کابوی تحمل‌ناپذیر

«کابوی تحمل‌ناپذیر» اثری است از روبرتو بولانیو (نویسنده‌ی اهل شیلی، از ۱۹۵۳ تا ۲۰۰۳) که در سال ۲۰۰۳ منتشر شده است. این کتاب شامل ۵ داستان کوتاه از این نویسنده است.

درباره‌ی کابوی تحمل‌ناپذیر

کتاب کابوی تحمل‌ناپذیر: پنج داستان و دو خطابه به قلم نویسنده و شاعر شیلیایی روبرتو بولانیو، اثری خواندنی و جذاب است که دغدغه‌های مختلف بولانیو را به تصویر می‌کشد.

کتاب کابوی تحمل ناپذیر: پنج داستان و دو خطابه برنده‌ی جایزه ادبی آلتاتر ۲۰۰۴ شده است و شامل عناوینی چون جیم، کابوی تحمل ناپذیر، پلیس موش های صحرایی، سفر آلبارو روسلو، دو قصۀ کاتولیک، ادبیات + بیماری = بیماری و افسانه‌ی کثولهو می‌باشد.

در داستان همنام با عنوان کتاب، وکیلی درستکار به نام «هکتور پردا» پس از مرگ همسرش و فروپاشی اقتصاد کشور، شهر «بوینس آیرس» را ترک می کند تا به یک کابوی در دشت های وسیع آمریکای جنوبی تبدیل شود. «هکتور» به مزرعه ای مخروب نقل مکان می کند، جایی که در آن فقط چند نفر از محلی ها و چند خرگوش وحشی، در کنارش حضور دارند.

در داستان «سفر آلوارو روسلوت»، یک رمان نویس آرژانتینی برجسته به پاریس می رود تا کارگردانی را پیدا کند که آشکارا از کتاب های او سرقت ادبی کرده است، اگرچه موضوع ناراحت کننده ی واقعی برای رمان نویس، این است که کارگردان، نسبت به آثار اخیر او بی توجه بوده، و باعث شده او فکر کند که بهترین مخاطبش را از دست داده است.

روبرتو بولانیو هنگام تحویل این کتاب به ناشرش هرگز فکرش را نمی‌کرد که روزهای آخر عمرش باشد و در کمتر از ۱۵ روز در انتظار پیوند کبد از دنیا رفت. او خطابه‌‌ی اولش را پس از اطلاع از بیماری کشنده‌ی خود نوشت. در این خطابه بولانیو در خصوص وضعیت بیماری تفکر می‌کند و رابطه‌ی بیماری و ادبیات را مورد بررسی قرار می‌دهد.

کتاب کابوی تحمل‌ناپذیر در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۳.۸۲ با بیش از ۳۰۰۰ رای و ۳۱۱ نقد و نظر است. هم‌چنین باید اشاره کرد که این کتاب در ایران با ترجمه‌ی وحیده علیزاده رزازی به بازار عرضه شده است.

فهرست مطالب کابوی تحمل‌ناپذیر

  • جیم
  • کابوی تحمل ناپذیر
  • پلیس موش های صحرایی
  • سفر آلبارو روسلو
  • دو قصۀ کاتولیک
  • ادبیات + بیماری = بیماری
  • افسانه‌ی کثولهو
  • پی ‌نوشت ‌ها
  • فهرست نام‌ها

بخشی از کابوی تحمل‌ناپذیر

در نگاه آن‌ها که خوب می‌شناختندش، مانوئل پِرِدا بیش و پیش از هر چیز دو خصیصۀ ‌بی‌مثال داشت: پدری رقیق‌القلب بود و مراقبِ خانواده و وکیلی بری از خطا با کارنامه‌ای بی‌نقص، آن ‌هم در سرزمین و زمانه‌ای که صداقت در کار وکالت خریداری نداشت.

شاهدِ مثال خصیصۀ اول پسر و دخترش، بِبِه و کوکا، بودند که کودکی و نوجوانی شادی را از سر گذرانده بودند و از آن جا که پردا مسئولیت کارهای اساسی زندگی را خود بر عهده می‌گرفت، بعدها سرزنشش‌ کردند که واقعیت‌های ناخوشایند زندگی را از آن‌ها پنهان کرده و نقدشان خاصه به ‌خاطر آن بود که کارهای مربوط به زندگی روزمره را فقط خودش انجام داده بود. از شغلش در مقام وکیل چیز چندانی نمی‌توان گفت.

پول روی پول می‌گذاشت و بیشتر دوستی می‌کرد تا دشمنی  که کار کمی هم نبود  وقتی بین قاضی شدن یا کاندیداتوری در حزبی سیاسی حقِ انتخاب داشت، بی‌درنگ کرسی قضاوت را برگزید. گرچه می‌توانست در سیاست پیروز شود و گفتن ندارد که معنای این کارش چشم‌پوشی از پول ‌و پله‌ای بود که ممکن بود در عرصۀ سیاست عایدش شود.

بااین‌حال بعد از گذشت سه سال و سرخورده شدن از دستگاه قضا، زندگی اجتماعی را رها کرد و دست‌کم برای مدتی، شاید هم برای سالیانی مدید، مطالعه و سفر را پیشه کرد. طبیعتاً خانم پردایی، با نام ‌خانوادگی هیرشمن، هم در کنارش بود که می‌گفتند وکیل دیوانه‌وار عاشق اوست.

عکس‌هایی هم در دست است که بر این مسئله مُهر تأیید می‌زند: در یکی از عکس‌ها پردا کت‌ و شلواری مشکی به تن با زنی بلوند، بلوندی کم‌و‌بیش مونقره‌ای، تانگو می‌رقصد. زن رو به لنز دوربین لبخند می‌زند، درحالی‌که چشمان وکیل مثل چشمان یک خوابگرد یا یک قوچ فقط ‌و فقط روی زن ثابت مانده.

متأسفانه، وقتی کوکا پنج‌ساله و ببه هفت‌ساله بود، خانم پردا ناگهان از دنیا رفت. مرد زن‌مُردۀ ‌جوان، جناب وکیل، دیگر هرگز ازدواج نکرد، گرچه زنان متعددی (هرچند نه در مقام معشوقه) در حلقۀ ‌روابط اجتماعی‌اش می‌پلکیدند و علاوه‌ بر‌ این، تمام شروط لازم را برای تبدیل شدن به خانم پردای تازه داشتند.

 

اگربه کتاب کابوی تحمل‌ناپذیر علاقه دارید، می‌توانید در بخش معرفی بهترین داستان‌های کوتاه جهان در وب‌سایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونه‌های مشابه نیز آشنا شوید.