ماندن در وضعیت آخر

«ماندن در وضعیت آخر» اثری است از آمی بیورک هریس (روان‌شناس و نویسنده‌ی آمریکایی، متولد ۱۹۲۹) و تامس آنتونی هریس (نویسنده و روان‌پزشک آمریکایی، از ۱۹۱۰ تا ۱۹۹۵) که در سال ۱۹۸۵ منتشر شده است. این کتاب دنباله‌ای بر کتاب وضعیت آخر است.

درباره‌ی ماندن در وضعیت آخر

ماندن در وضعیت آخر توسط امی بی. هریس و تامس ای. هریس دنباله‌ای بر «وضعیت آخر» است که به طور گسترده تحسین شده است، که خوانندگان را با اصول تحلیل رفتار متقابل آشنا می کند. در حالی که کتاب اول زمینه را برای درک اینکه چگونه تجربیات گذشته و گفتگوهای درونی بر رفتار ما تأثیر می گذارد، ماندن در وضعیت آخر با ارائه راهنمایی های عملی در مورد چگونگی حفظ سلامت روانی و عاطفی در زندگی روزمره، مفاهیم را بیشتر می برد.

نویسندگان با بازبینی ایده‌های اصلی تحلیل رفتار متقابل، به‌ویژه سه حالت نفسانی: والد، بزرگسال و کودک، شروع می‌کنند. این حالت ها نمایانگر جنبه های مختلف شخصیت ما هستند که با یکدیگر تعامل دارند و بر نحوه تفکر، احساس و رفتار ما تأثیر می گذارند. با درک این فعل و انفعالات، افراد می توانند یاد بگیرند که به طور مؤثرتری در دنیای درونی خود حرکت کنند و انتخاب های آگاهانه ای انجام دهند که منجر به روابط سالم تر و زندگی متعادل تر می شود.

ماندن در وضعیت آخر بر اهمیت توسعه و پرورش حالت نفس بزرگسالان، که مسئول تفکر منطقی و تصمیم گیری است، تأکید می کند. بزرگسالان در تعدیل انگیزه‌های کودک و باورهای ریشه‌دار والدین بسیار مهم است و به افراد این امکان را می‌دهد تا به موقعیت‌ها با وضوح و دلیل پاسخ دهند نه اینکه توسط الگوهای قدیمی هدایت شوند. با تقویت بزرگسالان، افراد می توانند متمرکز باقی بمانند و وضعیت “خوب” خود را حتی در شرایط چالش برانگیز حفظ کنند.

یکی از کمک های کلیدی این کتاب، رویکرد عملی آن به استفاده از TA در موقعیت های روزمره است. نویسندگان مثال‌ها و تمرین‌های متعددی ارائه می‌کنند که به خوانندگان کمک می‌کند تا تشخیص دهند که چه زمانی به حالت‌های نفسانی کم‌مولد می‌روند و چگونه خود را به طرز فکر سازنده‌تری برگردانند. این ابزارها برای رشد شخصی و برای بهبود ارتباطات و روابط با دیگران ارزشمند هستند.

ماندن در وضعیت آخر همچنین به مفهوم موقعیت های زندگی می پردازد، که باورهای اساسی در مورد خود و دیگران هستند که تعاملات ما را شکل می دهند. سازنده ترین موقعیت زندگی، ماندن در وضعیت آخر به طور عمیق مورد بررسی قرار گرفته است، با استراتژی هایی برای چگونگی حفظ این دیدگاه علی رغم فراز و نشیب های اجتناب ناپذیر زندگی. نویسندگان بحث می کنند که چگونه تغییر به این موقعیت مثبت زندگی می تواند منجر به روابط رضایت بخش تر و احساس انعطاف پذیری بیشتر از ارزش خود شود.

این کتاب فقط بر رفاه فردی تمرکز نمی کند. همچنین به پویایی روابط می پردازد. هریس و هریس بررسی می کنند که چگونه می توان از اصول TA برای تقویت ارتباطات، حل تعارضات و ایجاد ارتباطات قوی تر با دیگران استفاده کرد. آنها بینش هایی را در مورد چگونگی اجتناب از دام های معمول رابطه ای، مانند افتادن در «بازی‌ها» یا الگوهای ناسالم تعامل که احترام و درک متقابل را تضعیف می کند، ارائه می دهند.

علاوه بر روابط بین فردی، ماندن در وضعیت آخر به بافت اجتماعی گسترده‌تر می‌پردازد و بررسی می‌کند که چگونه هنجارها و انتظارات اجتماعی می‌توانند بر حالات نفس و موقعیت‌های زندگی ما تأثیر بگذارند. نویسندگان خوانندگان را تشویق می‌کنند که مراقب این تأثیرات بیرونی باشند و به‌جای اینکه صرفاً با فشارهای بیرونی مطابقت داشته باشند، رفتارها و باورهایی را انتخاب کنند که با خود واقعی‌شان هماهنگ باشد.

ماندن در وضعیت آخر همچنین سرشار از بحث هایی در مورد مراقبت از خود و تاب آوری عاطفی است. نویسندگان بر اهمیت بازتاب منظم خود و تمرین شفقت به خود به عنوان مؤلفه‌های کلیدی سالم ماندن احساسی تأکید می‌کنند. افراد با شناخت و رفع نیازهای خود می توانند از فرسودگی شغلی جلوگیری کرده و حس تعادل را در زندگی خود حفظ کنند.

این کتاب فقط نظری نیست. آن را با توصیه های عملی پر شده است. تمرین‌ها و مثال‌های ارائه‌شده به گونه‌ای طراحی شده‌اند که به راحتی در زندگی روزمره ادغام شوند و مفاهیم تحلیل رفتار متقابل را برای مخاطبان وسیعی در دسترس و کاربردی قرار دهند. چه از طریق ژورنال نویسی، چه نقش آفرینی، یا صرفاً مکث برای تأمل قبل از واکنش، نویسندگان گام های مشخصی را برای کمک به خوانندگان ارائه می دهند تا درس های TA را در زمان واقعی به کار ببرند.

به عنوان ادامه‌ی «وضعیت آخر»، «ماندن در وضعیت آخر» به ویژه برای خوانندگانی که از قبل با مبانی تحلیل رفتار متقابل آشنا هستند و به دنبال راه هایی برای تعمیق درک و کاربرد این اصول هستند، ارزشمند است. با این حال، به تنهایی به عنوان یک راهنمای جامع برای حفظ سلامت عاطفی و تقویت روابط مثبت می ایستد.

تخصص ترکیبی نویسندگان در روانشناسی و تجربه عملی با مشتریان به کتاب لحن اساسی و قابل دسترس می دهد. آنها با وضوحی می نویسند که مفاهیم پیچیده روانشناختی را برای افراد عادی قابل درک می کند و در عین حال برای کسانی که تجربه بیشتری در این زمینه دارند، عمق می دهد. این تعادل باعث می شود ماندن در وضعیت آخر یک منبع عالی برای توسعه شخصی و استفاده حرفه ای باشد.

در پایان، ماندن در وضعیت آخر نوشته امی بی. هریس و توماس ای. هریس یک راهنمای ارزشمند برای هر کسی است که به دنبال حفظ رفاه عاطفی و ایجاد روابط قوی تر و سالم تر است. این کتاب با گسترش اصول تحلیل رفتار متقابل و ارائه ابزارهای عملی برای زندگی روزمره، دانش و استراتژی‌های مورد نیاز برای انعطاف‌پذیر ماندن، خودآگاهی و «خوب» را در جهانی همیشه در حال تغییر در اختیار خوانندگان قرار می‌دهد.

کتاب ماندن در وضعیت آخر در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۴ با بیش از ۷۶۰ رای و ۷۷ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمه‌ای از اسماعیل فصیح به بازار عرضه شده است.

خلاصه‌ی محتوای ماندن در وضعیت آخر

ماندن در وضعیت آخر توسط ایمی بی. هریس و توماس ای. هریس یک راهنمای عملی است که بر اساس مفاهیم تحلیل رفتار متقابل (TA) معرفی شده در وضعیت آخر استوار است. این کتاب سه حالت من – والدین، بزرگسال و کودک – را بازبینی می‌کند و توضیح می‌دهد که چگونه بر رفتار و تعاملات ما تأثیر می‌گذارند. بر اهمیت تقویت حالت نفس بزرگسالان برای حفظ تعادل عاطفی و تصمیم گیری منطقی تاکید می کند.

نویسندگان ایده موقعیت های زندگی را معرفی می کنند، به ویژه با تمرکز بر موضع مثبت وضعیت آخر، و استراتژی هایی برای حفظ این دیدگاه ارائه می دهند. این کتاب همچنین ابزارها و تمرین‌های عملی را برای کمک به خوانندگان ارائه می‌دهد تا اصول TA را در موقعیت‌های روزمره به کار ببرند، ارتباطات را بهبود بخشند و روابط سالم‌تری ایجاد کنند. علاوه بر این، به مراقبت از خود، انعطاف‌پذیری عاطفی و تأثیر تأثیرات اجتماعی بر بهزیستی ذهنی ما می‌پردازد.

به طور کلی، ماندن در وضعیت آخر یک رویکرد جامع برای حفظ سلامت روانی و عاطفی، با توصیه های عملی برای عبور از چالش های زندگی و تقویت ارتباطات مثبت با دیگران ارائه می دهد.

بخش‌هایی از ماندن در وضعیت آخر

در فصل اول این کتاب با عنوان اگر من «خوب» هستم – شما «خوب هستید» پس چرا احساس «خوب» نمی کنم، با چند مثال می خوانیم که چطور گاهی از کارها در رفتارمان اظهار تأسف می کنیم و خودخوری می کنیم، خوب است که از نو شروع کنیم. گذشته همیشه با ماست، با همه لحظه های بد و خوبش، با همه احساس هایی که با آن لحظه های خوب و بد توأم بودند.

احساس های خوب گذشته، یادآور لحظاتی طلائی اند که گه گاه با به خاطر آوردنشان می خواهیم از شادی بال در آوریم. اما آنچه معمولا بیشتر به ذهنمان فشار می آورد احساس های بد است، احساس های غم است. احساس های دردناک، مناعت نفس را زنگار می زند. چه بسا روزی از خواب بیدار شویم و احساس کنیم که عرش را سیر می کنیم. ولی گاهی فقط در عرض یک ثانیه، یک اخم، یک بی احترامی، یا یادآوری یک شکست، می تواند همه چیز را خراب کند.

این احساس گاهی همه روز طول می کشد، ممکن است ده ها کتاب درباره رفتار و انگیزش و تسکین های روحی خوانده باشیم. ممکن است درون نگری و آینده نگری و گذشته نگری داشته باشیم، ولی همین که یک نفر پا روی دممان می گذارد.

 یا مصیبت آغاز می شود، همه این ها می تواند از ذهنمان خارج شود و به جایش احساس های بد تا مغز استخوانمان نفوذ کند و همه نداهای عقل را که می توانست به ما اطمینان و امید بدهد که زندگی می تواند دوباره خوب شود، از وجودمان بیرون براند.

…………………..

تصمیمی که یک بار گرفته شد، می‌تواند تجدید شود. وضعیت (= تصمیم) کودکی ما، قبل از زبان باز کردن گرفته شد و بر اساس احساس‌هایمان درباره چگونگی دنیایی بود که به نظرمان می‌رسید.

اما، وضعیت «من خوب هستم ــ شما خوب هستید» کمتر بر اساس احساس‌ها و بیشتر بر اساس تفکر آگاهانه و ایمان و تعهد به عمل گرفته می‌شود. این تصمیم، تصمیمی است به منظور ردّ فرض‌های کودکی، و اثبات این امر که ما دیگر کودکانی ناتوان و وابسته نیستیم.

این اظهارنظر نه به معنی ارزشیابی واقعیت بلکه به معنی پذیرش آن است. این اظهارنظر به معنی اعتقاد به با ارزش بودن اشخاص، منجمله خود ما است. مفهوم این اظهارنظر این نیست که همه افراد کامل هستند و همه اعمال آن‌ها خوب است.

منظور این نیست که همه اعمال ارزش یکسانی دارند یا همه اشخاص یکسان‌اند. مفهوم این اظهارنظر این است که ما مردم را همچون انسان تلقی می‌کنیم نه شی‌ء، و مایلیم به آن‌ها نه با توجه به شرایط گذشته، بلکه با در نظر گرفتن بهترین شرایطی که می‌تواند در آینده وجود داشته باشد، نگاه کنیم.

معنی آن این است که ما خود را نیز به همین نحو می‌نگریم. گوته امکان وجود وضعیت «من خوب هستم ــ شما خوب هستید» را چنین بیان می‌کند: «وقتی با انسانی همان‌گونه که هست رفتار می‌کنیم، او را به کمتر از آنچه هست تنزل داده‌ایم. وقتی با او طوری رفتار می‌کنیم که گویی هم‌اکنون به آنچه بالقوه می‌توانست باشد رسیده است، او را آنگونه که باید باشد اعتلا بخشیده‌ایم.» «من خوب هستم ــ شما خوب هستید» اصلاح قانون اساسی زندگی ماست.

این تصمیم ممکن است اعمال نیک و بدیع بسیاری به دنبال داشته باشد. البته منظور این نیست که تصمیم اولیه از ذهن پاک می‌شود، زیرا آن تصمیم ضبط شده و اغلب آماده باز نواختن است. اما تصمیم بعدی نیز ضبط می‌شود.

هر چه آگاهی ما نسبت به این روش جدید نگاه کردن به خود و دیگران افزایش یابد، با آمادگی بیشتری می‌توانیم ماهیت رفتارهای متقابل روزانه خودمان، سلام و احوال‌پرسی‌ها، نگرش‌ها و واکنش در مقابل فشارها، و چگونگی مقابله با احساس‌های خود را تغییر دهیم.

 

اگر به کتاب ماندن در وضعیت آخر علاقه دارید، می‌توانید در بخش معرفی بهترین کتاب‌های خودشناسی و خودسازی در وب‌سایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونه‌های مشابه نیز آشنا شوید.