشد، از در خروجی فرار کند (هیچ لامپی پشت تابلو خروجی نیست، هیچ قطعیتی وجود ندارد که این در به جایی منتهی شود).
فیلم در حال پخش است، عنوان آن «حمله مردم عروسکی» است. فیلمهای قبلی که در همین سینما دیده شدهاند: «کول و دیوانه»، «خدایان کوسههای صخره»، «شب جانور خونین»، «دفترچه خاطرات یک عروس دبیرستانی». همه نمونههای برجستهای از ژانر خود هستند، که تمایل به پیشنهاد تجاوزهای خارج از صفحه، شکنجههای زننده دارند: مردی با انبرهای بزرگ که به سمت زیبایی آشفته میرود، قطع به چهره دختر، به انبرها، به چهره مرد، به دختر، فریاد، تاریکی.
«وقتی مکان پر باشد بهتر است»، مرد سیاهپوست میگوید، صدایش را کمی بلند میکند تا از صداهای پینوکیو در میان مردم عروسکی عبور کند. صدای او خوشایند است، چشمهایش پشت عینکها شریر؟ انتخاب واکنشها: عصبانیت، توافق، بیتفاوتی، دلخوری، شرم، بحث علمی. چشم از در خروجی برنمیدارد، پس آن پسر در لابی چه میکرد، آن بادبادک برای چه بود؟ «البته که هیچ وقت پر نبوده.» به نظر میرسد قرار است گفتوگویی شروع شود.
اگر به کتاب برگرد دکتر کالیگاری علاقه دارید، بخش معرفی برترین داستانهای کوتاه جهان در وبسایت هر روز یک کتاب شما را با سایر موارد مشابه نیز آشنا میسازد.
21 آذر 1403
برگرد، دکتر کالیگاری
«برگرد، دکتر کالیگاری» اثری است از دونالد بارتلمی (نویسنده و خبرنگار آمریکایی، از ۱۹۳۱ تا ۱۹۸۹) که در سال ۱۹۶۴ منتشر شده است. این کتاب مجموعهای از ۱۴ داستان کوتاه سورئالیستی است که به بررسی هویت، روابط انسانی و نقد فرهنگ مدرن با لحنی طنزآمیز و فلسفی میپردازد.
دربارهی برگرد، دکتر کالیگاری
کتاب برگرد، دکتر کالیگاری اثر دونالد بارتلمی یکی از مجموعه داستانهای کوتاه برجسته و پیشگام در ادبیات پستمدرن آمریکا است. این کتاب که در سال ۱۹۶۴ منتشر شد، نخستین تجربه بارتلمی در دنیای انتشار داستان کوتاه بود و بهسرعت جایگاه ویژهای در میان آثار ادبی غیرمتعارف پیدا کرد. بارتلمی در این اثر با سبک خلاقانه و بازیگوشانه خود مرزهای سنتی روایت را به چالش میکشد و به خلق جهانی میپردازد که در آن طنز، سورئال، و فلسفه در هم تنیده شدهاند.
بارتلمی بهعنوان یکی از نویسندگان پیشرو در عرصه داستاننویسی پستمدرن، در این کتاب از زبان، ساختار، و فرم روایت بهگونهای استفاده میکند که مخاطب را با لایههای مختلف معنایی و استعاری روبرو میسازد. داستانهای کتاب اغلب در فضای بین واقعیت و خیال قرار دارند، جایی که هر چیزی ممکن است و قوانین مرسوم داستانگویی کنار گذاشته میشوند. این ویژگی، اثر را برای مخاطبانی که به دنبال تجربهای متفاوت از ادبیات هستند، به انتخابی جذاب تبدیل کرده است.
یکی از برجستهترین ویژگیهای این کتاب، استفاده از طنز پیچیده و ظریف است. بارتلمی با بهرهگیری از هجو و کنایه به نقد جنبههای مختلف فرهنگ معاصر، سیاست، و روابط انسانی میپردازد. او از عناصر فرهنگی آشنا، مانند شخصیتهای تاریخی یا مفاهیم فلسفی، برای ایجاد طنزی عمیق و چندلایه استفاده میکند که هم سرگرمکننده و هم چالشبرانگیز است.
در برگرد، دکتر کالیگاری، بارتلمی بهگونهای استادانه با انتظارات مخاطب بازی میکند. او از شیوههای غیرمرسوم مانند روایتهای ناقص، پایانهای باز، و ساختارهای روایی غیرخطی بهره میگیرد تا به مخاطب فرصت دهد داستان را به شیوهای شخصی تعبیر کند. این تکنیکها نهتنها نشاندهنده تسلط بارتلمی بر هنر داستانگویی هستند، بلکه بیانگر جهانبینی فلسفی او درباره ماهیت حقیقت و روایت نیز میباشند.
فضاهای داستانی در این مجموعه اغلب سورئال و رویایی هستند. بارتلمی با ترکیب عناصر غیرمنتظره و گاه نامربوط، تصاویری از جهانی میسازد که هم آشنا و هم بیگانه است. این فضاها به مخاطب کمک میکنند تا از چارچوبهای فکری معمول خود فاصله بگیرد و با دیدی تازه به جهان بنگرد. این سبک، کتاب را به اثری هنری و تأثیرگذار تبدیل کرده که فراتر از یک مجموعه داستان ساده عمل میکند.
شخصیتهای داستانهای این کتاب نیز همانند فضاها و روایتها غیرمعمول و گاه عجیب هستند. بارتلمی اغلب از شخصیتهایی استفاده میکند که بهنوعی نمادین یا نماینده ایدههای خاص هستند. این شخصیتها بهجای پیروی از الگوهای سنتی، نقشهایی چندوجهی دارند که به پیچیدگی داستانها میافزایند.
یکی دیگر از جنبههای قابلتوجه این کتاب، زبان آن است. بارتلمی از زبانی شاعرانه، موجز، و گاه متناقض استفاده میکند که نهتنها ابزار روایت، بلکه خود بخشی از هنر داستانگویی اوست. زبان در این کتاب همچون یک شخصیت عمل میکند و نقش مهمی در شکلدهی تجربه خواننده دارد.
کتاب برگرد، دکتر کالیگاری همچنین بهعنوان یک اثر هنری بصری نیز شناخته میشود. بارتلمی در این مجموعه از سبک نوشتاریای استفاده کرده که تأثیری همچون یک نقاشی یا فیلم بر مخاطب میگذارد. او از جزئیات دقیق و تصاویر زنده بهره میگیرد تا داستانهایش را به تجربهای چندحسی تبدیل کند.
این کتاب علاوه بر جنبههای هنری و ادبی، جنبههای فلسفی و فکری نیز دارد. بارتلمی با طرح سوالاتی درباره واقعیت، هویت، و معنا، خواننده را به تفکر عمیق درباره جهان پیرامون و جایگاه خود در آن دعوت میکند. این ویژگی، کتاب را به اثری تأثیرگذار برای خوانندگانی تبدیل میکند که به دنبال ادبیاتی با عمق فکری هستند.
نقدهای ادبی درباره این کتاب، آن را یکی از آثار برجسته بارتلمی و نمونهای کلاسیک از ادبیات پستمدرن میدانند. منتقدان از جسارت نویسنده در شکستن قواعد روایی و توانایی او در ترکیب طنز و فلسفه با تمجید یاد کردهاند. این کتاب همچنان الهامبخش نویسندگان جوانی است که میخواهند شیوههای نوآورانهای در داستانگویی تجربه کنند.
برگرد، دکتر کالیگاری در نهایت اثری است که فراتر از مرزهای ادبیات سنتی عمل میکند. این کتاب نشاندهنده توانایی ادبیات در برانگیختن احساسات، چالشبرانگیز کردن تفکر، و ارائه دیدگاههای نوین درباره زندگی و هنر است. بارتلمی با این اثر خود، راهی تازه در داستاننویسی گشود و میراثی ماندگار برای آیندگان بهجا گذاشت.
اگرچه این کتاب شاید در میان خوانندگان عمومی چندان شناختهشده نباشد، اما برای علاقهمندان به ادبیات تجربی و خلاقانه اثری ضروری است. برگرد، دکتر کالیگاری تجربهای است که نهتنها لذت خواندن، بلکه اندیشیدن را نیز به همراه دارد.
کتاب برگرد، دکتر کالیگاری در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۸۵ با بیش از ۶۲۵ رای و ۵۹ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمهای از علی منصوری به بازار عرضه شده است.
فهرست داستانهای برگرد، دکتر کالیگاری
این داستانها با سبکی سورئال و فلسفی، مفاهیم پیچیدهای را درباره هویت، روابط انسانی، و جامعه مطرح میکنند و در عین حال از طنز و بازی با زبان استفاده میکنند تا مخاطب را به تفکر وادارند.
بخشهایی از برگرد، دکتر کالیگاری
در خارج از پنجرهاش، پریسیلا هس پنج ساله، که شبیه صندوق پست بود (ژاکت قرمز، شلوار کوردوروی گود و آبی)، به طرز غمانگیزی به اطراف نگاه میکرد تا کسی بیاید و بینی پر از آبریزشش را پاک کند. قطعاً یک پروانه در داخل آن صندوق پست گرفتار شده بود؛ آیا روزی از آن فرار خواهد کرد؟ یا آیا ویژگی صندوق بودن همیشه به او خواهد چسبید، مثل پدر و مادرش، مثل اسمش؟ آسمان آفتابی و آبی بود.
تکهای از سیلی پوتی سبز درون پریسیلا هس چپید و او برگشت تا همسرش را که در حال زانو زدن از در عبور میکرد، ببیند.
«بله؟» گفت. «الان چی شده؟»
«من زشتم»، او گفت، در حالی که روی دمر نشست. «فرزندانمان زشت هستند.»
«مزخرف است»، برایان با تندی گفت. «آنها فرزندان فوقالعادهای هستند. فوقالعاده و زیبا. بچههای دیگران زشتند، نه بچههای ما. حالا بلند شو و دوباره برو به اتاق سیگار. قرار بود که یک ژامبون درمان کنی.»
«ژامبون مرد»، او گفت. «نتواستم درمانش کنم. هر کاری که میتوانستم کردم. دیگر مرا دوست نداری. پنیسیلین خراب بود. من زشتم و بچهها هم زشت هستند. گفت که خداحافظی کنم.»
…………………….
وارد میشود و انتظار دارد که مکان خالی باشد (از هر در باز وارد میشود). اما اینطور نیست، مردی در نیمه سمت راست نشسته است، سنگین، سیاهپوست، لباس خوب، عینک دودی. بعد از چند لحظه فکر تصمیم میگیرد که اگر او خصمانه باشد، از در خروجی فرار کند (هیچ لامپی پشت تابلو خروجی نیست، هیچ قطعیتی وجود ندارد که این در به جایی منتهی شود).
فیلم در حال پخش است، عنوان آن «حمله مردم عروسکی» است. فیلمهای قبلی که در همین سینما دیده شدهاند: «کول و دیوانه»، «خدایان کوسههای صخره»، «شب جانور خونین»، «دفترچه خاطرات یک عروس دبیرستانی». همه نمونههای برجستهای از ژانر خود هستند، که تمایل به پیشنهاد تجاوزهای خارج از صفحه، شکنجههای زننده دارند: مردی با انبرهای بزرگ که به سمت زیبایی آشفته میرود، قطع به چهره دختر، به انبرها، به چهره مرد، به دختر، فریاد، تاریکی.
«وقتی مکان پر باشد بهتر است»، مرد سیاهپوست میگوید، صدایش را کمی بلند میکند تا از صداهای پینوکیو در میان مردم عروسکی عبور کند. صدای او خوشایند است، چشمهایش پشت عینکها شریر؟ انتخاب واکنشها: عصبانیت، توافق، بیتفاوتی، دلخوری، شرم، بحث علمی. چشم از در خروجی برنمیدارد، پس آن پسر در لابی چه میکرد، آن بادبادک برای چه بود؟ «البته که هیچ وقت پر نبوده.» به نظر میرسد قرار است گفتوگویی شروع شود.
اگر به کتاب برگرد دکتر کالیگاری علاقه دارید، بخش معرفی برترین داستانهای کوتاه جهان در وبسایت هر روز یک کتاب شما را با سایر موارد مشابه نیز آشنا میسازد.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات جهان، داستان کوتاه، داستان کوتاه خارجی، داستان معاصر، طنز، فلسفی
۰ برچسبها: ادبیات جهان، دونالد بارتلمی، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب