«عروس کولی» اثری است از کارمن مولا (نام مستعار سه نویسندهی مرد اسپانیایی یعنی خورخه دیاز، آگوستین مارتینز و آنتونیو مرسرو) که در سال ۲۰۱۸ منتشر شده است. این رمان دربارهی قتلهای مرموز و خشونتآمیزی است که رازهای تاریک خانوادگی، تعصبات قومی، و پیچیدگیهای روانشناختی را در دل جامعهی مادرید آشکار میکند.
دربارهی عروس کولی
رمان عروس کولی (La Novia Gitana) اثر کارمن مولا یکی از پرفروشترین و بحثبرانگیزترین آثار ادبیات جنایی اسپانیا در دهه اخیر است. این کتاب آغازگر مجموعهای با محوریت شخصیت کارآگاه «النا بلانکو» است که در دل مادرید به دنبال کشف رازهای تاریک قتلهایی پیچیده و مرموز میگردد. فضای داستان از همان ابتدا خواننده را درگیر معمایی هولناک میکند که با خشونت، رمز و راز، و پیچیدگیهای روانشناختی همراه است.
ماجرای اصلی حول قتل دختری به نام «سوسانا ماکایا» میچرخد؛ دختری با ریشههای کولی که در جامعهای مدرن بزرگ شده است. قتل او شباهت عجیبی با قتل خواهرش «لارا» دارد که هفت سال پیش در شب قبل از ازدواجش رخ داده بود. نکته عجیب اینجاست که قاتل لارا در زندان است، پس آیا قاتل جدید تقلیدگر اوست یا اینکه فرد بیگناهی سالهاست در زندان به سر میبرد؟ این سوالها آغازگر سفری پرتنش برای النا بلانکو و تیم تحقیقاتیاش هستند.
شخصیت «النا بلانکو» یکی از نقاط قوت رمان است. او زنی میانسال، پیچیده، و درگیر با گذشتهای تاریک است. علاقهاش به کارائوکه، نوشیدن، و زندگی در تنهایی، او را از دیگر کارآگاهان متمایز میکند. در طول داستان، لایههای شخصیتی او به تدریج آشکار میشوند و خواننده را با زنی مواجه میسازند که هم آسیبپذیر است و هم سرسخت.
رمان با ریتمی سریع و فصلهای کوتاه نوشته شده که باعث میشود خواننده نتواند کتاب را زمین بگذارد. هر فصل اطلاعات جدیدی ارائه میدهد و گرههای داستانی را پیچیدهتر میکند. سبک نوشتار کارمن مولا مستقیم، بیپرده، و گاه خشن است؛ اما همین ویژگیها باعث شدهاند که کتاب تأثیرگذار و بهیادماندنی باشد.
یکی از جنبههای جالب کتاب، پرداختن به جامعه کولیها در اسپانیاست. نویسنده با نگاهی انتقادی و در عین حال انسانی، به تفاوتهای فرهنگی، تبعیضها، و پیچیدگیهای روابط میان کولیها و جامعه غالب میپردازد. این موضوع نهتنها به غنای داستان کمک میکند، بلکه آن را از یک رمان صرفاً جنایی فراتر میبرد.
هویت نویسنده نیز خود داستانی جداگانه دارد. کارمن مولا تا مدتها به عنوان نویسندهای زن شناخته میشد، اما بعدها مشخص شد که این نام مستعار سه نویسنده مرد اسپانیایی است: خورخه دیاز، آگوستین مارتینز، و آنتونیو مرسرو. این افشاگری باعث بحثهای زیادی در محافل ادبی شد، اما موفقیت کتاب همچنان ادامه یافت.
عروس کولی نهتنها در اسپانیا بلکه در سطح بینالمللی مورد توجه قرار گرفت. ترجمههای مختلفی از آن منتشر شده و نقدهای مثبت بسیاری دریافت کرده است. در سایت گودریدز، این کتاب امتیاز بالایی دارد و خوانندگان آن را به خاطر داستان پرکشش و شخصیتپردازی قوی تحسین کردهاند.
رمان از نظر ساختار روایی نیز قابل توجه است. نویسنده با استفاده از فلشبکها، تغییر زاویه دید، و روایتهای چندلایه، فضای داستان را پیچیدهتر و جذابتر میکند. این تکنیکها به خواننده اجازه میدهند تا به تدریج به عمق ماجرا پی ببرند و با شخصیتها ارتباط برقرار کنند.
خشونت در این کتاب نقش مهمی دارد، اما هدف آن صرفاً شوک دادن نیست. بلکه به عنوان ابزاری برای نشان دادن تاریکیهای روان انسان و پیچیدگیهای اخلاقی استفاده میشود. صحنههای قتل با جزئیات توصیف شدهاند، اما در خدمت روایت و ایجاد تنش هستند، نه صرفاً برای ایجاد هیجان.
در کنار داستان اصلی، روابط میان اعضای تیم تحقیقاتی نیز به خوبی پرداخته شدهاند. شخصیتهایی مانند «زاراته» و «چیسکا» هرکدام ویژگیهای خاص خود را دارند و تعاملاتشان با النا بلانکو به غنای داستان کمک میکند. این روابط گاه طنزآمیز، گاه تنشزا، و گاه احساسیاند.
در نهایت، عروس کولی را میتوان آغازگر یکی از موفقترین مجموعههای جنایی اسپانیا دانست. این کتاب نهتنها خواننده را سرگرم میکند، بلکه او را به تفکر درباره عدالت، حقیقت، و پیچیدگیهای انسانی وامیدارد. اگر به رمانهای جنایی با فضای تاریک و شخصیتهای چندوجهی علاقهمندید، این کتاب انتخابی عالی است.
با توجه به استقبال گسترده از این اثر، اقتباس تلویزیونی آن نیز ساخته شده و در اسپانیا پخش شده است. این سریال نیز با استقبال خوبی مواجه شده و نشان میدهد که داستان «عروس کولی» همچنان در ذهن مخاطبان زنده است.
رمان عروس کولی در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۱۶ با بیش از ۴۵۰۰۰ رای و ۴۴۰۰ نقد و نظر است.
خلاصهی داستان عروس کولی
رمان عروس کولی اثر کارمن مولا داستانی جنایی و پرتعلیق است که در قلب مادرید اتفاق میافتد. داستان با قتل دختری جوان به نام «سوسانا ماکایا» آغاز میشود؛ دختری با ریشههای کولی که در شب قبل از ازدواجش به طرز وحشیانهای کشته میشود. نکته عجیب اینجاست که خواهر او، «لارا»، نیز هفت سال پیش دقیقاً در همان شب و به همان شیوه به قتل رسیده بود.
با وجود اینکه قاتل لارا دستگیر و زندانی شده، شباهت قتل جدید با قتل قبلی باعث میشود پلیس به این نتیجه برسد که یا قاتل تقلیدگری در کار است یا اینکه فردی بیگناه سالهاست در زندان به سر میبرد. این معما باعث میشود پرونده به واحد ویژهای در پلیس مادرید سپرده شود که توسط کارآگاه «النا بلانکو» رهبری میشود؛ زنی با گذشتهای تاریک و شخصیتی پیچیده.
النا بلانکو، زنی میانسال و منزوی، با وسواس خاصی به پروندههای جنایی میپردازد. او به همراه تیمش، شامل کارآگاهان زاراته، چیسکا و اورتگا، وارد دنیایی تاریک و پیچیده از رازهای خانوادگی، تعصبات قومی، و خشونتهای پنهان میشود. تحقیقات آنها به تدریج پرده از روابط پنهان خانواده ماکایا و گذشتهای پر از درد و راز برمیدارد.
در طول داستان، خواننده با جامعه کولیها در اسپانیا آشنا میشود؛ فرهنگی که با تبعیض و سوءتفاهمهای اجتماعی مواجه است. خانواده سوسانا تلاش کردهاند از سنتهای کولی فاصله بگیرند و زندگی مدرنتری داشته باشند، اما گذشته آنها همچنان سایهاش را بر زندگیشان انداخته است.
تحقیقات پلیس به کشف ارتباطهایی میان قتلها و افرادی درون خانواده و جامعه کولی منجر میشود. هر سرنخ جدید، گرههای بیشتری در داستان ایجاد میکند و خواننده را درگیر معمایی پیچیده و چندلایه میسازد. نویسنده با مهارت، اطلاعات را قطرهچکانی ارائه میدهد و تعلیق را تا پایان حفظ میکند.
در کنار داستان جنایی، زندگی شخصی النا بلانکو نیز به تصویر کشیده میشود. او با فقدان فرزندش، روابط ازهمگسیخته خانوادگی، و تنهایی عمیق دستوپنجه نرم میکند. این لایههای شخصیتی باعث میشود خواننده با او همدلی کند و داستان را نه فقط به عنوان یک معما، بلکه به عنوان روایتی انسانی دنبال کند.
با پیشرفت داستان، مشخص میشود که قتلها تنها بخشی از یک شبکه بزرگتر از خشونت و پنهانکاری هستند. انگیزههای قاتل به تدریج آشکار میشود و نشان میدهد که عدالت در دنیای واقعی همیشه ساده و مستقیم نیست. پیچیدگیهای اخلاقی و روانشناختی شخصیتها، داستان را از یک رمان جنایی معمولی فراتر میبرد.
نویسنده با استفاده از سبک نوشتاری سریع، فصلهای کوتاه، و دیالوگهای طبیعی، فضای داستان را زنده و پرتنش نگه میدارد. خواننده در هر فصل با اطلاعات جدیدی مواجه میشود که مسیر داستان را تغییر میدهد و او را به سمت پایان غیرمنتظرهای هدایت میکند.
در پایان، راز قتلها فاش میشود، اما نه به شکلی ساده یا قابل پیشبینی. حقیقتی که آشکار میشود، هم تلخ است و هم پیچیده؛ و نشان میدهد که گاهی قربانیان و مجرمان در مرزهای مبهمی از اخلاق و واقعیت قرار دارند. عروس کولی با پایانی تأثیرگذار، خواننده را با سوالاتی درباره عدالت، حقیقت، و انسانیت تنها میگذارد.
بخشهایی از عروس کولی
النا بلانکو پشت میز کارش نشسته بود، نور زرد چراغ مطالعه روی پروندههای نیمهباز افتاده بود. صدای باران روی پنجرهها میکوبید، انگار شهر هم از قتل سوسانا بیقرار بود. عکس جسد را دوباره نگاه کرد؛ همان زخمها، همان ترتیب بدن، همان شب ازدواج. این فقط یک قتل نبود، این یک تقلید بود، یا شاید چیزی فراتر.
……………………
در اتاق بازجویی، مادر سوسانا با چشمانی خسته و بیروح نشسته بود. صدایش لرزان بود، اما در نگاهش چیزی پنهان بود؛ ترسی کهنه، شاید رازی دفنشده. النا پرسید: «آیا کسی از گذشتهتان میخواست به شما آسیب بزند؟» زن سکوت کرد، انگار پاسخ را در ذهنش مرور میکرد، اما جرئت گفتنش را نداشت.
……………………
زاراته با قدمهای تند وارد شد، گوشیاش را بالا گرفت: «پیام ناشناس. فقط یک جمله: ‘دوباره شروع شد.’» النا گوشی را گرفت، به صفحه خیره شد. انگشتانش لرزیدند. این پرونده فقط درباره سوسانا نبود، این درباره چیزی بود که سالها پیش آغاز شده بود و حالا دوباره بیدار شده بود.
…………………..
در دل شب، النا به خانهاش برگشت. در یخچال فقط یک بطری شراب بود و چند تکه پنیر. تلویزیون را روشن نکرد. به عکس پسرش نگاه کرد که سالها پیش ناپدید شده بود. پرونده سوسانا، لارا، و آن پیام ناشناس، همه چیز را به گذشتهاش گره میزدند. شاید این بار، نه فقط قاتل را پیدا میکرد، بلکه خودش را هم.
………………..
در تاریکی نیمهشب، صدای باران روی آسفالت خیابانهای مادرید میکوبید، انگار شهر هم از چیزی پنهان در دلش بیقرار بود. النا بلانکو، با پالتوی چرمیاش، کنار صحنهی جرم ایستاده بود؛ جسد سوسانا ماکایا، با لباس سفید عروسی، در میان زبالههای پارک رها شده بود. نور چراغ قوه روی صورت بیجانش افتاد، چشمان باز، دهان نیمهگشوده، و زخمهایی که با دقتی بیمارگونه روی بدنش نقش بسته بودند
. النا نفسش را بیرون داد، نه از ترس، بلکه از خشم. این قتل فقط یک جنایت نبود، این یک نمایش بود. یک تقلید دقیق از قتل خواهرش، لارا، که هفت سال پیش در شب قبل از ازدواجش کشته شده بود. اما قاتل لارا در زندان بود. پس این یعنی چه؟ یک تقلید؟ یک اشتباه قضایی؟ یا چیزی عمیقتر، تاریکتر، که هنوز کسی جرئت نکرده بود به آن نگاه کند؟
صدای زاراته از پشت سرش آمد: «همه چیز مثل قبل. حتی ترتیب زخمها.» النا برگشت، نگاهش سرد و متمرکز بود. «این فقط یک قتل نیست، زاراته. این یک پیام است. کسی دارد با ما بازی میکند.» زاراته سرش را تکان داد، اما در چشمانش ترسی پنهان بود. النا به جسد نگاه کرد، به آن لباس سفید، به آن شب ازدواجی که هرگز اتفاق نیفتاد. و در دلش چیزی زمزمه کرد: «اگر این بازی است، من آمادهام. اما باید بدانم قوانینش چیست.»
اگر به کتاب عروس کولی علاقه دارید، بخش معرفی برترین آثار ادبیات اسپانیا در وبسایت هر روز یک کتاب، شما را با سایر آثار مشابه نیز آشنا میکند.
3 آبان 1404
عروس کولی
«عروس کولی» اثری است از کارمن مولا (نام مستعار سه نویسندهی مرد اسپانیایی یعنی خورخه دیاز، آگوستین مارتینز و آنتونیو مرسرو) که در سال ۲۰۱۸ منتشر شده است. این رمان دربارهی قتلهای مرموز و خشونتآمیزی است که رازهای تاریک خانوادگی، تعصبات قومی، و پیچیدگیهای روانشناختی را در دل جامعهی مادرید آشکار میکند.
دربارهی عروس کولی
رمان عروس کولی (La Novia Gitana) اثر کارمن مولا یکی از پرفروشترین و بحثبرانگیزترین آثار ادبیات جنایی اسپانیا در دهه اخیر است. این کتاب آغازگر مجموعهای با محوریت شخصیت کارآگاه «النا بلانکو» است که در دل مادرید به دنبال کشف رازهای تاریک قتلهایی پیچیده و مرموز میگردد. فضای داستان از همان ابتدا خواننده را درگیر معمایی هولناک میکند که با خشونت، رمز و راز، و پیچیدگیهای روانشناختی همراه است.
ماجرای اصلی حول قتل دختری به نام «سوسانا ماکایا» میچرخد؛ دختری با ریشههای کولی که در جامعهای مدرن بزرگ شده است. قتل او شباهت عجیبی با قتل خواهرش «لارا» دارد که هفت سال پیش در شب قبل از ازدواجش رخ داده بود. نکته عجیب اینجاست که قاتل لارا در زندان است، پس آیا قاتل جدید تقلیدگر اوست یا اینکه فرد بیگناهی سالهاست در زندان به سر میبرد؟ این سوالها آغازگر سفری پرتنش برای النا بلانکو و تیم تحقیقاتیاش هستند.
شخصیت «النا بلانکو» یکی از نقاط قوت رمان است. او زنی میانسال، پیچیده، و درگیر با گذشتهای تاریک است. علاقهاش به کارائوکه، نوشیدن، و زندگی در تنهایی، او را از دیگر کارآگاهان متمایز میکند. در طول داستان، لایههای شخصیتی او به تدریج آشکار میشوند و خواننده را با زنی مواجه میسازند که هم آسیبپذیر است و هم سرسخت.
رمان با ریتمی سریع و فصلهای کوتاه نوشته شده که باعث میشود خواننده نتواند کتاب را زمین بگذارد. هر فصل اطلاعات جدیدی ارائه میدهد و گرههای داستانی را پیچیدهتر میکند. سبک نوشتار کارمن مولا مستقیم، بیپرده، و گاه خشن است؛ اما همین ویژگیها باعث شدهاند که کتاب تأثیرگذار و بهیادماندنی باشد.
یکی از جنبههای جالب کتاب، پرداختن به جامعه کولیها در اسپانیاست. نویسنده با نگاهی انتقادی و در عین حال انسانی، به تفاوتهای فرهنگی، تبعیضها، و پیچیدگیهای روابط میان کولیها و جامعه غالب میپردازد. این موضوع نهتنها به غنای داستان کمک میکند، بلکه آن را از یک رمان صرفاً جنایی فراتر میبرد.
هویت نویسنده نیز خود داستانی جداگانه دارد. کارمن مولا تا مدتها به عنوان نویسندهای زن شناخته میشد، اما بعدها مشخص شد که این نام مستعار سه نویسنده مرد اسپانیایی است: خورخه دیاز، آگوستین مارتینز، و آنتونیو مرسرو. این افشاگری باعث بحثهای زیادی در محافل ادبی شد، اما موفقیت کتاب همچنان ادامه یافت.
عروس کولی نهتنها در اسپانیا بلکه در سطح بینالمللی مورد توجه قرار گرفت. ترجمههای مختلفی از آن منتشر شده و نقدهای مثبت بسیاری دریافت کرده است. در سایت گودریدز، این کتاب امتیاز بالایی دارد و خوانندگان آن را به خاطر داستان پرکشش و شخصیتپردازی قوی تحسین کردهاند.
رمان از نظر ساختار روایی نیز قابل توجه است. نویسنده با استفاده از فلشبکها، تغییر زاویه دید، و روایتهای چندلایه، فضای داستان را پیچیدهتر و جذابتر میکند. این تکنیکها به خواننده اجازه میدهند تا به تدریج به عمق ماجرا پی ببرند و با شخصیتها ارتباط برقرار کنند.
خشونت در این کتاب نقش مهمی دارد، اما هدف آن صرفاً شوک دادن نیست. بلکه به عنوان ابزاری برای نشان دادن تاریکیهای روان انسان و پیچیدگیهای اخلاقی استفاده میشود. صحنههای قتل با جزئیات توصیف شدهاند، اما در خدمت روایت و ایجاد تنش هستند، نه صرفاً برای ایجاد هیجان.
در کنار داستان اصلی، روابط میان اعضای تیم تحقیقاتی نیز به خوبی پرداخته شدهاند. شخصیتهایی مانند «زاراته» و «چیسکا» هرکدام ویژگیهای خاص خود را دارند و تعاملاتشان با النا بلانکو به غنای داستان کمک میکند. این روابط گاه طنزآمیز، گاه تنشزا، و گاه احساسیاند.
در نهایت، عروس کولی را میتوان آغازگر یکی از موفقترین مجموعههای جنایی اسپانیا دانست. این کتاب نهتنها خواننده را سرگرم میکند، بلکه او را به تفکر درباره عدالت، حقیقت، و پیچیدگیهای انسانی وامیدارد. اگر به رمانهای جنایی با فضای تاریک و شخصیتهای چندوجهی علاقهمندید، این کتاب انتخابی عالی است.
با توجه به استقبال گسترده از این اثر، اقتباس تلویزیونی آن نیز ساخته شده و در اسپانیا پخش شده است. این سریال نیز با استقبال خوبی مواجه شده و نشان میدهد که داستان «عروس کولی» همچنان در ذهن مخاطبان زنده است.
رمان عروس کولی در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۱۶ با بیش از ۴۵۰۰۰ رای و ۴۴۰۰ نقد و نظر است.
خلاصهی داستان عروس کولی
رمان عروس کولی اثر کارمن مولا داستانی جنایی و پرتعلیق است که در قلب مادرید اتفاق میافتد. داستان با قتل دختری جوان به نام «سوسانا ماکایا» آغاز میشود؛ دختری با ریشههای کولی که در شب قبل از ازدواجش به طرز وحشیانهای کشته میشود. نکته عجیب اینجاست که خواهر او، «لارا»، نیز هفت سال پیش دقیقاً در همان شب و به همان شیوه به قتل رسیده بود.
با وجود اینکه قاتل لارا دستگیر و زندانی شده، شباهت قتل جدید با قتل قبلی باعث میشود پلیس به این نتیجه برسد که یا قاتل تقلیدگری در کار است یا اینکه فردی بیگناه سالهاست در زندان به سر میبرد. این معما باعث میشود پرونده به واحد ویژهای در پلیس مادرید سپرده شود که توسط کارآگاه «النا بلانکو» رهبری میشود؛ زنی با گذشتهای تاریک و شخصیتی پیچیده.
النا بلانکو، زنی میانسال و منزوی، با وسواس خاصی به پروندههای جنایی میپردازد. او به همراه تیمش، شامل کارآگاهان زاراته، چیسکا و اورتگا، وارد دنیایی تاریک و پیچیده از رازهای خانوادگی، تعصبات قومی، و خشونتهای پنهان میشود. تحقیقات آنها به تدریج پرده از روابط پنهان خانواده ماکایا و گذشتهای پر از درد و راز برمیدارد.
در طول داستان، خواننده با جامعه کولیها در اسپانیا آشنا میشود؛ فرهنگی که با تبعیض و سوءتفاهمهای اجتماعی مواجه است. خانواده سوسانا تلاش کردهاند از سنتهای کولی فاصله بگیرند و زندگی مدرنتری داشته باشند، اما گذشته آنها همچنان سایهاش را بر زندگیشان انداخته است.
تحقیقات پلیس به کشف ارتباطهایی میان قتلها و افرادی درون خانواده و جامعه کولی منجر میشود. هر سرنخ جدید، گرههای بیشتری در داستان ایجاد میکند و خواننده را درگیر معمایی پیچیده و چندلایه میسازد. نویسنده با مهارت، اطلاعات را قطرهچکانی ارائه میدهد و تعلیق را تا پایان حفظ میکند.
در کنار داستان جنایی، زندگی شخصی النا بلانکو نیز به تصویر کشیده میشود. او با فقدان فرزندش، روابط ازهمگسیخته خانوادگی، و تنهایی عمیق دستوپنجه نرم میکند. این لایههای شخصیتی باعث میشود خواننده با او همدلی کند و داستان را نه فقط به عنوان یک معما، بلکه به عنوان روایتی انسانی دنبال کند.
با پیشرفت داستان، مشخص میشود که قتلها تنها بخشی از یک شبکه بزرگتر از خشونت و پنهانکاری هستند. انگیزههای قاتل به تدریج آشکار میشود و نشان میدهد که عدالت در دنیای واقعی همیشه ساده و مستقیم نیست. پیچیدگیهای اخلاقی و روانشناختی شخصیتها، داستان را از یک رمان جنایی معمولی فراتر میبرد.
نویسنده با استفاده از سبک نوشتاری سریع، فصلهای کوتاه، و دیالوگهای طبیعی، فضای داستان را زنده و پرتنش نگه میدارد. خواننده در هر فصل با اطلاعات جدیدی مواجه میشود که مسیر داستان را تغییر میدهد و او را به سمت پایان غیرمنتظرهای هدایت میکند.
در پایان، راز قتلها فاش میشود، اما نه به شکلی ساده یا قابل پیشبینی. حقیقتی که آشکار میشود، هم تلخ است و هم پیچیده؛ و نشان میدهد که گاهی قربانیان و مجرمان در مرزهای مبهمی از اخلاق و واقعیت قرار دارند. عروس کولی با پایانی تأثیرگذار، خواننده را با سوالاتی درباره عدالت، حقیقت، و انسانیت تنها میگذارد.
بخشهایی از عروس کولی
النا بلانکو پشت میز کارش نشسته بود، نور زرد چراغ مطالعه روی پروندههای نیمهباز افتاده بود. صدای باران روی پنجرهها میکوبید، انگار شهر هم از قتل سوسانا بیقرار بود. عکس جسد را دوباره نگاه کرد؛ همان زخمها، همان ترتیب بدن، همان شب ازدواج. این فقط یک قتل نبود، این یک تقلید بود، یا شاید چیزی فراتر.
……………………
در اتاق بازجویی، مادر سوسانا با چشمانی خسته و بیروح نشسته بود. صدایش لرزان بود، اما در نگاهش چیزی پنهان بود؛ ترسی کهنه، شاید رازی دفنشده. النا پرسید: «آیا کسی از گذشتهتان میخواست به شما آسیب بزند؟» زن سکوت کرد، انگار پاسخ را در ذهنش مرور میکرد، اما جرئت گفتنش را نداشت.
……………………
زاراته با قدمهای تند وارد شد، گوشیاش را بالا گرفت: «پیام ناشناس. فقط یک جمله: ‘دوباره شروع شد.’» النا گوشی را گرفت، به صفحه خیره شد. انگشتانش لرزیدند. این پرونده فقط درباره سوسانا نبود، این درباره چیزی بود که سالها پیش آغاز شده بود و حالا دوباره بیدار شده بود.
…………………..
در دل شب، النا به خانهاش برگشت. در یخچال فقط یک بطری شراب بود و چند تکه پنیر. تلویزیون را روشن نکرد. به عکس پسرش نگاه کرد که سالها پیش ناپدید شده بود. پرونده سوسانا، لارا، و آن پیام ناشناس، همه چیز را به گذشتهاش گره میزدند. شاید این بار، نه فقط قاتل را پیدا میکرد، بلکه خودش را هم.
………………..
در تاریکی نیمهشب، صدای باران روی آسفالت خیابانهای مادرید میکوبید، انگار شهر هم از چیزی پنهان در دلش بیقرار بود. النا بلانکو، با پالتوی چرمیاش، کنار صحنهی جرم ایستاده بود؛ جسد سوسانا ماکایا، با لباس سفید عروسی، در میان زبالههای پارک رها شده بود. نور چراغ قوه روی صورت بیجانش افتاد، چشمان باز، دهان نیمهگشوده، و زخمهایی که با دقتی بیمارگونه روی بدنش نقش بسته بودند
. النا نفسش را بیرون داد، نه از ترس، بلکه از خشم. این قتل فقط یک جنایت نبود، این یک نمایش بود. یک تقلید دقیق از قتل خواهرش، لارا، که هفت سال پیش در شب قبل از ازدواجش کشته شده بود. اما قاتل لارا در زندان بود. پس این یعنی چه؟ یک تقلید؟ یک اشتباه قضایی؟ یا چیزی عمیقتر، تاریکتر، که هنوز کسی جرئت نکرده بود به آن نگاه کند؟
صدای زاراته از پشت سرش آمد: «همه چیز مثل قبل. حتی ترتیب زخمها.» النا برگشت، نگاهش سرد و متمرکز بود. «این فقط یک قتل نیست، زاراته. این یک پیام است. کسی دارد با ما بازی میکند.» زاراته سرش را تکان داد، اما در چشمانش ترسی پنهان بود. النا به جسد نگاه کرد، به آن لباس سفید، به آن شب ازدواجی که هرگز اتفاق نیفتاد. و در دلش چیزی زمزمه کرد: «اگر این بازی است، من آمادهام. اما باید بدانم قوانینش چیست.»
اگر به کتاب عروس کولی علاقه دارید، بخش معرفی برترین آثار ادبیات اسپانیا در وبسایت هر روز یک کتاب، شما را با سایر آثار مشابه نیز آشنا میکند.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات جهان، جنایی و پلیسی، داستان خارجی، رمان، معمایی/رازآلود
۰ برچسبها: ادبیات اسپانیا، ادبیات جهان، کارمن مولا، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب