اتود در قرمز لاکی

«اتود در قرمز لاکی» یا «مشاهده‌ی سرخ» اثر سر آرتور کانن دویل (نویسنده‌ی شهیر انگلیسی، از ۱۸۵۹ تا ۱۹۳۰) اولین رمان جنایی کانن دویل و هم‌چنین اولین داستان از مجموعه داستان‌های شرلوک هولمز و دوست و دستیارش دکتر جان واتسون است که ابتدا در سال ۱۸۸۷ در سالنامه‌ی کریسمس بیتن و سپس در سال ۱۸۸۸ به صورت کتاب منتشر شد.

داستان کتاب اتود در قرمز لاکی به دو قسمت تقسیم می‌شود. در قسمت اول، ما طرح جنایت را در قالب خاطرات دکتر واتسون (از آشنایی او با هولمز تا حل راز جنایت) می‌خوانیم؛ و در قسمت دوم، نویسنده خود داستان را به گذشته‌ای دور می‌برد؛ تا انگیزه‌ی جنایت و شخصیت قاتل بهتر توضیح داده شود. در آخر، یک موخره وجود دارد که در آن هولمز به واتسون می‌گوید چگونه توانسته قسمت‌هایی که در بخش دوم نوشته شده را بفهمد و قاتل را دستگیر کند.

خلاصه‌ی داستان اتود در قرمز لاکی

دکتر واتسون که به تازگی از جنگ‌های افغانستان بازگشته و به دلیل وخامت حال به لندن سفر کرده، به دنبال هم‌خانه‌ای می‌گردد، شرلوک هولمز از طرف دوستش به واتسون پیشنهاد می‌شود و دکتر نیز به شرلوک علاقه‌مند می‌شود و در این میان قتلی عجیب به وقوع می‌پیوندد که کسی توانایی حل کردن این راز را ندارد، سرانجام قاتل که انگیزه او انتقام از مقتول‌های افراطی مسیحی که زمانی مظلوم بوده و سپس ظالم گشته و باعث مرگ معشوقه قاتل شده‌اند توسط شرلوک هولمز دستگیر می‌شود و پس از شرح داستان زندگی خود بر اساس بیماری قلبی قبل از جلسه دادگاه مرگ به سراغ او می‌آید.

کتاب اتود در قرمز لاکی برای اولین بار در ایران توسط کریم امامی (مترجم ایرانی، از ۱۳۰۹ تا ۱۳۸۴) ترجمه و منتشر شد و ایشان نام «اتود در قرمز لاکی» را برای آن انتخاب کردند و بعد از آن نیز سایر مترجمان و ناشران به این نام پایبند بوده‌اند. هم‌چنین باید اشاره کرد که کتاب «اتود در قرمز لاکی» در وب‌سایت معتبر goodreads دارای امتیاز ۴.۱۴ با بیش از ۳۸۰ هزار رای و ۱۳ هزار نقد و نظر است. به علاوه، باید بدانید که بر اساس این داستان، آثار نمایشی و هنری بسیاری تولید شده است.

 

بخشی از کتاب اتود در قرمز لاکی

صبح گرمی در ماه ژوئن بود و قدیسین متأخر مانند زنبورهایی که کندویشان به‌عنوان کندوی نمونه انتخاب‌شده باشد. سخت سرگرم کار بودند. در مزارع و خیابان‌ها نیز همین همهمه از سخت‌کوشی انسان‌ها برمی‌خاست. در جاده‌های خاکی بزرگ. صف‌های طویلی از قاطرهایی با بارهای سنگین درحرکت بودند؛ همه به سمت غرب، چون تب طلا کالیفرنیا را فراگرفته بود و مسیر سفر زمینی به آن منطقه از شهر این برگزیدگان می‌گذشت.

در این مسیر گله‌های گوسفند و گوساله‌های نر هم دیده می‌شدند که از مراتع دورافتاده می‌آمدند؛ و همچنین صف‌های طویل مهاجران خسته. انسان‌ها و اسب‌هایی که به یک‌میزان از سفر بی‌پایان خود فرسوده شده بودند. در میان این مجموعه قر و قاطی، لوسی فری‌یر با مهارت سوارکاری باتجربه راه می‌گشود و چهارنعل می‌تاخت؛ چهره‌اش از این تقلا گل‌انداخته و موهای بلوطی بلندش پشت سرش در هوا تکان می‌خورد.

از جانب پدرش در شهر مأموریتی داشت و مانند بارها پیش‌ازاین؛ باشهامت و بی‌باکی جوانی با شتاب می‌رفت و تنها به فکر وظیفه‌اش بود و اینکه چگونه باید آن را به انجام برساند. ماجراجویان گرد راه نشسته مات و مبهوت او را با نگاه دنبال می‌کردند و حتی سرخپوستان بی‌احساس؛ با آن لباس‌های پوست دباغی نشده خود. از زیبایی این دوشیزه پریده‌رنگ به حیرت می‌افتادند و خویشتن‌داری مألوف خود را کنارمی گذاشتند.

دختر به حاشیه شهر رسیده بود که متوجه شد گله بزرگی راه را بسته است که ده دوازده گاوچران از دشت‌ها با ظاهری خشن آن را هدایت می‌کنند. او که طاقت صبر کردن نداشت تلاش کرد اسبش را به‌زور وارد جایی کند که به نظر می‌رسید شکافی در گله باشد و به‌این‌ترتیب از این مانع بگذرد. ولی هنوز درست‌وحسابی وارد این شکاف نشده بود که گاوهای وحشی راه را پشت سرش بستند و خود را کاملاً در محاصره سیل در حال حرکت گوساله‌های نربا نگاه‌های غضبناک و شاخه‌ای بلند یافت.

او که شیوه رفتار با دام‌ها رامی دانست از وضعیت خود بیمناک نشد. بلکه از هر فرصتی استفاده کرد تا اسبش را پیش براند. به این امید که در میان آن صف راهی باز کند.

اگر به کتاب‌های جنایی و پلیسی دیگر همانند «اتود در قرمز لاکی» علاقه دارید، می‌توانید با برخی از بهترین نمونه‌های آن‌ها از طریق بخش کتاب‌های جنایی و پلیسی در وب‌سایت هر روز یک کتاب آشنا شوید.