«اسرار گنج درّهی جنّی» اثری است از ابراهیم گلستان (نویسنده و مترجم اهل شیراز، از ۱۳۰۱ تا ۳۱ مردادماه ۱۴۰۲) که در سال ۱۳۵۳ منتشر شده است. این کتاب داستان تازه بهدورانرسیدگی مردی دهاتی را روایت میکند.
دربارهی اسرار گنج درّهی جنّی
اسرار گنج درّهی جنّی رمانی است به نویسندگی ابراهیم گلستان. وی پس از توقیف فیلمی که به همین نام ساخته بود، تصمیم میگیرد آن را به رمان تبدیل کند. این داستان در ۴۹ شماره قصهی تازه بهدورانرسیدگی مرد دهاتی را روایت میکند. این کتاب برای اولین بار در سال ۱۳۵۳ چاپ شده و تاکنون بیشاز ۱۲۲۰۰ نسخه از آن منتشر شده است.
اسرار گنج درّهی جنّی رمانی است که به شیوهی راوی دانای کل، نوشته شده است. عامل پیوند رویدادهای مختلف این رمان، گنجی است که مردی دهاتی هنگام شخمزدن مییابد. با فروختن تدریجی تکههای این گنج او کاروانهای کالاهای مصرفی را روانۀ ده میکند، که این امر سرانجام به هلاکت او میانجامد. احساسی افسانهوار، که در ماجراها وجود دارد، رمان را به اثری در هجو جامعهای عقبمانده بدل میکند که با اتکا به فروش منابع زیرزمینی، میکوشد مقلّد جوامع پیشرفته شود.
گلستان قبل از تالیف این کتاب فیلمی به همین نام ساخته بود، اما فیلم دو هفته بعد از اکران توقیف میشود. رمان اسرار گنج درّهی جنّی مانند همه داستانهای واقعگرای نمادین دارای دو لایهی بیرونی و درونی است که به نظر میرسد براساس ضربالمثل مال بادآورده را باد میبرد نوشته شده است. این داستان از آنجا که فکاهی است، از مبالغه و اغراق، بهرهی فراوان دارد.
کتاب اسرار گنج درّهی جنّی در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۳۳ با بیش از ۵۴۱ رای و ۵۴ نقد و نظر است.
داستان اسرار گنج درّهی جنّی
گروهی مهندس برای نقشهبرداری از درهای میگذرند و به تپه میرسند و جعبه دیدیاب خود را روی سهپایه محکم میکنند و آن را میچرخانند. کسی که در جعبه مینگرد تصویر مردی روستایی را میبیند که در آن سوی دره با گاو خود سرگرم شخم است،. مرد روستایی فقیر، زن و پسر و خانهای حقیر دارد و بر تکهزمینی کار میکند تا معاش خانوادهی خود را تامین کند.
او در زیر بار اندوه و رنج و شوربختی کمر خم کرده است اما روزی، در حالی که زمین را سخت شخم میزند، دخمهای که پر از آثار عتیق و زر و جواهر کشف میکند. به سوی ده میشتابد و گاو خود را قربانی میکند. مردم او را دیوانه میپندارند و به شدت کتک میزنند و از روستا میرانند سپس مرد روستایی تصمیم میگیرد از روستاییان انتقام بگیرد و به جاه و جلال برسد زنانخانه نو کند.
در تصویر بعد زرگر و زنش به میدان میآیند و چون میدانند روستایی گنجی در اختیار دارد میکوشند آن را از کف وی بربایند. مرد ثروتمند شده و اینک زرگر و زن او جوان جویای نام در عالم هنر، معلم روستا-زینالپور، کدخدا و کاسهلیسان دیگر احاطهاش کردهاند. قهوهچی میان راه روستا و شهر به کار او مظنون میشود و گمان میبرد که او در کار خرید و فروش تریاک و هروئین است و سر در پی او مینهد ژاندارم منطقه که از رفتوآمد قهوهچی به روستاهای اطراف بدگمان شده، او را میپاید.
کدخدا که مخفیانه درختها را میبرد و زغال درست میکند، از رفتوآمد ژاندارم بدگمان میشود و زاغ سیاه او را چوب میزند. در این گیرودار مرد روستایی همچنان به بهرهبرداری از گنج مشغول است و آثار عتیقه را تکهتکه میکند و به شهر میبرد و به زرگر میفروشد. زن زرگر از سود حاصل از خرید و فروش جواهرهای مرد روستایی راضی نیست، در راه روستایی دام پهن میکند. این دام، دخترک کمابیش زیبایی است که خدمتکار اوست.
مرد روستایی طعم شهوت را میچشد و به دام میافتد. پس از این مرحله، دیگر کار در دست زرگر و زن اوست که مرد را هرطور بخواهند برقصانند. آنها زینالپور را با خود همدست میکنند و نقشه میکشند که برای مرد کاخی بسازند. اما این کاخ با ابزار جدید، بر روی همان خانه سستپایهی حقیر روستایی بنا میشود و سپس زلزله یا انفجاری این کاخ مقوایی را از پایه ویران میکند.
از سوی دیگر زرگر، قهوهچی، ژاندارم و کدخدا که سر در پی یکدیگر نهادهاند به دخمه راه میجویند. زرگر در زیر خروارها زر و جواهر مدفون میشود. ژاندارم به دست قهوهچی کشته میشود و قهوهچی را کدخدا از پا درمیآورد و زلزله حاصل از انفجار جوان جویای نام و کدخدا را در عمق دخمه مدفون میسازد.
بخشی از اسرار گنج درّهی جنّی
یک جفت عقاب در دو سوی دروازه با بال های تازه رنگ خورده و چشمان قرمز کشیک می دادند. چشم هایشان چراغ بود که خاموش و روشن می شد اما خاموش و روشنی را در آفتاب نمی شد دید. بعد از عقاب ها مأمورهای نظم و بازرسی بودند که تا دیدند دارند می آیند دستور کف زدن دادند. آن گاه جمعیت شروع کرد به هورا و هلهله و خواندن مبارک باد. جمعیت از شمارۀ افراد ده زیادتر بود. اصلا کم تر در آن میانه مردم ده بودند. بیش تر از روستاهای همسایه، و همچنین گروه انبوهی مهمان های حرفه ئی از شهر.
انتخاب مهمان ها به دست همسر زرگر بود. هر کس را خودش سراغ داشت یا لشکوئی معرفی می کرد دعوت کرد – از آشنا و خویشاوند، از سرشناس و صاحب منصب، و همچنین تمام فروشنده های هرچه اثاث و جواهر و ابزار و دستگاه و قالی و مبل و مجسمه که خریدند.
همچنین چندین گروه مطرب و مقلد و ((شومن))، رقاصه های شکم جنبان، تمام جنجالی، خواننده های سبک فیلم های هندی، خواننده های سبک سوخته دل ها، خواننده های سبک داغ و عاصی و نوع نوین دیگری که به جای صدا کلاه گیس وزوزی دارند – همه، تمام، هنرمند ارزنده، همه، تمام جاودانه ابرمردهای فوق افیونی، و همچنین و البته، الف البته، جم غفیر غالبی از شاغلین و شاغلات کهنه ترین کسب ها از هر دو نوع پیش و پس از اختراع الکساندر گراهام بل.
اگر به کتاب اسرار گنج درّهی جنّی علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین آثار ابراهیم گلستان در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسنده نیز آشنا شوید.
2 شهریور 1402
اسرار گنج درّهی جنّی
«اسرار گنج درّهی جنّی» اثری است از ابراهیم گلستان (نویسنده و مترجم اهل شیراز، از ۱۳۰۱ تا ۳۱ مردادماه ۱۴۰۲) که در سال ۱۳۵۳ منتشر شده است. این کتاب داستان تازه بهدورانرسیدگی مردی دهاتی را روایت میکند.
دربارهی اسرار گنج درّهی جنّی
اسرار گنج درّهی جنّی رمانی است به نویسندگی ابراهیم گلستان. وی پس از توقیف فیلمی که به همین نام ساخته بود، تصمیم میگیرد آن را به رمان تبدیل کند. این داستان در ۴۹ شماره قصهی تازه بهدورانرسیدگی مرد دهاتی را روایت میکند. این کتاب برای اولین بار در سال ۱۳۵۳ چاپ شده و تاکنون بیشاز ۱۲۲۰۰ نسخه از آن منتشر شده است.
اسرار گنج درّهی جنّی رمانی است که به شیوهی راوی دانای کل، نوشته شده است. عامل پیوند رویدادهای مختلف این رمان، گنجی است که مردی دهاتی هنگام شخمزدن مییابد. با فروختن تدریجی تکههای این گنج او کاروانهای کالاهای مصرفی را روانۀ ده میکند، که این امر سرانجام به هلاکت او میانجامد. احساسی افسانهوار، که در ماجراها وجود دارد، رمان را به اثری در هجو جامعهای عقبمانده بدل میکند که با اتکا به فروش منابع زیرزمینی، میکوشد مقلّد جوامع پیشرفته شود.
گلستان قبل از تالیف این کتاب فیلمی به همین نام ساخته بود، اما فیلم دو هفته بعد از اکران توقیف میشود. رمان اسرار گنج درّهی جنّی مانند همه داستانهای واقعگرای نمادین دارای دو لایهی بیرونی و درونی است که به نظر میرسد براساس ضربالمثل مال بادآورده را باد میبرد نوشته شده است. این داستان از آنجا که فکاهی است، از مبالغه و اغراق، بهرهی فراوان دارد.
کتاب اسرار گنج درّهی جنّی در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۳۳ با بیش از ۵۴۱ رای و ۵۴ نقد و نظر است.
داستان اسرار گنج درّهی جنّی
گروهی مهندس برای نقشهبرداری از درهای میگذرند و به تپه میرسند و جعبه دیدیاب خود را روی سهپایه محکم میکنند و آن را میچرخانند. کسی که در جعبه مینگرد تصویر مردی روستایی را میبیند که در آن سوی دره با گاو خود سرگرم شخم است،. مرد روستایی فقیر، زن و پسر و خانهای حقیر دارد و بر تکهزمینی کار میکند تا معاش خانوادهی خود را تامین کند.
او در زیر بار اندوه و رنج و شوربختی کمر خم کرده است اما روزی، در حالی که زمین را سخت شخم میزند، دخمهای که پر از آثار عتیق و زر و جواهر کشف میکند. به سوی ده میشتابد و گاو خود را قربانی میکند. مردم او را دیوانه میپندارند و به شدت کتک میزنند و از روستا میرانند سپس مرد روستایی تصمیم میگیرد از روستاییان انتقام بگیرد و به جاه و جلال برسد زنانخانه نو کند.
در تصویر بعد زرگر و زنش به میدان میآیند و چون میدانند روستایی گنجی در اختیار دارد میکوشند آن را از کف وی بربایند. مرد ثروتمند شده و اینک زرگر و زن او جوان جویای نام در عالم هنر، معلم روستا-زینالپور، کدخدا و کاسهلیسان دیگر احاطهاش کردهاند. قهوهچی میان راه روستا و شهر به کار او مظنون میشود و گمان میبرد که او در کار خرید و فروش تریاک و هروئین است و سر در پی او مینهد ژاندارم منطقه که از رفتوآمد قهوهچی به روستاهای اطراف بدگمان شده، او را میپاید.
کدخدا که مخفیانه درختها را میبرد و زغال درست میکند، از رفتوآمد ژاندارم بدگمان میشود و زاغ سیاه او را چوب میزند. در این گیرودار مرد روستایی همچنان به بهرهبرداری از گنج مشغول است و آثار عتیقه را تکهتکه میکند و به شهر میبرد و به زرگر میفروشد. زن زرگر از سود حاصل از خرید و فروش جواهرهای مرد روستایی راضی نیست، در راه روستایی دام پهن میکند. این دام، دخترک کمابیش زیبایی است که خدمتکار اوست.
مرد روستایی طعم شهوت را میچشد و به دام میافتد. پس از این مرحله، دیگر کار در دست زرگر و زن اوست که مرد را هرطور بخواهند برقصانند. آنها زینالپور را با خود همدست میکنند و نقشه میکشند که برای مرد کاخی بسازند. اما این کاخ با ابزار جدید، بر روی همان خانه سستپایهی حقیر روستایی بنا میشود و سپس زلزله یا انفجاری این کاخ مقوایی را از پایه ویران میکند.
از سوی دیگر زرگر، قهوهچی، ژاندارم و کدخدا که سر در پی یکدیگر نهادهاند به دخمه راه میجویند. زرگر در زیر خروارها زر و جواهر مدفون میشود. ژاندارم به دست قهوهچی کشته میشود و قهوهچی را کدخدا از پا درمیآورد و زلزله حاصل از انفجار جوان جویای نام و کدخدا را در عمق دخمه مدفون میسازد.
بخشی از اسرار گنج درّهی جنّی
یک جفت عقاب در دو سوی دروازه با بال های تازه رنگ خورده و چشمان قرمز کشیک می دادند. چشم هایشان چراغ بود که خاموش و روشن می شد اما خاموش و روشنی را در آفتاب نمی شد دید. بعد از عقاب ها مأمورهای نظم و بازرسی بودند که تا دیدند دارند می آیند دستور کف زدن دادند. آن گاه جمعیت شروع کرد به هورا و هلهله و خواندن مبارک باد. جمعیت از شمارۀ افراد ده زیادتر بود. اصلا کم تر در آن میانه مردم ده بودند. بیش تر از روستاهای همسایه، و همچنین گروه انبوهی مهمان های حرفه ئی از شهر.
انتخاب مهمان ها به دست همسر زرگر بود. هر کس را خودش سراغ داشت یا لشکوئی معرفی می کرد دعوت کرد – از آشنا و خویشاوند، از سرشناس و صاحب منصب، و همچنین تمام فروشنده های هرچه اثاث و جواهر و ابزار و دستگاه و قالی و مبل و مجسمه که خریدند.
همچنین چندین گروه مطرب و مقلد و ((شومن))، رقاصه های شکم جنبان، تمام جنجالی، خواننده های سبک فیلم های هندی، خواننده های سبک سوخته دل ها، خواننده های سبک داغ و عاصی و نوع نوین دیگری که به جای صدا کلاه گیس وزوزی دارند – همه، تمام، هنرمند ارزنده، همه، تمام جاودانه ابرمردهای فوق افیونی، و همچنین و البته، الف البته، جم غفیر غالبی از شاغلین و شاغلات کهنه ترین کسب ها از هر دو نوع پیش و پس از اختراع الکساندر گراهام بل.
اگر به کتاب اسرار گنج درّهی جنّی علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین آثار ابراهیم گلستان در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسنده نیز آشنا شوید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: اجتماعی، ادبیات ایران، داستان ایرانی، داستان معاصر، رمان
۰ برچسبها: ابراهیم گلستان، ادبیات ایران، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب