دختری با شوهر خیالیش

«دختری با شوهر خیالیش» اثری است از جولیا کویین (نویسنده‌ی اهل آمریکا، متولد ۱۹۷۰) که در سال ۲۰۱۷ منتشر شده است. این کتاب داستان دختری است که برای رهایی از فشارهای اجتماعی، وانمود می‌کند شوهر دارد، اما وقتی مردی با هویت شوهر خیالیش ظاهر می‌شود، ماجرایی عاشقانه، پرکشش و غیرمنتظره آغاز می‌گردد.

درباره‌ی دختری با شوهر خیالیش

رمان دختری با شوهر خیالیش (The Girl with the Make-Believe Husband) نوشته‌ی جولیا کویین، یکی از آثار جذاب و پرکشش در ژانر عاشقانه تاریخی است که با همان سبک دلنشین و طنز لطیف خاص این نویسنده، داستانی تازه و پرماجرا را در دل انگلستان قرن نوزدهم روایت می‌کند. کویین که پیش‌تر با مجموعه‌ی معروف «بریجرتون» قلب بسیاری از خوانندگان را تسخیر کرده، در این اثر نیز بار دیگر با بهره‌گیری از عناصر سنتی عاشقانه، شخصیتی زنانه و مستقل را در مقابل جامعه‌ای محافظه‌کار قرار می‌دهد.

داستان حول محور زنی جوان و باهوش به نام سسیلیا می‌گردد؛ زنی که برای فرار از فشارهای اجتماعی و خانوادگی، دروغی می‌گوید که زندگی‌اش را دگرگون می‌سازد. او ادعا می‌کند که شوهر دارد، در حالی که چنین شخصی هرگز وجود نداشته است. این دروغ ساده اما خطرناک، زمینه‌ساز ماجراهایی پیچیده و گاه طنزآمیز می‌شود؛ چرا که سر و کله‌ی مردی پیدا می‌شود که ادعا می‌کند همان همسر خیالی اوست.

جولیا کویین با مهارت، رابطه‌ای میان سسیلیا و این مرد ناشناس شکل می‌دهد که پر از کشمکش‌های درونی، سوءتفاهم‌های عاشقانه و جذابیت‌های کلامی است. آن‌چه این کتاب را از بسیاری از آثار مشابه متمایز می‌سازد، توانایی نویسنده در خلق دیالوگ‌های پرنشاط، شخصیت‌های چندبعدی و صحنه‌های احساسی عمیق است که خواننده را بی‌وقفه به ادامه‌ی مطالعه وا‌می‌دارد.

در پس ظاهر یک رمان عاشقانه‌ی کلاسیک، دختری با شوهر خیالی‌اش به موضوعات مهم‌تری نیز می‌پردازد؛ از جمله جایگاه اجتماعی زنان، فشارهای فرهنگی برای ازدواج، و معنای هویت فردی. سسیلیا نمادی از زنی است که می‌خواهد فراتر از تعاریف سنتی زن بودن زندگی کند و جرئت آن را دارد که برای این خواسته، قواعد را زیر پا بگذارد.

رمان در بستری از فضای تاریخی و سبک زندگی اشرافی انگلستان قرن نوزدهم جریان دارد، با دقتی در ترسیم لباس‌ها، آداب اجتماعی و فضای زندگی آن دوران که نه تنها بستر رمانتیک داستان را می‌سازد، بلکه اطلاعاتی جذاب از تاریخ اجتماعی آن دوران نیز به خواننده منتقل می‌کند. کویین توانسته‌ با نگاهی زن‌محورانه و همراه با شوخ‌طبعی، جامعه‌ی آن عصر را نقد کند، بی‌آن‌که از لحن سرگرم‌کننده‌اش دور شود.

شخصیت‌های مکمل داستان، به‌ویژه اعضای خانواده‌ی سسیلیا و اطرافیان شوهر فرضی او، نقش مهمی در پیشبرد داستان و ایجاد موقعیت‌های کمیک ایفا می‌کنند. همین حضور فعال شخصیت‌های فرعی، داستان را از افت ریتم نجات داده و به آن رنگ و لعابی گروهی می‌بخشد.

روایت با ریتمی متعادل پیش می‌رود، نه آن‌قدر کند که خواننده را خسته کند و نه آن‌قدر سریع که فرصتی برای همذات‌پنداری باقی نگذارد. کویین به‌خوبی موفق شده تعادل میان توصیف، گفتگو و کنش را حفظ کند و با پایان‌بندی‌ای رضایت‌بخش، حس کامل شدن یک سفر عاشقانه را به خواننده منتقل کند.

زبان کتاب ساده، روان و در عین حال سرشار از ظرافت‌های زبانی است. ترجمه‌ی فارسی آن نیز در صورت انجام حرفه‌ای، می‌تواند همان لذت نسخه‌ی اصلی را منتقل کند و مخاطب فارسی‌زبان را به دنیای فریبنده‌ی داستان وارد کند.

جولیا کویین در این رمان نیز مانند دیگر آثارش، با خلق دنیایی عاشقانه اما واقعی، نشان می‌دهد که چگونه عشق، حتی اگر با دروغی کوچک آغاز شود، می‌تواند راهی به سوی حقیقت بگشاید. دروغی که به ظاهر برای نجات از جامعه ساخته شده، در نهایت به کشف درونی‌ترین نیازهای روحی شخصیت‌ها منجر می‌شود.

دختری با شوهر خیالیش در میان علاقه‌مندان رمان‌های عاشقانه تاریخی، انتخابی ایده‌آل است؛ داستانی سرشار از لحظات شیرین، موقعیت‌های خنده‌دار، چالش‌های احساسی و در نهایت عشقی که به شکلی غیرمنتظره و شگفت‌انگیز شکوفا می‌شود.

این کتاب نه فقط یک رمان عاشقانه، بلکه بازتابی از مسیر پرپیچ‌وخم زنان برای دستیابی به استقلال، معنا و عشق است. سسیلیا با تمام اشتباهاتش، قهرمانی دوست‌داشتنی است که مخاطب با او همدل می‌شود و در پایان، خوشحال از آن‌چه برایش رقم خورده، کتاب را می‌بندد.

خواندن این رمان فرصتی است برای لذت بردن از نثر شیرین و موقعیت‌های نمایشی خاص، و تجربه‌ی دوباره‌ی همان حال‌وهوایی که بسیاری را به دنیای جولیا کویین کشانده است. برای کسانی که به دنبال ترکیبی از رمانتیک، تاریخی، طنز و رشد شخصی هستند، این کتاب تجربه‌ای دلپذیر و به‌یادماندنی خواهد بود.

رمان دختری با شوهر خیالیش در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۳.۹۳ با بیش از ۵۶۰۰۰ رای و ۴۱۰۰ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمه‌ای از محمد پوررکنی به بازار عرضه شده است.

خلاصه‌ی داستان دختری با شوهر خیالیش

سسیلیا هاروینگتون، دختری جوان، باهوش و اهل تخیل است که در جامعه‌ای محافظه‌کار و اشرافی زندگی می‌کند. او برای فرار از فشارهای خانوادگی و اجتماعی که از او انتظار دارند هرچه زودتر ازدواج کند، دروغی بی‌ضرر اما خطرناک می‌گوید: این‌که با افسری شجاع به نام ادوارد مونکرافت ازدواج کرده است. این دروغ نه تنها نگاه‌های پرسشگر اطرافیان را از او دور می‌کند، بلکه به او آزادی نسبی می‌بخشد تا زندگی‌اش را طبق خواسته‌ی خودش پیش ببرد.

ماجرا زمانی پیچیده می‌شود که شخصی با نام ادوارد مونکرافت، پس از بازگشت از مأموریتی در خارج، به خانه‌ی عمویش می‌آید و درمی‌یابد که زنی ادعا کرده همسر اوست. ادوارد، که درگیر مشکلات و رازهای خود است، از این ماجرا گیج و کنجکاو می‌شود و تصمیم می‌گیرد شخصاً با سسیلیا روبه‌رو شود تا حقیقت ماجرا را بفهمد. حضور ناگهانی «شوهر خیالی» سسیلیا، او را در موقعیتی دشوار و خنده‌دار قرار می‌دهد.

در نخستین برخوردشان، سسیلیا به اشتباه خود پی می‌برد، اما غرور و احساساتی که به‌تدریج نسبت به ادوارد پیدا می‌کند، مانع از آن می‌شود که به‌سادگی حقیقت را فاش کند. از سوی دیگر، ادوارد که ابتدا عصبانی و شوکه شده، کم‌کم مجذوب شخصیت پرشور، سرزنده و صادق سسیلیا می‌شود. رابطه‌ی میان این دو، میان سوءتفاهم، کشش عاطفی و چالش‌های اجتماعی، به‌تدریج شکل می‌گیرد.

در کنار ماجرای عاشقانه‌ی اصلی، کشمکش‌های خانوادگی، فشارهای اجتماعی، و نگاه سنتی به نقش زنان در جامعه نیز در طول داستان مطرح می‌شود. سسیلیا نماد زنی است که می‌خواهد خودش را تعریف کند و ادوارد نیز با گذشته‌ای پر از مسئولیت و احساس گناه، به دنبال راهی برای پذیرش دوباره‌ی زندگی است.

با بالا گرفتن ماجرا، هویت واقعی ادوارد، گذشته‌ی او، و دلیل بازگشتش به خانه فاش می‌شود؛ گذشته‌ای که زخم‌هایی عمیق بر روان او گذاشته است. سسیلیا با مهربانی و شهامتش، نقش مهمی در بهبود روانی او ایفا می‌کند، اما هنوز باید با پیامدهای دروغ اولیه‌اش روبه‌رو شود. جامعه و خانواده آماده نیستند تا چنین ازدواجی را به رسمیت بشناسند و هر دو باید تصمیمات دشواری بگیرند.

در نهایت، ادوارد درمی‌یابد که عشق سسیلیا به او واقعی است، نه صرفاً زاییده‌ی خیال یا تمایل به فرار از شرایط. او نیز به احساساتش اعتراف می‌کند و تصمیم می‌گیرد که گذشته را کنار بگذارد و آینده‌اش را با سسیلیا بسازد. سسیلیا نیز، با پذیرفتن اشتباهش و ایستادن در برابر اطرافیان، شجاعتی تحسین‌برانگیز از خود نشان می‌دهد.

پایان داستان، با ازدواج واقعی این دو، در حالی‌که این بار عشق و صداقت جای خیال‌پردازی و فریب را گرفته، همراه است. خواننده با احساسی از رضایت، امید و لبخند، آخرین صفحه را ورق می‌زند و داستان دختری را که با یک دروغ عاشقانه، حقیقت را یافت، به پایان می‌برد.

بخش‌هایی از دختری با شوهر خیالیش

ادوارد تقلا می‌کرد نفس بکشد. انگار قلبش می‌خواست از قفسه سینه‌اش بیرون بزند و تنها چیزی که می‌توانست به آن فکر کند این بود که باید از روی این تخته‌خواب بلند شود. باید می‌فهمید اطرافش چه می‌گذرد. باید…

سیسیلیا برای آنکه او را آرام کند، جیغ زد: «بس است. باید خودت را آرام کنی.»

ادوارد جواب داد: «بگذار بلند شم.» با وجود این، منطقش به او یادآوری می‌کرد که نمی‌داند کجا برود.

سیسیلیا مچ‌های ادوارد را گرفت و گفت: «خواهش می‌کنم. کمی صبر کن تا نفست تازه شود.»

ادوارد درحالی که نفس نفس می‌زد، به سیسیلیا نگاه کرد و گفت: «چه اتفاقی دارد می‌افتد؟»

حرفش را خورد و سریع دور و برش را نگاهی کرد. سپس گفت: «فکر می‌کنم بهتر باشد منتظر دکتر باشیم.»

اما ادوارد عصبانی‌تر از آن بود که گوش دهد. پرسید: «امروز چند شنبه است؟»

سیسیلیا که انگار غافلگیر شده بود، پلکی زد و گفت: «جمعه.»

ادوارد سریع گفت: «تاریخ دقیق»

سیسیلیا بلافاصله جوابش را نداد. سپس کلماتش را با دقت انتخاب کرد و آهسته گفت: «امروز بیست و پنجم ژوئن است.»

ادوارد قلبش دوباره شروع به تپیدن کرد. «چی؟»

«اگر فقط منتظر…»

ادوارد خودش را کمی صاف‌تر کرد و گفت: «نمی‌شود. اشتباه می‌کنی.»

سیسیلیا سرش را آرام تکان داد. «اشتباه نمی‌کنم.»

………………

سسیلیا هاروینگتون در آغاز قصد دروغ‌گفتن نداشت. فقط یک سوءتفاهم را تصحیح نکرده بود. اما بعد آن سوءتفاهم رشد کرد. و باز هم رشد کرد. تا آن‌جا که تبدیل به هیولایی عظیم از یک دروغ شد و حالا دیگر مطمئن نبود چگونه می‌تواند آن را از میان بردارد.

…………………

او آرام گفت: «می‌دانم که دروغ گفتی. اما همین‌طور می‌دانم که برای دلایل درستی این کار را کردی. و نمی‌توانم از کسی که برای مراقبت از من همه چیز را به خطر انداخته، بیزار باشم.»

………………

او زیر لب غر زد: «تو غیرممکنی.»
ادوارد با لبخند پاسخ داد: «و با این حال این‌جام. زنده، دلربا، و بیش از حد راضی از خودم.»

 

اگر به کتاب دختری با شوهر خیالیش علاقه دارید، بخش معرفی برترین کتاب‌های جولیا کویین در وب‌سایت هر روز یک کتاب، شما را با سایر آثار این نویسنده‌ی پرفروش نیز آشنا می‌سازد.