مادمازل شنل

«مادمازل شنل» اثری است از کریستوفر گورتنر (نویسنده‌ی آمریکایی، متولد ۱۹۶۳) که در سال ۲۰۱۵ منتشر شده است. این کتاب به روایت زندگی گابریل شنل، یکی از برجسته‌ترین شخصیت‌های دنیای مد در قرن بیستم، می‌پردازد.

درباره‌ی مادمازل شنل

«مادموازل شنل» نوشته سی دبلیو گورتنر یک رمان تاریخی جذاب است که به زندگی یکی از نمادین ترین چهره های مد، گابریل «کوکو» شنل می پردازد. گورتنر از طریق روایتی پرجزئیات، سفر پر فراز و نشیب زنی را زنده می کند که از آغازی فروتنانه به نمادی از سبک و پیچیدگی تبدیل شد و صنعت مد را برای همیشه تغییر داد.

گابریل شنل که در سال ۱۸۸۳ به دنیا آمد، سال‌های اولیه با سختی و ناملایمات همراه بود. او که در سنین جوانی یتیم شده بود، بیشتر دوران کودکی خود را در یک یتیم خانه صومعه گذراند، جایی که خیاطی را یاد گرفت – مهارتی که به بلیت خروج از فقر تبدیل شد. تصویر گورتنر از گابریل جوان، انعطاف پذیری و اراده او را برجسته می کند، ویژگی هایی که حرفه و زندگی شخصی او را مشخص می کند.

این رمان به ماجرای یورش اولیه شنل به دنیای مد می پردازد که با مغازه کوچک میلینری او در پاریس شروع شد. گورتنر به دقت توضیح می دهد که چگونه طراحی های نوآورانه شنل، که با سادگی و ظرافت مشخص می شود، در تضاد کامل با مدهای مجلل و محدود اوایل قرن بیستم قرار داشت. موفقیت او در میلینری پایه و اساس تلاش های آینده او را در زمینه مد لباس بالا گذاشت.

گورتنر جوهره رویکرد انقلابی شنل به مد را به تصویر می کشد. شنل با رد شبح های کرست آن زمان، لباس راحت و کاربردی را برای زنان معرفی کرد. استفاده او از پارچه کشباف که به طور سنتی برای لباس زیر مردانه استفاده می شد، حرکتی جسورانه بود که تجسم دیدگاه آینده نگر او بود. این رمان به وضوح خلق قطعات نمادین مانند لباس مشکی کوچک و کت و شلوار شنل را توصیف می کند که مترادف با زنانگی مدرن شد.

«مادموازل شنل» از پیچیدگی های زندگی شخصی شنل ابایی ندارد. گورتنر پرتره‌ای ظریف از زنی را ترسیم می‌کند که با جاه‌طلبی رانده می‌شود، اما در عین حال از تنهایی و از دست دادن نیز تسخیر شده است. روابط عاشقانه پر سر و صدا او، از جمله رابطه او با پسر کاپل، با حساسیت مورد بررسی قرار می گیرد و آسیب پذیری پشت ظاهر پولادین او را آشکار می کند.

این رمان همچنین به بررسی زیرکی شنل به عنوان یک تاجر می پردازد. گورتنر نشان می‌دهد که چگونه شنل یک امپراتوری مد قدرتمند ایجاد کرد و با زیرکی و سرسختی در دنیای تجارت تحت سلطه مردان حرکت کرد. همکاری او با تاجرانی مانند پیر ورتایمر، که منجر به خلق عطر نمادین شنل شماره ۵ شد، به عنوان یک مشارکت استراتژیک و بحث برانگیز به تصویر کشیده می شود.

یکی از جنجالی ترین جنبه های زندگی شنل، فعالیت های او در طول جنگ جهانی دوم بود. گورتنر از این دوره دوری نمی‌کند و ارتباطات شنل با رژیم نازی و تلاش‌های او برای حفاظت از منافع تجاری‌اش را به تصویر می‌کشد. این رمان دیدگاه متعادلی را ارائه می‌کند و هم غرایز بقا و هم ابهامات اخلاقی اعمال او را تأیید می‌کند.

میراث ماندگار شنل موضوع اصلی رمان است. گورتنر نشان می‌دهد که چگونه تأثیر او فراتر از مد است و ادراکات فرهنگی زنانگی و استقلال را شکل می‌دهد. توانایی شنل در اختراع مجدد خود و برندش به عنوان گواهی بر ارتباط پایدار او در دنیای مد در حال تغییر به تصویر کشیده شده است.

سبک نوشتاری گورتنر هم جذاب و هم تداعی کننده است و زرق و برق و لطافت دنیای شنل را زنده می کند. توصیفات جوی پاریس، از خیابان های شلوغ گرفته تا سالن های مجلل، خواننده را در محیطی غوطه ور می کند که حساسیت های زیبایی شناختی شنل را شکل داده است. بافت تاریخی غنی رمان، اصالت روایت را افزایش می دهد.

شنل به عنوان یک نماد فمینیستی به تصویر کشیده می شود که در دورانی که زنان فرصت های محدودی داشتند، موانع را می شکند. گورتنر بر نقش خود در رهایی زنان از لباس های محدود کننده و هنجارهای اجتماعی تأکید می کند و او را به عنوان پیشگام رهایی زنان از طریق مد قرار می دهد. این جنبه از زندگی شنل به شدت در زمینه بحث های معاصر درباره جنسیت و هویت طنین انداز می شود.

تاثیر فرهنگی آثار شنل یکی دیگر از نقاط کانونی رمان است. گورتنر نشان می‌دهد که چگونه طرح‌های او از مد فراتر رفت و به نمادی از سبک زندگی مدرن و آزاد تبدیل شد. برند شنل، با تاکید بر لوکس بودن و سادگی، همچنان بر طراحان و علاقه مندان به مد در سراسر جهان تاثیر می گذارد.

ساختار روایی رمان، متناوب بین بازتاب‌های شخصی شنل و رویدادهای تاریخی، دیدی جامع از زندگی او ارائه می‌دهد. تحقیقات دقیق و داستان سرایی تخیلی گورتنر به طور یکپارچه با هم ترکیب می شوند و دقت واقعی و عمق احساسی را به خوانندگان ارائه می دهند.

در پایان باید گفت که «مادموازل شنل» نوشته سی دبلیو گورتنر ادای احترامی قانع کننده به زنی است که بینش و اراده او اثری پاک نشدنی در دنیای مد بر جای گذاشته است. گورتنر از طریق تصویری ظریف و پرجزئیات خود، جوهر زندگی خارق‌العاده کوکو شنل را به تصویر می‌کشد و کمک‌های او را جشن می‌گیرد و در عین حال نقص‌هایش را تصدیق می‌کند. خواندن این رمان برای هر کسی که به مد، تاریخ یا تعامل پیچیده بین جاه‌طلبی شخصی و تحول فرهنگی علاقه‌مند است، ضروری است.

کتاب مادمازل شنل در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۴.۰۹ با بیش از ۱۱۸۰۰ رای و ۱۲۰۰ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمه‌‌ای از الهام عبادی به بازار عرضه شده است.

داستان مادمازل شنل

«مادمازل شانل» نوشته سی دبلیو گورتنر داستان گابریل «کوکو» شانل را از آغاز فروتنانه‌اش تا ظهورش به عنوان یک نماد مد را روایت می‌کند. شانل که در فقر به دنیا آمد، سال های اولیه خود را در یک یتیم خانه صومعه می گذراند و در آنجا خیاطی را یاد می گیرد. او که مصمم است از شرایط خود فرار کند، شروع به کار به عنوان خیاط و خواننده کاباره کرد و نام مستعار «کوکو» را برای خود انتخاب کرد.

وقتی با اتین بالسان، یک وارث ثروتمند نساجی آشنا می شود، زندگی او تغییر قابل توجهی پیدا می کند که او را با جامعه عالی آشنا می کند. با استفاده از این ارتباطات، شانل یک مغازه کلاه فروشی کوچک در پاریس باز می کند که به دلیل طراحی های ساده و ظریف او محبوبیت پیدا می کند. عاشقانه او با صنعتگر انگلیسی آرتور «پسر» کپل باعث پیشرفت بیشتر حرفه او می شود و او را قادر می سازد تا تجارت خود را به مد مد لباس گسترش دهد.

شانل با طرح های نوآورانه خود، مانند لباس مشکی کوچک و کت و شلوار شانل، که بر راحتی و کاربردی بودن تاکید دارد، مد زنان را متحول می کند. هوش تجاری او منجر به خلق عطر نمادین شانل شماره ۵ با همکاری پیر ورتایمر شد.

این داستان همچنین پیچیدگی های زندگی شخصی او، از جمله روابط او و تأثیر جنگ جهانی دوم بر حرفه او را پوشش می دهد. با وجود اختلافات، انعطاف پذیری و اراده شانل او را در چالش های مختلف می بیند و در نهایت میراث او را به عنوان یک پیشگام در صنعت مد تثبیت می کند. این رمان با تأثیر ماندگار شانل بر مد و ارتباط مداوم او در عصر مدرن به پایان می رسد.

بخش‌هایی از مادمازل شنل

ویچی نخستین شهری بود که به عمرم می‌دیدم. شهری بازسازی‌شده با بلوارهای پهن و به گفتۀ عمه لوئیز پر از هتل‌ها، قمارخانه‌ها و آدم‌های پول‌داری که به اشتیاق آب‌های درمانی اسپاها شهر را شلوغ نگه می‌داشتند.

بعد از اینکه در مسافرخانۀ ارزانی که هر تخت را به سه نفر کرایه می‌داد، جا گرفتیم، همراه لوئیز برای تحویل سفارشات آماده‌شده به مغازه‌های مختلف سر زدیم و بعد از آن تمام بعدازظهر را به خرید خرده‌جات موردِنیاز لوئیز و کلاه‌های من گذراندیم.

پولم تنها به خرید سه کلاه رسید، اما آن‌قدر ذوق‌زده بودم که گویی دوازده‌تا خریده‌ام. بعد از غروب خورشید لوئیز اجازه داد من و آدرین تنهایی به گردش در شهر برویم و خودش در مسافرخانه ماند تا کمی‌ استراحت کند. البته به ما اخطار داد که با هیچ‌کس، به‌خصوص مردان صحبت نکنیم و وارد هیچ کاباره یا میخانه‌ای، هرچند جالبِ‌توجه نشویم.

من هرگز چنین جمعیتی ندیده و این‌همه سروصدا نشنیده بودم. گمان می‌کردی همۀ مردم هم‌زمان باهم در حال گفت‌وگو هستند. آدرین که قبلاً آن جا بوده و آن ناحیه را بهتر می‌شناخت، دستش را در دستم حلقه کرده بود تا بیشتر مراقبم باشد و مرا در پیاده‌رو چنان راه می‌برد، انگار ملکه‌ای قصرش را نشان می‌دهد.

………………

 هیچ پرتو دلخوش کننده ای رویت نمی شد. فقط می دانستم که نمی توانم تا ابد معشوقه «بالزون» بمانم. من آنگونه که باید، عاشقش نبودم. باورم این بود که «بالزون» بی شک به مرور از من خسته می شد و متوجه می شد که من نسبت به او تنها احساس دوستانه داشتم و در نتیجه رهایم می کرد و می رفت سراغ همسری دلبسته تر و مشتاق تر.

………………

 البته هیچ نشانی از این که از همراهی من ملول شده باشد یا انتظاری بیش از آنچه در توانم بود داشته باشد، وجود نداشت، اما برای من او همچنان مرد بود و نچسب.

………………

 معشوقه پیشین او «امیلین» بود، زنی که اگرچه نادر اما نایاب نبود. زن های مثل او مشتاق به چنگ آوردن موقعیتی بودند که من در آن قرار گرفته بودم.

 

اگر به کتاب مادمازل شنل علاقه دارید، می‌توانید در بخش معرفی برترین داستان‌های تاریخی در وب‌سایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار مشابه نیز آشنا شوید.