«گربه روی شیروانی داغ» اثری است از تنسی ویلیامز (نویسندهی آمریکایی برندهی جایزهی پولیتزر، از ۱۹۱۱ تا ۱۹۸۳) که در سال ۱۹۵۵ منتشر شده است. این نمایشنامه به روایت ماجرای خانوادهای بحرانزده در جنوب آمریکا میپردازد.
دربارهی گربه روی شیروانی داغ
گربه روی شیروانی داغ نمایشنامهای است از تنسی ویلیامز که در سال ۱۹۵۵ نوشته شدهاست. تاکنون از روی این نمایشنامه چندین فیلم سینمایی و تلویزیونی ساخته شدهاست. تنسی ویلیامز به خاطر نگارش این نمایشنامه جایزه پولیتزر را به خود اختصاص داد.
گربه روی شیروانی داغ نمایشنامه ای سهپردهای است که توسط نمایشنامهنویس مطرح آمریکایی تنسی ویلیامز نوشته شده است. خانوادهای در جنوب آمریکا به ویژه بریک و همسرش مارگارت (که معمولا مگی یا “مگی گربه” نامیده می شود) در بحران هستند و تعامل آنها با خانوادهی بریک در طول یک مهمانی در املاک خانواده در می سی سی پی موضوع نمایشنامه می شود.
این جشن، تولد پدربزرگ، «بزرگترین پنبه کار دلتا» ، را جشن میگیرد و نیز بازگشت وی از کلینیک اچسنر که طبق گفتهی خودش با تندرستی کامل همراه بوده است. همه اعضای خانواده (به استثنای پدر بزرگ و همسرش مامان بزرگ) از تشخیص واقعی پدر بزرگ مطلع هستند: او در حال مرگ بر اثر سرطان است. خانواده او به پدر بزرگ و مامان بزرگ دروغ گفته اند تا زوج سالخورده را در روز تولد پدربزرگ از درد نجات دهند اما همه چیز خوب پیش نمی رود.
گربه روی شیروانی داغ برای اولین بار در برادوی در ۱۹۵۵ با داستان گوتیک آمریکایی خود در مورد برادرانی که برای وراثت در میان گردبادی از جنسیت رقابت می کردند به اجرا در آمد. با وجود جنجال عمومیای که گربه روی شیروانی داغ برانگیخت ، جایزه پولیتزر و جایزه حلقه منتقدان درام در آن سال به او تعلق گرفت. ویلیامز ، همانطور که اغلب با نمایشنامههایش رفتار می کرد ، گربه را روی شیروانی داغ را سالها بازنویسی کرد.
کتاب گربه روی شیروانی داغ در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۰۶ با بیش از ۵۹ هزار رای و ۱۴۰۰ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمههایی از پرویز ارشد و مرجان مینوبخت به بازار عرضه شده است.
داستان گربه روی شیروانی داغ
خانوادهای در جنوب آمریکا در بحران هستند، به ویژه زن و شوهر، بریک و مارگارت (معمولاً مگی یا مگی گربه نامیده می شوند) و بحران در طول یک دور هم جمع شدن عصر یک شب در املاک خانوادگی در خانواده بریک از بین می رود. این جشن، تولد پدربزرگ، «بزرگترین پنبه کار دلتا» ، را جشن میگیرد و نیز بازگشت وی از کلینیک اچسنر که طبق گفتهی خودش با تندرستی کامل همراه بوده است.
همه اعضای خانواده (به استثنای پدر بزرگ و همسرش مامان بزرگ) از تشخیص واقعی پدر بزرگ مطلع هستند: او در حال مرگ بر اثر سرطان است. خانواده او به پدر بزرگ و مامان بزرگ دروغ گفته اند تا زوج سالخورده را در روز تولد پدربزرگ از درد نجات دهند اما همه چیز خوب پیش نمی رود.
مگی، مصمم و زیبا، از دوران کودکی فقر فرار کرده تا با پولیت ثروتمند ازدواج کند، اما خود را ناکام میبیند. خانواده میدانند که بریک مدتهاست که با مگی رابطه نداشته است و همین امر ازدواج آنها را دچار مشکل کرده است. بریک، یک قهرمان فوتبال کهنسال، با نادیده گرفتن تلاش های برادرش گوپر برای به دست آوردن کنترل ثروت خانواده، او را خشمگین می کند.
بی تفاوتی بریک و نوشیدن مشروب او با خودکشی اسکایپر رفیق فوتبالش تشدید شده است. مگی می ترسد که ناراحتی بریک تضمین کند که گوپر و همسرش، مای، دارایی پدر بزرگ را به ارث می برند.
در طی شب، هر یک از اعضای خانواده باید با مسائلی که در خود خود جمع کردهاند، روبرو شوند. بابا بزرگ سعی میکند با بریک الکلی آشتی کند. بیگ ددی و مگی به طور جداگانه با بریک در مورد ماهیت واقعی دوستی نزدیک او با اسکایپر روبرو میشوند که به نظر میرسد منبع غم و اندوه بریک و علت اعتیاد او به الکل باشد.
بریک به بابا بزرگ توضیح میدهد که این دوستی مگی را که با حسادت معتقد بود جریان پنهانی عاشقانه دارد، ناراحت کرده است. بریک همچنین فاش می کند که اسکایپر، اندکی قبل از خودکشی، به جذابیت خود برای بریک اعتراف کرده است، اما بریک او را رد کرده است.
بریک که از دروغگویی خانواده منزجر شده است به بابا بزرگ میگوید که گزارش کلینیک در مورد وضعیت او به خاطر او جعل شده است. بابا بزرگ از اتاق بیرون می آید و بقیه را به سمت داخل سوق می دهد. مگی، بریک، می، گوپر و داک باگ (پزشک خانواده) تصمیم میگیرند که حقیقت بیماری شوهرش را به مامان بزرگ بگویند و او از این خبر غمگین میشود.
بابا بزرگ دوباره ظاهر می شود و برنامه های خود را برای مرگ مسالمت آمیز اعلام می کند. مگی در تلاش برای تضمین ارث بریک به او می گوید که باردار است. گوپر و میمی دانند که این یک دروغ است، اما مامان بزرگ و بابا بزرگ معتقدند که مگی حق دارد.
بخشهایی از گربه روی شیروانی داغ
وقتی بعضی چیزها در خاطراتت یا در تصوراتت می پوسند، قوانین سکوت دیگر کار نمیکنند. این درست مثل این است که خانه دارد در آتش می سوزد و تو دلت می خواهد فراموش کنی که خانه در حال سوختن است. اما نبودن آتش هم تو را نجات نمیدهد. سکوت دربارهی یک مسئله فقط آن را بزرگ تر می کند، رشد میدهد و همه چیز را میپوشاند.
…………………
حیوان انسان نما دیوی است که میمیرد. اگر پول داشته باشد، میخرد، میخرد و میخرد. فکر می کنم به این دلیل هر چیزی را می خرد که در ته مغزش دیوانه وار امید دارد که یکی از آن ها زندگی جاودانه به او ببخشد. چیزی که هرگز اتفاق نمی افتد.
………………..
در تمام زندگی مثل یک مشت گره کرده بودم. کوبیدن، خرد شدن، در هم شکستن! اما حالا این دست های مشت شده را باز میکنم و چیزهای بهتری را با آن لمس میکنم.
اگر به کتاب گربه روی شیروانی داغ علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی آثار تنسی ویلیامز در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسنده نیز آشنا شوید.
20 مرداد 1402
گربه روی شیروانی داغ
«گربه روی شیروانی داغ» اثری است از تنسی ویلیامز (نویسندهی آمریکایی برندهی جایزهی پولیتزر، از ۱۹۱۱ تا ۱۹۸۳) که در سال ۱۹۵۵ منتشر شده است. این نمایشنامه به روایت ماجرای خانوادهای بحرانزده در جنوب آمریکا میپردازد.
دربارهی گربه روی شیروانی داغ
گربه روی شیروانی داغ نمایشنامهای است از تنسی ویلیامز که در سال ۱۹۵۵ نوشته شدهاست. تاکنون از روی این نمایشنامه چندین فیلم سینمایی و تلویزیونی ساخته شدهاست. تنسی ویلیامز به خاطر نگارش این نمایشنامه جایزه پولیتزر را به خود اختصاص داد.
گربه روی شیروانی داغ نمایشنامه ای سهپردهای است که توسط نمایشنامهنویس مطرح آمریکایی تنسی ویلیامز نوشته شده است. خانوادهای در جنوب آمریکا به ویژه بریک و همسرش مارگارت (که معمولا مگی یا “مگی گربه” نامیده می شود) در بحران هستند و تعامل آنها با خانوادهی بریک در طول یک مهمانی در املاک خانواده در می سی سی پی موضوع نمایشنامه می شود.
این جشن، تولد پدربزرگ، «بزرگترین پنبه کار دلتا» ، را جشن میگیرد و نیز بازگشت وی از کلینیک اچسنر که طبق گفتهی خودش با تندرستی کامل همراه بوده است. همه اعضای خانواده (به استثنای پدر بزرگ و همسرش مامان بزرگ) از تشخیص واقعی پدر بزرگ مطلع هستند: او در حال مرگ بر اثر سرطان است. خانواده او به پدر بزرگ و مامان بزرگ دروغ گفته اند تا زوج سالخورده را در روز تولد پدربزرگ از درد نجات دهند اما همه چیز خوب پیش نمی رود.
گربه روی شیروانی داغ برای اولین بار در برادوی در ۱۹۵۵ با داستان گوتیک آمریکایی خود در مورد برادرانی که برای وراثت در میان گردبادی از جنسیت رقابت می کردند به اجرا در آمد. با وجود جنجال عمومیای که گربه روی شیروانی داغ برانگیخت ، جایزه پولیتزر و جایزه حلقه منتقدان درام در آن سال به او تعلق گرفت. ویلیامز ، همانطور که اغلب با نمایشنامههایش رفتار می کرد ، گربه را روی شیروانی داغ را سالها بازنویسی کرد.
کتاب گربه روی شیروانی داغ در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۰۶ با بیش از ۵۹ هزار رای و ۱۴۰۰ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمههایی از پرویز ارشد و مرجان مینوبخت به بازار عرضه شده است.
داستان گربه روی شیروانی داغ
خانوادهای در جنوب آمریکا در بحران هستند، به ویژه زن و شوهر، بریک و مارگارت (معمولاً مگی یا مگی گربه نامیده می شوند) و بحران در طول یک دور هم جمع شدن عصر یک شب در املاک خانوادگی در خانواده بریک از بین می رود. این جشن، تولد پدربزرگ، «بزرگترین پنبه کار دلتا» ، را جشن میگیرد و نیز بازگشت وی از کلینیک اچسنر که طبق گفتهی خودش با تندرستی کامل همراه بوده است.
همه اعضای خانواده (به استثنای پدر بزرگ و همسرش مامان بزرگ) از تشخیص واقعی پدر بزرگ مطلع هستند: او در حال مرگ بر اثر سرطان است. خانواده او به پدر بزرگ و مامان بزرگ دروغ گفته اند تا زوج سالخورده را در روز تولد پدربزرگ از درد نجات دهند اما همه چیز خوب پیش نمی رود.
مگی، مصمم و زیبا، از دوران کودکی فقر فرار کرده تا با پولیت ثروتمند ازدواج کند، اما خود را ناکام میبیند. خانواده میدانند که بریک مدتهاست که با مگی رابطه نداشته است و همین امر ازدواج آنها را دچار مشکل کرده است. بریک، یک قهرمان فوتبال کهنسال، با نادیده گرفتن تلاش های برادرش گوپر برای به دست آوردن کنترل ثروت خانواده، او را خشمگین می کند.
بی تفاوتی بریک و نوشیدن مشروب او با خودکشی اسکایپر رفیق فوتبالش تشدید شده است. مگی می ترسد که ناراحتی بریک تضمین کند که گوپر و همسرش، مای، دارایی پدر بزرگ را به ارث می برند.
در طی شب، هر یک از اعضای خانواده باید با مسائلی که در خود خود جمع کردهاند، روبرو شوند. بابا بزرگ سعی میکند با بریک الکلی آشتی کند. بیگ ددی و مگی به طور جداگانه با بریک در مورد ماهیت واقعی دوستی نزدیک او با اسکایپر روبرو میشوند که به نظر میرسد منبع غم و اندوه بریک و علت اعتیاد او به الکل باشد.
بریک به بابا بزرگ توضیح میدهد که این دوستی مگی را که با حسادت معتقد بود جریان پنهانی عاشقانه دارد، ناراحت کرده است. بریک همچنین فاش می کند که اسکایپر، اندکی قبل از خودکشی، به جذابیت خود برای بریک اعتراف کرده است، اما بریک او را رد کرده است.
بریک که از دروغگویی خانواده منزجر شده است به بابا بزرگ میگوید که گزارش کلینیک در مورد وضعیت او به خاطر او جعل شده است. بابا بزرگ از اتاق بیرون می آید و بقیه را به سمت داخل سوق می دهد. مگی، بریک، می، گوپر و داک باگ (پزشک خانواده) تصمیم میگیرند که حقیقت بیماری شوهرش را به مامان بزرگ بگویند و او از این خبر غمگین میشود.
بابا بزرگ دوباره ظاهر می شود و برنامه های خود را برای مرگ مسالمت آمیز اعلام می کند. مگی در تلاش برای تضمین ارث بریک به او می گوید که باردار است. گوپر و میمی دانند که این یک دروغ است، اما مامان بزرگ و بابا بزرگ معتقدند که مگی حق دارد.
بخشهایی از گربه روی شیروانی داغ
وقتی بعضی چیزها در خاطراتت یا در تصوراتت می پوسند، قوانین سکوت دیگر کار نمیکنند. این درست مثل این است که خانه دارد در آتش می سوزد و تو دلت می خواهد فراموش کنی که خانه در حال سوختن است. اما نبودن آتش هم تو را نجات نمیدهد. سکوت دربارهی یک مسئله فقط آن را بزرگ تر می کند، رشد میدهد و همه چیز را میپوشاند.
…………………
حیوان انسان نما دیوی است که میمیرد. اگر پول داشته باشد، میخرد، میخرد و میخرد. فکر می کنم به این دلیل هر چیزی را می خرد که در ته مغزش دیوانه وار امید دارد که یکی از آن ها زندگی جاودانه به او ببخشد. چیزی که هرگز اتفاق نمی افتد.
………………..
در تمام زندگی مثل یک مشت گره کرده بودم. کوبیدن، خرد شدن، در هم شکستن! اما حالا این دست های مشت شده را باز میکنم و چیزهای بهتری را با آن لمس میکنم.
اگر به کتاب گربه روی شیروانی داغ علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی آثار تنسی ویلیامز در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسنده نیز آشنا شوید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات جهان، فیلمنامه/نمایشنامه
۰ برچسبها: ادبیات جهان، تنسی ویلیامز، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب