«زنده به گور» اثری است از صادق هدایت (نویسندهی اهل تهران، از ۱۲۸۱ تا ۱۳۳۰) که در سال ۱۳۰۹ منتشر شده است. این کتاب شامل ۸ داستان کوتاه از این نویسنده است.
دربارهی زنده به گور
زنده به گور کتابی از صادق هدایت است که نخستین بار در سال ۱۳۰۹ در تهران و توسط چاپخانهی فردوسی منتشر شدهاست. این کتاب شامل ۸ داستان کوتاه میباشد. نام کتاب از نخستین داستان این مجموعه، (زنده به گور) که جوانی در آشفتگیهای فکری و روحی خود به سر میبرد و آرزوی مرگ دارد، گرفته شدهاست.
زنده به گور توسط برایان اسپونر با عنوان Buried Alive به انگلیسی ترجمه شد. همچنین توسط کارتر بریانت ترجمه شد. این کتاب توسط خاچیک خاچر به زبان ارمنی و توسط درایه درخشش به فرانسوی ترجمه گشت. گردآوری دو زبانه داستانهای کوتاه هدایت توسط گیوسئوب شین به زبان کرهای ترجمه و در دو جلد منتشر شد. جلد اول این اثر شامل داستان «زنده به گور» و چندین داستان کوتاه دیگر است.
زنده به گور که عدهای معتقد هستند هدایت کتاب را براساس زندگی شخصی و شخصیت روانگسیخته خود نوشته است، خاطرات مردی است که از زندگی بیزار شده و در تلاش هست تا خود را بکشد و از این زندگی رهایی یابد. او راههای مختلفی مثل خوردن تریاک را امتحان میکند تا بمیرد ولی تلاشهایش بیفایده است.
«حاجی مراد» داستان مردی بازاری است که فرزندی ندارد. او در حالی که همسرش را دوست دارد، نسبت به او بسیار بدبین است. شک و دودلی این مرد را به دردسر میاندازد.
«اسیر فرانسوی» روایت کنندهی دیدار یک پیشخدمت هتل با یک مسافر است که صحبت آنها از یک کتاب در مورد جنگ شروع میشود.
«داود گوژپشت» داستان پسری به نام داوود است. همه او را به خاطر فرم بدنش که قوز بزرگی بر پشتش دارد، مسخره میکنند. روزی او سر به بیابان میگذارد و در راه با قضایای مختلفی بر میخورد.
«مادلن» داستان دختری فرانسوی با همین نام است که با پسری ایرانی آشنا میشود و آنها با هم شروع به معاشرت میکنند و پسر به خانهی دختر دعوت میشود.
«آتشپرست» داستانی است که در یک مهمانخانه رخ میدهد. در آن «فلاندن» خاطرات باستانشناسی خود در ایران را برای دوستش روایت میکند.
«آبجی خانم» داستان دختری است که صورت نازیبایی دارد و این سبب میشود که هیچ پسری نخواهد با او ازدواج کند. این دختر به نماز و قرآن رو میآورد تا اینکه مراسم عروسی خواهرش سر میرسد.
«مردهخورها» داستان دو زن است که شوهرشان مشهدی رجب، مرده است. آنها با هم جروحث میکنند که ناگهان دزدی آنها رو میشود.
«آب زندگی» داستان سه برادر است که از پدر خود جدا میشوند و راهی را پیش میگیرند تا برای خود زندگی بسازند.
فهرست داستانهای زنده به گور
- زنده به گور
- حاجی مراد
- اسیر فرانسوی
- داود گوژپشت
- مادلن
- آتش پرست
- آبجی خانم
- مردهخورها
- آب زندگی
بخشی از زنده به گور
حس میکردم که تنم میپرید، دهنم خشک شده بود، سردرد کمی داشتم، تقریباً به حالت اغما افتاده بودم، چشمهایم نیمهباز بود. نفسم گاهی تند و گاهی کند میشد. از همهی سوراخهای پوست تنم، این گرمای گوارا به بیرون تراوش میکرد. مانند این بود که من هم به دنبال آن بیرون میرفتم. خیلی میل داشتم که بر شدت آن بیفزاید، در وجد ناگفتنی فرورفته بودم. هر فکری که میخواستم میکردم.
اگر تکان میخوردم، حس میکردم که مانع از بیرون رفتن این گرما میشد. هر چه راحتتر خوابیده بودم، بهتر بود. دست راستم را از زیر تنهام بیرون کشیدم، غلتیدم، به پشت خوابیدم، کمی ناگوار بود، دوباره به همان حالت افتادم و اثر تریاک تندتر شده بود. میدانستم و میخواستم که مردن را درست حس بکنم.
احساساتم تند و بزرگشده بود. در شگفت بودم که چرا خوابم نبرده. مثل این بود که همه هستیِ من از تنم به طرز خوش و گوارایی بیرون میرفت. قلبم آهسته میزد، نفس آهسته میکشیدم، گمان میکنم دو سه ساعت گذشته. در این بین کسی در زد، فهمیدم همسایهام است، ولی جواب او را ندادم و نخواستم از جای خود تکان بخورم.
اگر به کتاب زنده به گور علاقه دارید، میتوانید با مراجعه به بخش معرفی آثار صادق هدایت در وبسایت هر روز یک کتاب با دیگر آثار این نویسنده آشنا شوید. همچنین بخش معرفی برترین داستانهای کوتاه ایرانی شما را با دیگر نمونههای مشابه آشنا میسازد.
5 فروردین 1402
زنده به گور
«زنده به گور» اثری است از صادق هدایت (نویسندهی اهل تهران، از ۱۲۸۱ تا ۱۳۳۰) که در سال ۱۳۰۹ منتشر شده است. این کتاب شامل ۸ داستان کوتاه از این نویسنده است.
دربارهی زنده به گور
زنده به گور کتابی از صادق هدایت است که نخستین بار در سال ۱۳۰۹ در تهران و توسط چاپخانهی فردوسی منتشر شدهاست. این کتاب شامل ۸ داستان کوتاه میباشد. نام کتاب از نخستین داستان این مجموعه، (زنده به گور) که جوانی در آشفتگیهای فکری و روحی خود به سر میبرد و آرزوی مرگ دارد، گرفته شدهاست.
زنده به گور توسط برایان اسپونر با عنوان Buried Alive به انگلیسی ترجمه شد. همچنین توسط کارتر بریانت ترجمه شد. این کتاب توسط خاچیک خاچر به زبان ارمنی و توسط درایه درخشش به فرانسوی ترجمه گشت. گردآوری دو زبانه داستانهای کوتاه هدایت توسط گیوسئوب شین به زبان کرهای ترجمه و در دو جلد منتشر شد. جلد اول این اثر شامل داستان «زنده به گور» و چندین داستان کوتاه دیگر است.
زنده به گور که عدهای معتقد هستند هدایت کتاب را براساس زندگی شخصی و شخصیت روانگسیخته خود نوشته است، خاطرات مردی است که از زندگی بیزار شده و در تلاش هست تا خود را بکشد و از این زندگی رهایی یابد. او راههای مختلفی مثل خوردن تریاک را امتحان میکند تا بمیرد ولی تلاشهایش بیفایده است.
«حاجی مراد» داستان مردی بازاری است که فرزندی ندارد. او در حالی که همسرش را دوست دارد، نسبت به او بسیار بدبین است. شک و دودلی این مرد را به دردسر میاندازد.
«اسیر فرانسوی» روایت کنندهی دیدار یک پیشخدمت هتل با یک مسافر است که صحبت آنها از یک کتاب در مورد جنگ شروع میشود.
«داود گوژپشت» داستان پسری به نام داوود است. همه او را به خاطر فرم بدنش که قوز بزرگی بر پشتش دارد، مسخره میکنند. روزی او سر به بیابان میگذارد و در راه با قضایای مختلفی بر میخورد.
«مادلن» داستان دختری فرانسوی با همین نام است که با پسری ایرانی آشنا میشود و آنها با هم شروع به معاشرت میکنند و پسر به خانهی دختر دعوت میشود.
«آتشپرست» داستانی است که در یک مهمانخانه رخ میدهد. در آن «فلاندن» خاطرات باستانشناسی خود در ایران را برای دوستش روایت میکند.
«آبجی خانم» داستان دختری است که صورت نازیبایی دارد و این سبب میشود که هیچ پسری نخواهد با او ازدواج کند. این دختر به نماز و قرآن رو میآورد تا اینکه مراسم عروسی خواهرش سر میرسد.
«مردهخورها» داستان دو زن است که شوهرشان مشهدی رجب، مرده است. آنها با هم جروحث میکنند که ناگهان دزدی آنها رو میشود.
«آب زندگی» داستان سه برادر است که از پدر خود جدا میشوند و راهی را پیش میگیرند تا برای خود زندگی بسازند.
فهرست داستانهای زنده به گور
بخشی از زنده به گور
حس میکردم که تنم میپرید، دهنم خشک شده بود، سردرد کمی داشتم، تقریباً به حالت اغما افتاده بودم، چشمهایم نیمهباز بود. نفسم گاهی تند و گاهی کند میشد. از همهی سوراخهای پوست تنم، این گرمای گوارا به بیرون تراوش میکرد. مانند این بود که من هم به دنبال آن بیرون میرفتم. خیلی میل داشتم که بر شدت آن بیفزاید، در وجد ناگفتنی فرورفته بودم. هر فکری که میخواستم میکردم.
اگر تکان میخوردم، حس میکردم که مانع از بیرون رفتن این گرما میشد. هر چه راحتتر خوابیده بودم، بهتر بود. دست راستم را از زیر تنهام بیرون کشیدم، غلتیدم، به پشت خوابیدم، کمی ناگوار بود، دوباره به همان حالت افتادم و اثر تریاک تندتر شده بود. میدانستم و میخواستم که مردن را درست حس بکنم.
احساساتم تند و بزرگشده بود. در شگفت بودم که چرا خوابم نبرده. مثل این بود که همه هستیِ من از تنم به طرز خوش و گوارایی بیرون میرفت. قلبم آهسته میزد، نفس آهسته میکشیدم، گمان میکنم دو سه ساعت گذشته. در این بین کسی در زد، فهمیدم همسایهام است، ولی جواب او را ندادم و نخواستم از جای خود تکان بخورم.
اگر به کتاب زنده به گور علاقه دارید، میتوانید با مراجعه به بخش معرفی آثار صادق هدایت در وبسایت هر روز یک کتاب با دیگر آثار این نویسنده آشنا شوید. همچنین بخش معرفی برترین داستانهای کوتاه ایرانی شما را با دیگر نمونههای مشابه آشنا میسازد.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: اجتماعی، ادبیات ایران، داستان کوتاه، داستان کوتاه ایرانی
۰ برچسبها: ادبیات ایران، صادق هدایت، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب