«فقر احمق میکند» با نام اصلی «کمیابی: چرا بسیار کم داشتن اینقدر مهم است» اثری است از سندهیل مولاینیتن (استاد علوم رفتاری اهل آمریکا، متولد ۱۹۷۳) و الدار شفیر (دانشمند علوم رفتاری اهل آمریکا) که در سال ۲۰۱۳ منتشر شده است. این کتاب به بررسی اهمیت مفهومی به نام کمیابی و تاثیر آن بر اقتصاد فرد و جامعه میپردازد.
دربارهی فقر احمق میکند
«فقر احمق میکند» یا «کمیابی: چرا بسیار کم داشتن اینقدر مهم است» کتابی است که توسط سندهیل مولاینیتن، اقتصاددان رفتاری، و الدار شفیر، روانشناس، در سال ۲۰۱۳ نوشته شدهاست. نویسندگان این کتاب تلاش میکنند تا نشان دهند کمیابی نقش مهمی در پدید آمدن، تداوم و فرونشاندن فقر دارد. این کتاب همچنین ایدههایی را پیشنهاد میدهد تا از طریق آنها افراد و گروههای مردمی بتوانند کمیابی را مهار کنند و از این طریق به موفقیت و خشنودی دست یابند.
کتاب فقر احمق میکند با گزارشی از زندگی روزانه آغاز میشود؛ راوی احساس میکند کارهای عقب ماندهاش زیاد شده و خوانندگان را با خود همراه میکند تا ببینند چطور میتوان از پس تعهدات پیشین برآمد و درعینحال آغوش خود را برای تقاضاها و فرصتهای جدید نیز باز نگه داشت. در حقیقت، نویسندگان با سالها تحقیق و مطالعه متوجه شدند که فقر به ویژگیهای شخصیتی و عدم مدیریت درست منابع بستگی نداشته و افراد فقیر به خاطر پدیدهای به اسم کمیابی نمیتوانند ذهن خود را روی تصمیمات درست متمرکز کنند. و درنتیجه هر روز فقیرتر می شوند.
نویسندگان کتاب به معرفی دو مفهوم مهم پول و زمان میپردازند. مدیریت پول و زمان نیازمند مراقبت مداوم است و کسی که در مدیریت این فرایند ناکام بماند بیشترِ ضربالاجلها و سررسیدهای مالی را از دست میدهد. طبق تعریف این دو نویسنده، کمیابی وقتی به سراغمان میآید که از هر چیز، نسبت به مقداری که فکر میکنیم نیاز داریم، میزان کمتری در اختیار داریم.
آنها توضیح میدهند که کمیابی همچون ریسمانی همهی معضلات بزرگ جوامع را به هم پیوند میدهد. آنها تأکید میکنند که کمیابی بهدشواری از بین میرود، اما در مقابل، مفهومی است که انسان را در خود فرومیبرد و تأثیرات مهمی بر رفتار، عواطف و تفکرات بشر دارد.
کتاب «کمیابی: چرا بسیار کم داشتن اینقدر مهم است» در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۹۴ با بیش از ۶۰۰۰ رای و ۸۱۳ نقد و نظر است. همچنین باید اشاره کرد که در ایران این کتاب با عنوان «فقر احمق میکند» توسط نشر ترجمان با ترجمهی امیرحسین میرابوطالبی منتشر شده است.
محتوای کتاب فقر احمق میکند
بخش اول ذهنیت کمیابی؛ تمرکز و تونلزنی
بخش اول با بررسی جنبهها و نقش کمیابی در زندگی بشر آغاز میشود. کمیابی در دو سطح خودآگاه و ناخودآگاه بر کارکرد مغز تأثیر میگذارد و ارتباط مؤثری با نحوهی رفتار آدمی دارد. نویسندگان معتقدند که کمیابی دربردارندهی گرایشی است که ما را بهسمت وضعیت تونلزنی میراند. تونلزنی تمرکزی است ابتدایی بر کمیابیِ یک منبع خاص. در نتیجهی این تمرکز، از تمامی چیزهایی که «بیرون» از تونل قرار میگیرند غافل میشویم.
در حالت تونلزنی، فرد خودبهخود به کمیابی کشانده میشود و آن را دردسترستر مییابد، که به ضرر اوست. نویسندگان از مکانیسمهایی صحبت میکنند که در فرایند تونلزنی نقش ایفا میکنند، مانند بازداری هدف که به معنای تمرکز بر اهداف کوتاهمدت (دلنگرانیها) است به قیمت ازدستدادن اهداف درازمدت.
نویسندگان از اصطلاح تنگنای تونلزنی استفاده میکنند تا دربارهی ارزش چیزهایی صحبت کنند که فرد هنگام تونلزنی از آنها چشم میپوشد. تأثیر تونلزنی معمولاً وحشتناک است و خود را در عواقب درازمدت نشان میدهد. بااینحال، همهی تأثیرات کمیابی منفی نیست: کمیابی ممکن است ما را به پاداش تمرکز برساند و این وضعیتی است که در آن، در نتیجهٔ اینکه تا آن حد مصرانه بر یک هدف خاص متمرکز بودهایم، افزایش بهرهوری را تجربه میکنیم.
ازاینرو کمیابی هم اثرات منفی دارد و هم اثرات مثبت، و این بستگی دارد به اینکه آیا کمیابی باعث میشود عوامل مهم زندگی فردی همچون مسکن، بیمه و سایر نیازمندیهای بنیادی را نادیده بگیریم یا نه.
کمیابی از ما عوارض پهنای باند میگیرد. پهنای باند فضایی شناختی است که به کارِ اندیشیدن و تحلیل مسائل و حل مشکلات میآید. کمبودِ پهنای باند باعث میشود ضروریترین کارکردها و ظرفیتهای زندگی روزمره، مانند هوش سیال و کنترل اجرایی، را از دست بدهیم. این نشان میدهد که کمیابی تا چه اندازه بر رفتار، تفکر و تصمیمگیریهای انسان تأثیر دارد. در نهایت، کمیابی، اگر به حال خود رها شود، میتواند زندگیمان را بسیار دشوارتر کند و موجب فشار قابلتوجهی بر ما باشد.
بخش دوم؛ کمیابی کمیابی به بار میآورد
کارکردهای کمیابی مانند یک چرخه است، و انسانها از طرق گوناگونی وارد آن میشوند، به دام آن میافتند و از آن خارج میشوند. جای خالی، یعنی پسماندِ منابع (پول، زمان، و …) که در دسترس فرد است تا در صورت نیاز از آنها استفاده کند، مهمترین عامل سهیم در این چرخهی کمیابی است. افراد دارای جای خالی و افرادی که فاقد آناند بسیار با هم تفاوت دارند.
برای افراد کمدرآمد، هر دلار که خرج میشود تأثیر بیشتری بر بودجهی آنها دارد و بنابراین از ارزش بیشتری برخوردار است. به همین دلیل است که افراد کمدرآمد بیشتر از سایر افراد قیمتها و تخفیفها را دنبال میکنند و دائماً بهدنبال قیمتگذاری و هزینهی فرصت معاملاتی هستند که انجام میدهند.
اما افراد کمدرآمد، بهخاطر منابع کمتر، ژانگولربازی را تجربه میکنند. ژانگولربازی مکانیسم پیچیدهای است که افراد در آن بحرانها را سرهمبندی میکنند و، بسته به اینکه در هر حال بیشترین نیاز را به کدام چیز دارند، دائماً منابعشان را عوض میکنند. ژانگولربازی از این طریق وضعیت اقتصادیِ افراد کمدرآمد و جایگاه آنها در چرخهی کمیابی را بیتحرک و غیرقابلتغییر نگه میدارد. افراد کمدرآمد بارها به دام چرخهی کمیابی میافتند چراکه در مورد آیندهی خود فقرِ برنامهریزی دارند.
تونلزنی و پهنای باندِ کاهشیافته افراد را بر آن میدارند تا بر وظایف فوری متمرکز شوند که مقتضی توجهِ همراه با محدودیت زمانیاند، در مقابل وظایف مهم که آنها نیز مقتضی توجهاند، اما توجهی بدون محدودیت زمانی. وظایف فوری افراد زیادی را بر آن میدارند تا به راهحلهای دمدستی، مانند وامگرفتن، روی بیاورند که عواقب مهمی به بار میآورند. بدون برنامهریزی، و صرفاً با دنبالکردن وظایف فوری، افراد کمدرآمد آمادگی ندارند تا شوکها را مدیریت کنند، رخدادهای عظیمی که جای خالیِ بیشتری طلب میکنند، و از این روست به دام چرخهی کمیابی میافتند.
بخش سوم؛ طراحی برای کمیابی
نویسندگان معتقدند که برنامههای مربوط به کمدرآمدها باید تقویت شوند تا برای آنها مؤثرتر باشند؛ شهروندان کمدرآمد غالباً با تعهدات مختلف ژانگولربازی میکنند و تونلزنی در کارهای دیگر را تجربه میکنند، مانند کمککردن به کودکانشان یا پرداختن به مسائل مالی. نویسندگان از مثال بهبودِ کابین خلبان توسط آلفونس شاپا نیس استفاده میکنند تا نشان دهند که اجرای تعمیرات کوچک در برنامهها میتواند اوضاع را برای شرکتکنندگان آن برنامهها بهتر کند.
آنها از یک برنامهی تمرینی یاد میکنند که طراحی شده تا به کارگرانِ کمدرآمدی کمک کند که مدام در حال ژانگولر بازیِ وظایف متفاوتاند و بنابراین نمیتوانند در یک زمان هفتگی و بهطور منظم برنامهریزی داشته باشند.
نویسندگان پیشنهاد میدهند که بهسادگی، یادآوریِ قرار ملاقات ثانویه، آن هم جایی که قرار ملاقاتِ ازدسترفته بهکلی فراموش شده، به شرکت کنندگان این امکان را میدهد تا در جریان اوضاع باقی بمانند و احتمال پشیمانیِ شرکتکننده از فراموشکردن جلسات کاهش یابد. برخی فکر میکنند که رفاه موجب تنبلی است، اما بیشترِ افراد برای زندگی متکی به رفاهاند.
درواقع، عمدهی برنامههای رفاهی محدودیتهای سفت و سختی دارند تا افراد بیکار را به بازگشت به کار تشویق کنند. کمیابیِ زمان به ضربالاجل میانجامد و موجب میشود که گیرندگانْ جستجو و تأمینِ منبعی برای اشتغال را در اولویت قرار دهند. نویسندگان استدلال میکنند که فراوانیِ زمان باعث میشود افراد انگیزش خود را برای تأمین یک شغل دیگر از دست بدهند و بیکار بمانند. هُلدادن اشیا به داخل تونل یکی از مؤثرترین روشهایی است که افراد را نسبت به وظیفهی دمدستی متمرکز نگاه میدارد.
نتیجه
کمیابی بر همهی بخشهای زندگی تأثیر میگذارد و موجب میشود انسان بر منابع تمرکز کرده و آنها را ساماندهی کند تا بتواند نسبت به وظایف فوریاش هشیار بماند. پهنای باند کمک میکند تا از تأثیرات کمیابی بکاهیم، چراکه سببسازِ برنامهریزی برای آینده و سرمایهگذاری در فعالیتها و منابع میشود. کمیابی آنجا به تأثیرگذاری تمام و کمال خود میرسد که ضربالاجل نزدیک میشود و افراد احساس فشار میکنند تا کار را به پایان برسانند. در مقابل، فراوانیِ جای خالی و منابع انسانها را از اینکه وظایف را بهطور کامل انجام دهند بازمیدارد. آمادهبودن برای آینده، اجتناب از تونلزنی و توجه به پهنای باند بهترین راه برای مقابلهکردن با اثرات کمیابی است.
بخشی از فقر احمق میکند
یک لحظه فکر کنید که این موضوع تا چه حد جالب توجه است. بر طبق اصول اولیهی حسابداری حتما پای بده بستان در میان است. هر قدر هم که ثروتمند باشید، پولی که در اختیار دارید محدود است. اگر ۱۰ دلار را خرج یک چیز کنید، ۱۰ دلار کمتر برای چیزی دیگر باقی خواهد ماند(حتی اگر آن چیز دیگر ارثی باشد که برای فرزندتان به جا میگذارید).
بالاخره آن ۱۰ دلار باید از جایی بیاید. اما افراد معمولا چنین احساسی ندارند. بسیاری از ما خریدهای ۱۰ دلاری را به صورتی انجام میدهیم که انگار خبری از بده بستان نیست. برای انجام این خرید لازم نیست خرید دیگری را فدا کنیم. شاید حتی بتوان گفت احساس میکنیم که موجودی نامحدودی از اسکناسهای ۱۰ دلاری در بودجه مان داریم. البته در نهایت میدانیم که اینطور نیست، اما رفتارمان به همین صورت است.
با این همه بعضی مواقع متوجه بده بستانها میشویم. تصور کنید که رژیم گرفتهاید و دوباره در موقعیت انتخاب آن نوشیندنی قرار دارید. اگر چه که شاید قیمت ۱۰ دلاری شما را به فکر بده بستانها نیندازد، «قیمت کالری» این کار را خواهد کرد. آن سیصد کالری اضافی باید محاسبه شود. نوشیدن آن نوشیدنی یعنی از دست دادن چیزی دیگر. آیا ارزشش را دارد که به خاطر نوشیدنی از خیر دسر بگذرید؟ یا از پیراشکی فردا صبح؟ رژیم ما را به حسابداران کالری تبدیل میکند.
حسابها باید صاف شوند. در این شرایط به خوبی متوجهیم که داشتن یک چیز برابر است با نداشتن چیز دیگر. در حقیقت درگیر تفکری میشویم که ان را تفکر بده بستان مینامیم. مشخص است که آن ده دلار برای کسانی که از نظر مالی در تنگنا هستند حکم سی صد کالری فردی را دارد که رژیم است: این مقدار هم محاسبه شود. در استعارهی چیدمان چمدان، داشتن چمدان کوچک به این معنی بود که وارد کردن یک چیز مساوی است با بیرون ماندن چیز دیگر.
اگر به کتابهایی نظیر «فقر احمق میکند» علاقه دارید، میتوانید با مراجعه به بخش معرفی برترین کتابهای اقتصادی در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونههای این آثار آشنا شوید.
20 دی 1401
فقر احمق میکند
«فقر احمق میکند» با نام اصلی «کمیابی: چرا بسیار کم داشتن اینقدر مهم است» اثری است از سندهیل مولاینیتن (استاد علوم رفتاری اهل آمریکا، متولد ۱۹۷۳) و الدار شفیر (دانشمند علوم رفتاری اهل آمریکا) که در سال ۲۰۱۳ منتشر شده است. این کتاب به بررسی اهمیت مفهومی به نام کمیابی و تاثیر آن بر اقتصاد فرد و جامعه میپردازد.
دربارهی فقر احمق میکند
«فقر احمق میکند» یا «کمیابی: چرا بسیار کم داشتن اینقدر مهم است» کتابی است که توسط سندهیل مولاینیتن، اقتصاددان رفتاری، و الدار شفیر، روانشناس، در سال ۲۰۱۳ نوشته شدهاست. نویسندگان این کتاب تلاش میکنند تا نشان دهند کمیابی نقش مهمی در پدید آمدن، تداوم و فرونشاندن فقر دارد. این کتاب همچنین ایدههایی را پیشنهاد میدهد تا از طریق آنها افراد و گروههای مردمی بتوانند کمیابی را مهار کنند و از این طریق به موفقیت و خشنودی دست یابند.
کتاب فقر احمق میکند با گزارشی از زندگی روزانه آغاز میشود؛ راوی احساس میکند کارهای عقب ماندهاش زیاد شده و خوانندگان را با خود همراه میکند تا ببینند چطور میتوان از پس تعهدات پیشین برآمد و درعینحال آغوش خود را برای تقاضاها و فرصتهای جدید نیز باز نگه داشت. در حقیقت، نویسندگان با سالها تحقیق و مطالعه متوجه شدند که فقر به ویژگیهای شخصیتی و عدم مدیریت درست منابع بستگی نداشته و افراد فقیر به خاطر پدیدهای به اسم کمیابی نمیتوانند ذهن خود را روی تصمیمات درست متمرکز کنند. و درنتیجه هر روز فقیرتر می شوند.
نویسندگان کتاب به معرفی دو مفهوم مهم پول و زمان میپردازند. مدیریت پول و زمان نیازمند مراقبت مداوم است و کسی که در مدیریت این فرایند ناکام بماند بیشترِ ضربالاجلها و سررسیدهای مالی را از دست میدهد. طبق تعریف این دو نویسنده، کمیابی وقتی به سراغمان میآید که از هر چیز، نسبت به مقداری که فکر میکنیم نیاز داریم، میزان کمتری در اختیار داریم.
آنها توضیح میدهند که کمیابی همچون ریسمانی همهی معضلات بزرگ جوامع را به هم پیوند میدهد. آنها تأکید میکنند که کمیابی بهدشواری از بین میرود، اما در مقابل، مفهومی است که انسان را در خود فرومیبرد و تأثیرات مهمی بر رفتار، عواطف و تفکرات بشر دارد.
کتاب «کمیابی: چرا بسیار کم داشتن اینقدر مهم است» در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۹۴ با بیش از ۶۰۰۰ رای و ۸۱۳ نقد و نظر است. همچنین باید اشاره کرد که در ایران این کتاب با عنوان «فقر احمق میکند» توسط نشر ترجمان با ترجمهی امیرحسین میرابوطالبی منتشر شده است.
محتوای کتاب فقر احمق میکند
بخش اول ذهنیت کمیابی؛ تمرکز و تونلزنی
بخش اول با بررسی جنبهها و نقش کمیابی در زندگی بشر آغاز میشود. کمیابی در دو سطح خودآگاه و ناخودآگاه بر کارکرد مغز تأثیر میگذارد و ارتباط مؤثری با نحوهی رفتار آدمی دارد. نویسندگان معتقدند که کمیابی دربردارندهی گرایشی است که ما را بهسمت وضعیت تونلزنی میراند. تونلزنی تمرکزی است ابتدایی بر کمیابیِ یک منبع خاص. در نتیجهی این تمرکز، از تمامی چیزهایی که «بیرون» از تونل قرار میگیرند غافل میشویم.
در حالت تونلزنی، فرد خودبهخود به کمیابی کشانده میشود و آن را دردسترستر مییابد، که به ضرر اوست. نویسندگان از مکانیسمهایی صحبت میکنند که در فرایند تونلزنی نقش ایفا میکنند، مانند بازداری هدف که به معنای تمرکز بر اهداف کوتاهمدت (دلنگرانیها) است به قیمت ازدستدادن اهداف درازمدت.
نویسندگان از اصطلاح تنگنای تونلزنی استفاده میکنند تا دربارهی ارزش چیزهایی صحبت کنند که فرد هنگام تونلزنی از آنها چشم میپوشد. تأثیر تونلزنی معمولاً وحشتناک است و خود را در عواقب درازمدت نشان میدهد. بااینحال، همهی تأثیرات کمیابی منفی نیست: کمیابی ممکن است ما را به پاداش تمرکز برساند و این وضعیتی است که در آن، در نتیجهٔ اینکه تا آن حد مصرانه بر یک هدف خاص متمرکز بودهایم، افزایش بهرهوری را تجربه میکنیم.
ازاینرو کمیابی هم اثرات منفی دارد و هم اثرات مثبت، و این بستگی دارد به اینکه آیا کمیابی باعث میشود عوامل مهم زندگی فردی همچون مسکن، بیمه و سایر نیازمندیهای بنیادی را نادیده بگیریم یا نه.
کمیابی از ما عوارض پهنای باند میگیرد. پهنای باند فضایی شناختی است که به کارِ اندیشیدن و تحلیل مسائل و حل مشکلات میآید. کمبودِ پهنای باند باعث میشود ضروریترین کارکردها و ظرفیتهای زندگی روزمره، مانند هوش سیال و کنترل اجرایی، را از دست بدهیم. این نشان میدهد که کمیابی تا چه اندازه بر رفتار، تفکر و تصمیمگیریهای انسان تأثیر دارد. در نهایت، کمیابی، اگر به حال خود رها شود، میتواند زندگیمان را بسیار دشوارتر کند و موجب فشار قابلتوجهی بر ما باشد.
بخش دوم؛ کمیابی کمیابی به بار میآورد
کارکردهای کمیابی مانند یک چرخه است، و انسانها از طرق گوناگونی وارد آن میشوند، به دام آن میافتند و از آن خارج میشوند. جای خالی، یعنی پسماندِ منابع (پول، زمان، و …) که در دسترس فرد است تا در صورت نیاز از آنها استفاده کند، مهمترین عامل سهیم در این چرخهی کمیابی است. افراد دارای جای خالی و افرادی که فاقد آناند بسیار با هم تفاوت دارند.
برای افراد کمدرآمد، هر دلار که خرج میشود تأثیر بیشتری بر بودجهی آنها دارد و بنابراین از ارزش بیشتری برخوردار است. به همین دلیل است که افراد کمدرآمد بیشتر از سایر افراد قیمتها و تخفیفها را دنبال میکنند و دائماً بهدنبال قیمتگذاری و هزینهی فرصت معاملاتی هستند که انجام میدهند.
اما افراد کمدرآمد، بهخاطر منابع کمتر، ژانگولربازی را تجربه میکنند. ژانگولربازی مکانیسم پیچیدهای است که افراد در آن بحرانها را سرهمبندی میکنند و، بسته به اینکه در هر حال بیشترین نیاز را به کدام چیز دارند، دائماً منابعشان را عوض میکنند. ژانگولربازی از این طریق وضعیت اقتصادیِ افراد کمدرآمد و جایگاه آنها در چرخهی کمیابی را بیتحرک و غیرقابلتغییر نگه میدارد. افراد کمدرآمد بارها به دام چرخهی کمیابی میافتند چراکه در مورد آیندهی خود فقرِ برنامهریزی دارند.
تونلزنی و پهنای باندِ کاهشیافته افراد را بر آن میدارند تا بر وظایف فوری متمرکز شوند که مقتضی توجهِ همراه با محدودیت زمانیاند، در مقابل وظایف مهم که آنها نیز مقتضی توجهاند، اما توجهی بدون محدودیت زمانی. وظایف فوری افراد زیادی را بر آن میدارند تا به راهحلهای دمدستی، مانند وامگرفتن، روی بیاورند که عواقب مهمی به بار میآورند. بدون برنامهریزی، و صرفاً با دنبالکردن وظایف فوری، افراد کمدرآمد آمادگی ندارند تا شوکها را مدیریت کنند، رخدادهای عظیمی که جای خالیِ بیشتری طلب میکنند، و از این روست به دام چرخهی کمیابی میافتند.
بخش سوم؛ طراحی برای کمیابی
نویسندگان معتقدند که برنامههای مربوط به کمدرآمدها باید تقویت شوند تا برای آنها مؤثرتر باشند؛ شهروندان کمدرآمد غالباً با تعهدات مختلف ژانگولربازی میکنند و تونلزنی در کارهای دیگر را تجربه میکنند، مانند کمککردن به کودکانشان یا پرداختن به مسائل مالی. نویسندگان از مثال بهبودِ کابین خلبان توسط آلفونس شاپا نیس استفاده میکنند تا نشان دهند که اجرای تعمیرات کوچک در برنامهها میتواند اوضاع را برای شرکتکنندگان آن برنامهها بهتر کند.
آنها از یک برنامهی تمرینی یاد میکنند که طراحی شده تا به کارگرانِ کمدرآمدی کمک کند که مدام در حال ژانگولر بازیِ وظایف متفاوتاند و بنابراین نمیتوانند در یک زمان هفتگی و بهطور منظم برنامهریزی داشته باشند.
نویسندگان پیشنهاد میدهند که بهسادگی، یادآوریِ قرار ملاقات ثانویه، آن هم جایی که قرار ملاقاتِ ازدسترفته بهکلی فراموش شده، به شرکت کنندگان این امکان را میدهد تا در جریان اوضاع باقی بمانند و احتمال پشیمانیِ شرکتکننده از فراموشکردن جلسات کاهش یابد. برخی فکر میکنند که رفاه موجب تنبلی است، اما بیشترِ افراد برای زندگی متکی به رفاهاند.
درواقع، عمدهی برنامههای رفاهی محدودیتهای سفت و سختی دارند تا افراد بیکار را به بازگشت به کار تشویق کنند. کمیابیِ زمان به ضربالاجل میانجامد و موجب میشود که گیرندگانْ جستجو و تأمینِ منبعی برای اشتغال را در اولویت قرار دهند. نویسندگان استدلال میکنند که فراوانیِ زمان باعث میشود افراد انگیزش خود را برای تأمین یک شغل دیگر از دست بدهند و بیکار بمانند. هُلدادن اشیا به داخل تونل یکی از مؤثرترین روشهایی است که افراد را نسبت به وظیفهی دمدستی متمرکز نگاه میدارد.
نتیجه
کمیابی بر همهی بخشهای زندگی تأثیر میگذارد و موجب میشود انسان بر منابع تمرکز کرده و آنها را ساماندهی کند تا بتواند نسبت به وظایف فوریاش هشیار بماند. پهنای باند کمک میکند تا از تأثیرات کمیابی بکاهیم، چراکه سببسازِ برنامهریزی برای آینده و سرمایهگذاری در فعالیتها و منابع میشود. کمیابی آنجا به تأثیرگذاری تمام و کمال خود میرسد که ضربالاجل نزدیک میشود و افراد احساس فشار میکنند تا کار را به پایان برسانند. در مقابل، فراوانیِ جای خالی و منابع انسانها را از اینکه وظایف را بهطور کامل انجام دهند بازمیدارد. آمادهبودن برای آینده، اجتناب از تونلزنی و توجه به پهنای باند بهترین راه برای مقابلهکردن با اثرات کمیابی است.
بخشی از فقر احمق میکند
یک لحظه فکر کنید که این موضوع تا چه حد جالب توجه است. بر طبق اصول اولیهی حسابداری حتما پای بده بستان در میان است. هر قدر هم که ثروتمند باشید، پولی که در اختیار دارید محدود است. اگر ۱۰ دلار را خرج یک چیز کنید، ۱۰ دلار کمتر برای چیزی دیگر باقی خواهد ماند(حتی اگر آن چیز دیگر ارثی باشد که برای فرزندتان به جا میگذارید).
بالاخره آن ۱۰ دلار باید از جایی بیاید. اما افراد معمولا چنین احساسی ندارند. بسیاری از ما خریدهای ۱۰ دلاری را به صورتی انجام میدهیم که انگار خبری از بده بستان نیست. برای انجام این خرید لازم نیست خرید دیگری را فدا کنیم. شاید حتی بتوان گفت احساس میکنیم که موجودی نامحدودی از اسکناسهای ۱۰ دلاری در بودجه مان داریم. البته در نهایت میدانیم که اینطور نیست، اما رفتارمان به همین صورت است.
با این همه بعضی مواقع متوجه بده بستانها میشویم. تصور کنید که رژیم گرفتهاید و دوباره در موقعیت انتخاب آن نوشیندنی قرار دارید. اگر چه که شاید قیمت ۱۰ دلاری شما را به فکر بده بستانها نیندازد، «قیمت کالری» این کار را خواهد کرد. آن سیصد کالری اضافی باید محاسبه شود. نوشیدن آن نوشیدنی یعنی از دست دادن چیزی دیگر. آیا ارزشش را دارد که به خاطر نوشیدنی از خیر دسر بگذرید؟ یا از پیراشکی فردا صبح؟ رژیم ما را به حسابداران کالری تبدیل میکند.
حسابها باید صاف شوند. در این شرایط به خوبی متوجهیم که داشتن یک چیز برابر است با نداشتن چیز دیگر. در حقیقت درگیر تفکری میشویم که ان را تفکر بده بستان مینامیم. مشخص است که آن ده دلار برای کسانی که از نظر مالی در تنگنا هستند حکم سی صد کالری فردی را دارد که رژیم است: این مقدار هم محاسبه شود. در استعارهی چیدمان چمدان، داشتن چمدان کوچک به این معنی بود که وارد کردن یک چیز مساوی است با بیرون ماندن چیز دیگر.
اگر به کتابهایی نظیر «فقر احمق میکند» علاقه دارید، میتوانید با مراجعه به بخش معرفی برترین کتابهای اقتصادی در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونههای این آثار آشنا شوید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات جهان، اقتصادی
۰ برچسبها: ادبیات جهان، الدار شفیر، سندهیل مولاینیتن، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب