«زیبای نیویورک» اثری است از جیمز پترسون (نویسندهی اهل آمریکا، متولد ۱۹۴۷) و مارشال کارپ (نویسندهی اهل آمریکا) که در سال ۲۰۱۶ منتشر شده است. این کتاب یک رمان جنایی و هیجانی است که ماجرای یک تیم ویژهی پلیس را در تعقیب یک قاتل زنجیرهای روایت میکند که در بحبوحهی جشنوارهی فیلم نیویورک، افراد مشهور را بهطرزی مرموز و حسابشده به قتل میرساند.
دربارهی زیبای نیویورک
زیبای نیویورک چهارمین جلد از مجموعهی پرفروش NYPD Red نوشتهی جیمز پترسون و مارشال کارپ است. این مجموعهی جنایی-معمایی داستان تیمی ویژه از پلیس نیویورک را دنبال میکند که مأموریتشان رسیدگی به پروندههای جنایی مرتبط با نخبگان، سلبریتیها و ثروتمندان این شهر است. در هر جلد، نویسندگان خوانندگان را به ماجراهای هیجانانگیز و پرتنشی میبرند که در دل نیویورک رخ میدهد، جایی که قدرت، فساد، و جنایت در هم تنیده شدهاند.
در زیبای نیویورک، کارآگاهان زک جردن و کایلی مکدونالد، دو عضو کلیدی تیم NYPD Red، درگیر یکی از پیچیدهترین پروندههای خود میشوند. جشنوارهی فیلم نیویورک در حال برگزاری است و چهرههای سرشناس هالیوود و سینمای مستقل در این رویداد حضور دارند. اما در میان زرقوبرق و تجمل، جنایتی هولناک رخ میدهد که کل شهر را در شوک فرو میبرد. قاتلی مرموز، که بهنظر میرسد از اجرای نمایشی بیمارگونه لذت میبرد، بازی مرگباری را آغاز کرده است.
قربانیان این قاتل از میان ستارگان سینما و افراد تأثیرگذار انتخاب میشوند، و بهطرزی حسابشده و با جزئیاتی وحشتناک به قتل میرسند. این قتلهای زنجیرهای بهشکلی طراحی شدهاند که پلیس و رسانهها را به یک بازی تعقیبوگریز وارد کنند. قاتل نشانههایی از خود بهجا میگذارد، اما این نشانهها نه برای فریب بلکه برای هدایت پلیس در مسیر مورد نظر اوست. این بازی مرگبار، زک و کایلی را به رقابتی پرتنش با زمان میکشاند.
در کنار تعقیب قاتل، رابطهی پیچیدهی زک و کایلی نیز در این کتاب پررنگتر میشود. این دو کارآگاه نهتنها باید با تهدیدهای بیرونی مقابله کنند، بلکه چالشهای احساسی و حرفهای خود را نیز مدیریت نمایند. گذشتهی مشترک آنها، اختلافنظرها، و فشار پروندههایی که با آنها روبهرو هستند، به تنش داستان میافزاید و لایهی احساسی جذابی به روایت میبخشد.
زیبای نیویورک با ریتمی تند و روایتی سینمایی، خواننده را درگیر یک ماجرای پرتعلیق و نفسگیر میکند. سبک نگارش پترسون و کارپ، که ترکیبی از دیالوگهای هوشمندانه، توصیفات زنده، و تغییرات سریع زاویهی دید است، به پویایی داستان کمک میکند. هر صحنه، همچون قطعهای از یک فیلم مهیج، خواننده را وادار میکند تا بدون توقف صفحات را ورق بزند.
نیویورک، بهعنوان پسزمینهی داستان، نقشی پررنگ در روایت دارد. این شهر با آسمانخراشهایش، خیابانهای پرهیاهو، و فضای متنوع خود، بستری ایدهآل برای وقوع چنین داستانهایی است. نویسندگان با مهارت، فضای شهر را بهتصویر میکشند و احساس زنده بودن و پویایی نیویورک را به خواننده منتقل میکنند. این ویژگی، مجموعهی NYPD Red را از سایر داستانهای جنایی متمایز میسازد.
یکی از نقاط قوت این کتاب، شخصیتپردازی آن است. زک جردن، باهوش، سرسخت و درعینحال آسیبپذیر، کارآگاهی است که با تمام وجود درگیر پروندههایش میشود. در مقابل، کایلی مکدونالد، زنی مستقل، با اعتمادبهنفس و با گذشتهای پیچیده است که او را به شخصیتی چندلایه و جذاب تبدیل میکند. تعاملات میان این دو کارآگاه، علاوهبر پیشبرد داستان، به لحظات دراماتیک و حتی طنزآمیز داستان نیز کمک میکند.
جنایت در این کتاب تنها یک چالش پلیسی نیست، بلکه بازتابی از فساد، جاهطلبی، و تاریکی درون جامعهی مدرن است. قاتل، تنها یک فرد خطرناک نیست، بلکه محصولی از جهانی است که ارزشها در آن مخدوش شدهاند. همین نگاه عمیقتر به مسائل اجتماعی، زیبای نیویورک را فراتر از یک رمان جنایی معمولی قرار میدهد.
زیبای نیویورک برای طرفداران داستانهای جنایی، عاشقان معماهای پیچیده، و خوانندگانی که از هیجان و اکشن لذت میبرند، گزینهای ایدهآل است. اگر از آثار نویسندگانی مانند مایکل کانلی و هارلن کوبن لذت میبرید، این کتاب نیز میتواند شما را جذب کند. ترکیب معماهای پلیسی، اکشن، و درگیریهای شخصی میان شخصیتها، این کتاب را به اثری خواندنی و پرکشش تبدیل کرده است.
نویسندگان در این کتاب، علاوهبر ایجاد تنش و هیجان، موفق شدهاند شخصیتها و روابطشان را بهگونهای توسعه دهند که خواننده نهتنها درگیر معماهای داستان، بلکه درگیر سرنوشت کارآگاهان نیز شود. این بُعد انسانی در کنار هیجان داستان، باعث میشود که مخاطب با کتاب ارتباطی عمیقتر برقرار کند.
زیبای نیویورک بهعنوان یکی از موفقترین جلدهای مجموعهی NYPD Red، توانسته است مخاطبان بسیاری را جذب کند. فروش بالای این کتاب و استقبال گستردهی منتقدان نشان میدهد که پترسون و کارپ همچنان در خلق داستانهایی پرکشش و جذاب مهارت دارند.
درنهایت، زیبای نیویورک را میتوان نمونهای از یک رمان جنایی خوشساخت دانست که علاوهبر ارائهی یک معمای پیچیده، شخصیتهایی ماندگار و فضاسازیای کمنظیر دارد. این کتاب بار دیگر نشان میدهد که چرا جیمز پترسون یکی از پرفروشترین نویسندگان جهان است.
رمان زیبای نیویورک در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۰۶ با بیش از ۱۹۶۰۰ رای و ۱۰۰۰ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمهای از ابراهیم صبوری به بازار عرضه شده است.
داستان زیبای نیویورک
جشنوارهی فیلم نیویورک، یکی از مهمترین رویدادهای سینمایی سال، درحال برگزاری است. چهرههای برجستهی هالیوود، سرمایهگذاران بزرگ، و خبرنگاران مشهور در این رویداد حضور دارند. در میان این فضای پرزرقوبرق، قتلی هولناک رخ میدهد که همه را در شوک فرو میبرد. یک بازیگر معروف به طرز وحشیانهای به قتل میرسد و نشانههایی که در صحنهی جرم باقی مانده است، حاکی از آن است که این قتل تنها یک حادثهی تصادفی نیست. قاتلی بیرحم و باهوش در میان جمعیت پنهان شده و پلیس را به یک چالش جدی دعوت کرده است.
کارآگاه زک جردن و کایلی مکدونالد، اعضای تیم ویژهی NYPD Red، مسئول بررسی این پروندهی پیچیده میشوند. آنها خیلی زود متوجه میشوند که این تنها آغاز یک سلسله قتلهای زنجیرهای است. قاتل هدفمندانه افراد مشهور و قدرتمند را یکی پس از دیگری شکار میکند و هر قتل را بهشکلی نمایشی و با دقتی بیمارگونه طراحی میکند. سرنخهای اندکی در اختیار پلیس قرار دارد، اما آنچه مسلم است، این است که قاتل از جلب توجه رسانهها و ایجاد رعب و وحشت در شهر لذت میبرد.
زک و کایلی درحالیکه با فشار رسانهها، افکار عمومی، و مقامات بالا مواجهاند، تلاش میکنند قطعات این معمای مرگبار را کنار هم بگذارند. هر سرنخی که پیدا میکنند، آنها را به مسیری جدید هدایت میکند، اما قاتل همیشه یک قدم جلوتر است. در این میان، روابط شخصی آنها نیز درگیر این پرونده میشود. زک، همچنان احساسی نسبت به کایلی دارد، درحالیکه کایلی در رابطهای جدید قرار دارد، و این پیچیدگی عاطفی بر کار آنها تأثیر میگذارد.
با پیشرفت تحقیقات، کارآگاهان متوجه میشوند که قاتل یک انگیزهی شخصی پشت جنایاتش دارد. این قتلها تنها تصادفی نیستند، بلکه هرکدام به گذشتهی قربانیان مربوط میشود. بررسی سوابق آنها نشان میدهد که همهی قربانیان در گذشته درگیر رسواییهایی بودهاند که هرگز بهطور کامل برملا نشدهاند. بهنظر میرسد که قاتل درحال اجرای نوعی عدالت شخصی است، اما پلیس باید بفهمد که چه کسی پشت این نقشهی خونین قرار دارد.
درحالیکه زک و کایلی به قاتل نزدیکتر میشوند، تنش در نیویورک به اوج خود میرسد. رسانهها هر حرکت پلیس را زیر نظر دارند و فشار برای دستگیری قاتل بیشتر از همیشه است. اما درست زمانی که پلیس فکر میکند به حقیقت نزدیک شده، یک قتل دیگر همهچیز را تغییر میدهد. قاتل آنقدر باهوش است که همیشه یک قدم جلوتر بماند و این باعث میشود که کارآگاهان حتی به نزدیکترین افراد خود نیز شک کنند.
سرانجام، با کنار هم قرار دادن شواهد و استفاده از تلهای هوشمندانه، زک و کایلی موفق میشوند هویت واقعی قاتل را کشف کنند. اما این کشف چندان آسان به دست نمیآید. قاتل، که یک ذهن پیچیده و خطرناک دارد، برای آخرین بازی خود آماده شده است و قصد دارد همه چیز را به آتش بکشد. یک تعقیبوگریز هیجانانگیز در خیابانهای نیویورک، پلیس و قاتل را در برابر یکدیگر قرار میدهد.
درنهایت، زک و کایلی موفق میشوند قاتل را متوقف کنند، اما نه بدون هزینه. این پرونده، آنها را نهتنها از نظر حرفهای بلکه از نظر احساسی نیز تحتتأثیر قرار میدهد. گذشته، اعتماد، و تصمیماتی که در طول این ماجرا گرفتهاند، همگی آیندهی آنها را تغییر میدهد. بااینحال، در دنیای پرآشوب نیویورک، همیشه یک پروندهی دیگر در انتظار آنهاست.
زیبای نیویورک با پایانی پرتنش و غیرمنتظره، خوانندگان را تا آخرین صفحه درگیر نگه میدارد. این کتاب نهتنها یک معمای جنایی هیجانانگیز ارائه میدهد، بلکه روابط انسانی، فساد، و عدالت را نیز به چالش میکشد. این پرونده برای زک و کایلی تمام میشود، اما سایهی جنایت در نیویورک همچنان باقی است.
بخشهایی از زیبای نیویورک
جفرز گفت: « دو نفر مسلح از ناکجا آباد پیداشون شد. راننده رو مجبور کردن شیشه ها رو پایین بکشه و یک نفرشون اسلحه اش رو به طرف النا نشانه گرفت. شک ندارم اگه اون مرد به النا می گفت گردنبند رو بده، النا بهش می داد. اما این طور نشد، خودش دستش رو توی سینه النا فرو کرد و گردنبند رو کشید. اون حرومزاده به النا آسیب رسوند و کاری کرد جیغ بزنه. همین باعث شد من از کوره در برم، جیغ النا.»
کایلی پرسید: «منظورت چیه که از کوره در رفتی؟»
– پریدم بهش تا تفنگش رو بگیرم. می دونم که میگن نباید این کار رو بکنی، اما وقتی آدرنالین این جوری بالا می زنه نمی تونی فکر کنی. یک مچش رو گرفته بودم و داشتم از پا می انداختمش که یک تیر از تفنگش شلیک شد.
این داستان را قبلا هم شنیده بودم. مردی که هیچ سلاحی ندارد جز زیادی تستوسترون، تصمیم می گیرد شانسش را امتحان کند و اسلحه دیگری را بقاپد. ممکن است در فیلم ها برای جکی جان درست از آب در بیابد اما در زندگی واقعی برای کریگ جفرز خیر.
اگر به رمان زیبای نیویورک علاقه دارید، بخش معرفی برترین داستانهای جنایی و پلیسی در وبسایت هر روز یک کتاب، شما را با سایر موارد مشابه نیز آشنا میسازد.
7 بهمن 1403
زیبای نیویورک
«زیبای نیویورک» اثری است از جیمز پترسون (نویسندهی اهل آمریکا، متولد ۱۹۴۷) و مارشال کارپ (نویسندهی اهل آمریکا) که در سال ۲۰۱۶ منتشر شده است. این کتاب یک رمان جنایی و هیجانی است که ماجرای یک تیم ویژهی پلیس را در تعقیب یک قاتل زنجیرهای روایت میکند که در بحبوحهی جشنوارهی فیلم نیویورک، افراد مشهور را بهطرزی مرموز و حسابشده به قتل میرساند.
دربارهی زیبای نیویورک
زیبای نیویورک چهارمین جلد از مجموعهی پرفروش NYPD Red نوشتهی جیمز پترسون و مارشال کارپ است. این مجموعهی جنایی-معمایی داستان تیمی ویژه از پلیس نیویورک را دنبال میکند که مأموریتشان رسیدگی به پروندههای جنایی مرتبط با نخبگان، سلبریتیها و ثروتمندان این شهر است. در هر جلد، نویسندگان خوانندگان را به ماجراهای هیجانانگیز و پرتنشی میبرند که در دل نیویورک رخ میدهد، جایی که قدرت، فساد، و جنایت در هم تنیده شدهاند.
در زیبای نیویورک، کارآگاهان زک جردن و کایلی مکدونالد، دو عضو کلیدی تیم NYPD Red، درگیر یکی از پیچیدهترین پروندههای خود میشوند. جشنوارهی فیلم نیویورک در حال برگزاری است و چهرههای سرشناس هالیوود و سینمای مستقل در این رویداد حضور دارند. اما در میان زرقوبرق و تجمل، جنایتی هولناک رخ میدهد که کل شهر را در شوک فرو میبرد. قاتلی مرموز، که بهنظر میرسد از اجرای نمایشی بیمارگونه لذت میبرد، بازی مرگباری را آغاز کرده است.
قربانیان این قاتل از میان ستارگان سینما و افراد تأثیرگذار انتخاب میشوند، و بهطرزی حسابشده و با جزئیاتی وحشتناک به قتل میرسند. این قتلهای زنجیرهای بهشکلی طراحی شدهاند که پلیس و رسانهها را به یک بازی تعقیبوگریز وارد کنند. قاتل نشانههایی از خود بهجا میگذارد، اما این نشانهها نه برای فریب بلکه برای هدایت پلیس در مسیر مورد نظر اوست. این بازی مرگبار، زک و کایلی را به رقابتی پرتنش با زمان میکشاند.
در کنار تعقیب قاتل، رابطهی پیچیدهی زک و کایلی نیز در این کتاب پررنگتر میشود. این دو کارآگاه نهتنها باید با تهدیدهای بیرونی مقابله کنند، بلکه چالشهای احساسی و حرفهای خود را نیز مدیریت نمایند. گذشتهی مشترک آنها، اختلافنظرها، و فشار پروندههایی که با آنها روبهرو هستند، به تنش داستان میافزاید و لایهی احساسی جذابی به روایت میبخشد.
زیبای نیویورک با ریتمی تند و روایتی سینمایی، خواننده را درگیر یک ماجرای پرتعلیق و نفسگیر میکند. سبک نگارش پترسون و کارپ، که ترکیبی از دیالوگهای هوشمندانه، توصیفات زنده، و تغییرات سریع زاویهی دید است، به پویایی داستان کمک میکند. هر صحنه، همچون قطعهای از یک فیلم مهیج، خواننده را وادار میکند تا بدون توقف صفحات را ورق بزند.
نیویورک، بهعنوان پسزمینهی داستان، نقشی پررنگ در روایت دارد. این شهر با آسمانخراشهایش، خیابانهای پرهیاهو، و فضای متنوع خود، بستری ایدهآل برای وقوع چنین داستانهایی است. نویسندگان با مهارت، فضای شهر را بهتصویر میکشند و احساس زنده بودن و پویایی نیویورک را به خواننده منتقل میکنند. این ویژگی، مجموعهی NYPD Red را از سایر داستانهای جنایی متمایز میسازد.
یکی از نقاط قوت این کتاب، شخصیتپردازی آن است. زک جردن، باهوش، سرسخت و درعینحال آسیبپذیر، کارآگاهی است که با تمام وجود درگیر پروندههایش میشود. در مقابل، کایلی مکدونالد، زنی مستقل، با اعتمادبهنفس و با گذشتهای پیچیده است که او را به شخصیتی چندلایه و جذاب تبدیل میکند. تعاملات میان این دو کارآگاه، علاوهبر پیشبرد داستان، به لحظات دراماتیک و حتی طنزآمیز داستان نیز کمک میکند.
جنایت در این کتاب تنها یک چالش پلیسی نیست، بلکه بازتابی از فساد، جاهطلبی، و تاریکی درون جامعهی مدرن است. قاتل، تنها یک فرد خطرناک نیست، بلکه محصولی از جهانی است که ارزشها در آن مخدوش شدهاند. همین نگاه عمیقتر به مسائل اجتماعی، زیبای نیویورک را فراتر از یک رمان جنایی معمولی قرار میدهد.
زیبای نیویورک برای طرفداران داستانهای جنایی، عاشقان معماهای پیچیده، و خوانندگانی که از هیجان و اکشن لذت میبرند، گزینهای ایدهآل است. اگر از آثار نویسندگانی مانند مایکل کانلی و هارلن کوبن لذت میبرید، این کتاب نیز میتواند شما را جذب کند. ترکیب معماهای پلیسی، اکشن، و درگیریهای شخصی میان شخصیتها، این کتاب را به اثری خواندنی و پرکشش تبدیل کرده است.
نویسندگان در این کتاب، علاوهبر ایجاد تنش و هیجان، موفق شدهاند شخصیتها و روابطشان را بهگونهای توسعه دهند که خواننده نهتنها درگیر معماهای داستان، بلکه درگیر سرنوشت کارآگاهان نیز شود. این بُعد انسانی در کنار هیجان داستان، باعث میشود که مخاطب با کتاب ارتباطی عمیقتر برقرار کند.
زیبای نیویورک بهعنوان یکی از موفقترین جلدهای مجموعهی NYPD Red، توانسته است مخاطبان بسیاری را جذب کند. فروش بالای این کتاب و استقبال گستردهی منتقدان نشان میدهد که پترسون و کارپ همچنان در خلق داستانهایی پرکشش و جذاب مهارت دارند.
درنهایت، زیبای نیویورک را میتوان نمونهای از یک رمان جنایی خوشساخت دانست که علاوهبر ارائهی یک معمای پیچیده، شخصیتهایی ماندگار و فضاسازیای کمنظیر دارد. این کتاب بار دیگر نشان میدهد که چرا جیمز پترسون یکی از پرفروشترین نویسندگان جهان است.
رمان زیبای نیویورک در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۰۶ با بیش از ۱۹۶۰۰ رای و ۱۰۰۰ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمهای از ابراهیم صبوری به بازار عرضه شده است.
داستان زیبای نیویورک
جشنوارهی فیلم نیویورک، یکی از مهمترین رویدادهای سینمایی سال، درحال برگزاری است. چهرههای برجستهی هالیوود، سرمایهگذاران بزرگ، و خبرنگاران مشهور در این رویداد حضور دارند. در میان این فضای پرزرقوبرق، قتلی هولناک رخ میدهد که همه را در شوک فرو میبرد. یک بازیگر معروف به طرز وحشیانهای به قتل میرسد و نشانههایی که در صحنهی جرم باقی مانده است، حاکی از آن است که این قتل تنها یک حادثهی تصادفی نیست. قاتلی بیرحم و باهوش در میان جمعیت پنهان شده و پلیس را به یک چالش جدی دعوت کرده است.
کارآگاه زک جردن و کایلی مکدونالد، اعضای تیم ویژهی NYPD Red، مسئول بررسی این پروندهی پیچیده میشوند. آنها خیلی زود متوجه میشوند که این تنها آغاز یک سلسله قتلهای زنجیرهای است. قاتل هدفمندانه افراد مشهور و قدرتمند را یکی پس از دیگری شکار میکند و هر قتل را بهشکلی نمایشی و با دقتی بیمارگونه طراحی میکند. سرنخهای اندکی در اختیار پلیس قرار دارد، اما آنچه مسلم است، این است که قاتل از جلب توجه رسانهها و ایجاد رعب و وحشت در شهر لذت میبرد.
زک و کایلی درحالیکه با فشار رسانهها، افکار عمومی، و مقامات بالا مواجهاند، تلاش میکنند قطعات این معمای مرگبار را کنار هم بگذارند. هر سرنخی که پیدا میکنند، آنها را به مسیری جدید هدایت میکند، اما قاتل همیشه یک قدم جلوتر است. در این میان، روابط شخصی آنها نیز درگیر این پرونده میشود. زک، همچنان احساسی نسبت به کایلی دارد، درحالیکه کایلی در رابطهای جدید قرار دارد، و این پیچیدگی عاطفی بر کار آنها تأثیر میگذارد.
با پیشرفت تحقیقات، کارآگاهان متوجه میشوند که قاتل یک انگیزهی شخصی پشت جنایاتش دارد. این قتلها تنها تصادفی نیستند، بلکه هرکدام به گذشتهی قربانیان مربوط میشود. بررسی سوابق آنها نشان میدهد که همهی قربانیان در گذشته درگیر رسواییهایی بودهاند که هرگز بهطور کامل برملا نشدهاند. بهنظر میرسد که قاتل درحال اجرای نوعی عدالت شخصی است، اما پلیس باید بفهمد که چه کسی پشت این نقشهی خونین قرار دارد.
درحالیکه زک و کایلی به قاتل نزدیکتر میشوند، تنش در نیویورک به اوج خود میرسد. رسانهها هر حرکت پلیس را زیر نظر دارند و فشار برای دستگیری قاتل بیشتر از همیشه است. اما درست زمانی که پلیس فکر میکند به حقیقت نزدیک شده، یک قتل دیگر همهچیز را تغییر میدهد. قاتل آنقدر باهوش است که همیشه یک قدم جلوتر بماند و این باعث میشود که کارآگاهان حتی به نزدیکترین افراد خود نیز شک کنند.
سرانجام، با کنار هم قرار دادن شواهد و استفاده از تلهای هوشمندانه، زک و کایلی موفق میشوند هویت واقعی قاتل را کشف کنند. اما این کشف چندان آسان به دست نمیآید. قاتل، که یک ذهن پیچیده و خطرناک دارد، برای آخرین بازی خود آماده شده است و قصد دارد همه چیز را به آتش بکشد. یک تعقیبوگریز هیجانانگیز در خیابانهای نیویورک، پلیس و قاتل را در برابر یکدیگر قرار میدهد.
درنهایت، زک و کایلی موفق میشوند قاتل را متوقف کنند، اما نه بدون هزینه. این پرونده، آنها را نهتنها از نظر حرفهای بلکه از نظر احساسی نیز تحتتأثیر قرار میدهد. گذشته، اعتماد، و تصمیماتی که در طول این ماجرا گرفتهاند، همگی آیندهی آنها را تغییر میدهد. بااینحال، در دنیای پرآشوب نیویورک، همیشه یک پروندهی دیگر در انتظار آنهاست.
زیبای نیویورک با پایانی پرتنش و غیرمنتظره، خوانندگان را تا آخرین صفحه درگیر نگه میدارد. این کتاب نهتنها یک معمای جنایی هیجانانگیز ارائه میدهد، بلکه روابط انسانی، فساد، و عدالت را نیز به چالش میکشد. این پرونده برای زک و کایلی تمام میشود، اما سایهی جنایت در نیویورک همچنان باقی است.
بخشهایی از زیبای نیویورک
جفرز گفت: « دو نفر مسلح از ناکجا آباد پیداشون شد. راننده رو مجبور کردن شیشه ها رو پایین بکشه و یک نفرشون اسلحه اش رو به طرف النا نشانه گرفت. شک ندارم اگه اون مرد به النا می گفت گردنبند رو بده، النا بهش می داد. اما این طور نشد، خودش دستش رو توی سینه النا فرو کرد و گردنبند رو کشید. اون حرومزاده به النا آسیب رسوند و کاری کرد جیغ بزنه. همین باعث شد من از کوره در برم، جیغ النا.»
کایلی پرسید: «منظورت چیه که از کوره در رفتی؟»
– پریدم بهش تا تفنگش رو بگیرم. می دونم که میگن نباید این کار رو بکنی، اما وقتی آدرنالین این جوری بالا می زنه نمی تونی فکر کنی. یک مچش رو گرفته بودم و داشتم از پا می انداختمش که یک تیر از تفنگش شلیک شد.
این داستان را قبلا هم شنیده بودم. مردی که هیچ سلاحی ندارد جز زیادی تستوسترون، تصمیم می گیرد شانسش را امتحان کند و اسلحه دیگری را بقاپد. ممکن است در فیلم ها برای جکی جان درست از آب در بیابد اما در زندگی واقعی برای کریگ جفرز خیر.
اگر به رمان زیبای نیویورک علاقه دارید، بخش معرفی برترین داستانهای جنایی و پلیسی در وبسایت هر روز یک کتاب، شما را با سایر موارد مشابه نیز آشنا میسازد.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات جهان، اقتصادی، جنایی و پلیسی، داستان خارجی، داستان معاصر، رمان، معمایی/رازآلود
۰ برچسبها: ادبیات جهان، جیمز پترسون، مارشال کارپ، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب