«خانهای برای آقای بیسواس» اثری است از وی. اس. نایپل (نویسندهی ترینیدادی – بریتانیایی، از ۱۹۳۲ تا ۲۰۱۸) که در سال ۱۹۶۱ منتشر شده است. این رمان داستان تلاشهای موهان بیسواس برای کسب استقلال و هویت شخصی از طریق دستیابی به خانهای از آنِ خود در جامعهای پر از محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی است.
دربارهی خانهای برای آقای بیسواس
کتاب خانهای برای آقای بیسواس نوشته وی. اس. نایپل، یکی از آثار برجسته ادبیات معاصر است که به شیوهای غنی و انسانی زندگی فردی و اجتماعی در جزایر کارائیب را بازگو میکند. نایپل که خود ریشهای در فرهنگ هند و غرب دارد، در این رمان توانسته با دقت و جزئیات فوقالعاده، تصویری جامع از تلاش و تقلاهای انسانی را به خواننده ارائه دهد.
این رمان داستان زندگی پیچیده و گاه طنزآمیز موهان بیسواس را دنبال میکند؛ مردی از نسل دوم مهاجران هندی در ترینیداد که به دنبال استقلال و جایگاهی پایدار برای خود است. آرزوی بیسواس برای داشتن خانهای از آن خود، تبدیل به موتور محرکه زندگی او و نمادی از آزادی و هویت شخصیاش میشود.
نایپل با استفاده از سبک روایی واقعگرایانه، تصویری از جامعهای پیچیده را ارائه میدهد که در آن روابط خانوادگی، سنتها و تعصبات فرهنگی نقش بسیار مهمی ایفا میکنند. بیسواس که در جامعهای با قواعد خاص بزرگ شده، به نوعی مبارزه میکند تا این قواعد را زیر پا بگذارد و هویتی منحصر به فرد برای خود بیابد.
رمان همچنین به مسائلی چون فقر، مبارزه طبقاتی، و چالشهای زندگی در جامعهای چند فرهنگی میپردازد. بیسواس، که با وجود تمام موانع و ناکامیها به دنبال جایگاه و احترام است، به نمادی از مقاومت انسان در برابر شرایط دشوار و پیچیده تبدیل میشود. او با وجود شکستها، همواره به دنبال تحقق رویای خانهای برای خود است.
خانهای برای آقای بیسواس به طور قابل توجهی طنز را با تراژدی ترکیب میکند و خواننده را به تفکر وادار میکند. نایپل با نثری ساده اما عمیق، نشان میدهد که چگونه زندگی بیسواس، با تمام فراز و نشیبهایش، در نهایت تصویری از جستجوی انسان برای معنا و هویت میشود.
رمان از ابتدای داستان تا پایان، مخاطب را درگیر چالشها و تجربیات بیسواس میکند و به او اجازه میدهد تا از نزدیک با رنجها و آرزوهای شخصیتی پیچیده و انسانی آشنا شود. این روایت در عین سادگی، به طرز عمیقی انسانی است و در بستر جامعهای که از مهاجرت و ترکیب فرهنگها شکل گرفته، اهمیت بسیاری دارد.
نایپل در این اثر، نه تنها به داستان شخصی بیسواس میپردازد، بلکه به مسائلی چون هویت، ریشههای فرهنگی و چالشهای فردی انسان در مواجهه با سنتهای اجتماعی نیز اشاره میکند. این موضوعات، نه تنها برای مردمان کارائیب، بلکه برای هر انسانی که به دنبال استقلال و آزادی شخصی است، قابل فهم و ملموس است.
علاوه بر این، نایپل توانسته از خلال داستان، تصویری واقعگرایانه از زندگی در ترینیداد و تحولات اجتماعی آن دوران ارائه دهد. فضای فرهنگی و اجتماعی ترینیداد در آن زمان به گونهای است که تضادها و درگیریهای فرهنگی و هویتی را به شکلی ملموس نشان میدهد.
شخصیتهای فرعی رمان نیز به خوبی پرداخت شدهاند و هر کدام نمایندهای از جنبهای از زندگی اجتماعی و فرهنگی کارائیب هستند. خانواده گسترده تولا که بیسواس به نوعی در آن گرفتار شده، بیانگر پیچیدگی روابط خانوادگی در جامعهای است که به شدت به سنتها و قید و بندهای فرهنگی وفادار است.
در این میان، تضادهای درونی بیسواس و تلاشهای او برای استقلال، به خوبی نشاندهنده تلاطمات درونی انسانی است که از هویت خود فاصله دارد و در تلاش برای یافتن جایگاهی در جهانی بیگانه است. این بخش از داستان، با عمق و ظرافتی بیان شده که مخاطب را وادار به همذاتپنداری با بیسواس میکند.
خانهای برای آقای بیسواس در عین حال که داستانی فردی است، به طور وسیعتر به مسائلی چون هویت، مهاجرت، و چالشهای زندگی در جامعهای چند فرهنگی میپردازد. این اثر در نهایت به یک شاهکار ادبی تبدیل شده که از مرزهای جغرافیایی فراتر رفته و به سوالات بنیادین انسانی در مورد جستجوی معنا و جایگاه در جهان پاسخ میدهد.
این رمان، شاهکاری است که نه تنها به خاطر داستان بینظیر و شخصیتپردازیهای دقیقش، بلکه به خاطر کاوش عمیق در ماهیت انسان و تعهد او به آزادی و استقلال در مقابل محدودیتها و فشارهای اجتماعی ماندگار شده است.
رمان خانهای برای آقای بیسواس در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۸۰ با بیش از ۲۱۵۰۰ رای و ۱۴۰۰ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمهای از مهدی غبرایی به بازار عرضه شده است.
داستان خانهای برای آقای بیسواس
خانهای برای آقای بیسواس داستان زندگی موهان بیسواس را روایت میکند، مردی از نسل دوم مهاجران هندی در ترینیداد که به دنبال استقلال و هویت شخصی است. او از کودکی با شرایط سختی دست و پنجه نرم میکند و احساس میکند که در جامعهاش جایگاه محکمی ندارد. موهان بیسواس که در خانوادهای فقیر به دنیا آمده و از حمایت اجتماعی کمتری برخوردار است، همواره آرزو دارد خانهای از آن خود داشته باشد تا از زیر سایه دیگران خارج شود.
از همان ابتدا، زندگی موهان با بدبیاری و چالشهای مختلفی همراه است. او در خانوادهای سنتی به دنیا آمده و به دلیل اتفاقات تلخ و تلخی که در کودکی برایش رخ میدهد، شخصیت سرکشی پیدا میکند. وقتی بزرگتر میشود، به خاطر ازدواج با دختر خانواده تولا، به طور ناخواسته وارد این خانواده بزرگ و پیچیده میشود و در شرایطی قرار میگیرد که تلاش او برای دستیابی به استقلال را دشوارتر میکند.
خانواده تولا یکی از خانوادههای برجسته هندی در ترینیداد است و قوانین و سنتهای خاصی دارد. موهان که هیچگاه با این سبک زندگی کنار نیامده، تلاش میکند تا از این محیط رهایی یابد، اما وابستگی مالی و اجتماعی به این خانواده باعث میشود که او اغلب مجبور به پذیرش شرایطی باشد که دوست ندارد. در عین حال، او در میان اعضای خانواده تولا نادیده گرفته میشود و جایگاه مشخصی ندارد.
در طول داستان، موهان به شغلهای مختلفی میپردازد؛ از کار در مغازه گرفته تا شغلهای دولتی. اما هیچکدام از این مشاغل به او امکان تحقق رویاهایش را نمیدهد. او مدام در حال تلاش است و هر بار که قدمی به جلو برمیدارد، با چالشی جدید مواجه میشود. در نهایت، آرزوی بزرگ او یعنی داشتن خانهای از آن خود، به اصلیترین هدف زندگیاش تبدیل میشود؛ هدفی که به او انگیزه میدهد تا با تمام مشکلات و ناکامیها روبرو شود.
خرید خانه برای موهان، معنای ویژهای دارد. او خانه را نه تنها به عنوان مکانی برای زندگی، بلکه به عنوان نمادی از آزادی، هویت و احترام به خود میبیند. خانه برای او فرصتی است تا از کنترل دیگران خارج شود و خودمختار زندگی کند. با این حال، مشکلات مالی و فشارهای خانوادگی همچنان بر سر راهش قرار دارند و او را از رسیدن به هدفش بازمیدارند.
در نهایت، پس از سالها تلاش و گذر از ناکامیهای متعدد، موهان موفق میشود خانهای خریداری کند. اما این خانه که با زحمت بسیار به دست آمده، در وضعیت خوبی نیست و مشکلاتی دارد. با این وجود، برای موهان این خانه ارزشی خاص دارد؛ چرا که نمادی از پیروزی بر دشواریها و دستیابی به استقلال است.
پایان داستان با مرگ بیسواس همراه است، اما او در نهایت با دستیابی به خانهاش، به آرامش و احساس موفقیت دست یافته است. خانهای که با تمام سختیها به دست آورده، به نوعی نماد تلاشهای بیوقفه او برای داشتن زندگیای مستقل و مختص به خود است. این خانه، هر چند ساده و کوچک، برای موهان بیسواس دستاوردی عظیم و پاسخی به جستجوی پایانناپذیر او برای هویت و احترام است.
خانهای برای آقای بیسواس به این ترتیب به داستان مردی تبدیل میشود که در جامعهای پر از پیچیدگی و فشارهای اجتماعی، همواره در تلاش است تا جایگاه و هویت خود را بیابد و ثابت کند که میتواند در برابر همه موانع، استقلال و احترام خود را حفظ کند.
بخشهایی از خانهای برای آقای بیسواس
هر چیزی که در طول بیست و چهار ساعت گذشته ندیده بود، بخشی از گذشته ی کامل و سرشار از خوشی اش بود. ترس، هر چیزی که اکنون می دید را تیره و تار کرده بود، همه ی مزرعه ها، خانه ها، درختان و هر پیچ در جاده. از این رو، او صرفا با نگاه به دنیا، به تدریج در حال خراب کردن گذشته و حال خود بود.
…………….
حس شوخ طبعیاش، او را دور از اجتماع نگه می داشت. در ابتدا این کار فقط تقلیدی از پدرش بود. اما طنز به تحقیر تبدیل شد و در شورتهیلز، تحقیر خیلی سریع به بخشی از طبیعت او تبدیل شد.
……………….
موهان بیسواس همیشه احساس میکرد که در میان آدمها، تنها و بیپناه است؛ مثل قایقی که در طوفان سرگردان شده و نمیتواند به بندری امن برسد. او در دل آرزو داشت که روزی خانهای برای خودش داشته باشد، جایی که بتواند در آن آرامش یابد و حس کند به خود تعلق دارد.
……………….
هر روز صبح، موهان از خواب برمیخاست و به این فکر میکرد که آیا امروز، روزی است که همه چیز تغییر میکند. هر تکه از زندگیاش پر از پیچوخم بود، از کوچههای باریک ترینیداد گرفته تا تالارهای تاریک و بیروح خانهی خانوادهی تولا. در میان صدای خسته و خشدار مادرزنش و چهرههای سرسخت خانواده، او تنها آرزو داشت که جایگاه خود را پیدا کند.
……………….
او به خانهای که ساخته بود نگاه کرد. شاید به شکوه خانههای دیگر نبود؛ دیوارهایش ترک داشت و سقفش گاهی چکه میکرد، اما برای موهان، این خانه چیزی بیش از چند دیوار و سقف بود. این مکان حاصل سالها تلاش، تحمل و رؤیاپردازیهایش بود. هر آجر آن، گویی نمادی از آرزوهای او برای داشتن مکانی بود که خودش باشد، فقط خودش و نه چیزی که دیگران از او انتظار داشتند.
……………….
وقتی به اتاق کوچک و سادهی خود پناه میبرد، گاهی چشمانش را میبست و سعی میکرد صداهای پیرامون را فراموش کند. صداهایی که هر کدام او را به سمتی میکشید، اما این اتاق کوچک برای او، چیزی بیش از یک پناهگاه بود. جایی بود که در آن میتوانست خود را از همه قید و بندها رها کند.
……………….
هر بار که بیسواس از کار خسته و کوفته به خانه بازمیگشت، این احساس عمیق در او رشد میکرد که اگر حتی یک لحظه بتواند بدون وابستگی به دیگران زندگی کند، معنای واقعی زندگی را خواهد چشید. اما در کنار هر آرزو، سایهای از واقعیت تلخ قرار داشت: واقعیت مردی که در برابر فشارهای خانوادهی گسترده و بیرحم تولا، همچنان ایستادگی میکرد و تلاش داشت جایگاه خود را پیدا کند.
……………….
این خانه، هرچند ساده و کوچک، نمادی از دستاورد و پیروزی او بود. نمادی از انسانی که، در جامعهای که او را محدود و کنترل میکرد، توانسته بود تنها برای یک لحظه در زندگی خود تصمیمی بگیرد و آن را تا پایان حفظ کند.
اگر به کتاب خانهای برای آقای بیسواس علاقه دارید میتوانید با مراجعه به بخش معرفی برترین رمانهای جهان در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار مشابه نیز آشنا شوید.
26 آبان 1403
خانهای برای آقای بیسواس
«خانهای برای آقای بیسواس» اثری است از وی. اس. نایپل (نویسندهی ترینیدادی – بریتانیایی، از ۱۹۳۲ تا ۲۰۱۸) که در سال ۱۹۶۱ منتشر شده است. این رمان داستان تلاشهای موهان بیسواس برای کسب استقلال و هویت شخصی از طریق دستیابی به خانهای از آنِ خود در جامعهای پر از محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی است.
دربارهی خانهای برای آقای بیسواس
کتاب خانهای برای آقای بیسواس نوشته وی. اس. نایپل، یکی از آثار برجسته ادبیات معاصر است که به شیوهای غنی و انسانی زندگی فردی و اجتماعی در جزایر کارائیب را بازگو میکند. نایپل که خود ریشهای در فرهنگ هند و غرب دارد، در این رمان توانسته با دقت و جزئیات فوقالعاده، تصویری جامع از تلاش و تقلاهای انسانی را به خواننده ارائه دهد.
این رمان داستان زندگی پیچیده و گاه طنزآمیز موهان بیسواس را دنبال میکند؛ مردی از نسل دوم مهاجران هندی در ترینیداد که به دنبال استقلال و جایگاهی پایدار برای خود است. آرزوی بیسواس برای داشتن خانهای از آن خود، تبدیل به موتور محرکه زندگی او و نمادی از آزادی و هویت شخصیاش میشود.
نایپل با استفاده از سبک روایی واقعگرایانه، تصویری از جامعهای پیچیده را ارائه میدهد که در آن روابط خانوادگی، سنتها و تعصبات فرهنگی نقش بسیار مهمی ایفا میکنند. بیسواس که در جامعهای با قواعد خاص بزرگ شده، به نوعی مبارزه میکند تا این قواعد را زیر پا بگذارد و هویتی منحصر به فرد برای خود بیابد.
رمان همچنین به مسائلی چون فقر، مبارزه طبقاتی، و چالشهای زندگی در جامعهای چند فرهنگی میپردازد. بیسواس، که با وجود تمام موانع و ناکامیها به دنبال جایگاه و احترام است، به نمادی از مقاومت انسان در برابر شرایط دشوار و پیچیده تبدیل میشود. او با وجود شکستها، همواره به دنبال تحقق رویای خانهای برای خود است.
خانهای برای آقای بیسواس به طور قابل توجهی طنز را با تراژدی ترکیب میکند و خواننده را به تفکر وادار میکند. نایپل با نثری ساده اما عمیق، نشان میدهد که چگونه زندگی بیسواس، با تمام فراز و نشیبهایش، در نهایت تصویری از جستجوی انسان برای معنا و هویت میشود.
رمان از ابتدای داستان تا پایان، مخاطب را درگیر چالشها و تجربیات بیسواس میکند و به او اجازه میدهد تا از نزدیک با رنجها و آرزوهای شخصیتی پیچیده و انسانی آشنا شود. این روایت در عین سادگی، به طرز عمیقی انسانی است و در بستر جامعهای که از مهاجرت و ترکیب فرهنگها شکل گرفته، اهمیت بسیاری دارد.
نایپل در این اثر، نه تنها به داستان شخصی بیسواس میپردازد، بلکه به مسائلی چون هویت، ریشههای فرهنگی و چالشهای فردی انسان در مواجهه با سنتهای اجتماعی نیز اشاره میکند. این موضوعات، نه تنها برای مردمان کارائیب، بلکه برای هر انسانی که به دنبال استقلال و آزادی شخصی است، قابل فهم و ملموس است.
علاوه بر این، نایپل توانسته از خلال داستان، تصویری واقعگرایانه از زندگی در ترینیداد و تحولات اجتماعی آن دوران ارائه دهد. فضای فرهنگی و اجتماعی ترینیداد در آن زمان به گونهای است که تضادها و درگیریهای فرهنگی و هویتی را به شکلی ملموس نشان میدهد.
شخصیتهای فرعی رمان نیز به خوبی پرداخت شدهاند و هر کدام نمایندهای از جنبهای از زندگی اجتماعی و فرهنگی کارائیب هستند. خانواده گسترده تولا که بیسواس به نوعی در آن گرفتار شده، بیانگر پیچیدگی روابط خانوادگی در جامعهای است که به شدت به سنتها و قید و بندهای فرهنگی وفادار است.
در این میان، تضادهای درونی بیسواس و تلاشهای او برای استقلال، به خوبی نشاندهنده تلاطمات درونی انسانی است که از هویت خود فاصله دارد و در تلاش برای یافتن جایگاهی در جهانی بیگانه است. این بخش از داستان، با عمق و ظرافتی بیان شده که مخاطب را وادار به همذاتپنداری با بیسواس میکند.
خانهای برای آقای بیسواس در عین حال که داستانی فردی است، به طور وسیعتر به مسائلی چون هویت، مهاجرت، و چالشهای زندگی در جامعهای چند فرهنگی میپردازد. این اثر در نهایت به یک شاهکار ادبی تبدیل شده که از مرزهای جغرافیایی فراتر رفته و به سوالات بنیادین انسانی در مورد جستجوی معنا و جایگاه در جهان پاسخ میدهد.
این رمان، شاهکاری است که نه تنها به خاطر داستان بینظیر و شخصیتپردازیهای دقیقش، بلکه به خاطر کاوش عمیق در ماهیت انسان و تعهد او به آزادی و استقلال در مقابل محدودیتها و فشارهای اجتماعی ماندگار شده است.
رمان خانهای برای آقای بیسواس در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۸۰ با بیش از ۲۱۵۰۰ رای و ۱۴۰۰ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمهای از مهدی غبرایی به بازار عرضه شده است.
داستان خانهای برای آقای بیسواس
خانهای برای آقای بیسواس داستان زندگی موهان بیسواس را روایت میکند، مردی از نسل دوم مهاجران هندی در ترینیداد که به دنبال استقلال و هویت شخصی است. او از کودکی با شرایط سختی دست و پنجه نرم میکند و احساس میکند که در جامعهاش جایگاه محکمی ندارد. موهان بیسواس که در خانوادهای فقیر به دنیا آمده و از حمایت اجتماعی کمتری برخوردار است، همواره آرزو دارد خانهای از آن خود داشته باشد تا از زیر سایه دیگران خارج شود.
از همان ابتدا، زندگی موهان با بدبیاری و چالشهای مختلفی همراه است. او در خانوادهای سنتی به دنیا آمده و به دلیل اتفاقات تلخ و تلخی که در کودکی برایش رخ میدهد، شخصیت سرکشی پیدا میکند. وقتی بزرگتر میشود، به خاطر ازدواج با دختر خانواده تولا، به طور ناخواسته وارد این خانواده بزرگ و پیچیده میشود و در شرایطی قرار میگیرد که تلاش او برای دستیابی به استقلال را دشوارتر میکند.
خانواده تولا یکی از خانوادههای برجسته هندی در ترینیداد است و قوانین و سنتهای خاصی دارد. موهان که هیچگاه با این سبک زندگی کنار نیامده، تلاش میکند تا از این محیط رهایی یابد، اما وابستگی مالی و اجتماعی به این خانواده باعث میشود که او اغلب مجبور به پذیرش شرایطی باشد که دوست ندارد. در عین حال، او در میان اعضای خانواده تولا نادیده گرفته میشود و جایگاه مشخصی ندارد.
در طول داستان، موهان به شغلهای مختلفی میپردازد؛ از کار در مغازه گرفته تا شغلهای دولتی. اما هیچکدام از این مشاغل به او امکان تحقق رویاهایش را نمیدهد. او مدام در حال تلاش است و هر بار که قدمی به جلو برمیدارد، با چالشی جدید مواجه میشود. در نهایت، آرزوی بزرگ او یعنی داشتن خانهای از آن خود، به اصلیترین هدف زندگیاش تبدیل میشود؛ هدفی که به او انگیزه میدهد تا با تمام مشکلات و ناکامیها روبرو شود.
خرید خانه برای موهان، معنای ویژهای دارد. او خانه را نه تنها به عنوان مکانی برای زندگی، بلکه به عنوان نمادی از آزادی، هویت و احترام به خود میبیند. خانه برای او فرصتی است تا از کنترل دیگران خارج شود و خودمختار زندگی کند. با این حال، مشکلات مالی و فشارهای خانوادگی همچنان بر سر راهش قرار دارند و او را از رسیدن به هدفش بازمیدارند.
در نهایت، پس از سالها تلاش و گذر از ناکامیهای متعدد، موهان موفق میشود خانهای خریداری کند. اما این خانه که با زحمت بسیار به دست آمده، در وضعیت خوبی نیست و مشکلاتی دارد. با این وجود، برای موهان این خانه ارزشی خاص دارد؛ چرا که نمادی از پیروزی بر دشواریها و دستیابی به استقلال است.
پایان داستان با مرگ بیسواس همراه است، اما او در نهایت با دستیابی به خانهاش، به آرامش و احساس موفقیت دست یافته است. خانهای که با تمام سختیها به دست آورده، به نوعی نماد تلاشهای بیوقفه او برای داشتن زندگیای مستقل و مختص به خود است. این خانه، هر چند ساده و کوچک، برای موهان بیسواس دستاوردی عظیم و پاسخی به جستجوی پایانناپذیر او برای هویت و احترام است.
خانهای برای آقای بیسواس به این ترتیب به داستان مردی تبدیل میشود که در جامعهای پر از پیچیدگی و فشارهای اجتماعی، همواره در تلاش است تا جایگاه و هویت خود را بیابد و ثابت کند که میتواند در برابر همه موانع، استقلال و احترام خود را حفظ کند.
بخشهایی از خانهای برای آقای بیسواس
هر چیزی که در طول بیست و چهار ساعت گذشته ندیده بود، بخشی از گذشته ی کامل و سرشار از خوشی اش بود. ترس، هر چیزی که اکنون می دید را تیره و تار کرده بود، همه ی مزرعه ها، خانه ها، درختان و هر پیچ در جاده. از این رو، او صرفا با نگاه به دنیا، به تدریج در حال خراب کردن گذشته و حال خود بود.
…………….
حس شوخ طبعیاش، او را دور از اجتماع نگه می داشت. در ابتدا این کار فقط تقلیدی از پدرش بود. اما طنز به تحقیر تبدیل شد و در شورتهیلز، تحقیر خیلی سریع به بخشی از طبیعت او تبدیل شد.
……………….
موهان بیسواس همیشه احساس میکرد که در میان آدمها، تنها و بیپناه است؛ مثل قایقی که در طوفان سرگردان شده و نمیتواند به بندری امن برسد. او در دل آرزو داشت که روزی خانهای برای خودش داشته باشد، جایی که بتواند در آن آرامش یابد و حس کند به خود تعلق دارد.
……………….
هر روز صبح، موهان از خواب برمیخاست و به این فکر میکرد که آیا امروز، روزی است که همه چیز تغییر میکند. هر تکه از زندگیاش پر از پیچوخم بود، از کوچههای باریک ترینیداد گرفته تا تالارهای تاریک و بیروح خانهی خانوادهی تولا. در میان صدای خسته و خشدار مادرزنش و چهرههای سرسخت خانواده، او تنها آرزو داشت که جایگاه خود را پیدا کند.
……………….
او به خانهای که ساخته بود نگاه کرد. شاید به شکوه خانههای دیگر نبود؛ دیوارهایش ترک داشت و سقفش گاهی چکه میکرد، اما برای موهان، این خانه چیزی بیش از چند دیوار و سقف بود. این مکان حاصل سالها تلاش، تحمل و رؤیاپردازیهایش بود. هر آجر آن، گویی نمادی از آرزوهای او برای داشتن مکانی بود که خودش باشد، فقط خودش و نه چیزی که دیگران از او انتظار داشتند.
……………….
وقتی به اتاق کوچک و سادهی خود پناه میبرد، گاهی چشمانش را میبست و سعی میکرد صداهای پیرامون را فراموش کند. صداهایی که هر کدام او را به سمتی میکشید، اما این اتاق کوچک برای او، چیزی بیش از یک پناهگاه بود. جایی بود که در آن میتوانست خود را از همه قید و بندها رها کند.
……………….
هر بار که بیسواس از کار خسته و کوفته به خانه بازمیگشت، این احساس عمیق در او رشد میکرد که اگر حتی یک لحظه بتواند بدون وابستگی به دیگران زندگی کند، معنای واقعی زندگی را خواهد چشید. اما در کنار هر آرزو، سایهای از واقعیت تلخ قرار داشت: واقعیت مردی که در برابر فشارهای خانوادهی گسترده و بیرحم تولا، همچنان ایستادگی میکرد و تلاش داشت جایگاه خود را پیدا کند.
……………….
این خانه، هرچند ساده و کوچک، نمادی از دستاورد و پیروزی او بود. نمادی از انسانی که، در جامعهای که او را محدود و کنترل میکرد، توانسته بود تنها برای یک لحظه در زندگی خود تصمیمی بگیرد و آن را تا پایان حفظ کند.
اگر به کتاب خانهای برای آقای بیسواس علاقه دارید میتوانید با مراجعه به بخش معرفی برترین رمانهای جهان در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار مشابه نیز آشنا شوید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: اجتماعی، ادبیات جهان، داستان تاریخی، داستان خارجی، رمان
۰ برچسبها: ادبیات جهان، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب، وی. اس. نایپل