شرلی

«شرلی» اثری است از شارلوت برونته (نویسنده و شاعر انگلیسی و یکی از سه خواهر معروف برونته که هر سه شاعر و نویسنده بودند، از ۱۸۱۶ تا ۱۸۵۵) که در سال ۱۸۴۹ منتشر شده است. این رمان به روایت ماجرای دختری مستقل می‌پردازد که سعی دارد در مقابل رسوم دوران خود در قرن نوزدهم بایستد.

درباره‌ی شرلی

«شرلی» رمانی از شارلوت برونته است که در سال ۱۸۴۹ میلادی آن را منتشر کرد. این رمان در واقع دومین اثر نثر اوست که پس از جین ایر آن را منتشر ساخت.  داستان این رمان در یورک‌شر در بین سال‌های ۱۸۱۲–۱۸۱۱، در دوران رکود صنعتی ناشی از جنگ‌های ناپلئونی و جنگ ۱۸۱۲ می گذرد . داستان این رمان در پس زمینه جنبش لادیسم در صنعت نساجی یورک‌شر است.

این رمان به گونه‌ای بازگو کننده شرایط نهان و پشت پرده جنبش لادیسم است، جنبشی که در آن کارگران به مخالفت با صنعتی شدن کارخانه‌های نساجی و بالطبع مبارزه با آن پرداختند.

شارلوت برونته در شرایط روحی سخت و مشکل کار نوشتن این رمان را به پایان رساند، زیرا که در طول یک‌سال گذشته دو خواهرش امیلی، آن و برادرش برانول را به دلیل بیماری از دست داده بود.

«شرلی» رمانی گیرا است که در پس زمینه اوایل قرن نوزدهم انگلستان، در دوران پرتلاطم انقلاب صنعتی و شورش‌های لودیت روایت می‌شود. این رمان که اولین بار در سال ۱۸۴۹ منتشر شد، خوانندگان را با شخصیت اصلی، شرلی کیلدار، یک زن جوان با روحیه و مستقل آشنا می کند که با رفتارهای نامتعارف و نظرات متهورانه خود، هنجارهای اجتماعی را به چالش می کشد.

داستان در دهکده عجیب یورکشایر بریارفیلد اتفاق می افتد، جایی که ورود شرلی زندگی ساکنان محلی، از جمله قهرمان رمان، کارولین هلستون، را مختل می کند. با توسعه طرح، شاهد شخصیت های متضاد شرلی و کارولین هستیم که دوستی آنها کانون اصلی روایت را تشکیل می دهد.

شرلی به‌عنوان وارثی ثروتمند به تصویر کشیده می‌شود که دارای احساس استقلال قوی و هوشی قوی است که او را از نقش‌های سنتی زنانه زمان خود متمایز می‌کند. او بدون عذرخواهی صریح است و هنجارهای جنسیتی جامعه خود را به چالش می کشد و از حقوق زنان و توانمندسازی دفاع می کند. شرلی علیرغم پیشینه ممتازش، نسبت به افراد کم اقبال، به ویژه افراد طبقه کارگر که تحت تأثیر تحولات اقتصادی عصر صنعتی قرار گرفته اند، دلسوز و همدل توصیف می شود.

در مقابل، کارولین هلستون، قهرمان دیگر رمان، به‌عنوان ملایم و درون‌گرا به تصویر کشیده می‌شود که مظهر فضیلت‌های سنتی‌تر زنانه فروتنی و اطاعت است. کاراکتر کارولین به عنوان ورقه‌ای برای شرلی عمل می‌کند و تفاوت‌ها در جایگاه اجتماعی و ویژگی‌های شخصی آن‌ها را برجسته می‌کند.

در طول رمان، دوستی آنها دستخوش آزمایش ها و مصیبت های مختلفی می شود، زیرا آنها عشق، از دست دادن، و انتظارات اجتماعی را در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است هدایت می کنند.

داستان سرایی ماهرانه و توصیفات زنده برونته، خوانندگان را به مناظر زیبای یورکشایر منتقل می کند، در حالی که به تنش های اجتماعی-اقتصادی و ناآرامی های سیاسی آن دوره نیز می پردازد. برونته از طریق تجربیات شرلی و کارولین، مضامین جنسیت، طبقه و هویت را بررسی می‌کند و تفسیری ظریف در مورد چالش‌های پیش روی زنان در جامعه مردسالار ارائه می‌کند.

همانطور که روایت باز می شود، خوانندگان به مجموعه ای غنی از احساسات و معضلات کشیده می شوند و «شرلی» را به یک کلاسیک جاودانه تبدیل می کند که امروزه همچنان در بین مخاطبان طنین انداز می شود.

کتاب شرلی در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۳.۷۶ با بیش از ۳۴ هزار رای و ۱۵۰۰ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمه‌هایی از مرضیه خسروی، حدیث کریمی و رضا رضایی به بازار عرضه شده است.

داستان شرلی

رمان «شرلی» زندگی دو زن جوان به نام های کارولین هلستون و شرلی کیلدار را در پس زمینه انگلستان در اوایل قرن نوزدهم به ویژه در روستای بریارفیلد دنبال می کند. رمان با کارولین، یک یتیم خجالتی و درونگرا شروع می شود که با عمویش کشیش هلستون، که شیفته پسر عمویش، رابرت مور، صاحب کارخانه است، زندگی می کند.

در بحبوحه رکود اقتصادی ناشی از جنگ های ناپلئون، تجارت رابرت با مشکلاتی روبرو شده است. در همین حال، شرلی کیلدار، وارثی ثروتمند، به بریارفیلد می رسد و با شخصیت جسورانه و ایده های مترقی خود زندگی ساکنان آن را مختل می کند.

در ادامه داستان، کارولین و شرلی با وجود شخصیت‌های متضاد و پیش‌زمینه‌های اجتماعی، دوستی غیرمحتملی را ایجاد می‌کنند. شرلی صریح و مستقل است و از حقوق زنان و هنجارهای اجتماعی به چالش می کشد، در حالی که کارولین محتاط تر و سنتی تر است. دوستی آنها در حالی که احساسات عاشقانه خود را نسبت به رابرت مور، که بین علاقه‌هایش به کارولین و تحسین فزاینده‌اش برای شرلی درگیر است، مورد آزمایش قرار می‌گیرد.

در میان گرفتاری‌های عاشقانه، این رمان تنش‌های اجتماعی-اقتصادی آن زمان، از جمله مبارزات طبقه کارگر و ظهور جنبش لودیسم را بررسی می‌کند. کارخانه‌ی رابرت مور با تهدیدهای لودیست‌ها مواجه است که به ماشینی شدن کار و تأثیر آن بر معیشت آنها اعتراض می کنند. با افزایش تنش ها، کارولین و شرلی خود را در میان آشفتگی گرفتار می‌یابند و با خواسته ها و مسئولیت های خود دست و پنجه نرم می کنند.

برونته در سرتاسر رمان، ترکیبی پیچیده از عشق، دوستی و تحولات اجتماعی را به تصویر می‌کشد و چالش‌های پیش روی زنان در جامعه‌ای مردسالار را برجسته می‌کند. رشد شخصی کارولین و شرلی با وقایع تاریخی بزرگ‌تری که در اطراف آنها رخ می‌دهد، در هم تنیده است، زیرا آنها با مسائلی مانند امتیازات طبقاتی، نابرابری جنسیتی و مبارزه برای آزادی فردی روبرو می‌شوند. در نهایت، «شرلی» کاوشی تکان دهنده از روابط انسانی و انعطاف پذیری در مواجهه با ناملایمات است که تصویری قانع کننده از زندگی در اوایل قرن نوزدهم انگلستان ارائه می دهد.

بخش‌هایی از شرلی

شبی کاملا تاریک و ظلمانی بود. ابرهای خاکستری رنگ باران زا نور ماه و ستاره‌ها را پنهان کرده بودند. ابرهایی که در روشنایی روز خاکستری بودند در این شب تاریک رنگی قیرگون داشتند.

مالون کسی نبود که به زیبایی‌های طبیعت اهمیتی بدهد، او فصل بهار کیلومترها راه می‌پیمود بی آن‌که زیبایی و طراوت بهشت مانند زمین را ببیند و یا طلوع زیبای آفتاب و تلالو زرین اولین اشعه خورشید برایش جالب باشد و یا ابرهای پراکنده‌ای که سطح آسمان را می‌پوشاند و بارش باران‌های بهاری بر کوهساران برایش تفاوتی داشته باشند.

او اصولا توجهی به‌این زیبایی‌ها و دگرگونی‌ها در طبیعت نداشت و به آن نمی‌اندیشید که مثلا چطور آسمان قیرگون بالای سرش در فاصله‌ای دیگر در افق روز یک باره روشن می‌گردد و یا سیارات و حرکات فلکی تحت چه عوامل و کیفیتی جریان دارند و این عوارض طبیعی چطور از نظر محو شده یا ظاهر می‌شوند. او فقط نگاه می‌کرد و می‌گذشت.

او سرسختانه به راه خود ادامه می‌داد با آن کلاهی که فقط پشت سرش را می‌پوشاند به شیوه‌ایرلندی‌ها محکم و مستمر قدم برمی‌داشت و از گذرگاهی خشک عبور می‌کرد و زمانی هم که به جاده‌ای گل آلود می‌رسید قدم‌هایش را با زمین سست و باتلاقی زیرپایش منطبق می‌کرد.

همان طور که راه می‌رفت چشمانش در جستجوی مکان خاصی بود، علامت کلیسای بریزفیلد توجهش را جلب کرد و دورتر از آن چراغی که در خانه‌ای با نمایی قرمز رنگ روشن بود قرار داشت که ظاهرا مهمانخانه کوچکی بود و وقتی مالون به آن نزدیک شد، دید که قسمتی از پرده را پرتویی از شعله آتش بخاری روشن کرده است و لیوان‌هایی بر روی میز دید که نشانه‌ای بود بر اوقات خوشی که افراد گرد آن گذرانده بودند.

او فورا آن افراد را شناخت آن‌ها افراد کلیسای خودش بودند بنابراین با اشتیاق تصور لیوانی پر از یخ و شراب که در یک مکان جدید بدنش را گرم کرده بود هم‌چون رویایی برایش محو و ناپدید شد زیرا می‌دانست آن‌ها ساکن بخشی هستند که آقای هلستن رئیس آن جاست و همه او را می‌شناسند، در نتیجه آهی از سر تاسف کشید و از آن‌جا دور شد.

……………………

 یک مرد عاشق مأیوس شاید بتواند در آن باره حرف بزند و شرح وقایع بگوید اما وقتی یک زن عاشق، ناامید می شود، هیچ حرف و کلامی ندارد که بگوید و اگر بگوید نتیجه ای جز دلتنگی برایش نیست و جز پشیمانی و پریشانی درونی بیشتر چیزی به دست نمی آورد.

………………..

لیاقت به دنیا آمدن را نداشتی چون هیچ استفاده ای از زندگی نمی کنی. به جای زندگی کردن برای، درون و با خودت، همانطور که هر موجود عاقلی باید رفتار کند، فقط به دنبال این هستی که ضعفت را به قدرت شخصی دیگر آویزان کنی.

 

اگر به کتاب شرلی علاقه دارید، می‌توانید در بخش معرفی آثار شارلوت برونته در وب‌سایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسنده نیز آشنا شوید.