صفر تا یک

«صفر تا یک» با نام کامل «صفر تا یک: یادداشت‌های درباره‌ی استارتاپ‌ها، یا چگونه آینده را بسازیم» اثری است از پیتر تیل (تاجر و نویسنده‌ی آمریکایی، متولد ۱۹۶۷) و بلیک مسترز (سرمایه‌گذار و نویسنده‌ی آمریکایی، متولد ۱۹۸۶) که در سال ۲۰۱۴ منتشر شده است. این کتاب چکیده‌ای از یادداشت‌های نویسنده‌ی اول در رابطه با سرمایه‌گذاری و خطرپذیری است.

درباره‌ی صفر تا یک

کتاب صفر تا یک: یادداشت‌هایی درباره‌ی استارتاپ‌ها، یا چگونه آینده را بسازیم  به قلم پیتر تیل و بلیک مسترز در سال ۲۰۱۴ منتشر شد. پیتر تیل، یک سرمایه‌گذار خطرپذیر، یکی از بنیان‌گذاران پی‌پل و نیز یکی از سرمایه‌گذاران اولیه فیس‌بوک است. این کتاب در واقع چکیده‌ای از یادداشت‌های آنلاین و بسیار پرطرفدار جمع‌آوری شده توسط بلیک مستر (دانشجوی پیتر تیل) است که در بهار ۲۰۱۴ در دانشگاه استنفورد تدریس شد.

پیتر تیل و بلیک مسترز در کتاب از صفر به یک، درباره‌ی شرکت‌هایی حرف می‌زنند که می‌توانند از صفر، یک بسازند. در اصل آن‌ها از خلاقیت صحبت می‌کنند. از این جهت که همه‌ی انسان‌ها به دنبال شغلی می‌گردند که برای آن‌ها ثروت به ارمغان بیاورد و به همین دلیل به دنبال خلق یک چیز تازه نیستند.

اما پیتر تیل و بلیک مسترز معتقدند که برای موفقیت و برای ساختن آینده‌ای درخشان که با حال متفاوت باشد، لازم است که طور دیگری فکر کنیم. ایده‌های خلاقانه داشته باشیم و به دنبال ساختن چیزهای جدید باشیم. دنیای ما به کسانی که مقلد هستند، احتیاجی ندارد بلکه به کسانی احتیاج دارد که غیرعادی فکر می‌کنند، ایده‌های متفاوت و غیرعادی دارند و برای عملی کردن ایده‌هایشان دست از تلاش کردن برنمی‌دارند.

 کتاب  صفر تا یک نکاتی درباره‌ی شرکت‌های نوپا و نقش آن‌ها در ساخت آینده بیان می‌کند که به شما مدیران و کارآفرینان کمک می‌کند تا زندگی متفاوتی برای خود بسازید و دنیا را تغییر دهید.

کتاب صفر تا یک در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۴.۱۸ با بیش از ۳۱۴ هزار رای و ۸۱۰۰ نقد و نظر است.

محتوای صفر تا یک

این کتاب شامل چهارده فصل است. فصل اول این کتاب، «چالش‌های آینده» نام دارد که توضیحاتی را  درباره‌ی پیشرفت افقی یا توسعه‌ای و پیشرفت عمودی یا شدید بیان می‌کند. در این فصل با اصطلاح «جهانی سازی» آشنا می‌شویم؛ جهانی سازی طبق تعریف کتاب به معنای «گرفتن چیزهایی که در جایی کار می‎‌کنند و بردنشان به همه جا» که به عنوان نمونه در رابطه با «جهانی سازی» در کتاب صفر تا یک، کشور چین مورد مطالعه قرار گرفته است. طبق گفته کتاب «چین بهترین نمونه‌ی جهانی سازی است، چینی‌ها به شکل آشکار، هر چیزی را که در دنیای توسعه یافته کار می‌کند کپی می‌کنند.»

«تاریخ مختصر دهه‌ی نود» نام فصل دوم کتاب صفر تا یک است. در این فصل، فرآیند آغاز و رشد فناوری در دهه‌ی نود میلادی مطرح می‌شودو نویسنده نگاهی تاریخی به دهه نود میلادی دارد. در ابتدای این دهه فروپاشی دیوار برلین رخ داده است؛ بحران اقتصادی پیش‌آمده در آمریکا و شرق آسیا سرمایه‌ی همه شرکت‌ها را در آن زمان تحت تاثیر قرار داده است. در ادامه پیتر پیل از تاسیس شرکت «پی پال» و تجربه‌اش در این دهه می‌گوید و چند نکته را به عنوان راهنمای تفکر کسب‌وکار بیان می‌کند. از جمله« گام به گام پیش برو، کوچک و منعطف باش، در رقابت بهتر عمل کن، بر روی محصول تمرکز کن نه بر روی فروش.»

فصل سوم کتاب «همه‌ی شرکت‌های شاد متفاوت‌اند» نام دارد. در این فصل نویسنده با مثال در مورد رستوران‌های مختلف، اصطلاحِ «انحصار» را توضیح می‌دهد. کسب‌وکارهایی که انحصاری کار می‌کنند و به دنبال انحصار، نوآوری را به خدمت می‌گیرند، می‌توانند موفق شوند؛ زیرا سکون یک شرکت سبب مرگ و شکست آن سرمایه و انرژی می‌شود. پیتر پیل در آخر این فصل بیان می‌کند: « شرکت‌های شاد هرکدام با حل یک مشکل خاص، انحصار به دست می‌آورند. همه‌ی شرکت‌های شکست‌خورده شبیه هم هستند: آن‌ها در فرار از رقابت ناموفق‌اند.»

فصل چهارم که «جهان بینی رقابت» نام دارد، رقابت در کسب‌وکار را توصیف می‌کند. رقابت در همه‌ جا اعم از سیستم‌های آموزشی تا شرکت‌های بزرگ اقتصادی نفوذ کرده است. در این بخش از کتاب صفر تا یک مدل‌هایی از رقابت طبق گفته مارکس و شکسپیر آورده شده است و این مدل‌ها با هم مقایسه می‌شوند.

فصل بعدی کتاب با عنوان «مزیت حرکت آخر»، توصیه می‌کند که برای راه‌اندازی یک کسب‌وکار جدید و موفق، وجود یک فکر نو و باز ضروری است. اگر یک کسب‌وکار اولین باشد، بسیار مزیت دارد و تقریبا از تمام رقبا جلوتر است؛ ولی باید هوشمندانه پیش رفت و آینده را پیش‌بینی کرد تا بتوان سهم بزرگی از بازار را به دست گرفت.

فصل ششم کتاب، «تو بلیت بخت آزمایی نیستی» نام دارد. نویسنده در این فصل چگونگی موفق شدن را بررسی می‌کند. آیا موفقیت بر اثر شانس است یا مهارت و سخت‌کوشی؟ با بررسی زندگی افرادِ موفق در طول تاریخ، متوجه می‌شویم موفق شدن در ابتدا نیاز به یک بستر و محیط مناسب برای رشد دارد و پس از آن نیاز به طراحی مسیری هدفمند که با تلاش و سخت‌کوشی زیاد همراه است.

فصل هفتم کتاب که «پول را دنبال کن» نامیده شده است، «قانون توان» را توصیف می‌کند و فصل بعدی کتاب صفر تا یک با عنوان «معماها»، از وجود حتمی پیچیدگی‌ها در اقتصاد می‌گوید. اگر شرکتی معماها را در دنیای تجارت نادیده بگیرد، حتما با شکست روبرو می‌شود.

فصل نهم کتاب، «بنیان‌ها» نام دارد که مسائل مربوط به تاسیس شرکت‌ها را مطرح می‌کند. انتخاب شریک در ابتدای یک تجارت امری بسیار مهم است؛ در ابتدای کار همه چیز خوشبینانه پیش می‌رود ولی در طول زمان اگر اختلاف حل‌نشدنی پیش بیاید، شکست شرکت حتمی است.

فصل بعدی کتاب، «سازوکارِ مافیا» نام دارد و «فرهنگ شرکت» را توضیح می‌دهد؛ در این فصل، مجموعه فعالیت‌ها و تدارک‌هایی که منجر به ایجاد یک فضای مناسب برای کار می‌شود، یادآوری شده و پس از آن، استخدام افراد در شرکت‌ها را بررسی می‌کند.

فصل‌های بعدی کتاب،عناوین «آیا اگر چیزی بسازید کسی به سراغش خواهد آمد؟»، «انسان و ماشین»، «سبزاندیشی» و «تناقض بنیان‌گذار» داراست و در مجموع می‌توان گفت که مطالعه‌ی دقیق کتاب صفر تا یک، یادداشت‌های شروع کار یا چگونگی ساختن آینده،  فرد را در مسیر درست موفقیت در یک تجارت و یا کارآفرینی قرار می‌دهد.

بخشی از صفر تا یک

هر وقت برای استخدام با کسی مصاحبه می‌کنم دوست دارم این پرسش را طرح کنم که: «چه حقیقت مهمی رو قبول داری که خیلی‌ها قبولش ندارن؟»

این پرسشی صریح است که به نظر می‌توان به سادگی آن را پاسخ داد. ولی در واقع، این‌طور نیست. پاسخ دادن به این پرسش به لحاظ نظری دشوار است، چون همه قبول دارند دانشی که در مدرسه می‌آموزیم، اثبات شده و مسلم است و بیشتر آدم‌ها فقط به آن دانش دسترسی داشته‌اند. پاسخ این پرسش از نظر روان‌شناختی هم دشوار است، چون هر کسی می‌داند پاسخی که می‌خواهد بگوید طرفدار چندانی ندارد. کمتر کسی تفکر خلاق دارد، ولی شجاعت و شهامت از تفکر خلاق هم کمیاب‌تر است.

اغلب اوقات پاسخ‌هایی از این دست می‌شنوم:

«نظام آموزشی‌مون ناکارآمده و باید به سرعت فکری به حالش کرد».

«آمریکا استثنائیه».

«خدایی وجود نداره».

این‌ها پاسخ‌های مد نظرم نیستند. شاید پاسخ‌های اول و دوم حقیقت داشته باشد، ولی همین حالا هم بسیاری از مردم با آن موافقند. عبارت سوم نیز در یک مباحثه‌ی آشنای قدیمی، از یک طرف جانبداری می‌کند. پاسخ مناسب به این پرسش می‌تواند به این شکل باشد: «بیشتر مردم به ایکس باور دارند، ولی حقیقت مخالف ایکس است». من پاسخ خود را در ادامه‌ی همین فصل بیان می‌کنم.

اما ارتباط این پرسش نامتعارف با آینده چیست؟ به بیان ساده، آینده یعنی مجموعه‌ی همه‌ی لحظاتی که هنوز به وقوع نپیوسته‌اند. ولی آنچه آینده را متمایز و مهم می‌کند این نیست که هنوز فرا نرسیده است، بلکه متفاوت بودن جهان آینده نسبت به امروز است.

در این چارچوب، اگر ظرف ۱۰۰ سال آینده تغییر چندانی در جامعه‌مان اتفاق نیفتد، بیشتر از ۱۰۰ سال با آینده فاصله داریم و اگر ظرف ۱۰ سال آینده تغییرات فوق‌العاده‌ای در جامعه‌مان رخ دهد، در این صورت آینده قابل لمس است. هیچ‌کس نمی‌تواند آینده را به دقت پیش‌بینی کند، ولی همه بر سر دو چیز اتفاق‌نظر داریم؛ نخست اینکه متفاوت با جهان امروزی است و دوم اینکه در جهان امروزی ریشه دارد. تفاوت پاسخ‌ها به این پرسش نامتعارف ناشی از داشتن دیدگاه متفاوت به زمان حال است؛ پاسخ‌های خوب به این پرسش بهترین ترسیم از آینده هستند.

 

اگر به کتاب «صفر تا یک» علاقه دارید، می‌توانید در بخش معرفی برترین کتاب‌های اقتصادی در وب‌سایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونه‌های مشابه آشنا شوید.