«دزد آذرخش» اثری است از ریک ریوردن (نویسندهی آمریکایی، متولد ۱۹۶۴) که در سال ۲۰۰۵ منتشر شده است. این کتاب به روایت ماجرای پسری به نام پرسی جکسون میپردازد که متوجه میشود یک نیمهخدای یونانی است.
دربارهی دزد آذرخش
دزد آذرخش جلد اول مجموعه پرسی جکسون و خدایان یونان اثر ریک ریوردن است. پرسی جکسون: دزد آذرخش در حراج به انتشارات میرماکس فروخته شد و در تاریخ ۱ ژوئیه ۲۰۰۵ چاپ شد و تا چهار سال بعد از آن ۱/۲ میلیون نسخه از آن به فروش رسید؛ و در لیست پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز و بهترین کتابهای نوجوان پسند قرار گرفته است. در ایالات متحده در تاریخ ۱۲ فوریه ۲۰۱۰ فیلمی اقتباس شده از آن به اسم پرسی جکسون و المپنشینان: دزد صاعقه ساخته شده است. در دزد آذرخش اساطیر یونان در محیط مدرن زندگی میکنند. و سبکی طنز آمیز دارد.
کتابهای «دریای هیولاها»، «نفرین تیتان»، «نبرد هزارتو» و «آخرین المپیان» سایر کتابهای این مجموعه هستند که بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹ منتشر شدند.
ریک ریردان در این مجموعه داستان زندگی یک پسربچهی ۱۲ ساله آمریکایی را با افسانههای یونان قدیم مخلوط کرده و یک ماجراجویی جذاب خلق کرده است. کتاب دزد آذرخش از زبان پرسی و در ۲۲ فصل روایتشده است. این کتاب سر آغازی بر ماجراهای طولانی است که برای پرسی جکسون و دوستانش اتفاق میافتد.
کتاب دزد آذرخش در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۳۰ با بیش از ۲.۸ میلیون رای و ۹۰ هزار نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمهای از مریم حیدری به بازار عرضه شده است.
داستان دزد آذرخش
پرسی جکسون یک پسر دوازده ساله مبتلا به نارساخوانی از شهر نیویورک است. در حالی که در یک سفر مدرسه به موزه هنر متروپولیتن، یکی از همراهان، خانم دادز، تبدیل به یک خشمگین می شود و حمله می کند. معلم مورد علاقه پرسی، آقای برونر، که بعداً به عنوان کایرون معرفی شد، یک قلم شمشیر جادویی به پرسی قرض داد تا او را شکست دهد.
پس از پایان سال تحصیلی، سالی مادر پرسی او را به لانگ آیلند می برد. دوست پرسی از مدرسه، گروور، خود را یک طعنه آمیز نشان می دهد و در مورد خطر هشدار می دهد. در یک کمپ تابستانی، سالی مورد حمله یک مینوتور قرار می گیرد و در یک فلش نور ناپدید می شود. پرسی جانور را با یکی از شاخ های خود می کشد. او متوجه می شود که اردوگاه به نام کمپ نیمه خونی است و او یک نیمه خداست: پسر یک انسان و یک خدای یونانی.
او وارد زندگی اردوگاهی می شود و با چند نیمه خدای دیگر از جمله لوک و آنابث آشنا می شود. پس از حمله یک سگ جهنمی به او، او توسط کایرون نجات می یابد و سپس توسط پدرش، خدای پوزیدون ادعا می شود. کایرون به پرسی توضیح می دهد که چگونه سه خدای بزرگ مرد – پوزیدون، زئوس و هادس – سوگند یاد کردند که بچه دار نشوند.
تولد پرسی نقض سوگند بود. او دومین نقض سوگند است، زیرا اولی تالیا، دختر زئوس بود. او توسط هیولاهای فرستاده شده توسط هادس کشته شد. این موضوع، همراه با این واقعیت که رعد و برق اصلی زئوس اخیراً به سرقت رفته است، شک و تردید زیادی را بین خدایان ایجاد کرده است.
پرسی برای یافتن رعد و برق زئوس به جستجو فرستاده می شود. آنابث و گروور او را تا قلمرو هادس همراهی می کنند که گمان می رود محتمل ترین مقصر باشد. پرسی شمشیر جادویی کایرون را آناکلموس و کفشهای ورزشی پرنده لوک را میآورد. این سه نفر برای بازدید از هادس به لس آنجلس سفر می کنند. در طول راه، توسط فوریز، مدوسا، اکیدنا و کیمرا مورد حمله قرار می گیرند.
آنها لطفی به خدای آرس می کنند که به آنها یک کوله پشتی پر از وسایل و حمل و نقل ایمن به نوادا می دهد. پرسی در مورد همراهان، قدرت هایش و دنیای خدایان یونانی بیشتر می آموزد. در قلمرو هادس، گروور تقریباً توسط کفش های پرنده لوک به تارتاروس کشیده می شود. گروه کتک خورده در نهایت با هادس ملاقات می کند که فاش می کند که کلاهخود تاریکی او نیز به طور مرموزی دزدیده شده است و پرسی را به دزدیدن آن متهم می کند.
هادس تهدید می کند که گروگان خود سالی را می کشد و مردگان را زنده می کند مگر اینکه سکان او بازگردانده شود. وقتی پرسی پیچ اصلی گم شده را در داخل کوله پشتی آرس پیدا می کند، گروه متوجه می شود که همه آنها توسط آرس دستکاری شده اند. پس از اینکه آنها به سختی از دنیای زیرین فرار کردند، پرسی دوباره با آرس در ساحل ملاقات می کند و او را به یک دوئل دعوت می کند. پس از یک مبارزه طولانی و سخت، پرسی برنده می شود و او کلاهخود تاریکی را به فوریز می دهد. هادس متوجه می شود که پرسی نه دزد سکان است و نه استاد بولت، و سالی را به خانه برمی گرداند.
پرسی استاد بولت را نزد زئوس در کوه المپوس می برد و همچنین در آنجا با پدرش پوزیدون ملاقات می کند. پرسی به عنوان یک قهرمان به کمپ باز می گردد و از بقیه تابستان خود لذت می برد. با این حال، در آخرین روز اردو به همراه لوک به جنگل میرود که به دستور کرونوس خود را دزد واقعی هلم هادس و پیچ زئوس نشان میدهد.
کرونوس آرس تشنه قدرت را دستکاری کرده بود تا در این طرح شرکت کند. لوک عقاید خود را توضیح می دهد که خدایان بیش از حد غیرمسئول هستند و رهبران ضعیفی هستند که باید سرنگون شوند. او به پرسی پیشنهاد می دهد تا به او بپیوندد و وقتی پرسی امتناع می کند، لوک سعی می کند او را با عقرب بکشد.
پرسی گاز گرفته و غش می کند. هنگامی که از خواب بیدار می شود به او حق انتخاب داده می شود که در کمپ بماند یا برای سال تحصیلی به خانه برود. او تصمیم می گیرد سال تحصیلی را با مادرش بگذراند. گروور و آنابث نیز کمپ را ترک می کنند.
بخشی از دزد آذرخش
ببینید من نمیخواهم یک دورگه باشم. اگر این کتاب را به خاطر این میخوانید که فکر میکنید شما هم یک دورگهاید؛ نصیحت من را گوش کنید: همینالان کتاب را ببندید، هر دروغی را که پدر و مادرتان در مورد تولّدتان گفتند باور کنید و سعی کنید یک زندگی معمولی داشته باشید. دورگه بودن خیلی خطرناک و وحشتناک است. بیشتر وقتها باعث میشود که به طرز دردآوری کشته شوید، امّا اگر یک بچهی معمولی هستید و این کتاب را به خاطر سرگرمی میخوانید، عالیه، ادامه بدهید.
من به حال شما حسرت میخورم که میتوانید باور کنید هیچکدام از این اتفاقات واقعیت ندارند. امّا اگر خودتان را در لابهلای صفحات این کتاب پیدا کردید، اگر احساس کردید یکچیزی از درون دارد قلقلکتان میدهد، فوراً خواندن را متوقف کنید. شما ممکن است یکی از ما باشید. و بهمحض اینکه متوجه این موضوع شوید، بعد از مدّت کوتاهی آنها هم متوجه میشوند و سروکلهشان پیدا میشود.
نگویید که بهتون هشدار ندادم. اسم من پرسی جکسونه دوازده سالمه، تا چند ماه قبل دانشآموز شبانهروزی در آکادمی یانسی ، مدرسهی خصوصی برای بچههای دردسرساز در نیویورک بودم. من یک بچهی دردسرسازم؟ بله. میشود اینطور گفت. میتوانم هرزمانی را که بخواهید در طول زندگی رقتانگیز کوتاهم برای ثابت کردن این موضوع برایتان توضیح بدهم، اما اوضاع در ماه میگذشته زمانی که کلاس ما یک گردش علمی به منهتن داشت رو به وخامت گذاشت.
بیستوهشت بچه با مشکل روحی روانی و دو معلّم در یک اتوبوس زرد مدرسه به موزهی هنر متروپولیتن میرفتند تا به خرتوپرتهای یونان و روم باستان نگاه کنند.
چنانچه به کتاب دزد آذرخش علاقه دارید، میتوانید در بخشهای معرفی برترین کتابهای ویژهی نوجوانان و معرفی بهترین داستانهای تخیلی در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونههای مشابه نیز آشنا شوید.
18 آبان 1402
دزد آذرخش
«دزد آذرخش» اثری است از ریک ریوردن (نویسندهی آمریکایی، متولد ۱۹۶۴) که در سال ۲۰۰۵ منتشر شده است. این کتاب به روایت ماجرای پسری به نام پرسی جکسون میپردازد که متوجه میشود یک نیمهخدای یونانی است.
دربارهی دزد آذرخش
دزد آذرخش جلد اول مجموعه پرسی جکسون و خدایان یونان اثر ریک ریوردن است. پرسی جکسون: دزد آذرخش در حراج به انتشارات میرماکس فروخته شد و در تاریخ ۱ ژوئیه ۲۰۰۵ چاپ شد و تا چهار سال بعد از آن ۱/۲ میلیون نسخه از آن به فروش رسید؛ و در لیست پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز و بهترین کتابهای نوجوان پسند قرار گرفته است. در ایالات متحده در تاریخ ۱۲ فوریه ۲۰۱۰ فیلمی اقتباس شده از آن به اسم پرسی جکسون و المپنشینان: دزد صاعقه ساخته شده است. در دزد آذرخش اساطیر یونان در محیط مدرن زندگی میکنند. و سبکی طنز آمیز دارد.
کتابهای «دریای هیولاها»، «نفرین تیتان»، «نبرد هزارتو» و «آخرین المپیان» سایر کتابهای این مجموعه هستند که بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹ منتشر شدند.
ریک ریردان در این مجموعه داستان زندگی یک پسربچهی ۱۲ ساله آمریکایی را با افسانههای یونان قدیم مخلوط کرده و یک ماجراجویی جذاب خلق کرده است. کتاب دزد آذرخش از زبان پرسی و در ۲۲ فصل روایتشده است. این کتاب سر آغازی بر ماجراهای طولانی است که برای پرسی جکسون و دوستانش اتفاق میافتد.
کتاب دزد آذرخش در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۳۰ با بیش از ۲.۸ میلیون رای و ۹۰ هزار نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمهای از مریم حیدری به بازار عرضه شده است.
داستان دزد آذرخش
پرسی جکسون یک پسر دوازده ساله مبتلا به نارساخوانی از شهر نیویورک است. در حالی که در یک سفر مدرسه به موزه هنر متروپولیتن، یکی از همراهان، خانم دادز، تبدیل به یک خشمگین می شود و حمله می کند. معلم مورد علاقه پرسی، آقای برونر، که بعداً به عنوان کایرون معرفی شد، یک قلم شمشیر جادویی به پرسی قرض داد تا او را شکست دهد.
پس از پایان سال تحصیلی، سالی مادر پرسی او را به لانگ آیلند می برد. دوست پرسی از مدرسه، گروور، خود را یک طعنه آمیز نشان می دهد و در مورد خطر هشدار می دهد. در یک کمپ تابستانی، سالی مورد حمله یک مینوتور قرار می گیرد و در یک فلش نور ناپدید می شود. پرسی جانور را با یکی از شاخ های خود می کشد. او متوجه می شود که اردوگاه به نام کمپ نیمه خونی است و او یک نیمه خداست: پسر یک انسان و یک خدای یونانی.
او وارد زندگی اردوگاهی می شود و با چند نیمه خدای دیگر از جمله لوک و آنابث آشنا می شود. پس از حمله یک سگ جهنمی به او، او توسط کایرون نجات می یابد و سپس توسط پدرش، خدای پوزیدون ادعا می شود. کایرون به پرسی توضیح می دهد که چگونه سه خدای بزرگ مرد – پوزیدون، زئوس و هادس – سوگند یاد کردند که بچه دار نشوند.
تولد پرسی نقض سوگند بود. او دومین نقض سوگند است، زیرا اولی تالیا، دختر زئوس بود. او توسط هیولاهای فرستاده شده توسط هادس کشته شد. این موضوع، همراه با این واقعیت که رعد و برق اصلی زئوس اخیراً به سرقت رفته است، شک و تردید زیادی را بین خدایان ایجاد کرده است.
پرسی برای یافتن رعد و برق زئوس به جستجو فرستاده می شود. آنابث و گروور او را تا قلمرو هادس همراهی می کنند که گمان می رود محتمل ترین مقصر باشد. پرسی شمشیر جادویی کایرون را آناکلموس و کفشهای ورزشی پرنده لوک را میآورد. این سه نفر برای بازدید از هادس به لس آنجلس سفر می کنند. در طول راه، توسط فوریز، مدوسا، اکیدنا و کیمرا مورد حمله قرار می گیرند.
آنها لطفی به خدای آرس می کنند که به آنها یک کوله پشتی پر از وسایل و حمل و نقل ایمن به نوادا می دهد. پرسی در مورد همراهان، قدرت هایش و دنیای خدایان یونانی بیشتر می آموزد. در قلمرو هادس، گروور تقریباً توسط کفش های پرنده لوک به تارتاروس کشیده می شود. گروه کتک خورده در نهایت با هادس ملاقات می کند که فاش می کند که کلاهخود تاریکی او نیز به طور مرموزی دزدیده شده است و پرسی را به دزدیدن آن متهم می کند.
هادس تهدید می کند که گروگان خود سالی را می کشد و مردگان را زنده می کند مگر اینکه سکان او بازگردانده شود. وقتی پرسی پیچ اصلی گم شده را در داخل کوله پشتی آرس پیدا می کند، گروه متوجه می شود که همه آنها توسط آرس دستکاری شده اند. پس از اینکه آنها به سختی از دنیای زیرین فرار کردند، پرسی دوباره با آرس در ساحل ملاقات می کند و او را به یک دوئل دعوت می کند. پس از یک مبارزه طولانی و سخت، پرسی برنده می شود و او کلاهخود تاریکی را به فوریز می دهد. هادس متوجه می شود که پرسی نه دزد سکان است و نه استاد بولت، و سالی را به خانه برمی گرداند.
پرسی استاد بولت را نزد زئوس در کوه المپوس می برد و همچنین در آنجا با پدرش پوزیدون ملاقات می کند. پرسی به عنوان یک قهرمان به کمپ باز می گردد و از بقیه تابستان خود لذت می برد. با این حال، در آخرین روز اردو به همراه لوک به جنگل میرود که به دستور کرونوس خود را دزد واقعی هلم هادس و پیچ زئوس نشان میدهد.
کرونوس آرس تشنه قدرت را دستکاری کرده بود تا در این طرح شرکت کند. لوک عقاید خود را توضیح می دهد که خدایان بیش از حد غیرمسئول هستند و رهبران ضعیفی هستند که باید سرنگون شوند. او به پرسی پیشنهاد می دهد تا به او بپیوندد و وقتی پرسی امتناع می کند، لوک سعی می کند او را با عقرب بکشد.
پرسی گاز گرفته و غش می کند. هنگامی که از خواب بیدار می شود به او حق انتخاب داده می شود که در کمپ بماند یا برای سال تحصیلی به خانه برود. او تصمیم می گیرد سال تحصیلی را با مادرش بگذراند. گروور و آنابث نیز کمپ را ترک می کنند.
بخشی از دزد آذرخش
ببینید من نمیخواهم یک دورگه باشم. اگر این کتاب را به خاطر این میخوانید که فکر میکنید شما هم یک دورگهاید؛ نصیحت من را گوش کنید: همینالان کتاب را ببندید، هر دروغی را که پدر و مادرتان در مورد تولّدتان گفتند باور کنید و سعی کنید یک زندگی معمولی داشته باشید. دورگه بودن خیلی خطرناک و وحشتناک است. بیشتر وقتها باعث میشود که به طرز دردآوری کشته شوید، امّا اگر یک بچهی معمولی هستید و این کتاب را به خاطر سرگرمی میخوانید، عالیه، ادامه بدهید.
من به حال شما حسرت میخورم که میتوانید باور کنید هیچکدام از این اتفاقات واقعیت ندارند. امّا اگر خودتان را در لابهلای صفحات این کتاب پیدا کردید، اگر احساس کردید یکچیزی از درون دارد قلقلکتان میدهد، فوراً خواندن را متوقف کنید. شما ممکن است یکی از ما باشید. و بهمحض اینکه متوجه این موضوع شوید، بعد از مدّت کوتاهی آنها هم متوجه میشوند و سروکلهشان پیدا میشود.
نگویید که بهتون هشدار ندادم. اسم من پرسی جکسونه دوازده سالمه، تا چند ماه قبل دانشآموز شبانهروزی در آکادمی یانسی ، مدرسهی خصوصی برای بچههای دردسرساز در نیویورک بودم. من یک بچهی دردسرسازم؟ بله. میشود اینطور گفت. میتوانم هرزمانی را که بخواهید در طول زندگی رقتانگیز کوتاهم برای ثابت کردن این موضوع برایتان توضیح بدهم، اما اوضاع در ماه میگذشته زمانی که کلاس ما یک گردش علمی به منهتن داشت رو به وخامت گذاشت.
بیستوهشت بچه با مشکل روحی روانی و دو معلّم در یک اتوبوس زرد مدرسه به موزهی هنر متروپولیتن میرفتند تا به خرتوپرتهای یونان و روم باستان نگاه کنند.
چنانچه به کتاب دزد آذرخش علاقه دارید، میتوانید در بخشهای معرفی برترین کتابهای ویژهی نوجوانان و معرفی بهترین داستانهای تخیلی در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونههای مشابه نیز آشنا شوید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات جهان، تخیلی، داستان خارجی، رمان، ماجراجویی، نوجوانان
۰ برچسبها: ادبیات جهان، ریک ریوردن، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب