«بیمار انگلیسی» اثری است از مایکل اونداتیه (نویسندهی اهل کانادا، متولد ۱۹۴۳) که در سال ۱۹۹۲ منتشر شده است. این رمان داستانی چندلایه دربارهی عشق، خیانت، هویت، و تأثیرات ویرانگر جنگ جهانی دوم بر زندگی و خاطرات چهار شخصیت اصلی است.
دربارهی بیمار انگلیسی
رمان بیمار انگلیسی نوشتهی مایکل اونداتیه یکی از آثار برجستهی ادبیات معاصر است که به دلیل روایت چندلایه و غنای احساسیاش شهرت دارد. این اثر در سال ۱۹۹۲ منتشر شد و موفق به دریافت دو جایزهی معتبر ادبی شد: جایزهی بوکر و جایزهی گاورنر جنرال، که هر دو نشاندهندهی تأثیر عمیق آن بر ادبیات انگلیسیزبان هستند. بیمار انگلیسی با پرداختن به موضوعاتی چون عشق، جنگ، هویت و حافظه، خواننده را به سفری درونی و بیرونی دعوت میکند که هم زیبا و هم دردناک است.
داستان این رمان در پایان جنگ جهانی دوم در یک ویلا در ایتالیا اتفاق میافتد و روایت زندگی چهار شخصیت اصلی را در بر میگیرد که هر یک با زخمهای روانی و جسمانی جنگ درگیرند. بیمار انگلیسی، که هویتش تا مدتها ناشناخته است، در مرکز این روایت قرار دارد و خاطرات او از گذشته بهتدریج پرده از داستانی عاشقانه و تراژیک برمیدارد. اونداتیه با ترکیب روایتهای گذشته و حال، ساختاری پیچیده و زیبا خلق کرده که خواننده را به تعمق در مورد معنای حقیقت و حافظه وامیدارد.
یکی از ویژگیهای برجستهی این رمان، سبک نگارش شاعرانه و نثر غنی آن است. اونداتیه به عنوان شاعری چیرهدست، از زبان بهره میگیرد تا تصاویر خیرهکنندهای از مناظر صحرا، ویرانههای جنگ و لحظات احساسی بسازد. توصیفات او از صحرا، عشق و رنج انسانی، بهقدری قدرتمند است که بهجای صرفاً روایت داستان، تجربهای چندحسی به خواننده ارائه میدهد.
تم مرکزی بیمار انگلیسی هویت و تأثیر جنگ بر انسانهاست. هر یک از شخصیتهای رمان به نوعی با زخمهای جنگ روبهرو هستند، از جمله بیمار انگلیسی که گذشتهی او با خیانت و عشق در هم تنیده است، و هانا، پرستاری کانادایی که تلاش میکند معنایی در میان ویرانیها بیابد. این تمها به شکلی عمیق و انسانی مورد بررسی قرار میگیرند و تجربهای جهانی از جنگ را بازتاب میدهند.
رمان همچنین به مفهوم مرزها و هویتهای ملی میپردازد. بیمار انگلیسی که در ظاهر نمایندهی هویتی مشخص است، در واقع هویتی سیال و چندگانه دارد که نشاندهندهی پیچیدگی روابط انسانی در دوران جنگ است. این پرسش که هویت واقعاً چیست و چگونه تحت تأثیر تاریخ و شرایط اجتماعی قرار میگیرد، در سراسر داستان مطرح میشود.
صحرا، که صحنهی بخشی از روایتهای گذشته است، در این رمان نقش مهمی ایفا میکند. اونداتیه صحرا را بهعنوان مکانی نمادین از زیبایی، خطر و بیمرزی به تصویر میکشد. صحرا بهعنوان پسزمینهای برای عشق و خیانت، مکانی است که در آن همه چیز از نو تعریف میشود و مرزهای انسانی و طبیعی به چالش کشیده میشود.
ساختار غیرخطی و چندصدایی بیمار انگلیسی یکی دیگر از نقاط قوت آن است. روایتهایی که از دید شخصیتهای مختلف بیان میشوند، نه تنها داستان را جذابتر میکنند، بلکه لایههایی از معنا و پیچیدگی به آن میافزایند. این ساختار باعث میشود خواننده بهطور فعال در بازسازی داستان و کشف حقیقت مشارکت کند.
یکی از بخشهای تأثیرگذار این رمان، داستان عاشقانهای است که بیمار انگلیسی بازگو میکند. عشق ممنوعهی او به زنی متأهل، که با خیانت و تراژدی همراه است، بهطور موازی با موضوعات جنگ و ویرانی بررسی میشود. این عشق نهتنها جنبهی انسانی شخصیت او را نشان میدهد، بلکه اوج احساسات در یک جهان پرآشوب را به تصویر میکشد.
اونداتیه در این رمان، مرز میان واقعیت و خیال را محو میکند. خاطرات بیمار انگلیسی و دیگر شخصیتها اغلب با هم تداخل دارند و حقیقت بهگونهای نسبی ارائه میشود. این تکنیک باعث میشود خواننده دربارهی ماهیت حقیقت و تأثیر حافظه بر درک واقعیت تأمل کند.
رمان بیمار انگلیسی همچنین از لحاظ تاریخی غنی است. وقایع جنگ جهانی دوم، تلاشهای جاسوسی و تأثیرات فرهنگی و اجتماعی آن در داستان با دقت و جزئیات توصیف شدهاند. این امر به خواننده کمک میکند تا بهطور عمیقتر درک کند که چگونه جنگ زندگی فردی و جمعی را دگرگون میکند.
این اثر همچنین به موضوعات اخلاقی و انسانی میپردازد. خیانت، عشق، وفاداری و قدرت انتخاب در شرایط دشوار، موضوعاتی هستند که در سراسر داستان مورد بررسی قرار میگیرند. شخصیتها در مواجهه با این مسائل، پیچیدگی و تناقضات انسان را بازتاب میدهند.
بیمار انگلیسی یک اثر جاودانه در ادبیات معاصر است که بهخاطر عمق احساسی، غنای زبانی و روایت چندلایهاش شناخته میشود. این رمان نهتنها داستانی جذاب ارائه میدهد، بلکه خواننده را به تأمل در مورد عشق، جنگ، هویت و معنا دعوت میکند. موفقیت این کتاب در کسب جوایز معتبر نشاندهندهی ارزش ادبی و تأثیرگذاری آن است و همچنان الهامبخش خوانندگان و نویسندگان در سراسر جهان است.
رمان بیمار انگلیسی در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۸۶ با بیش از ۱۳۴ هزار رای و ۶۲۰۰ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمههایی از نیلوفر سرحدی و زهرا طراوتی به بازار عرضه شده است.
داستان بیمار انگلیسی
داستان بیمار انگلیسی در جریان جنگ جهانی دوم و در یک ویلا در توسکانی ایتالیا روایت میشود، جایی که چهار شخصیت اصلی، هر یک با گذشتهای پر از زخمهای روانی و جسمی، گرد هم آمدهاند. این ویلا به مکانی برای بهبودی و تأمل تبدیل شده است، اما همچنین بستری برای کشف رازهای عمیق زندگی آنها است. بیمار انگلیسی، مردی با سوختگیهای شدید و ناشناس، در مرکز این داستان قرار دارد و خاطرات او از گذشته بهتدریج هویت واقعیاش را آشکار میکند.
هانا، پرستاری کانادایی، یکی از ساکنان ویلا است که پس از تحمل مرگهای متعدد در جنگ، به تنهایی به مراقبت از بیمار انگلیسی میپردازد. او که از جنگ و اندوه خسته شده، در ویلا به دنبال آرامش و معنایی جدید برای زندگی خود است. ارتباط عاطفی میان او و بیمار انگلیسی، با وجود تفاوتهای فراوان، به یکی از جنبههای انسانی داستان تبدیل میشود.
کاراواجو، دزد و جاسوس کانادایی، شخصیت دیگری است که وارد ویلا میشود. او در گذشته دستگیر و شکنجه شده و اکنون در جستجوی هویت بیمار انگلیسی است. کاراواجو به تدریج متوجه میشود که این بیمار، که خود را یک انگلیسی معرفی کرده، در واقع لازلو آلمشی، نقشهبرداری مجارستانی است که در جنگ نقش کلیدی داشته و عاشق زنی متأهل به نام کاترین کلیفتون بوده است.
خاطرات آلمشی دربارهی کاترین یکی از محوریترین بخشهای داستان است. او و کاترین در جریان نقشهبرداری در صحرای شمال آفریقا با یکدیگر آشنا میشوند و رابطهای عاشقانه و ممنوعه را آغاز میکنند. این عشق که با خیانت و فداکاری همراه است، سرانجام به فاجعه ختم میشود، زیرا شوهر کاترین، جفری کلیفتون، از ماجرا مطلع میشود و در یک اقدام خودکشیوار، هواپیمای خود را به سقوط میکشاند.
در پی این حادثه، کاترین به شدت مجروح میشود و آلمشی او را به غاری میبرد و آنجا رها میکند تا برای کمک بازگردد. اما اسیر شدن او توسط نیروهای دشمن مانع بازگشت به موقعش میشود. این تأخیر به مرگ کاترین منجر میشود و آلمشی که از غم و اندوه ویران شده، سرانجام به ویلا میرسد، جایی که با سوختگیهای شدید و هویتی نامعلوم به سر میبرد.
از سوی دیگر، کیپ، یک سپاهی هندی متخصص در خنثیسازی بمب، نیز به ویلا میپیوندد. او که نمایندهی امپراتوری بریتانیا در جنگ است، شخصیت پیچیدهای دارد که بین وفاداری به وطن و بیگانگی با فرهنگ غربی گرفتار شده است. رابطهی دوستانهی او با هانا نشاندهندهی تلاقی فرهنگها و زخمهای مشترک انسانی است.
در جریان داستان، رازها و گرههای شخصیتها یکی پس از دیگری باز میشود. گذشتهی آلمشی، خیانتها، عشق و تلاش برای زنده ماندن در دل جنگ، همگی در کنار تجربیات دیگر شخصیتها، تصویری از انسانهایی ارائه میدهد که درگیر پیچیدگیهای زندگی و جنگ هستند.
داستان با پایان تلخی همراه است. پس از پایان جنگ، هر یک از شخصیتها مسیر جداگانهای را در پیش میگیرند. هانا ویلا را ترک میکند، کیپ به سرزمین خود بازمیگردد، و بیمار انگلیسی با مرگ مواجه میشود. بیمار انگلیسی نهتنها روایتی از عشق و جنگ است، بلکه سفری به عمق احساسات انسانی و جستجوی معنا در میان آشوب است.
بخشهایی از بیمار انگلیسی
سراسر جنگ با بیماران بی شماری سروکار داشت و سعی کرده بود نقش پرستار را برای هر کدام به خوبی ایفا کند. «این یکی رو نجات خواهم داد. مردن او تقصیر من نبود.» این ها جملاتی بودند که در طی جنگ و جابه جایی از این منطقه به آن شهر در ذهنش زمزمه می کرد. از اربینو، آنگیاری، مونترچی، و تا فلورانس و کمی دورتر تا ساحل پیزا هر روز این حرف ها از خاطرش می گذشت.
…………….
در بیمارستان پیزا برای اولین بار، بیمار انگلیسی را ملاقات کرد. مردی بدون صورت. پوستی پریده به رنگ آبنوس. تمام برگه های هویتش در آتش سوخته بود. بر قسمت هایی از صورت و بدن سوخته اش، جوهر مازو ریخته بودند تا سلول های حفاظتی پوست قوی تر شود. دور چشم هایش هم لایه ای ضخیم از ویوله دوژانین گذاشته بودند. نشانه ای توی صورتش نبود تا کسی او را بشناسد.
……………..
زن، لحظه ای از کار باغچه دست می کشد و به دوردست ها خیره می شود. می تواند دگرگونی هوا را حس کند. تندبادی با سر و صدای زیاد، در آسمان می پیچد و سروهای بلند را تکان می دهد. زن از تپه بالا می رود و به سمت خانه می پیچد.
وقتی از چینه ی کوتاه آجری بالا می رود، خیسی اولین قطرات باران را روی بازوهای برهنه اش حس می کند. از ایوان خانه رد می شود و به هال می رسد. در آشپزخانه توقف نمی کند، نگاهی گذرا می اندازد و از آن می گذرد.
………………
میمیریم، غنی از عشق و قبایل. آنچه بلعیدهایم، میچشد. بدنهایی که در آن وارد شدیم و چون رودهایی از خرد در آن شنا کردیم، شخصیتهایی که چون درخت بالا رفتیم، ترسهایی که در آن پنهان شدیم، چون غارهای متروک. میخواهم وقتی مردم بدنم نشانههایی از آن داشته باشد.
کشورهای واقعی ما هستیم نه نقشههایی کشیده شده با اسامی مردان و زنان ثروتمند و مقتدر. ما تاریخهای مشترک هستیم، کتابهای مشترک. ما در تجربهها و لذتهایمان متعلق به خودمان نیستیم. تنها چیزی که خواستهام، قدم زدن درچنین مکانی بودهاست، با تو، در سرزمینی بدون نقشهها.
اگر به کتاب بیمار انگلیسی علاقه دارید، بخش معرفی برترین داستانهای تاریخی عاشقانه در وبسایت هر روز یک کتاب، شما را با سایر موارد مشابه نیز آشنا میسازد.
27 آذر 1403
بیمار انگلیسی
«بیمار انگلیسی» اثری است از مایکل اونداتیه (نویسندهی اهل کانادا، متولد ۱۹۴۳) که در سال ۱۹۹۲ منتشر شده است. این رمان داستانی چندلایه دربارهی عشق، خیانت، هویت، و تأثیرات ویرانگر جنگ جهانی دوم بر زندگی و خاطرات چهار شخصیت اصلی است.
دربارهی بیمار انگلیسی
رمان بیمار انگلیسی نوشتهی مایکل اونداتیه یکی از آثار برجستهی ادبیات معاصر است که به دلیل روایت چندلایه و غنای احساسیاش شهرت دارد. این اثر در سال ۱۹۹۲ منتشر شد و موفق به دریافت دو جایزهی معتبر ادبی شد: جایزهی بوکر و جایزهی گاورنر جنرال، که هر دو نشاندهندهی تأثیر عمیق آن بر ادبیات انگلیسیزبان هستند. بیمار انگلیسی با پرداختن به موضوعاتی چون عشق، جنگ، هویت و حافظه، خواننده را به سفری درونی و بیرونی دعوت میکند که هم زیبا و هم دردناک است.
داستان این رمان در پایان جنگ جهانی دوم در یک ویلا در ایتالیا اتفاق میافتد و روایت زندگی چهار شخصیت اصلی را در بر میگیرد که هر یک با زخمهای روانی و جسمانی جنگ درگیرند. بیمار انگلیسی، که هویتش تا مدتها ناشناخته است، در مرکز این روایت قرار دارد و خاطرات او از گذشته بهتدریج پرده از داستانی عاشقانه و تراژیک برمیدارد. اونداتیه با ترکیب روایتهای گذشته و حال، ساختاری پیچیده و زیبا خلق کرده که خواننده را به تعمق در مورد معنای حقیقت و حافظه وامیدارد.
یکی از ویژگیهای برجستهی این رمان، سبک نگارش شاعرانه و نثر غنی آن است. اونداتیه به عنوان شاعری چیرهدست، از زبان بهره میگیرد تا تصاویر خیرهکنندهای از مناظر صحرا، ویرانههای جنگ و لحظات احساسی بسازد. توصیفات او از صحرا، عشق و رنج انسانی، بهقدری قدرتمند است که بهجای صرفاً روایت داستان، تجربهای چندحسی به خواننده ارائه میدهد.
تم مرکزی بیمار انگلیسی هویت و تأثیر جنگ بر انسانهاست. هر یک از شخصیتهای رمان به نوعی با زخمهای جنگ روبهرو هستند، از جمله بیمار انگلیسی که گذشتهی او با خیانت و عشق در هم تنیده است، و هانا، پرستاری کانادایی که تلاش میکند معنایی در میان ویرانیها بیابد. این تمها به شکلی عمیق و انسانی مورد بررسی قرار میگیرند و تجربهای جهانی از جنگ را بازتاب میدهند.
رمان همچنین به مفهوم مرزها و هویتهای ملی میپردازد. بیمار انگلیسی که در ظاهر نمایندهی هویتی مشخص است، در واقع هویتی سیال و چندگانه دارد که نشاندهندهی پیچیدگی روابط انسانی در دوران جنگ است. این پرسش که هویت واقعاً چیست و چگونه تحت تأثیر تاریخ و شرایط اجتماعی قرار میگیرد، در سراسر داستان مطرح میشود.
صحرا، که صحنهی بخشی از روایتهای گذشته است، در این رمان نقش مهمی ایفا میکند. اونداتیه صحرا را بهعنوان مکانی نمادین از زیبایی، خطر و بیمرزی به تصویر میکشد. صحرا بهعنوان پسزمینهای برای عشق و خیانت، مکانی است که در آن همه چیز از نو تعریف میشود و مرزهای انسانی و طبیعی به چالش کشیده میشود.
ساختار غیرخطی و چندصدایی بیمار انگلیسی یکی دیگر از نقاط قوت آن است. روایتهایی که از دید شخصیتهای مختلف بیان میشوند، نه تنها داستان را جذابتر میکنند، بلکه لایههایی از معنا و پیچیدگی به آن میافزایند. این ساختار باعث میشود خواننده بهطور فعال در بازسازی داستان و کشف حقیقت مشارکت کند.
یکی از بخشهای تأثیرگذار این رمان، داستان عاشقانهای است که بیمار انگلیسی بازگو میکند. عشق ممنوعهی او به زنی متأهل، که با خیانت و تراژدی همراه است، بهطور موازی با موضوعات جنگ و ویرانی بررسی میشود. این عشق نهتنها جنبهی انسانی شخصیت او را نشان میدهد، بلکه اوج احساسات در یک جهان پرآشوب را به تصویر میکشد.
اونداتیه در این رمان، مرز میان واقعیت و خیال را محو میکند. خاطرات بیمار انگلیسی و دیگر شخصیتها اغلب با هم تداخل دارند و حقیقت بهگونهای نسبی ارائه میشود. این تکنیک باعث میشود خواننده دربارهی ماهیت حقیقت و تأثیر حافظه بر درک واقعیت تأمل کند.
رمان بیمار انگلیسی همچنین از لحاظ تاریخی غنی است. وقایع جنگ جهانی دوم، تلاشهای جاسوسی و تأثیرات فرهنگی و اجتماعی آن در داستان با دقت و جزئیات توصیف شدهاند. این امر به خواننده کمک میکند تا بهطور عمیقتر درک کند که چگونه جنگ زندگی فردی و جمعی را دگرگون میکند.
این اثر همچنین به موضوعات اخلاقی و انسانی میپردازد. خیانت، عشق، وفاداری و قدرت انتخاب در شرایط دشوار، موضوعاتی هستند که در سراسر داستان مورد بررسی قرار میگیرند. شخصیتها در مواجهه با این مسائل، پیچیدگی و تناقضات انسان را بازتاب میدهند.
بیمار انگلیسی یک اثر جاودانه در ادبیات معاصر است که بهخاطر عمق احساسی، غنای زبانی و روایت چندلایهاش شناخته میشود. این رمان نهتنها داستانی جذاب ارائه میدهد، بلکه خواننده را به تأمل در مورد عشق، جنگ، هویت و معنا دعوت میکند. موفقیت این کتاب در کسب جوایز معتبر نشاندهندهی ارزش ادبی و تأثیرگذاری آن است و همچنان الهامبخش خوانندگان و نویسندگان در سراسر جهان است.
رمان بیمار انگلیسی در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۸۶ با بیش از ۱۳۴ هزار رای و ۶۲۰۰ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمههایی از نیلوفر سرحدی و زهرا طراوتی به بازار عرضه شده است.
داستان بیمار انگلیسی
داستان بیمار انگلیسی در جریان جنگ جهانی دوم و در یک ویلا در توسکانی ایتالیا روایت میشود، جایی که چهار شخصیت اصلی، هر یک با گذشتهای پر از زخمهای روانی و جسمی، گرد هم آمدهاند. این ویلا به مکانی برای بهبودی و تأمل تبدیل شده است، اما همچنین بستری برای کشف رازهای عمیق زندگی آنها است. بیمار انگلیسی، مردی با سوختگیهای شدید و ناشناس، در مرکز این داستان قرار دارد و خاطرات او از گذشته بهتدریج هویت واقعیاش را آشکار میکند.
هانا، پرستاری کانادایی، یکی از ساکنان ویلا است که پس از تحمل مرگهای متعدد در جنگ، به تنهایی به مراقبت از بیمار انگلیسی میپردازد. او که از جنگ و اندوه خسته شده، در ویلا به دنبال آرامش و معنایی جدید برای زندگی خود است. ارتباط عاطفی میان او و بیمار انگلیسی، با وجود تفاوتهای فراوان، به یکی از جنبههای انسانی داستان تبدیل میشود.
کاراواجو، دزد و جاسوس کانادایی، شخصیت دیگری است که وارد ویلا میشود. او در گذشته دستگیر و شکنجه شده و اکنون در جستجوی هویت بیمار انگلیسی است. کاراواجو به تدریج متوجه میشود که این بیمار، که خود را یک انگلیسی معرفی کرده، در واقع لازلو آلمشی، نقشهبرداری مجارستانی است که در جنگ نقش کلیدی داشته و عاشق زنی متأهل به نام کاترین کلیفتون بوده است.
خاطرات آلمشی دربارهی کاترین یکی از محوریترین بخشهای داستان است. او و کاترین در جریان نقشهبرداری در صحرای شمال آفریقا با یکدیگر آشنا میشوند و رابطهای عاشقانه و ممنوعه را آغاز میکنند. این عشق که با خیانت و فداکاری همراه است، سرانجام به فاجعه ختم میشود، زیرا شوهر کاترین، جفری کلیفتون، از ماجرا مطلع میشود و در یک اقدام خودکشیوار، هواپیمای خود را به سقوط میکشاند.
در پی این حادثه، کاترین به شدت مجروح میشود و آلمشی او را به غاری میبرد و آنجا رها میکند تا برای کمک بازگردد. اما اسیر شدن او توسط نیروهای دشمن مانع بازگشت به موقعش میشود. این تأخیر به مرگ کاترین منجر میشود و آلمشی که از غم و اندوه ویران شده، سرانجام به ویلا میرسد، جایی که با سوختگیهای شدید و هویتی نامعلوم به سر میبرد.
از سوی دیگر، کیپ، یک سپاهی هندی متخصص در خنثیسازی بمب، نیز به ویلا میپیوندد. او که نمایندهی امپراتوری بریتانیا در جنگ است، شخصیت پیچیدهای دارد که بین وفاداری به وطن و بیگانگی با فرهنگ غربی گرفتار شده است. رابطهی دوستانهی او با هانا نشاندهندهی تلاقی فرهنگها و زخمهای مشترک انسانی است.
در جریان داستان، رازها و گرههای شخصیتها یکی پس از دیگری باز میشود. گذشتهی آلمشی، خیانتها، عشق و تلاش برای زنده ماندن در دل جنگ، همگی در کنار تجربیات دیگر شخصیتها، تصویری از انسانهایی ارائه میدهد که درگیر پیچیدگیهای زندگی و جنگ هستند.
داستان با پایان تلخی همراه است. پس از پایان جنگ، هر یک از شخصیتها مسیر جداگانهای را در پیش میگیرند. هانا ویلا را ترک میکند، کیپ به سرزمین خود بازمیگردد، و بیمار انگلیسی با مرگ مواجه میشود. بیمار انگلیسی نهتنها روایتی از عشق و جنگ است، بلکه سفری به عمق احساسات انسانی و جستجوی معنا در میان آشوب است.
بخشهایی از بیمار انگلیسی
سراسر جنگ با بیماران بی شماری سروکار داشت و سعی کرده بود نقش پرستار را برای هر کدام به خوبی ایفا کند. «این یکی رو نجات خواهم داد. مردن او تقصیر من نبود.» این ها جملاتی بودند که در طی جنگ و جابه جایی از این منطقه به آن شهر در ذهنش زمزمه می کرد. از اربینو، آنگیاری، مونترچی، و تا فلورانس و کمی دورتر تا ساحل پیزا هر روز این حرف ها از خاطرش می گذشت.
…………….
در بیمارستان پیزا برای اولین بار، بیمار انگلیسی را ملاقات کرد. مردی بدون صورت. پوستی پریده به رنگ آبنوس. تمام برگه های هویتش در آتش سوخته بود. بر قسمت هایی از صورت و بدن سوخته اش، جوهر مازو ریخته بودند تا سلول های حفاظتی پوست قوی تر شود. دور چشم هایش هم لایه ای ضخیم از ویوله دوژانین گذاشته بودند. نشانه ای توی صورتش نبود تا کسی او را بشناسد.
……………..
زن، لحظه ای از کار باغچه دست می کشد و به دوردست ها خیره می شود. می تواند دگرگونی هوا را حس کند. تندبادی با سر و صدای زیاد، در آسمان می پیچد و سروهای بلند را تکان می دهد. زن از تپه بالا می رود و به سمت خانه می پیچد.
وقتی از چینه ی کوتاه آجری بالا می رود، خیسی اولین قطرات باران را روی بازوهای برهنه اش حس می کند. از ایوان خانه رد می شود و به هال می رسد. در آشپزخانه توقف نمی کند، نگاهی گذرا می اندازد و از آن می گذرد.
………………
میمیریم، غنی از عشق و قبایل. آنچه بلعیدهایم، میچشد. بدنهایی که در آن وارد شدیم و چون رودهایی از خرد در آن شنا کردیم، شخصیتهایی که چون درخت بالا رفتیم، ترسهایی که در آن پنهان شدیم، چون غارهای متروک. میخواهم وقتی مردم بدنم نشانههایی از آن داشته باشد.
کشورهای واقعی ما هستیم نه نقشههایی کشیده شده با اسامی مردان و زنان ثروتمند و مقتدر. ما تاریخهای مشترک هستیم، کتابهای مشترک. ما در تجربهها و لذتهایمان متعلق به خودمان نیستیم. تنها چیزی که خواستهام، قدم زدن درچنین مکانی بودهاست، با تو، در سرزمینی بدون نقشهها.
اگر به کتاب بیمار انگلیسی علاقه دارید، بخش معرفی برترین داستانهای تاریخی عاشقانه در وبسایت هر روز یک کتاب، شما را با سایر موارد مشابه نیز آشنا میسازد.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات جهان، داستان تاریخی، داستان خارجی، رمان، عاشقانه
۰ برچسبها: ادبیات جهان، مایکل اونداتیه، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب