طوبا و معنای شب

«طوبا و معنای شب» اثری است از شهرنوش پارسی‌پور (نویسنده‌ی زاده‌ی تهران، متولد ۱۳۲۴) که در سال ۱۳۶۸ منتشر شده است. این کتاب به روایت زندگی دختری به نام طوبا در اواخر دوران قاجار می‌پردازد.

درباره‌ی طوبا و معنای شب

کتاب طوبا و معنای شب به قلم شهرنوش پارسی‌پور در چهار فصل به بررسی رویدادهای چندین دهه از تاریخ ایران در قالب روایت زندگی دختری به نام طوبا می‌پردازد. بررسی تاریخ ایران و همین‌طور طرز فکر افراد و چگونگی تحولات و شخصیت آن‌ها در دوره‌ای از تاریخ از اواخر قاجار تا اوایل پهلوی از سوی دیگر سرگذشت زن و اطرافیانش شاید در حقیقت از اهداف داستان هستند.

طوبا از پدری دانشمند  به نام ادیب و مادری بی‌سواد و ساده متولد می‌شود. پدر مرید اندیشه‌ی ملاصدرا و از برگزیدگان دربار مشیرالدوله است. وی پسر ارشد خانواده است که مطابق سنت دیرینه بعد از مرگ پدر خود وارث او و زنان بافنده‌ی خانه شده و به دلیل رتق و فتق امور آن‌ها، تا پنجاه سالگی ازدواج نمی‌کند. او با احساس رضایت روزگار را با بحث کردن با دوستانش می‌گذراند و بزرگ‌ترین دلمشغولی‌اش گشودن معمای ملاصدرا است. با ازدواج و به دنیا آمدن طوبا، زندگی پدر نیز تغییر می‌کند.

پدر در کودکی به طوبا سواد و ادب یاد می‌دهد و زندگی طوبا چون بهشتی است تا این که پدر از دنیا می‌رود. این اتفاق که در نوجوانی طوبا رخ می‌دهد شروعی بر زندگی پر فراز و نشیب وی است.

کتاب طوبا و معنای شب در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز  ۳.۵۷ با بیش از ۸۲۰ رای و ۹۰ نقد و نظر است.

داستان طوبا و معنای شب

طوبا دختر مردی به نام ادیب است. دختری با موهای طلایی که پدر بر خلاف سایر زنان به او سواد و ادب می‌آموزد. پدر طوبا در نوجوانی او فوت می‌کند و پسرعموی پیری به خواستگاری مادرش می‌آید، طوبا برای نجات مادر به مرد پیشنهاد می‌کند که با خود او ازدواج کند و زندگی طوبا این‌گونه آغاز می‌شود. دختری نوجوان در اواخر قرن ۱۹ و پیرزنی نالان در قرن ۲۰.

بخش‌هایی از طوبا و معنای شب

از پی هفت سال خشکسالی اینک دیوانه سه روز بود مدام می بارید و طوبی با جارو به جان حوض افتاده بود تا لجن چسبناک و خشکیده هفت ساله را از دیواره هایش بتراشد و سطل سطل آب را به پاشویه بریزد تا به باغچه برود و باغچه را پر کند، و خاک، خاک تشنه در اسارت رویای آب اینک در رحمت آب غرق شود.

دو زن حاج مصطفی از پشت پنجره به بیوه هیجده ساله می نگریستند. زن بزرگتر، عاقل‌تر و موذی‌تر در هراس این اندیشه بود که اگر حاجی ناگهان و بی خبر بیاید و بیوه‌ی نیمه لخت را در حوض ببیند چه خواهد شد. زن کوچک‌تر ساده و بچه‌گانه بود و در وسوسه که به طوبی ملحق شود و حوض را بشوید.

……………………….

هرگاه در اسفند بنفشه می کاشتی ، در بهار باغچه ای پر از بنفشه داشتی ، بنفشه برای خود می اندیشید ، خاک برای خود و آب برای خود . همراه با هم یک ترکیب روح بخش را به وجود می اوردند . همین قدر دانسته فعلا کافی بود.

……………………………

این حرامیان کارشان به جایی رسیده بود که می خواستند آب تهران را در لوله بکنند ، به این بهانه که آب کثیف نشود ، تا چه بشود ؟ هر وقت خواستند لوله آب را ببندند و شهر را صحرای کربلا کنند . می خواستند در خیابان ها سنگ ریزه بپاشند و قیر بکشند تا مردم نتوانند راه آب ها را تمیز کنند.

 ……………………………

یک دختر زنده که بچه حرامی در شکمش داشته باشد نفرت انگیز و نجس است . همان دختر اگر این طوری کشته شده باشد جزو معصومین طبقه بندی می شود.

……………………………

یک چیزی مثل چینی توی دلش شکسته است ، هزار تکه شده نمی تواند بندش بزند . چینی هزار تکه را نمی شود بند زد.

……………………………

جامعه نمی تواند زن بی شوهری را که در جست و جوی عشق است تحمل کند.

……………………………

خانه از پای بست ویران است اما نباید آن را آتش زد باید ساختش.

 

اگر به کتاب «طوبا و معنای شب» علاقه دارید، برای آشنا شدن با کتاب‌های مشابه بخش معرفی برترین رمان‌های ایرانی را در وب‌سایت هر روز یک کتاب ببینید. هم‌چنین بخش معرفی بهترین کتاب‌های دارای مضامین اجتماعی نیز شما را با دیگر نمونه‌های این آثار آشنا می‌سازد.