«ویولن دیوانه» اثری است از سلما لاگرلوف (نویسندهی سوئدی و اولین زن برندهی جایزهی نوبل ادبیات، از ۱۸۵۸ تا ۱۹۴۰) که در سال ۱۸۹۹ منتشر شده است. این کتاب به روایت داستان نوازندهی جوانی میپردازد که از وضعیت بد مالی خانوادهاش خبردار میشود.
دربارهی ویولن دیوانه
کتاب ویولن دیوانه نوشته سلما لاگرلوف است که در سال ۱۸۹۹ منتشر شده است. سلما لاگرلوف بیتردید یکی از بزرگترین و نامآورترین داستانسرایان سوئد است. کارهایش بیشتر از افسانهها و داستانهای محلی منطقه ورملاند مایه میگیرد، که از برکت توان کمنظیر داستانسراییِ او در کتابهایش ماندنی شدهاند. در ۱۹۰۹ با جایزه نوبل ادبیات از او قدردانی شده است.
این کتاب روایت پسر جوانی است که می خواهد برای ویولن اش همه چیز را رها کند اما نمیتواند و زندگیاش دستخوش تغییر میشود. سلما لاگرلوف را در ایران با نویسندگی انیمیشن ماجراهای نیلز میشناسند اما او نویسندهای قدرتمند و نام آشنا در جهان است. او از زنان داستاننویس و مطرح جهان است که توانسته است در زمینههای مختلف داستان سرایی کند.
ماجرایی دلنشین و خواندنی از یکی از نام آورترین داستان سرایان سوئدی پیرامون جوانی برازنده، متمول و خوش پوش که دلبستگی عمیقی به ویولن خود دارد، آن چنان که نواختن را به هر چیز دیگری در این جهان ترجیح می دهد، اما از طریق یکی از دوستانش با خبر میشود که وضع مالی خانواده شان رو به افول است و مادرش زیر بار وام و قرضهای متعدد گرفتار شده و تنها برای حفظ آرامش روانی او همه چیز را طور دیگری وانمود می کند. جوان که به میراث خانوادگی دلبستگی عمیق دارد تصمیم می گیرد تا برای حفظ آن تلاش کند.
داستان کتاب ویولن دیوانه تلفیقی از یک رمان روانشناختی و یک داستان فولکلور است. سلما لاگرلوف داستانی عاشقانه و ملودرامی گوتیک از رابطهی هده و اینگرید را برای ما روایت میکند. کتاب ویولن دیوانه مرز بین ژانرهای ادبی مختلف را مخدوش کرده و در جایی بین واقعیت و خیال، جنون و عقلانیت، تاریکی و روشنایی و بین احساس مالکیت و آزادی قرار میگیرد.
ملاقات بین شخصیتها نقطهی شروع سلسله اتفاقات ناگوار داستان سلما لاگرلوف است. هده به شکل وسواسآمیزی در پی نوازندگی ویولن است و بیتوجهی او به مسائل مربوط به نگهداری از مزرعه خانوادهاش را نگران کرده است. آنها او را مجاب میکنند که نوازندگی را رها کند و به مدیریت املاک بپردازد.
اینگرید نوهی یک پیرمرد نوازندهی ویولن در یک سیرک دورهگرد است و درنتیجهی یک اتفاق با هده ملاقات میکند. علاقهی هده به ویولن و نادیده گرفتن مزرعه از یک طرف و بیمیلی اینگرید به کار در سیرک از طرف دیگر باعث میشود هردوی آنها میل به زندگی را از دست بدهند.
هده و اینگرید، دو شخصیت جوان کتاب ویولن دیوانه دچار سرنوشت عجیبی میشوند. هده به دلیل از دست دادن باقیماندهی ثروت خانوادگیاش تن به جنون میدهد و اینگرید از غم فقدان خانوادهای که دوستش داشته باشند در خلسهای مرگبار فرو میرود. داستانی که سلما لاگرلوف برای ما روایت میکند تلاش این شخصیتها برای نجات دیگری از چنین وضعیتی است.
هربار که هرکدام از این شخصیتها در ورطهی سیاهی فرو میروند دیگری برای نجات فرا میرسد و این رفتوآمد آونگوار بین هده و اینگرید، بین ناامیدی و امید، ادامه پیدا میکند. برای سلما لاگرلوف این عشق است که میتواند انسانها را به سمت روشنایی هدایت کند. او با استفاده از نمادگرایی اسطورهای در کتاب صوتی ویولن دیوانه ما را درگیر روایتی چندلایه از قدرت عشق و ناتوانی عقلانیت میکند.
کتاب ویولن دیوانه شنونده را به سفری بین ناتورالیسم و دنیای فانتزی میبرد. از طرفی تأثیر عمیق داستانهای فولکلور در وقایعی که برای هده و اینگرید اتفاق افتادهاند قابلِمشاهده است و از طرف دیگر تصویر واقعگرایانه از شرایط، ایدهها و زندگی اجتماعی سوئد در قرن نوزدهم توصیف میشود. تاثیر جنبش احیای مذهبی در قرن نوزدهم از مسائلی است که درونمایهی انتقادی متن سلما لاگرلوف را شکل میدهد.
کتاب ویولن دیوانه در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۵۷ با بیش از ۱۷۰۰ رای و ۱۴۶ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمهای از سروش حبیبی به بازار عرضه شده است.
داستان ویولن دیوانه
داستان ویولن دیوانه ماجرای پسری جوان و ثروتمند را روایت میکند که عاشقانه ویولن خود را دوست دارد. او آنچنان شیفتهی ویولننوازی است که تصمیم میگیرد برای به ثمر رساندن این علاقه، از همهچیز بگذرد و زندگی خود را وقف این عشق کند.
اما ناگهان باخبر میشود که مادرش در اوضاع بد مالی قرار دارد و تنها برای حفظ آرامش او از گفتن حقیقت به وی خودداری میکند. این اتفاق سبب میشود که جوان راه دیگری را برای زندگی خود در پیش بگیرد.
بخشی از ویولن دیوانه
آلین گفت «بله، میدانی؟ من بابت تو خیلی نگرانم. شنیدهام که تو درس و کار دانشگاهت را واگذاشتهای. شنیدهام این چهار ترمی که اینجایی و به دانشگاه میروی حتا لای یک کتاب را باز نکردهای و جز ویولن زدن کاری نداری. صبحتاشب ویولن میزنی و من گمان میکنم دروغ هم نمیگویند. چون آن وقتها هم که در فالون به مدرسه میرفتی جز به همین ویولن زدن به کاری علاقه نداشتی. گرچه آن وقتها هم میبایست کار میکردی.»
هده، که از حرفهای دوستش خوشش نیامده بود، روی صندلیاش کمی جابهجا شد و راست نشست. آلین ناراحتتر از پیش، اما با تصمیمی استوارتر، ادامه داد «لابد میگویی صاحب ملکی به بزرگی مونکوتان باید آزاد باشد که هر کاری دلش خواست بکند. اگر در امتحان قبول شد چه بهتر. اما اگر نشد هم به جایی برنمیخورد. امسال نشد، سال بعد. عجله برای چه؟ چون بههرحال خیال نداری غیر از ادارهی ملکت کار دیگری بکنی و میخواهی تمام عمرت را در مونکوتان بگذرانی. اگر هم اینطور باشد هیچ تعجبی ندارد!»
هده جوابی نداد و ساکت ماند و آلین چشم به او دوخته، خود را در حصار بزرگمنشی او محصور میدید. با نگاهی همه احترام و تحسین چشم دوخته بود، همانگونه که زمانی به پدرش، صنعتمرد بزرگ، و نیز همسر او، مادر هده، نگاه کرده بود.
چنانچه به کتاب ویولن دیوانه علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین داستانهای عاشقانه در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونههای مشابه نیز آشنا شوید.
1 آبان 1402
ویولن دیوانه
«ویولن دیوانه» اثری است از سلما لاگرلوف (نویسندهی سوئدی و اولین زن برندهی جایزهی نوبل ادبیات، از ۱۸۵۸ تا ۱۹۴۰) که در سال ۱۸۹۹ منتشر شده است. این کتاب به روایت داستان نوازندهی جوانی میپردازد که از وضعیت بد مالی خانوادهاش خبردار میشود.
دربارهی ویولن دیوانه
کتاب ویولن دیوانه نوشته سلما لاگرلوف است که در سال ۱۸۹۹ منتشر شده است. سلما لاگرلوف بیتردید یکی از بزرگترین و نامآورترین داستانسرایان سوئد است. کارهایش بیشتر از افسانهها و داستانهای محلی منطقه ورملاند مایه میگیرد، که از برکت توان کمنظیر داستانسراییِ او در کتابهایش ماندنی شدهاند. در ۱۹۰۹ با جایزه نوبل ادبیات از او قدردانی شده است.
این کتاب روایت پسر جوانی است که می خواهد برای ویولن اش همه چیز را رها کند اما نمیتواند و زندگیاش دستخوش تغییر میشود. سلما لاگرلوف را در ایران با نویسندگی انیمیشن ماجراهای نیلز میشناسند اما او نویسندهای قدرتمند و نام آشنا در جهان است. او از زنان داستاننویس و مطرح جهان است که توانسته است در زمینههای مختلف داستان سرایی کند.
ماجرایی دلنشین و خواندنی از یکی از نام آورترین داستان سرایان سوئدی پیرامون جوانی برازنده، متمول و خوش پوش که دلبستگی عمیقی به ویولن خود دارد، آن چنان که نواختن را به هر چیز دیگری در این جهان ترجیح می دهد، اما از طریق یکی از دوستانش با خبر میشود که وضع مالی خانواده شان رو به افول است و مادرش زیر بار وام و قرضهای متعدد گرفتار شده و تنها برای حفظ آرامش روانی او همه چیز را طور دیگری وانمود می کند. جوان که به میراث خانوادگی دلبستگی عمیق دارد تصمیم می گیرد تا برای حفظ آن تلاش کند.
داستان کتاب ویولن دیوانه تلفیقی از یک رمان روانشناختی و یک داستان فولکلور است. سلما لاگرلوف داستانی عاشقانه و ملودرامی گوتیک از رابطهی هده و اینگرید را برای ما روایت میکند. کتاب ویولن دیوانه مرز بین ژانرهای ادبی مختلف را مخدوش کرده و در جایی بین واقعیت و خیال، جنون و عقلانیت، تاریکی و روشنایی و بین احساس مالکیت و آزادی قرار میگیرد.
ملاقات بین شخصیتها نقطهی شروع سلسله اتفاقات ناگوار داستان سلما لاگرلوف است. هده به شکل وسواسآمیزی در پی نوازندگی ویولن است و بیتوجهی او به مسائل مربوط به نگهداری از مزرعه خانوادهاش را نگران کرده است. آنها او را مجاب میکنند که نوازندگی را رها کند و به مدیریت املاک بپردازد.
اینگرید نوهی یک پیرمرد نوازندهی ویولن در یک سیرک دورهگرد است و درنتیجهی یک اتفاق با هده ملاقات میکند. علاقهی هده به ویولن و نادیده گرفتن مزرعه از یک طرف و بیمیلی اینگرید به کار در سیرک از طرف دیگر باعث میشود هردوی آنها میل به زندگی را از دست بدهند.
هده و اینگرید، دو شخصیت جوان کتاب ویولن دیوانه دچار سرنوشت عجیبی میشوند. هده به دلیل از دست دادن باقیماندهی ثروت خانوادگیاش تن به جنون میدهد و اینگرید از غم فقدان خانوادهای که دوستش داشته باشند در خلسهای مرگبار فرو میرود. داستانی که سلما لاگرلوف برای ما روایت میکند تلاش این شخصیتها برای نجات دیگری از چنین وضعیتی است.
هربار که هرکدام از این شخصیتها در ورطهی سیاهی فرو میروند دیگری برای نجات فرا میرسد و این رفتوآمد آونگوار بین هده و اینگرید، بین ناامیدی و امید، ادامه پیدا میکند. برای سلما لاگرلوف این عشق است که میتواند انسانها را به سمت روشنایی هدایت کند. او با استفاده از نمادگرایی اسطورهای در کتاب صوتی ویولن دیوانه ما را درگیر روایتی چندلایه از قدرت عشق و ناتوانی عقلانیت میکند.
کتاب ویولن دیوانه شنونده را به سفری بین ناتورالیسم و دنیای فانتزی میبرد. از طرفی تأثیر عمیق داستانهای فولکلور در وقایعی که برای هده و اینگرید اتفاق افتادهاند قابلِمشاهده است و از طرف دیگر تصویر واقعگرایانه از شرایط، ایدهها و زندگی اجتماعی سوئد در قرن نوزدهم توصیف میشود. تاثیر جنبش احیای مذهبی در قرن نوزدهم از مسائلی است که درونمایهی انتقادی متن سلما لاگرلوف را شکل میدهد.
کتاب ویولن دیوانه در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۵۷ با بیش از ۱۷۰۰ رای و ۱۴۶ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمهای از سروش حبیبی به بازار عرضه شده است.
داستان ویولن دیوانه
داستان ویولن دیوانه ماجرای پسری جوان و ثروتمند را روایت میکند که عاشقانه ویولن خود را دوست دارد. او آنچنان شیفتهی ویولننوازی است که تصمیم میگیرد برای به ثمر رساندن این علاقه، از همهچیز بگذرد و زندگی خود را وقف این عشق کند.
اما ناگهان باخبر میشود که مادرش در اوضاع بد مالی قرار دارد و تنها برای حفظ آرامش او از گفتن حقیقت به وی خودداری میکند. این اتفاق سبب میشود که جوان راه دیگری را برای زندگی خود در پیش بگیرد.
بخشی از ویولن دیوانه
آلین گفت «بله، میدانی؟ من بابت تو خیلی نگرانم. شنیدهام که تو درس و کار دانشگاهت را واگذاشتهای. شنیدهام این چهار ترمی که اینجایی و به دانشگاه میروی حتا لای یک کتاب را باز نکردهای و جز ویولن زدن کاری نداری. صبحتاشب ویولن میزنی و من گمان میکنم دروغ هم نمیگویند. چون آن وقتها هم که در فالون به مدرسه میرفتی جز به همین ویولن زدن به کاری علاقه نداشتی. گرچه آن وقتها هم میبایست کار میکردی.»
هده، که از حرفهای دوستش خوشش نیامده بود، روی صندلیاش کمی جابهجا شد و راست نشست. آلین ناراحتتر از پیش، اما با تصمیمی استوارتر، ادامه داد «لابد میگویی صاحب ملکی به بزرگی مونکوتان باید آزاد باشد که هر کاری دلش خواست بکند. اگر در امتحان قبول شد چه بهتر. اما اگر نشد هم به جایی برنمیخورد. امسال نشد، سال بعد. عجله برای چه؟ چون بههرحال خیال نداری غیر از ادارهی ملکت کار دیگری بکنی و میخواهی تمام عمرت را در مونکوتان بگذرانی. اگر هم اینطور باشد هیچ تعجبی ندارد!»
هده جوابی نداد و ساکت ماند و آلین چشم به او دوخته، خود را در حصار بزرگمنشی او محصور میدید. با نگاهی همه احترام و تحسین چشم دوخته بود، همانگونه که زمانی به پدرش، صنعتمرد بزرگ، و نیز همسر او، مادر هده، نگاه کرده بود.
چنانچه به کتاب ویولن دیوانه علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین داستانهای عاشقانه در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونههای مشابه نیز آشنا شوید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات جهان، داستان خارجی، رمان، عاشقانه
۰ برچسبها: ادبیات جهان، سلما لاگرلوف، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب