«شیشهی قلبها» اثری است از جنیفر هیلیر (نویسندهی کانادایی، متولد ۱۹۷۴) که در سال ۲۰۱۸ منتشر شده است. این رمان داستانی معمایی و روانشناختی دربارهی زنی است که گذشتهی تاریکش او را تعقیب میکند و پس از سالها با رازهای مدفون، گناه و پیامدهای انتخابهایش روبهرو میشود.
دربارهی شیشهی قلبها
شیشهی قلبها رمانی در ژانر معمایی و تریلر روانشناختی از نویسندهی کانادایی-آمریکایی، جنیفر هیلیر است. این کتاب که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد، به دلیل داستان پرتنش، شخصیتپردازی عمیق و فضاسازی مهیج، مورد توجه منتقدان و خوانندگان قرار گرفت. شیشهی قلبها اثری پر از پیچیدگیهای اخلاقی، رازهای مدفون و گذشتهای تاریک است که قهرمان داستان را رها نمیکند.
این رمان با روایت یک ماجرای قتل آغاز میشود که پس از چهارده سال، حقیقت آن آشکار میشود. داستان درباره جئو شاو، زنی موفق در دنیای تجارت، است که گذشتهاش او را تعقیب میکند. او در دوران نوجوانی با دو دوست صمیمیاش، آنجلا و کایزر، درگیر اتفاقی شوم شده که زندگیشان را برای همیشه تغییر داده است. اکنون، زمانی که بقایای جسد آنجلا پیدا میشود، جئو باید با پیامدهای گذشته روبهرو شود.
یکی از نکات برجستهی این کتاب، بررسی مرز باریک میان گناه و بیگناهی است. هیلیر با نگاهی روانشناختی، خواننده را به درون ذهن شخصیتهایش میبرد و پیچیدگیهای تصمیمات انسانی را به تصویر میکشد. این کتاب تنها یک تریلر پرهیجان نیست، بلکه اثری تفکربرانگیز دربارهی انتخابهایی است که زندگی افراد را شکل میدهد.
هیلیر در این داستان از تکنیکهای فلشبک برای آشکارسازی تدریجی رازها استفاده میکند. روایت میان گذشته و حال جابهجا میشود تا خواننده بتواند عمق تراژدی را حس کند و انگیزههای شخصیتها را بهتر درک کند. این سبک روایت، باعث ایجاد تعلیقی نفسگیر میشود که خواننده را تا آخرین صفحات با خود همراه میکند.
یکی از جنبههای مهم شیشهی قلبها، پرداختن به روابط انسانی و تأثیرات عاطفی یک حادثه بر زندگی افراد است. جئو پس از سالها، همچنان درگیر احساس گناه و عواقب انتخابهایش است. رابطهی او با کایزر، که اکنون یک کارآگاه پلیس است، و همچنین مواجههی او با کالوین، دوستپسر سابقش، به لایههای روانشناختی این داستان عمق بیشتری میبخشد.
این کتاب نهتنها از لحاظ داستانی جذاب است، بلکه از نظر مضامین اجتماعی نیز قابلتوجه است. هیلیر به موضوعاتی مانند تأثیر زندان بر زنان، خشونت، سوءاستفاده و اثرات درازمدت آسیبهای روحی میپردازد. او نشان میدهد که چگونه گذشته میتواند همچنان سایهای سنگین بر زندگی افراد بیندازد، حتی اگر آنها تلاش کنند از آن فرار کنند.
شیشهی قلبها موفق شد جوایز و افتخارات مهمی را کسب کند. این کتاب فینالیست جایزهی Macavity برای بهترین رمان معمایی، فینالیست جایزهی Anthony برای بهترین رمان و برندهی جایزهی International Thriller Writers برای بهترین رمان جلد سخت شد. این افتخارات نشاندهندهی استقبال گسترده از کتاب در میان طرفداران داستانهای معمایی و هیجانانگیز است.
یکی از جذابترین ویژگیهای این کتاب، شخصیتهای آن هستند. جئو شخصیتی پیچیده دارد که خواننده نمیتواند بهراحتی او را قضاوت کند. او نه کاملاً قهرمان است و نه کاملاً ضدقهرمان، بلکه انسانی است که با گذشتهاش درگیر شده و در تلاش است تا راهی برای ادامهی زندگی پیدا کند. دیگر شخصیتها، از جمله کایزر و کالوین، نیز بهخوبی پرداخته شدهاند و هر یک داستان خاص خود را دارند.
هیلیر در این کتاب از زبان و توصیفاتی استفاده کرده که حس تعلیق و هیجان را بهخوبی منتقل میکند. فضای تاریک و رازآلود کتاب، همراه با جملات کوتاه و ضرباهنگ سریع، خواننده را درگیر خود میکند. این سبک نگارش باعث شده که کتاب، علاوه بر داشتن عمق روانشناختی، از نظر روایت نیز بسیار جذاب باشد.
شیشهی قلبها کتابی است که نشان میدهد چگونه یک انتخاب اشتباه میتواند مسیر زندگی را تغییر دهد. هیلیر با مهارت، گذشته و حال را در هم میتند تا تصویری از عواقب انتخابهای ما ارائه دهد. این کتاب، اثری مناسب برای دوستداران رمانهای هیجانانگیز و عمیق است که به دنبال داستانی پرکشش و در عین حال تأملبرانگیز هستند.
در نهایت، شیشهی قلبها نهتنها یک رمان معمایی است، بلکه سفری به درون ذهن انسان و بررسی عواقب تصمیمات اوست. جنیفر هیلیر با این اثر نشان داده که یکی از نویسندگان توانمند در ژانر تریلر روانشناختی است. اگر به داستانهایی با پیچشهای غیرمنتظره و شخصیتهای چندبعدی علاقه دارید، این کتاب را از دست ندهید.
رمان شیشهی قلبها در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۱۳ با بیش از ۱۶۳ هزار رای و ۱۶۵۰۰ نقد و نظر است.
دانلود رایگان ترجمهی فارسی شیشهی قلبها
با هماهنگی به عمل آمده و موافقت مترجم کتاب شیشهی قلبها، آقای سام دوستدار، شما میتوانید نسخه ترجمه شدهی این کتاب را با کلیک بر روی لینک زیر به صورت رایگان از وبسایت هر روز یک کتاب، دانلود نمایید.
دانلود رایگان کتاب شیشهی قلبها
داستان شیشهی قلبها
جئو شاو، زن موفقی در دنیای تجارت، به نظر میرسد زندگیای کامل دارد، اما گذشتهای تاریک او را تعقیب میکند. در نوجوانی، او همراه با دو دوستش، آنجلا و کایزر، درگیر حادثهای هولناک میشود که تأثیر عمیقی بر زندگیشان میگذارد. سالها بعد، وقتی بقایای جسد آنجلا در جنگلی نزدیک محل زندگیشان پیدا میشود، جئو ناچار است با حقیقتی که مدتها پنهان کرده، روبهرو شود.
جئو به جرم مشارکت در قتل آنجلا و پنهان کردن حقیقت، محکوم شده و دوران حبس خود را در زندان زنان سپری میکند. در این مدت، او نهتنها با عذاب وجدان و پیامدهای کارهای گذشتهاش دستوپنجه نرم میکند، بلکه باید برای زنده ماندن در محیط خشن زندان نیز مبارزه کند. او در زندان یاد میگیرد که چگونه قوانین نانوشته را رعایت کند و چگونه خود را با محیط جدید وفق دهد.
در همین حال، کایزر بروسی، که حالا کارآگاهی در پلیس شده، همچنان درگیر این پرونده است. او که از نوجوانی به جئو علاقه داشت، نمیتواند باور کند که او در چنین جنایتی نقش داشته است. اما هنگامی که قتلهای مشابهی در شهر رخ میدهد و دخترانی به همان شیوه به قتل میرسند، کایزر به این فکر میافتد که ممکن است قاتل اصلی هنوز آزاد باشد.
پس از آزادی از زندان، جئو تلاش میکند زندگیاش را از نو بسازد، اما گذشته همچنان سایهاش را بر او انداخته است. بازگشت او به جامعه آسان نیست، زیرا مردم، از جمله خانواده و همکارانش، دیگر او را همان فرد سابق نمیبینند. او باید با قضاوتهای اطرافیان، احساس گناه و رازی که در دل دارد، کنار بیاید.
در همین حین، کایزر تحقیقات خود را درباره قتلهای جدید ادامه میدهد. شواهد نشان میدهد که قاتل همچنان از الگوی مشابهی برای ارتکاب جنایت استفاده میکند. این موضوع باعث میشود که جئو بیش از پیش نگران شود، زیرا احساس میکند که ارتباطی ناگسستنی میان قتلهای جدید و گذشتهی او وجود دارد.
روابط جئو با افرادی از گذشتهاش دوباره زنده میشود، از جمله کالوین جیمز، دوستپسر سابقش که تأثیر مهمی در وقایع آن سالها داشت. با پیشرفت داستان، جئو کمکم درک میکند که آنچه در گذشته رخ داده، پیچیدهتر از آن چیزی است که در ابتدا تصور میکرد. رازهای جدیدی آشکار میشود که نگاه او را به حقیقت تغییر میدهد.
همانطور که تحقیقات کایزر به نتیجه نزدیکتر میشود، تنشها افزایش مییابد. جئو متوجه میشود که برای نجات خودش و کسانی که دوست دارد، باید با ترسهایش روبهرو شود و حقیقت را فاش کند. اما حقیقتی که او میداند، ممکن است بسیار خطرناکتر از آن چیزی باشد که انتظار دارد.
داستان با اوجگیری تعلیق و پیچشهای غیرمنتظره ادامه مییابد، تا جایی که جئو باید انتخابی سرنوشتساز انجام دهد. در نهایت، خواننده متوجه میشود که برخی زخمها هرگز التیام نمییابند و گذشته همیشه راهی برای بازگشت پیدا میکند.
بخشهایی از شیشهی قلبها
هیچوقت در مورد آیندهی این رابطه حرفی نزدن. این رابطه – یه کلمهی زشته ولی کایزر همیشه معتقد بوده که باید این اسم رو اسمش گذاشت – بیش از یه سال پیش شروع شد. شوهر کیم، دیو، اون هم پلیسه، ولی تو یه بخش دیگه کار میکنه و ساعتهاش خیلی شلوغه. برنامههاشون به ندرت با هم جور میشه. قرار بود برای بچهدار شدن اقدام کنن، ولی اول کیم بهش وقت نداد، و حالا دیو داره بهش وقت نمیده. کیم احساس تنهاییمیکنه،گرسنهی توجه و تأییده، و به اندازهی کایزر به یه جسم گرم کنار خودش نیاز داره.
………………..
جیو شیشه رو چند سانت پایین کشید. چیز خاصی برای دیدن نبود، فقط جادههای طولانی، آسمون خاکستری و قطرههای بارون روی شیشه جلو. ولی هوا بوی آزادی میداد و جیو اون رو تو ریههاش حس کرد. به دفترچهای که تو کیف دافلش بود فکر کرد، همون دفترچه کوچیکی که همیشه توی جیبش بود، مگر اینکه توی دریچه هوای سالن آرایشگاه قایمش کرده بود.
توش شماره حسابها، یوزرنیمها، پسوردها واسم مشاور مالیای بود که جیو ازش استفاده کرده بود تا پولهای الا فرانک رو توی هزلوود پولشویی کنه. تا چند ساعت دیگه، همه اینها به برادر الا، ساموئل، تحویل داده میشد. ساموئل تنها فامیل بالغ الا و مراقب بچههاش بود. ساموئل کلیدهای سلطنت رو میگرفت و در عوض به جیو یه تفنگ میداد. برای محافظت از خودش و پدرش در برابر هیولایی که هنوز اون بیرون بود.
…………………….
فقط سه روز گذشته بود، اما وزن دروغها داشت اثر خودش را میگذاشت. جیو نمیتوانست بخوابد، نمیتوانست بخورد. مادر آنجلا نیم دوجین بار زنگ زده بود، میخواست بداند آیا جیو چیز جدیدی از دوستانش در مدرسه شنیدهاست. تماسهای تلفنی شکنجهآور بودند، و بعد از هر کدام، احساس بدتری میکرد. بعد از آخرین تماس، به حمام دوید و پای مرغی که پدرش برای شام گرم کرده بود را بالا آورد. والتر آن را به اضطراب درباره دوست گمشدهاش نسبت داد. و البته که بود، اما نه به شکلی که او یا هر کس دیگری فکر میکرد.
اگر به کتاب شیشهی قلبها علاقه دارید، بخش معرفی برترین رمانهای معمایی در وبسایت هر روز یک کتاب، شما را با سایر آثار مشابه نیز آشنا میکند.
25 اسفند 1403
شیشهی قلبها
«شیشهی قلبها» اثری است از جنیفر هیلیر (نویسندهی کانادایی، متولد ۱۹۷۴) که در سال ۲۰۱۸ منتشر شده است. این رمان داستانی معمایی و روانشناختی دربارهی زنی است که گذشتهی تاریکش او را تعقیب میکند و پس از سالها با رازهای مدفون، گناه و پیامدهای انتخابهایش روبهرو میشود.
دربارهی شیشهی قلبها
شیشهی قلبها رمانی در ژانر معمایی و تریلر روانشناختی از نویسندهی کانادایی-آمریکایی، جنیفر هیلیر است. این کتاب که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد، به دلیل داستان پرتنش، شخصیتپردازی عمیق و فضاسازی مهیج، مورد توجه منتقدان و خوانندگان قرار گرفت. شیشهی قلبها اثری پر از پیچیدگیهای اخلاقی، رازهای مدفون و گذشتهای تاریک است که قهرمان داستان را رها نمیکند.
این رمان با روایت یک ماجرای قتل آغاز میشود که پس از چهارده سال، حقیقت آن آشکار میشود. داستان درباره جئو شاو، زنی موفق در دنیای تجارت، است که گذشتهاش او را تعقیب میکند. او در دوران نوجوانی با دو دوست صمیمیاش، آنجلا و کایزر، درگیر اتفاقی شوم شده که زندگیشان را برای همیشه تغییر داده است. اکنون، زمانی که بقایای جسد آنجلا پیدا میشود، جئو باید با پیامدهای گذشته روبهرو شود.
یکی از نکات برجستهی این کتاب، بررسی مرز باریک میان گناه و بیگناهی است. هیلیر با نگاهی روانشناختی، خواننده را به درون ذهن شخصیتهایش میبرد و پیچیدگیهای تصمیمات انسانی را به تصویر میکشد. این کتاب تنها یک تریلر پرهیجان نیست، بلکه اثری تفکربرانگیز دربارهی انتخابهایی است که زندگی افراد را شکل میدهد.
هیلیر در این داستان از تکنیکهای فلشبک برای آشکارسازی تدریجی رازها استفاده میکند. روایت میان گذشته و حال جابهجا میشود تا خواننده بتواند عمق تراژدی را حس کند و انگیزههای شخصیتها را بهتر درک کند. این سبک روایت، باعث ایجاد تعلیقی نفسگیر میشود که خواننده را تا آخرین صفحات با خود همراه میکند.
یکی از جنبههای مهم شیشهی قلبها، پرداختن به روابط انسانی و تأثیرات عاطفی یک حادثه بر زندگی افراد است. جئو پس از سالها، همچنان درگیر احساس گناه و عواقب انتخابهایش است. رابطهی او با کایزر، که اکنون یک کارآگاه پلیس است، و همچنین مواجههی او با کالوین، دوستپسر سابقش، به لایههای روانشناختی این داستان عمق بیشتری میبخشد.
این کتاب نهتنها از لحاظ داستانی جذاب است، بلکه از نظر مضامین اجتماعی نیز قابلتوجه است. هیلیر به موضوعاتی مانند تأثیر زندان بر زنان، خشونت، سوءاستفاده و اثرات درازمدت آسیبهای روحی میپردازد. او نشان میدهد که چگونه گذشته میتواند همچنان سایهای سنگین بر زندگی افراد بیندازد، حتی اگر آنها تلاش کنند از آن فرار کنند.
شیشهی قلبها موفق شد جوایز و افتخارات مهمی را کسب کند. این کتاب فینالیست جایزهی Macavity برای بهترین رمان معمایی، فینالیست جایزهی Anthony برای بهترین رمان و برندهی جایزهی International Thriller Writers برای بهترین رمان جلد سخت شد. این افتخارات نشاندهندهی استقبال گسترده از کتاب در میان طرفداران داستانهای معمایی و هیجانانگیز است.
یکی از جذابترین ویژگیهای این کتاب، شخصیتهای آن هستند. جئو شخصیتی پیچیده دارد که خواننده نمیتواند بهراحتی او را قضاوت کند. او نه کاملاً قهرمان است و نه کاملاً ضدقهرمان، بلکه انسانی است که با گذشتهاش درگیر شده و در تلاش است تا راهی برای ادامهی زندگی پیدا کند. دیگر شخصیتها، از جمله کایزر و کالوین، نیز بهخوبی پرداخته شدهاند و هر یک داستان خاص خود را دارند.
هیلیر در این کتاب از زبان و توصیفاتی استفاده کرده که حس تعلیق و هیجان را بهخوبی منتقل میکند. فضای تاریک و رازآلود کتاب، همراه با جملات کوتاه و ضرباهنگ سریع، خواننده را درگیر خود میکند. این سبک نگارش باعث شده که کتاب، علاوه بر داشتن عمق روانشناختی، از نظر روایت نیز بسیار جذاب باشد.
شیشهی قلبها کتابی است که نشان میدهد چگونه یک انتخاب اشتباه میتواند مسیر زندگی را تغییر دهد. هیلیر با مهارت، گذشته و حال را در هم میتند تا تصویری از عواقب انتخابهای ما ارائه دهد. این کتاب، اثری مناسب برای دوستداران رمانهای هیجانانگیز و عمیق است که به دنبال داستانی پرکشش و در عین حال تأملبرانگیز هستند.
در نهایت، شیشهی قلبها نهتنها یک رمان معمایی است، بلکه سفری به درون ذهن انسان و بررسی عواقب تصمیمات اوست. جنیفر هیلیر با این اثر نشان داده که یکی از نویسندگان توانمند در ژانر تریلر روانشناختی است. اگر به داستانهایی با پیچشهای غیرمنتظره و شخصیتهای چندبعدی علاقه دارید، این کتاب را از دست ندهید.
رمان شیشهی قلبها در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۱۳ با بیش از ۱۶۳ هزار رای و ۱۶۵۰۰ نقد و نظر است.
دانلود رایگان ترجمهی فارسی شیشهی قلبها
با هماهنگی به عمل آمده و موافقت مترجم کتاب شیشهی قلبها، آقای سام دوستدار، شما میتوانید نسخه ترجمه شدهی این کتاب را با کلیک بر روی لینک زیر به صورت رایگان از وبسایت هر روز یک کتاب، دانلود نمایید.
دانلود رایگان کتاب شیشهی قلبها
داستان شیشهی قلبها
جئو شاو، زن موفقی در دنیای تجارت، به نظر میرسد زندگیای کامل دارد، اما گذشتهای تاریک او را تعقیب میکند. در نوجوانی، او همراه با دو دوستش، آنجلا و کایزر، درگیر حادثهای هولناک میشود که تأثیر عمیقی بر زندگیشان میگذارد. سالها بعد، وقتی بقایای جسد آنجلا در جنگلی نزدیک محل زندگیشان پیدا میشود، جئو ناچار است با حقیقتی که مدتها پنهان کرده، روبهرو شود.
جئو به جرم مشارکت در قتل آنجلا و پنهان کردن حقیقت، محکوم شده و دوران حبس خود را در زندان زنان سپری میکند. در این مدت، او نهتنها با عذاب وجدان و پیامدهای کارهای گذشتهاش دستوپنجه نرم میکند، بلکه باید برای زنده ماندن در محیط خشن زندان نیز مبارزه کند. او در زندان یاد میگیرد که چگونه قوانین نانوشته را رعایت کند و چگونه خود را با محیط جدید وفق دهد.
در همین حال، کایزر بروسی، که حالا کارآگاهی در پلیس شده، همچنان درگیر این پرونده است. او که از نوجوانی به جئو علاقه داشت، نمیتواند باور کند که او در چنین جنایتی نقش داشته است. اما هنگامی که قتلهای مشابهی در شهر رخ میدهد و دخترانی به همان شیوه به قتل میرسند، کایزر به این فکر میافتد که ممکن است قاتل اصلی هنوز آزاد باشد.
پس از آزادی از زندان، جئو تلاش میکند زندگیاش را از نو بسازد، اما گذشته همچنان سایهاش را بر او انداخته است. بازگشت او به جامعه آسان نیست، زیرا مردم، از جمله خانواده و همکارانش، دیگر او را همان فرد سابق نمیبینند. او باید با قضاوتهای اطرافیان، احساس گناه و رازی که در دل دارد، کنار بیاید.
در همین حین، کایزر تحقیقات خود را درباره قتلهای جدید ادامه میدهد. شواهد نشان میدهد که قاتل همچنان از الگوی مشابهی برای ارتکاب جنایت استفاده میکند. این موضوع باعث میشود که جئو بیش از پیش نگران شود، زیرا احساس میکند که ارتباطی ناگسستنی میان قتلهای جدید و گذشتهی او وجود دارد.
روابط جئو با افرادی از گذشتهاش دوباره زنده میشود، از جمله کالوین جیمز، دوستپسر سابقش که تأثیر مهمی در وقایع آن سالها داشت. با پیشرفت داستان، جئو کمکم درک میکند که آنچه در گذشته رخ داده، پیچیدهتر از آن چیزی است که در ابتدا تصور میکرد. رازهای جدیدی آشکار میشود که نگاه او را به حقیقت تغییر میدهد.
همانطور که تحقیقات کایزر به نتیجه نزدیکتر میشود، تنشها افزایش مییابد. جئو متوجه میشود که برای نجات خودش و کسانی که دوست دارد، باید با ترسهایش روبهرو شود و حقیقت را فاش کند. اما حقیقتی که او میداند، ممکن است بسیار خطرناکتر از آن چیزی باشد که انتظار دارد.
داستان با اوجگیری تعلیق و پیچشهای غیرمنتظره ادامه مییابد، تا جایی که جئو باید انتخابی سرنوشتساز انجام دهد. در نهایت، خواننده متوجه میشود که برخی زخمها هرگز التیام نمییابند و گذشته همیشه راهی برای بازگشت پیدا میکند.
بخشهایی از شیشهی قلبها
هیچوقت در مورد آیندهی این رابطه حرفی نزدن. این رابطه – یه کلمهی زشته ولی کایزر همیشه معتقد بوده که باید این اسم رو اسمش گذاشت – بیش از یه سال پیش شروع شد. شوهر کیم، دیو، اون هم پلیسه، ولی تو یه بخش دیگه کار میکنه و ساعتهاش خیلی شلوغه. برنامههاشون به ندرت با هم جور میشه. قرار بود برای بچهدار شدن اقدام کنن، ولی اول کیم بهش وقت نداد، و حالا دیو داره بهش وقت نمیده. کیم احساس تنهاییمیکنه،گرسنهی توجه و تأییده، و به اندازهی کایزر به یه جسم گرم کنار خودش نیاز داره.
………………..
جیو شیشه رو چند سانت پایین کشید. چیز خاصی برای دیدن نبود، فقط جادههای طولانی، آسمون خاکستری و قطرههای بارون روی شیشه جلو. ولی هوا بوی آزادی میداد و جیو اون رو تو ریههاش حس کرد. به دفترچهای که تو کیف دافلش بود فکر کرد، همون دفترچه کوچیکی که همیشه توی جیبش بود، مگر اینکه توی دریچه هوای سالن آرایشگاه قایمش کرده بود.
توش شماره حسابها، یوزرنیمها، پسوردها واسم مشاور مالیای بود که جیو ازش استفاده کرده بود تا پولهای الا فرانک رو توی هزلوود پولشویی کنه. تا چند ساعت دیگه، همه اینها به برادر الا، ساموئل، تحویل داده میشد. ساموئل تنها فامیل بالغ الا و مراقب بچههاش بود. ساموئل کلیدهای سلطنت رو میگرفت و در عوض به جیو یه تفنگ میداد. برای محافظت از خودش و پدرش در برابر هیولایی که هنوز اون بیرون بود.
…………………….
فقط سه روز گذشته بود، اما وزن دروغها داشت اثر خودش را میگذاشت. جیو نمیتوانست بخوابد، نمیتوانست بخورد. مادر آنجلا نیم دوجین بار زنگ زده بود، میخواست بداند آیا جیو چیز جدیدی از دوستانش در مدرسه شنیدهاست. تماسهای تلفنی شکنجهآور بودند، و بعد از هر کدام، احساس بدتری میکرد. بعد از آخرین تماس، به حمام دوید و پای مرغی که پدرش برای شام گرم کرده بود را بالا آورد. والتر آن را به اضطراب درباره دوست گمشدهاش نسبت داد. و البته که بود، اما نه به شکلی که او یا هر کس دیگری فکر میکرد.
اگر به کتاب شیشهی قلبها علاقه دارید، بخش معرفی برترین رمانهای معمایی در وبسایت هر روز یک کتاب، شما را با سایر آثار مشابه نیز آشنا میکند.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات جهان، جنایی و پلیسی، داستان خارجی، داستان معاصر، رمان، روانشناسی، قابل دانلود، معمایی/رازآلود
۰ برچسبها: ادبیات جهان، ادبیات کانادا، جنیفر هیلیر، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب