«این سه زن» اثری است از مسعود بهنود (نویسندهی زادهی تهران، متولد ۱۳۲۵) که در سال ۱۳۷۴ منتشر شده است. این کتاب به بررسی زندگی اشرف پهلوی، مریم فیروز و ایران تیمورتاش میپردازد.
دربارهی این سه زن
کتاب «این سه زن» که برای اولین بار در سال ۱۳۷۴ و در در سال ۱۳۹۸ سری شانزدهم آن توسط نشر علم منتشر شده است سوژهی خود را زندگی پرفراز و نشیب سه زن به نامهای «اشرف پهلوی»، «ایران تیمورتاش» و «مریم فیروز» قرار داده است. کتابی که به قلم «مسعود بهنود» روایتی پر مخاطره به خود گرفته است.
«این سه زن» روایت تاریخی مفصلی از انتهای حکومت قاجار تا اواسط حکومت محمدرضا پهلوی ارایه می کند که علاوه بر آشنایی به زندگی سه شخصیت اصلی کتاب، مخاطب می تواند با دوره ای تاریخی از ایران معاصر آشنا شود. هرچند نباید غافل شد و به روایت شخصی نگارنده در مورد حقایق ماجرا بسنده کرد.
در این کتاب علاوه بر اینکه در مورد زندگی رضاشاه از کودکی تا به قدرت رسیدن و مرگش مسائل و اموراتی را شرح می دهد، در عین حال هم اشاراتی به این سه زن میکند. فصل های پایانی کتاب در مورد اتفاقات بعد از رضاشاه است. اقدامات این سه زن و تاثیراتی که ایران تیمورتاش، اشرف پهلوی و مریم فیروز بر سرنوشت دولت پهلوی و کشور گذاشتهاند.
مسعود بهنود خود در رابطه با این کتاب میگوید:
این کتاب تاریخ نیست، رمان هم نیست. شاید یک روایت تاریخی بتواند باشد، شاید. فکر اولیه آن حدود بیست سال پیش در سرم آمد. نه به این شکل، بلکه فقط به قصد نوشتن سرگذشت تیمورتاش. و آن هم در شبی که به اتفاق پروانه و بزرگ حائری و هرمز فرزین در پاریس، در آن آپارتمان قدیمی به دیدار زنی رفتم که از بچگی درباره او شنیده بودم.
وقتی او را در میان تصاویر پدرش دیدم و هنوز پس از ۴۰ سال که از قتل تیمورتاش میگذشت در گفتگوی او به سرم افتاد داستان زندگی این سه زن را بنویسم. رژیم پهلوی سرکار بود و نمی شد. بار دیگر، در زمان جنگ که ایران به ایران آمده بود، خیالم را باز گفتم. دو سه بار پای خاطره گویی هایش نشستم. ولی رفت که با مدارک و عکس و اسناد برگردد و برنگشت. یادداشتها را در قفسه کارهای ناتمام گذاشتم.
از دیگر سو، در همه این سال ها که با تاریخ، روزگار میگذرانم، بارها قصد داشتم که درباره فرمانفرما بنویسم. جز آن که نوشتن درباره رضاخان ماکسیم که شاه شد هم سالهاست در سرم بوده است. اما اعتراف می کنم که نوشتن درباره خانم مریم فیروز همین اواخر، و بعد از آن که کتاب خاطرات کیانوری را خواندم به سرم افتاد.
فکر به هم پیوستن قصّه این سه زن (مریم فیروز، ایران تیمورتاش و اشرف پهلوی) سال پیش و ضمن گفتگو با یکی از نوادگان ناصرالدین شاه، جرقه زد. چون دست بر قلم رفت، لازم آمد که پدران این سه زن را نیز بشناسانم. و این کاری دشوار بود، چرا که قصد روایت داشتم و روایت نه قهرمان پروری می طلبد و نه حقیر و دشنام. و در حالی که اینها همه، سه زن و پدرانشان، معاصران ما هستند و حّب و بغض درباره آنها جاری و ساری، کار آسان نبود.
کتاب این سه زن در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۵۳ با بیش از ۱۰۱۹ رای و ۵۹ نقد و نظر است.
فهرست مطالب این سه زن
کتاب این سه زن شامل مطالب زیر است:
- رضاشاه
- فرمانفرما
- تیمورتاش
- کودتا
- اتحاد
- آرزوهای بزرگ
- سرخوشی
- آغاز رنج ها
- نوعی از آزادی
- انتقام
- فریاد
- درد و شادی
- فرار
- کین
بخشهایی از این سه زن
نوشآفرین زنی از طایفهی پالانی که هرگز از دامنهی آلاشت و سوادکوه و از خانواده و طایفهی خود دورتر نشده بود،چندان که فرزندش شش ماهه شد، سر درپی داداشبیگ، شوهرش گذاشت. هر جا سراغی از اوگرفت او را نیافت. زن که هنوز هجده ساله نشده بود، بیقرار بود ولی نومید نبود.
……………………
در او رمقی نمانده بود و کودک نیز زیر پتو، دیگر صدایی نداشت که در قهوهخانهی امامزاده هاشم را کوفتند. قهوهچی با احتیاط و در حالی که چوبی به دست داشت در را گشود، برف و بوران چرخ میزد و به داخل کلبه راه مییافت. قهوهچی انتظار نداشت زنی را ببیند که گریان پناه میجوید.
اگر به کتاب این سه زن علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی آثار مسعود بهنود در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسنده نیز آشنا شوید.
20 بهمن 1402
این سه زن
«این سه زن» اثری است از مسعود بهنود (نویسندهی زادهی تهران، متولد ۱۳۲۵) که در سال ۱۳۷۴ منتشر شده است. این کتاب به بررسی زندگی اشرف پهلوی، مریم فیروز و ایران تیمورتاش میپردازد.
دربارهی این سه زن
کتاب «این سه زن» که برای اولین بار در سال ۱۳۷۴ و در در سال ۱۳۹۸ سری شانزدهم آن توسط نشر علم منتشر شده است سوژهی خود را زندگی پرفراز و نشیب سه زن به نامهای «اشرف پهلوی»، «ایران تیمورتاش» و «مریم فیروز» قرار داده است. کتابی که به قلم «مسعود بهنود» روایتی پر مخاطره به خود گرفته است.
«این سه زن» روایت تاریخی مفصلی از انتهای حکومت قاجار تا اواسط حکومت محمدرضا پهلوی ارایه می کند که علاوه بر آشنایی به زندگی سه شخصیت اصلی کتاب، مخاطب می تواند با دوره ای تاریخی از ایران معاصر آشنا شود. هرچند نباید غافل شد و به روایت شخصی نگارنده در مورد حقایق ماجرا بسنده کرد.
در این کتاب علاوه بر اینکه در مورد زندگی رضاشاه از کودکی تا به قدرت رسیدن و مرگش مسائل و اموراتی را شرح می دهد، در عین حال هم اشاراتی به این سه زن میکند. فصل های پایانی کتاب در مورد اتفاقات بعد از رضاشاه است. اقدامات این سه زن و تاثیراتی که ایران تیمورتاش، اشرف پهلوی و مریم فیروز بر سرنوشت دولت پهلوی و کشور گذاشتهاند.
مسعود بهنود خود در رابطه با این کتاب میگوید:
این کتاب تاریخ نیست، رمان هم نیست. شاید یک روایت تاریخی بتواند باشد، شاید. فکر اولیه آن حدود بیست سال پیش در سرم آمد. نه به این شکل، بلکه فقط به قصد نوشتن سرگذشت تیمورتاش. و آن هم در شبی که به اتفاق پروانه و بزرگ حائری و هرمز فرزین در پاریس، در آن آپارتمان قدیمی به دیدار زنی رفتم که از بچگی درباره او شنیده بودم.
وقتی او را در میان تصاویر پدرش دیدم و هنوز پس از ۴۰ سال که از قتل تیمورتاش میگذشت در گفتگوی او به سرم افتاد داستان زندگی این سه زن را بنویسم. رژیم پهلوی سرکار بود و نمی شد. بار دیگر، در زمان جنگ که ایران به ایران آمده بود، خیالم را باز گفتم. دو سه بار پای خاطره گویی هایش نشستم. ولی رفت که با مدارک و عکس و اسناد برگردد و برنگشت. یادداشتها را در قفسه کارهای ناتمام گذاشتم.
از دیگر سو، در همه این سال ها که با تاریخ، روزگار میگذرانم، بارها قصد داشتم که درباره فرمانفرما بنویسم. جز آن که نوشتن درباره رضاخان ماکسیم که شاه شد هم سالهاست در سرم بوده است. اما اعتراف می کنم که نوشتن درباره خانم مریم فیروز همین اواخر، و بعد از آن که کتاب خاطرات کیانوری را خواندم به سرم افتاد.
فکر به هم پیوستن قصّه این سه زن (مریم فیروز، ایران تیمورتاش و اشرف پهلوی) سال پیش و ضمن گفتگو با یکی از نوادگان ناصرالدین شاه، جرقه زد. چون دست بر قلم رفت، لازم آمد که پدران این سه زن را نیز بشناسانم. و این کاری دشوار بود، چرا که قصد روایت داشتم و روایت نه قهرمان پروری می طلبد و نه حقیر و دشنام. و در حالی که اینها همه، سه زن و پدرانشان، معاصران ما هستند و حّب و بغض درباره آنها جاری و ساری، کار آسان نبود.
کتاب این سه زن در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۵۳ با بیش از ۱۰۱۹ رای و ۵۹ نقد و نظر است.
فهرست مطالب این سه زن
کتاب این سه زن شامل مطالب زیر است:
بخشهایی از این سه زن
نوشآفرین زنی از طایفهی پالانی که هرگز از دامنهی آلاشت و سوادکوه و از خانواده و طایفهی خود دورتر نشده بود،چندان که فرزندش شش ماهه شد، سر درپی داداشبیگ، شوهرش گذاشت. هر جا سراغی از اوگرفت او را نیافت. زن که هنوز هجده ساله نشده بود، بیقرار بود ولی نومید نبود.
……………………
در او رمقی نمانده بود و کودک نیز زیر پتو، دیگر صدایی نداشت که در قهوهخانهی امامزاده هاشم را کوفتند. قهوهچی با احتیاط و در حالی که چوبی به دست داشت در را گشود، برف و بوران چرخ میزد و به داخل کلبه راه مییافت. قهوهچی انتظار نداشت زنی را ببیند که گریان پناه میجوید.
اگر به کتاب این سه زن علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی آثار مسعود بهنود در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسنده نیز آشنا شوید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات ایران، تاریخ، داستان ایرانی، رمان، زندگینامه
۰ برچسبها: ادبیات ایران، مسعود بهنود، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب