آسیای هفت سنگ

«آسیای هفت سنگ» اثری است از محمد ابراهیم باستانی پاریزی (نویسنده‌ی اهل پاریز از توابع شهرستان سیرجان در استان کرمان، از ۱۳۰۴ تا ۱۳۹۳) که در سال ۱۳۵۰ منتشر شده است. این کتاب مجموعه‌ای از مقالات تاریخی، ادبی و خاطره‌نگارانه‌ی محمدابراهیم باستانی پاریزی است که با نگاهی طنزآمیز و روایت‌گرانه به تاریخ، فرهنگ و سرنوشت استادان و بزرگان ایران می‌پردازد.

درباره‌ی آسیای هفت سنگ

کتاب آسیای هفت سنگ نوشته‌ی محمدابراهیم باستانی پاریزی مجموعه‌ای ارزشمند از مقالات، یادداشت‌ها و تأملات تاریخی، ادبی و فرهنگی است که با قلمی شیرین و آمیخته به طنز و روایتگری خاص نویسنده نوشته شده است. این کتاب نه‌تنها به‌عنوان اثری تاریخی، بلکه به‌مثابه روایتی از تجربه‌های زیسته‌ی یک مورخ و نویسنده‌ی ایرانی در قرن چهاردهم شمسی قابل مطالعه است.

کتاب آسیای هفت سنگ از همان آغاز با نگاهی متفاوت به تاریخ و فرهنگ ایران وارد می‌شود. باستانی پاریزی در این اثر، روایت تاریخ را از سطح گزارش خشک رویدادها فراتر می‌برد و آن را به داستانی زنده و ملموس بدل می‌سازد. او تاریخ را نه فقط به‌مثابه سلسله‌ای از وقایع، بلکه همچون بخشی از زندگی روزمره و هویت جمعی ایرانیان عرضه می‌کند.

ویژگی برجسته‌ی کتاب در ترکیب روایت تاریخی با نثر ادبی و خاطره‌نویسی است. نویسنده در جای‌جای اثر از خاطرات شخصی، تجربه‌های زیسته و مشاهدات خود بهره می‌گیرد و آن‌ها را با منابع تاریخی پیوند می‌زند. همین تلفیق، متن را برای خواننده شیرین، آموزنده و در عین حال سرگرم‌کننده می‌سازد.

یکی از محورهای اصلی کتاب، توجه به شخصیت‌ها و استادان بزرگ فرهنگ و تاریخ ایران است. پاریزی با زبانی ساده اما عمیق، جایگاه این افراد را در تحولات اجتماعی و فرهنگی نشان می‌دهد و گاه با ذکر حکایت‌ها و روایات جذاب، وجه انسانی و مردمی آنان را آشکار می‌سازد.

کتاب علاوه بر شخصیت‌ها، به فضاهای فرهنگی چون مدارس، دانشگاه‌ها و حلقه‌های علمی نیز توجه دارد. نویسنده تلاش می‌کند نشان دهد که چگونه در طول تاریخ ایران، مراکز علمی همواره با دشواری‌ها، فشارهای سیاسی و اجتماعی روبه‌رو بوده‌اند و با این حال توانسته‌اند نقشی مهم در پایداری فرهنگ و اندیشه ایفا کنند.

از دیگر جنبه‌های مهم اثر، بازخوانی تاریخ از زاویه‌ی طنز و نقد اجتماعی است. باستانی پاریزی تاریخ را آیینه‌ای برای امروز می‌بیند و با کنایه و ظرافت، مسائل معاصر جامعه ایرانی را از خلال روایت گذشته نقد می‌کند. در این میان، طنز او تلخ نیست، بلکه همراه با مهربانی و نوعی شوخ‌طبعی فرهنگ‌دوستانه است.

نثر کتاب به‌گونه‌ای است که حتی خواننده‌ای که آشنایی عمیق با تاریخ ندارد، می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند. نویسنده با استفاده از ضرب‌المثل‌ها، اشعار و حکایات، متن را به‌گونه‌ای پیش می‌برد که هم غنی از نظر ادبی است و هم روشن و روان برای مخاطب عام.

باستانی پاریزی در این اثر نشان می‌دهد که تاریخ تنها عرصه‌ی شاهان و جنگ‌ها نیست، بلکه عرصه‌ی مردم عادی، دانشمندان، شاعران و حتی طنزپردازان نیز هست. او روایت رسمی تاریخ را به حاشیه می‌برد و زندگی روزمره و فرهنگ مردمی را در مرکز توجه قرار می‌دهد.

کتاب آسیای هفت سنگ هم‌زمان با بازخوانی گذشته، به‌نوعی تاریخ اندیشه‌ی ایرانیان درباره‌ی علم، استاد و شاگردی، دانشگاه و جایگاه دانش نیز هست. او بارها بر اهمیت استادان و مقام علمی در جامعه ایرانی تأکید می‌کند و خاطراتی شنیدنی از بزرگان فرهنگ نقل می‌نماید.

یکی دیگر از لایه‌های اثر، پیوند میان تاریخ ایران و تاریخ جهانی است. پاریزی با آوردن نمونه‌هایی از اندیشمندان غربی و مقایسه آن‌ها با بزرگان ایرانی، افقی گسترده‌تر از تاریخ ارائه می‌دهد و نشان می‌دهد که تاریخ‌نگاری می‌تواند عرصه‌ی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها باشد.

کتاب در بسیاری از بخش‌ها روحیه‌ی انتقادی نویسنده را آشکار می‌سازد. او از تملق، خودخواهی و قدرت‌طلبی در عرصه‌ی فرهنگ و سیاست انتقاد می‌کند و ارزش‌هایی چون قناعت، آزادگی و وارستگی را می‌ستاید. بدین ترتیب، کتاب علاوه بر روایت تاریخ، حامل پیامی اخلاقی و انسانی نیز هست.

خواندن آسیای هفت سنگ فرصتی است برای دیدن تاریخ با چشمی دیگر؛ چشمی که نه فقط به گذشته، بلکه به امروز و فردای جامعه ایرانی نظر دارد. این اثر خواننده را به اندیشه و تأمل وامی‌دارد و در عین حال با نثر خوش‌خوان و شیرین، لحظه‌ای او را خسته نمی‌کند.

در نهایت، می‌توان گفت که آسیای هفت سنگ اثری است میان تاریخ، خاطره، ادبیات و طنز؛ کتابی که بیش از نیم‌قرن پس از نخستین انتشارش همچنان طراوت و جذابیت خود را حفظ کرده و نشان داده است که تاریخ اگر با ذوق و هنر روایت شود، همواره زنده و اثرگذار باقی می‌ماند.

کتاب آسیای هفت سنگ در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۳.۹۰ است.

خلاصه‌ی محتوای آسیای هفت سنگ

کتاب با مقدمه‌ای آغاز می‌شود که نویسنده در آن از انگیزه‌های خود برای نوشتن و گردآوری مقالات سخن می‌گوید. او توضیح می‌دهد که این مجموعه در اصل حاصل سال‌ها نوشتن در مطبوعات و مجلات مختلف بوده و اکنون در قالب کتابی منسجم گردآوری شده است. پاریزی در همان آغاز تأکید می‌کند که این نوشته‌ها بیشتر از آن‌که شرح حوادث خشک تاریخی باشند، روایت‌هایی زنده و همراه با نگاه نقادانه و طنزآمیز به تاریخ و فرهنگ ایران‌اند.

یکی از نخستین فصل‌ها به حکایت «آسیای هفت سنگ» اختصاص دارد که عنوان کتاب نیز از آن گرفته شده است. در این روایت، سنگ بزرگی که برای مقبره‌ای تراشیده شده اما خریدار پیدا نمی‌کند، سرگذشتی پرماجرا دارد و سرانجام به نمادی از سرنوشت کارهای بی‌ثمر یا نیمه‌تمام در تاریخ و فرهنگ بدل می‌شود. نویسنده با بیان این حکایت، به‌نوعی استعاره‌ای از وضعیت تلاش‌های علمی و فرهنگی در جامعه ایرانی می‌سازد.

فصل‌های بعدی به موضوع استاد و شاگرد، جایگاه دانشگاه و تاریخ آموزش در ایران می‌پردازند. باستانی پاریزی با ذکر نمونه‌هایی از تاریخ اسلام و ایران، نشان می‌دهد که چگونه مقام استادان همواره آمیخته با مشکلات معیشتی، فشارهای سیاسی و در عین حال احترام اجتماعی بوده است. او از شخصیت‌هایی مانند امام محمد غزالی و استادان مدارس نظامیه یاد می‌کند و جایگاه آنان را در ساختار علمی و اجتماعی تحلیل می‌کند.

یکی دیگر از بخش‌های مهم کتاب به تاریخ فرهنگ و ادب در ایران اختصاص دارد. نویسنده با زبانی شیرین به سراغ حافظ، فردوسی و دیگر بزرگان شعر و ادب می‌رود و حکایت‌های تاریخی و اجتماعی مرتبط با آنان را نقل می‌کند. در اینجا بار دیگر طنز پاریزی نمایان می‌شود، چرا که او ضمن ستایش از بزرگی این چهره‌ها، نقدی ظریف به کم‌توجهی جامعه به آنان در زمان حیاتشان وارد می‌کند.

در بخشی دیگر، نویسنده به تحولات فرهنگی و اجتماعی دوران قاجار و پهلوی می‌پردازد. او از تجربه‌های شخصی خود به‌عنوان دانشجو و سپس استاد دانشگاه سخن می‌گوید و تصویری از وضعیت آموزش عالی در میانه قرن بیستم ارائه می‌دهد. این روایت‌ها، هم خاطره‌نویسی شخصی هستند و هم نقدی اجتماعی بر وضعیت دانشگاه و جایگاه استادان.

کتاب آسیای هفت سنگ همچنین فصلی درباره کتابخانه اسکندریه و ارزش کتاب در تاریخ بشری دارد. پاریزی در این بخش با اشاره به نابودی‌ها و ویرانی‌ها، بر اهمیت حفظ میراث مکتوب و نقش کتابخانه‌ها در استمرار فرهنگ تأکید می‌کند. او با آوردن نمونه‌هایی از شرق و غرب، تاریخ کتابخانه‌ها را به یادآوری تلخ از فراموشی و بی‌توجهی پیوند می‌زند.

از دیگر موضوعات برجسته کتاب، تأمل بر مقام آزادی و نقد قدرت است. نویسنده در قالب حکایت‌ها و نمونه‌های تاریخی، نشان می‌دهد که چگونه اندیشمندان و آزادگان در برابر قدرت‌های سیاسی ایستادگی کرده یا در عزلت به تحقیق و تدریس پرداخته‌اند. این بخش‌ها حامل نوعی پیام اخلاقی و اجتماعی‌اند که همچنان برای زمان معاصر نیز معنا دارند.

کتاب در بخش‌هایی به خاطرات شخصی نویسنده از کرمان، زادگاهش، و نیز تجربه‌هایش در مطبوعات و مجلات مختلف می‌پردازد. او ضمن نقل این خاطرات، فضای فرهنگی و اجتماعی ایران در دهه‌های ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ را بازسازی می‌کند و تصویری زنده از جامعه‌ای در حال گذار به دست می‌دهد.

در فصل‌های پایانی آسیای هفت سنگ، نویسنده بار دیگر به نقش استادان و اندیشمندان بازمی‌گردد و با آوردن نمونه‌هایی از زندگی ساده و بی‌آلایش آنان، بر اهمیت فضیلت اخلاقی و وارستگی در کنار دانش تأکید می‌کند. او زندگی کسانی چون ملاهادی سبزواری را به تصویر می‌کشد که با وجود سادگی و فقر، در عرصه دانش و معنویت اثری ماندگار گذاشته‌اند.

آسیای هفت سنگ با جمع‌بندی‌هایی از تجربه‌های تاریخی و شخصی نویسنده پایان می‌پذیرد. پاریزی بر این نکته تأکید می‌کند که تاریخ اگرچه گاه پر از تلخی و شکست است، اما می‌تواند چراغی برای آینده باشد، به شرط آنکه از آن بیاموزیم و در عمل، آزادگی و فضیلت را پاس بداریم.

به‌طور کلی، آسیای هفت سنگ اثری است که هم تاریخ است، هم خاطره، هم طنز و هم نقد اجتماعی؛ کتابی که فصل به فصل آن خواننده را از حکایت‌ها و اندیشه‌ها عبور می‌دهد و در نهایت تصویری جامع از نگاه یک مورخ مردمی و اندیشمند ایرانی به تاریخ و فرهنگ به دست می‌دهد.

بخش‌هایی از آسیای هفت سنگ

سنگی بزرگ از مرمر سپید را در تبریز تراشیدند، که قصد داشتند آن را برای مقبره‌ای به اسلامبول ببرند. اما هیچ خریداری پیدا نشد. سنگ در کوچه‌ها ماند و غبار سالیان بر آن نشست. کم‌کم مردم گفتند: این سنگلاخ است، نه سنگِ بهادار! و آن همه رنج و زحمتِ تراشکار به جایی نرسید. این‌چنین است بسیاری از کارهای ما که بی‌فرجام می‌ماند.

……………………….

استادان راستین همیشه در گوشه‌ای می‌نشستند، بی‌آن‌که دل به سیم و زر دنیا ببندند. آنان نه وزیر و سلطان را به چیزی می‌شمردند و نه درباریان را. زندگی‌شان ساده بود و درس‌شان پرمعنا. گاه تنها با یک چراغ و یک دیگ آب‌نمک و نان خشک، سال‌ها سر می‌کردند، اما دانش و معنویت‌شان از مرزهای زمان فراتر می‌رفت.

……………………..

حافظ در شیراز زیست، اما آن‌قدر که امروز بر آرامگاهش گل می‌ریزیم، در زندگی‌اش قدر ندید. این خاصیت ایرانیان است که بزرگان را در زمان حیات به کناری می‌نهند و پس از مرگ، برایشان گنبد و بارگاه می‌سازند. حال آن‌که اگر اندکی از آن احترام را در حیات به آنان روا می‌داشتیم، چه بسا به‌جای حسرت امروز، بهره‌ای بیشتر از آنان می‌بردیم.

………………………..

کتابخانه‌ی اسکندریه را آتش زدند و هزاران دفتر و دیوان را به خاکستر بدل کردند، اما هیچ‌کس هنوز درنیافته است که سوختن یک کتابخانه، سوختن بخشی از حافظه‌ی بشریت است. کتاب نه فقط کاغذ و مرکب، بلکه جانِ آدمیانِ بی‌شماری است که در طول قرن‌ها اندیشیده و نوشته‌اند. سوختن کتابخانه، یعنی نابود کردن بخشی از خود انسان.

………………………

بسیاری از عالمان و اندیشمندان، دعوتِ دربارها را نپذیرفتند. آنان دانستند که آزادی را نمی‌توان با سیم زر معاوضه کرد. شاید در گوشه‌ای از دهکده‌ای گمنام زیستند، اما در حقیقت آزادتر از هزار وزیر و امیر بودند. نام‌شان در تاریخ ماند، زیرا بر سر حق ایستادند.

 

اگر به کتاب آسیای هفت سنگ علاقه دارید، بخش معرفی برترین آثار محمد ابراهیم باستانی پاریزی در وب‌سایت هر روز یک کتاب، شما را با سایر آثار این نویسنده‌ی چیره‌دست و خوش ذوق نیز آشنا می‌کند.