«اژدهای سرخ» اثری است از توماس هریس (نویسندهی آمریکایی، متولد ۱۹۴۰) که در سال ۱۹۸۱ منتشر شده است. این کتاب به روایت تلاشهای پلیس برای به دام انداختن قاتلی روانی میپردازد.
دربارهی اژدهای سرخ
اژدهای سرخ اولین اثر از سهگانه پلیسی توماس هریس است که در سال ۱۹۸۱ نوشته شده است. توماس هریس در ادامه اژدهای سرخ دو رمان سکوت برهها و هانیبال را منتشر کرد.
توماس هریس در اژدهای سرخ علاوه بر نشان دادن جزئیات روانی یک قاتل روانپریش که شخصیت درونیاش به واسطه شیوه زندگی تحمیلی از هم پاشیده است، به خوبی خواننده را با جزئیات یک پرونده پلیسی – روانی درگیر میکند.
از طرفی خواننده با تک تک عناصر موجود در داستان آشنا شده و به خوبی توسط نویسنده به درون مایههای شخصیتی، خانوادگی و اجتماعی آنها سفر میکند، بهطوری که در پایان خواننده احساس میکند تک تک افراد و شخصیتهای داستان را میشناسد و در تک تک مکانهای داستان حضور فیزیکی داشته است.
بر خلاف کتاب سکوت برهها (قسمت دوم این کتاب) که بیشتر جنبههای روان شناسانه مورد نظر هریس بوده در اژدهای سرخ خواننده به یک میزان خود را درگیر جنبههای پلیسی و روانی داستان میبیند. اژدهای سرخ چندین نقطه اوج دارد که هریک در فصل خود مسیر داستان را به سمت مشخصش هدایت میکند.
کتاب اژدهای سرخ در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۰۵ با بیش از ۳۱۹۰۰۰ رای و ۶۹۰۰ نقد و نظر است. همچنین باید اشاره کرد که این کتاب در ایران با ترجمهی سهیل صفاری به بازار عرضه شده است
داستان اژدهای سرخ
داستان اژدهای سرخ مربوط یک قاتل روانی به نام فرانسیس دلارهاید با گرایشهای سرکوب شده همجنسگرایانه است که در یک مؤسسه ظهور فیلم در سنت لوییس آمریکا مشغول به کار است و به واسطه شغلش به فیلمهای خانگی که از نقاط مختلف آمریکا برای آنجا ارسال میشود دسترسی داشته و از آن طریق قربانیان خود را انتخاب میکند.
او در جنایات خود با تصویر اژدهایی در یکی از آثار ویلیام بلیک شاعر و نقاش آمریکایی قرن ۱۸ به نام (اژدهای سرخ کبیر و زن خورشید پوش) همزاد پنداری کرده و اینگونه به خود تلقین میکند که قربانیان در حقیقت توسط اژدها انتخاب و به تعالی میرسند. او که در هنگام تولد با نقص زایشی لب شکری و نداشتن سقف دهان دچار بوده توسط مادرش در بیمارستان رها شده و تا سن پنج سالگی که سرپرستی اش توسط مادربزرگ مادریاش پذیرفته میشود در نوانخانهای زندگی کرده و به خاطر نواقص جسمی که دارد مورد تمسخر و آزار و اذیت دیگران قرار میگیرد.
داستان اژدهای سرخ در ابتدا با حضور دو مأمور افبیآی آغاز میشود. مأمور افبیآی جک کرافورد از همکار سابقش ویل گراهام که تبحر خاصی در شناسایی و قاتلین زنجیرهای دارد میخواهد که در شناسایی و دستگیری یک قاتل زنجیرهای و روانی که در طی ۲ ماه ۲ خانواده پنج نفره را در بیرمنگام و آتلانتا قتلعام کرده است به او کمک کند. اما ویل گراهام که تبحر خاصی در شناسایی این گونه مجرمین دارد و آخرین بار پس از شناسایی دکتر هانیبال لکتر آدمخوار، توسط وی مورد شکنجه شدید جسمی قرار گرفته است در ابتدا حاضر به همکار با کرافورد و پایان بازنشستگی خودخواسته نیست ولی در نهایت سرانجام میپذیرد.
گراهام عادت دارد که به جای قاتل فکر کند و اینگونه کنشها و واکنشهای او را نسبت به محیط و جامعه پیشبینی کند. او تصمیم میگیرد از دکتر هانیبال کمک بگیرد اما اطلاعاتی که دکتر لکتر در اختیار گراهام قرار میدهد کمکی به او نمیکند و از طرفی زمانی که دلارهاید قاتل با اسم مستعار (زایر) با هانیبال تماس میگیرد او آدرس منزل گراهام را به صورت کلمات رمز در اختیار دلارهاید قرار میدهد و گراهام مجبور میشود خانوادهاش را به صورت مخفیانه به جایی دیگر نقل مکان کند.
بخشهایی از اژدهای سرخ
در زمانه ای بدوی زندگی می کنیم-اینطور نیست، «ویل»؟-نه وحشی هستیم و نه عاقل. کارهای نصف و نیمه، بلای این زمانه هستند. هر جامعه منطقی، یا مرا خواهد کشت یا کتاب هایم را به من خواهد داد.
………………….
ترس با تخیل از راه می رسد، نوعی جریمه است، بهای تخیل است.
…………………
آدم فقط می تواند چیزهایی را ببیند که درک می کند، و آدم فقط چیزهایی را درک می کند که از قبل در ذهن هستند.
اگر به کتاب اژدهای سرخ علاقه دارید، میتوانید در بخشهای معرفی برترین داستانهای ترسناک و معرفی بهترین کتابهای جنایی و پلیسی در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونههای مشابه نیز آشنا شوید.
16 تیر 1402
اژدهای سرخ
«اژدهای سرخ» اثری است از توماس هریس (نویسندهی آمریکایی، متولد ۱۹۴۰) که در سال ۱۹۸۱ منتشر شده است. این کتاب به روایت تلاشهای پلیس برای به دام انداختن قاتلی روانی میپردازد.
دربارهی اژدهای سرخ
اژدهای سرخ اولین اثر از سهگانه پلیسی توماس هریس است که در سال ۱۹۸۱ نوشته شده است. توماس هریس در ادامه اژدهای سرخ دو رمان سکوت برهها و هانیبال را منتشر کرد.
توماس هریس در اژدهای سرخ علاوه بر نشان دادن جزئیات روانی یک قاتل روانپریش که شخصیت درونیاش به واسطه شیوه زندگی تحمیلی از هم پاشیده است، به خوبی خواننده را با جزئیات یک پرونده پلیسی – روانی درگیر میکند.
از طرفی خواننده با تک تک عناصر موجود در داستان آشنا شده و به خوبی توسط نویسنده به درون مایههای شخصیتی، خانوادگی و اجتماعی آنها سفر میکند، بهطوری که در پایان خواننده احساس میکند تک تک افراد و شخصیتهای داستان را میشناسد و در تک تک مکانهای داستان حضور فیزیکی داشته است.
بر خلاف کتاب سکوت برهها (قسمت دوم این کتاب) که بیشتر جنبههای روان شناسانه مورد نظر هریس بوده در اژدهای سرخ خواننده به یک میزان خود را درگیر جنبههای پلیسی و روانی داستان میبیند. اژدهای سرخ چندین نقطه اوج دارد که هریک در فصل خود مسیر داستان را به سمت مشخصش هدایت میکند.
کتاب اژدهای سرخ در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۰۵ با بیش از ۳۱۹۰۰۰ رای و ۶۹۰۰ نقد و نظر است. همچنین باید اشاره کرد که این کتاب در ایران با ترجمهی سهیل صفاری به بازار عرضه شده است
داستان اژدهای سرخ
داستان اژدهای سرخ مربوط یک قاتل روانی به نام فرانسیس دلارهاید با گرایشهای سرکوب شده همجنسگرایانه است که در یک مؤسسه ظهور فیلم در سنت لوییس آمریکا مشغول به کار است و به واسطه شغلش به فیلمهای خانگی که از نقاط مختلف آمریکا برای آنجا ارسال میشود دسترسی داشته و از آن طریق قربانیان خود را انتخاب میکند.
او در جنایات خود با تصویر اژدهایی در یکی از آثار ویلیام بلیک شاعر و نقاش آمریکایی قرن ۱۸ به نام (اژدهای سرخ کبیر و زن خورشید پوش) همزاد پنداری کرده و اینگونه به خود تلقین میکند که قربانیان در حقیقت توسط اژدها انتخاب و به تعالی میرسند. او که در هنگام تولد با نقص زایشی لب شکری و نداشتن سقف دهان دچار بوده توسط مادرش در بیمارستان رها شده و تا سن پنج سالگی که سرپرستی اش توسط مادربزرگ مادریاش پذیرفته میشود در نوانخانهای زندگی کرده و به خاطر نواقص جسمی که دارد مورد تمسخر و آزار و اذیت دیگران قرار میگیرد.
داستان اژدهای سرخ در ابتدا با حضور دو مأمور افبیآی آغاز میشود. مأمور افبیآی جک کرافورد از همکار سابقش ویل گراهام که تبحر خاصی در شناسایی و قاتلین زنجیرهای دارد میخواهد که در شناسایی و دستگیری یک قاتل زنجیرهای و روانی که در طی ۲ ماه ۲ خانواده پنج نفره را در بیرمنگام و آتلانتا قتلعام کرده است به او کمک کند. اما ویل گراهام که تبحر خاصی در شناسایی این گونه مجرمین دارد و آخرین بار پس از شناسایی دکتر هانیبال لکتر آدمخوار، توسط وی مورد شکنجه شدید جسمی قرار گرفته است در ابتدا حاضر به همکار با کرافورد و پایان بازنشستگی خودخواسته نیست ولی در نهایت سرانجام میپذیرد.
گراهام عادت دارد که به جای قاتل فکر کند و اینگونه کنشها و واکنشهای او را نسبت به محیط و جامعه پیشبینی کند. او تصمیم میگیرد از دکتر هانیبال کمک بگیرد اما اطلاعاتی که دکتر لکتر در اختیار گراهام قرار میدهد کمکی به او نمیکند و از طرفی زمانی که دلارهاید قاتل با اسم مستعار (زایر) با هانیبال تماس میگیرد او آدرس منزل گراهام را به صورت کلمات رمز در اختیار دلارهاید قرار میدهد و گراهام مجبور میشود خانوادهاش را به صورت مخفیانه به جایی دیگر نقل مکان کند.
بخشهایی از اژدهای سرخ
در زمانه ای بدوی زندگی می کنیم-اینطور نیست، «ویل»؟-نه وحشی هستیم و نه عاقل. کارهای نصف و نیمه، بلای این زمانه هستند. هر جامعه منطقی، یا مرا خواهد کشت یا کتاب هایم را به من خواهد داد.
………………….
ترس با تخیل از راه می رسد، نوعی جریمه است، بهای تخیل است.
…………………
آدم فقط می تواند چیزهایی را ببیند که درک می کند، و آدم فقط چیزهایی را درک می کند که از قبل در ذهن هستند.
اگر به کتاب اژدهای سرخ علاقه دارید، میتوانید در بخشهای معرفی برترین داستانهای ترسناک و معرفی بهترین کتابهای جنایی و پلیسی در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونههای مشابه نیز آشنا شوید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات جهان، ترسناک/دلهرهآور، جنایی و پلیسی، داستان خارجی، رمان، روانشناسی، معمایی/رازآلود
۰ برچسبها: ادبیات جهان، توماس هریس، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب