«سرّ نی» اثری است از عبدالحسین زرینکوب (نویسنده و مترجم اهل بروجرد، از ۱۳۰۱ تا ۱۳۷۸) که در سال ۱۳۶۴ منتشر شده است. این کتاب تحلیلی جامع و تطبیقی از مثنوی معنوی مولاناست که به کشف لطایف، رموز عرفانی، و مفاهیم فلسفی آن میپردازد.
دربارهی سرّ نی
کتاب سرّ نی، اثر برجسته دکتر عبدالحسین زرینکوب، یکی از مهمترین پژوهشها درباره مثنوی معنوی مولانا جلالالدین بلخی است. این کتاب، با تحلیلی عمیق و روشمند، به خوانندگان کمک میکند تا به لطایف و رموز این شاهکار عرفانی بیشتر پی ببرند. زرینکوب که خود از مولویشناسان و صاحبنظران برجسته در حوزه ادبیات و تصوف است، این اثر را در دو جلد جامع تألیف کرده و جایگاه آن را بهعنوان مرجعی برجسته در مطالعات مولانا تثبیت نموده است.
زرینکوب در مقدمه کتاب اشاره میکند که این اثر به معنای یک شرح متداول بر مثنوی نیست، بلکه بیشتر مباحثی تفصیلی و تحلیلی درباره موضوعات و اندیشههایی است که مولانا در اشعار خود به آنها پرداخته است. او تلاش کرده است تا از مرزهای تفسیر لفظی فراتر رفته و ابعاد فکری و معنوی این اثر را بررسی کند. این رویکرد، خواننده را به تأملی عمیقتر درباره مفاهیم و پیامهای نهفته در مثنوی دعوت میکند.
زرینکوب بهعنوان پژوهشگری که زندگی خود را وقف شناخت مولانا کرده است، پیش از سرّ نی نیز آثاری چون پلهپله تا ملاقات خدا و بحر در کوزه را منتشر کرده بود. او این کتابها را مقدمات مناسبی برای مطالعه سرّ نی دانسته و خوانندگان را به خواندن آنها پیش از ورود به بحثهای عمیقتر این اثر دعوت کرده است. این آثار، به نوعی زمینهساز درک بهتر اندیشههای مولانا و جهان فکری او هستند.
سرّ نی، بر خلاف بسیاری از شروح دیگر، بر اساس توالی ابیات تنظیم نشده است. در عوض، مباحث آن بر پایه موضوعاتی است که مولانا در اشعارش به آنها پرداخته است. این ساختار موضوعمحور، به خواننده امکان میدهد تا هر بخش از کتاب را بهطور مستقل مطالعه کند و به عمق مفاهیم خاصی که مورد علاقه اوست، بپردازد.
یکی از ویژگیهای برجسته این اثر، استفاده از منابع تاریخی و ادبی متنوع است. زرینکوب علاوه بر اشعار و اقوال خود مولانا، به دیدگاههای یاران و معاصران او نیز توجه کرده است. او همچنین از آثار عارفان و متألهان متأخر بهره گرفته تا پیوند میان افکار مولانا و ادوار بعدی را نشان دهد. این روش، گسترهای از دیدگاههای تاریخی و تطبیقی را به تحلیل او افزوده است.
زرینکوب در این کتاب، مولانا را بهعنوان شخصیتی فراتر از زمان خود معرفی میکند. او اذعان دارد که اگر مولانا امروز زنده بود، ممکن بود در هیئت شخصیتی جهانی مانند مهاتما گاندی ظهور کند و پیامآور صلح و معنویت برای تمام انسانها باشد. این دیدگاه، عمق تأثیرگذاری مولانا و پیام جهانی او را نشان میدهد.
یکی دیگر از نقاط قوت سرّ نی، نگاه انتقادی و در عین حال عمیق نویسنده به مضامین مثنوی است. زرینکوب نه تنها به تفسیر معنایی اشعار پرداخته، بلکه با تحلیل ریشههای فکری و فرهنگی آنها، خواننده را با بستر تاریخی و اجتماعی ظهور این اثر آشنا میکند. این نگاه تحلیلی، کتاب را به اثری متفاوت و بیهمتا تبدیل کرده است.
این کتاب در سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۲ در پاریس نوشته شده و در سال ۱۳۶۴ منتشر گردیده است. زرینکوب در این دوران، با نگاهی تازه و رویکردی روشمند، به بازخوانی و تحلیل مثنوی معنوی پرداخته است. این اثر در مراسم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران نیز بهعنوان کتاب برگزیده معرفی شده است که نشاندهنده ارزش علمی و ادبی آن است.
سرّ نی در دو جلد و بیش از ۱۱۵۰ صفحه، یکی از مفصلترین و جامعترین آثار درباره مولانا و مثنوی معنوی است. این گستردگی نشاندهنده تلاش بیوقفه نویسنده در ارائه تحلیلی دقیق و همهجانبه از این شاهکار عرفانی است. زرینکوب، با بهرهگیری از دانش گسترده خود در ادبیات و تصوف، اثری ماندگار را خلق کرده که هم برای علاقهمندان مبتدی و هم برای پژوهشگران حرفهای ارزشمند است.
عبدالحسین زرینکوب در مقدمه کتاب تأکید میکند که این اثر نه شرح کامل مثنوی است و نه نقدی تمامعیار بر آن. او این کتاب را بیشتر بهعنوان گفتوگویی با مثنوی میداند که هدف آن فهم رموز و نکات پنهان این اثر است. این رویکرد فروتنانه نویسنده، بر عمیق بودن تحلیلهای او تأکید میکند.
دکتر عبدالکریم سروش و فرانکلین لوئیس نیز از این کتاب بهعنوان یکی از آثار برجسته زرینکوب یاد کردهاند. سروش آن را تشریحی ژرف بر مثنوی دانسته که برای مخاطبان پیشرفته و نه مبتدیان نوشته شده است. لوئیس نیز خواندن این کتاب را برای درک بهتر مثنوی ضروری دانسته است.
در نهایت، سرّ نی نه تنها اثری ادبی و عرفانی، بلکه سفری به عمق اندیشههای مولانا است. این کتاب، خوانندگان را به درک تازهای از این شاعر بزرگ دعوت میکند و چراغی است برای روشنتر کردن مسیر پیچیده فهم مثنوی معنوی.
خلاصهای از محتوای سرّ نی
کتاب سرّ نی نوشته عبدالحسین زرینکوب، به بررسی و تحلیل دقیق مثنوی معنوی مولانا جلالالدین بلخی میپردازد. این اثر، بهجای شرح متداول بر اساس توالی ابیات، به موضوعات محوری و مفاهیمی میپردازد که در مثنوی مطرح شدهاند. نویسنده با تقسیمبندی موضوعی اشعار مولانا، سعی کرده است نکات مهم و لطایف معنوی این اثر را برجسته کند و خوانندگان را با ابعاد مختلف آن آشنا سازد.
زرینکوب در این کتاب، علاوه بر اشعار و افکار مولانا، به دیدگاههای یاران و معاصران او نیز توجه کرده است. او همچنین از منابع تاریخی و عرفانی پیش از مولانا و تأثیراتی که این منابع ممکن است بر اندیشههای او داشته باشند، بهره برده است. نویسنده به تحلیل زمینههای فکری و فرهنگی زمان مولانا پرداخته و نشان داده که چگونه این عوامل در شکلگیری مضامین مثنوی نقش داشتهاند.
یکی از ویژگیهای متمایز کتاب، استفاده از تحلیلهای تطبیقی و ارجاع به آثار عارفان و متألهان پس از مولانا است. زرینکوب با این کار، پیوند میان اندیشههای مولانا و عرفان ادوار بعدی را بررسی کرده است. این رویکرد، بهویژه برای درک جایگاه مثنوی در تاریخ عرفان اسلامی، بسیار ارزشمند است.
زرینکوب تأکید دارد که این کتاب یک شرح معمولی یا نقد کامل نیست، بلکه گفتوگویی است با مثنوی برای کشف رازها و معانی پنهان آن. او در این مسیر، تلاش کرده است تا فراتر از سطح ظاهری اشعار رفته و پیامهای عمیقتر آنها را آشکار کند. این روش، خواننده را به تأمل بیشتر و فهم دقیقتر دعوت میکند.
نویسنده در بخشهای مختلف کتاب، موضوعاتی چون عشق، معرفت، اخلاق، و رابطه انسان با خدا را بررسی کرده است. او نشان میدهد که چگونه مولانا از طریق زبان شاعرانه و تمثیلهای عمیق، مفاهیمی را منتقل میکند که مخاطب را به تفکر و تحول معنوی سوق میدهد. زرینکوب این مفاهیم را با زبانی روان و تحلیلی ژرف ارائه کرده است.
در مجموع، سرّ نی اثری است که نه تنها به تحلیل محتوای مثنوی میپردازد، بلکه بستری فراهم میکند برای شناخت بیشتر مولانا و جهان فکری او. این کتاب، چراغی برای علاقهمندان به مولویشناسی و ادبیات عرفانی است و خواننده را به سفری معنوی در دل اشعار مولانا میبرد.
بخشهایی از سرّ نی
مولانا در توجیه این دعوی که دنیا جز منزلی در سر راه آخرت نیست و این منزل هم برای آن است که تا در آن روح انسان از طریق ریاضت و مجاهده و تزکیه و تصفیه، خویشتن را از آلایش های بین راه پاک سازد و وقتی به مقصد راه می رسد آلوده و پلید نباشد، تمثیل حمّام را به کار می برد و دنیا را تشبیه به حمام می کند که مرد متّقی در آن خویشتن را پاک می کند و بهره ی او از حمّام، صفا و نقاست.
اما اغنیا حکم سرگین کشان گلخن را دارند که سوخت برای تون حمام می برند و بدینگونه حمام دنیا را گرم نگه می دارند اما خود آنها از صفا و نقای آن بهره نمی یابند. البته آنکس که در حمام، خویشتن را از پلیدی ها پاک می کند، نشان پاکی از سیمای او پیداست. اما آنها که سرگین کشان حمام دنیا هستند، نه فقط بوی سرگین گواه حال آنهاست، بلکه صحبت آنها هم از حال آنها حکایت دارد.
چرا که دایم با یکدیگر تفاخر و تنازع دارند و هر یک از اینکه چند سلّه سرگین کشیده است و چند زر حاصل کرده است، خود را از آن دیگری برتر می داند و از احوال و اقوال اینها پیداست که جز آلودگی و پلیدی از حمام دنیا چیزی حاصل نمی کنند. طهارت و صفایی که از این حمام حاصل تواند شد، عاید مرد متقی است.
آنها که در این دنیا همواره به تفاخر در باب مال و جاه مشغولند، حال آن تونیان را دارند که دایم با یکدیگر منازعه می کنند تا بدانند کدام یک بیست سلّه سرگین به تون حمل کرده است و کدام یک بیش از شش سلّه نکشیده است.
بدینگونه، تمثیل حمام، این نکته را که دنیا در سر راه آخرت جز منزلی ترک کردنی نیست و فقط آنها که طالب پاکی و جویای رهایی از گرد و غبار آلودگی های مادی هستند از این منزل بهره ای واقعی می یابند، به صورت تصویر جالبی در می آورد که تصور آن از طریق تخیل آسان است و مستمع را جز آنگاه که اهل شک و انکار باشد در تردید باقی نمی گذارد.
…………………
همین اشتغال شبانه ی مولانا به نظم مثنوی در عین حال نشان می دهد که اشتغال روزانهی شاعر هم امری به کلی مغایر با این احوال و هیجانهای روحانی باشد، نبوده است چرا که حالت نیمه ادراکی لحظه های الهام و ابداع غالبا دنباله و امتداد حالت ادراکی سابق بر آن است.
و در این مورد حال گوینده در عالم بیداری، شباهت به حالت رویا و بیخودی بیماری دارد که در هر حال، زمینه ی عروض و ظهور آن از لحاظ احوال روانی با حالات قبل از آن مشابه و همگون است.به علاوه انسان عادی هم این نکته را در احوال خویش به تجربه درمی یابد که رویاهایش به نحو بارزی دنباله ی حیات واقعی و اوقات بیداری اوست.
بدینگونه ، اشتغال مستمر در شب های طولانی و احیانا روزها به ادامه ی نظم این کتاب که دنیای آن غرق در مباحث عشق الهی و اندیشه های مربوط به قرآن و حدیث و احوال اولیا و پیغمبران است ، نشان می دهد که مولانا و زندگی مخاطب خاص او حسام الدین و سایر اصحاب که همچنان روز و شب غالبا ملازم و مراقب صحبت استاد و خداوندگار خویش بوده اند ، در هنگام روز و در لحظه های عادی زندگی هرروزینه هم اکثر مستغرق همین جنس افکار بوده است.
اگر به کتاب سرّ نی علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین آثار دکترعبدالحسین زرینکوب در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسنده نیز آشنا شوید.
13 دی 1403
سرّ نی
«سرّ نی» اثری است از عبدالحسین زرینکوب (نویسنده و مترجم اهل بروجرد، از ۱۳۰۱ تا ۱۳۷۸) که در سال ۱۳۶۴ منتشر شده است. این کتاب تحلیلی جامع و تطبیقی از مثنوی معنوی مولاناست که به کشف لطایف، رموز عرفانی، و مفاهیم فلسفی آن میپردازد.
دربارهی سرّ نی
کتاب سرّ نی، اثر برجسته دکتر عبدالحسین زرینکوب، یکی از مهمترین پژوهشها درباره مثنوی معنوی مولانا جلالالدین بلخی است. این کتاب، با تحلیلی عمیق و روشمند، به خوانندگان کمک میکند تا به لطایف و رموز این شاهکار عرفانی بیشتر پی ببرند. زرینکوب که خود از مولویشناسان و صاحبنظران برجسته در حوزه ادبیات و تصوف است، این اثر را در دو جلد جامع تألیف کرده و جایگاه آن را بهعنوان مرجعی برجسته در مطالعات مولانا تثبیت نموده است.
زرینکوب در مقدمه کتاب اشاره میکند که این اثر به معنای یک شرح متداول بر مثنوی نیست، بلکه بیشتر مباحثی تفصیلی و تحلیلی درباره موضوعات و اندیشههایی است که مولانا در اشعار خود به آنها پرداخته است. او تلاش کرده است تا از مرزهای تفسیر لفظی فراتر رفته و ابعاد فکری و معنوی این اثر را بررسی کند. این رویکرد، خواننده را به تأملی عمیقتر درباره مفاهیم و پیامهای نهفته در مثنوی دعوت میکند.
زرینکوب بهعنوان پژوهشگری که زندگی خود را وقف شناخت مولانا کرده است، پیش از سرّ نی نیز آثاری چون پلهپله تا ملاقات خدا و بحر در کوزه را منتشر کرده بود. او این کتابها را مقدمات مناسبی برای مطالعه سرّ نی دانسته و خوانندگان را به خواندن آنها پیش از ورود به بحثهای عمیقتر این اثر دعوت کرده است. این آثار، به نوعی زمینهساز درک بهتر اندیشههای مولانا و جهان فکری او هستند.
سرّ نی، بر خلاف بسیاری از شروح دیگر، بر اساس توالی ابیات تنظیم نشده است. در عوض، مباحث آن بر پایه موضوعاتی است که مولانا در اشعارش به آنها پرداخته است. این ساختار موضوعمحور، به خواننده امکان میدهد تا هر بخش از کتاب را بهطور مستقل مطالعه کند و به عمق مفاهیم خاصی که مورد علاقه اوست، بپردازد.
یکی از ویژگیهای برجسته این اثر، استفاده از منابع تاریخی و ادبی متنوع است. زرینکوب علاوه بر اشعار و اقوال خود مولانا، به دیدگاههای یاران و معاصران او نیز توجه کرده است. او همچنین از آثار عارفان و متألهان متأخر بهره گرفته تا پیوند میان افکار مولانا و ادوار بعدی را نشان دهد. این روش، گسترهای از دیدگاههای تاریخی و تطبیقی را به تحلیل او افزوده است.
زرینکوب در این کتاب، مولانا را بهعنوان شخصیتی فراتر از زمان خود معرفی میکند. او اذعان دارد که اگر مولانا امروز زنده بود، ممکن بود در هیئت شخصیتی جهانی مانند مهاتما گاندی ظهور کند و پیامآور صلح و معنویت برای تمام انسانها باشد. این دیدگاه، عمق تأثیرگذاری مولانا و پیام جهانی او را نشان میدهد.
یکی دیگر از نقاط قوت سرّ نی، نگاه انتقادی و در عین حال عمیق نویسنده به مضامین مثنوی است. زرینکوب نه تنها به تفسیر معنایی اشعار پرداخته، بلکه با تحلیل ریشههای فکری و فرهنگی آنها، خواننده را با بستر تاریخی و اجتماعی ظهور این اثر آشنا میکند. این نگاه تحلیلی، کتاب را به اثری متفاوت و بیهمتا تبدیل کرده است.
این کتاب در سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۲ در پاریس نوشته شده و در سال ۱۳۶۴ منتشر گردیده است. زرینکوب در این دوران، با نگاهی تازه و رویکردی روشمند، به بازخوانی و تحلیل مثنوی معنوی پرداخته است. این اثر در مراسم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران نیز بهعنوان کتاب برگزیده معرفی شده است که نشاندهنده ارزش علمی و ادبی آن است.
سرّ نی در دو جلد و بیش از ۱۱۵۰ صفحه، یکی از مفصلترین و جامعترین آثار درباره مولانا و مثنوی معنوی است. این گستردگی نشاندهنده تلاش بیوقفه نویسنده در ارائه تحلیلی دقیق و همهجانبه از این شاهکار عرفانی است. زرینکوب، با بهرهگیری از دانش گسترده خود در ادبیات و تصوف، اثری ماندگار را خلق کرده که هم برای علاقهمندان مبتدی و هم برای پژوهشگران حرفهای ارزشمند است.
عبدالحسین زرینکوب در مقدمه کتاب تأکید میکند که این اثر نه شرح کامل مثنوی است و نه نقدی تمامعیار بر آن. او این کتاب را بیشتر بهعنوان گفتوگویی با مثنوی میداند که هدف آن فهم رموز و نکات پنهان این اثر است. این رویکرد فروتنانه نویسنده، بر عمیق بودن تحلیلهای او تأکید میکند.
دکتر عبدالکریم سروش و فرانکلین لوئیس نیز از این کتاب بهعنوان یکی از آثار برجسته زرینکوب یاد کردهاند. سروش آن را تشریحی ژرف بر مثنوی دانسته که برای مخاطبان پیشرفته و نه مبتدیان نوشته شده است. لوئیس نیز خواندن این کتاب را برای درک بهتر مثنوی ضروری دانسته است.
در نهایت، سرّ نی نه تنها اثری ادبی و عرفانی، بلکه سفری به عمق اندیشههای مولانا است. این کتاب، خوانندگان را به درک تازهای از این شاعر بزرگ دعوت میکند و چراغی است برای روشنتر کردن مسیر پیچیده فهم مثنوی معنوی.
خلاصهای از محتوای سرّ نی
کتاب سرّ نی نوشته عبدالحسین زرینکوب، به بررسی و تحلیل دقیق مثنوی معنوی مولانا جلالالدین بلخی میپردازد. این اثر، بهجای شرح متداول بر اساس توالی ابیات، به موضوعات محوری و مفاهیمی میپردازد که در مثنوی مطرح شدهاند. نویسنده با تقسیمبندی موضوعی اشعار مولانا، سعی کرده است نکات مهم و لطایف معنوی این اثر را برجسته کند و خوانندگان را با ابعاد مختلف آن آشنا سازد.
زرینکوب در این کتاب، علاوه بر اشعار و افکار مولانا، به دیدگاههای یاران و معاصران او نیز توجه کرده است. او همچنین از منابع تاریخی و عرفانی پیش از مولانا و تأثیراتی که این منابع ممکن است بر اندیشههای او داشته باشند، بهره برده است. نویسنده به تحلیل زمینههای فکری و فرهنگی زمان مولانا پرداخته و نشان داده که چگونه این عوامل در شکلگیری مضامین مثنوی نقش داشتهاند.
یکی از ویژگیهای متمایز کتاب، استفاده از تحلیلهای تطبیقی و ارجاع به آثار عارفان و متألهان پس از مولانا است. زرینکوب با این کار، پیوند میان اندیشههای مولانا و عرفان ادوار بعدی را بررسی کرده است. این رویکرد، بهویژه برای درک جایگاه مثنوی در تاریخ عرفان اسلامی، بسیار ارزشمند است.
زرینکوب تأکید دارد که این کتاب یک شرح معمولی یا نقد کامل نیست، بلکه گفتوگویی است با مثنوی برای کشف رازها و معانی پنهان آن. او در این مسیر، تلاش کرده است تا فراتر از سطح ظاهری اشعار رفته و پیامهای عمیقتر آنها را آشکار کند. این روش، خواننده را به تأمل بیشتر و فهم دقیقتر دعوت میکند.
نویسنده در بخشهای مختلف کتاب، موضوعاتی چون عشق، معرفت، اخلاق، و رابطه انسان با خدا را بررسی کرده است. او نشان میدهد که چگونه مولانا از طریق زبان شاعرانه و تمثیلهای عمیق، مفاهیمی را منتقل میکند که مخاطب را به تفکر و تحول معنوی سوق میدهد. زرینکوب این مفاهیم را با زبانی روان و تحلیلی ژرف ارائه کرده است.
در مجموع، سرّ نی اثری است که نه تنها به تحلیل محتوای مثنوی میپردازد، بلکه بستری فراهم میکند برای شناخت بیشتر مولانا و جهان فکری او. این کتاب، چراغی برای علاقهمندان به مولویشناسی و ادبیات عرفانی است و خواننده را به سفری معنوی در دل اشعار مولانا میبرد.
بخشهایی از سرّ نی
مولانا در توجیه این دعوی که دنیا جز منزلی در سر راه آخرت نیست و این منزل هم برای آن است که تا در آن روح انسان از طریق ریاضت و مجاهده و تزکیه و تصفیه، خویشتن را از آلایش های بین راه پاک سازد و وقتی به مقصد راه می رسد آلوده و پلید نباشد، تمثیل حمّام را به کار می برد و دنیا را تشبیه به حمام می کند که مرد متّقی در آن خویشتن را پاک می کند و بهره ی او از حمّام، صفا و نقاست.
اما اغنیا حکم سرگین کشان گلخن را دارند که سوخت برای تون حمام می برند و بدینگونه حمام دنیا را گرم نگه می دارند اما خود آنها از صفا و نقای آن بهره نمی یابند. البته آنکس که در حمام، خویشتن را از پلیدی ها پاک می کند، نشان پاکی از سیمای او پیداست. اما آنها که سرگین کشان حمام دنیا هستند، نه فقط بوی سرگین گواه حال آنهاست، بلکه صحبت آنها هم از حال آنها حکایت دارد.
چرا که دایم با یکدیگر تفاخر و تنازع دارند و هر یک از اینکه چند سلّه سرگین کشیده است و چند زر حاصل کرده است، خود را از آن دیگری برتر می داند و از احوال و اقوال اینها پیداست که جز آلودگی و پلیدی از حمام دنیا چیزی حاصل نمی کنند. طهارت و صفایی که از این حمام حاصل تواند شد، عاید مرد متقی است.
آنها که در این دنیا همواره به تفاخر در باب مال و جاه مشغولند، حال آن تونیان را دارند که دایم با یکدیگر منازعه می کنند تا بدانند کدام یک بیست سلّه سرگین به تون حمل کرده است و کدام یک بیش از شش سلّه نکشیده است.
بدینگونه، تمثیل حمام، این نکته را که دنیا در سر راه آخرت جز منزلی ترک کردنی نیست و فقط آنها که طالب پاکی و جویای رهایی از گرد و غبار آلودگی های مادی هستند از این منزل بهره ای واقعی می یابند، به صورت تصویر جالبی در می آورد که تصور آن از طریق تخیل آسان است و مستمع را جز آنگاه که اهل شک و انکار باشد در تردید باقی نمی گذارد.
…………………
همین اشتغال شبانه ی مولانا به نظم مثنوی در عین حال نشان می دهد که اشتغال روزانهی شاعر هم امری به کلی مغایر با این احوال و هیجانهای روحانی باشد، نبوده است چرا که حالت نیمه ادراکی لحظه های الهام و ابداع غالبا دنباله و امتداد حالت ادراکی سابق بر آن است.
و در این مورد حال گوینده در عالم بیداری، شباهت به حالت رویا و بیخودی بیماری دارد که در هر حال، زمینه ی عروض و ظهور آن از لحاظ احوال روانی با حالات قبل از آن مشابه و همگون است.به علاوه انسان عادی هم این نکته را در احوال خویش به تجربه درمی یابد که رویاهایش به نحو بارزی دنباله ی حیات واقعی و اوقات بیداری اوست.
بدینگونه ، اشتغال مستمر در شب های طولانی و احیانا روزها به ادامه ی نظم این کتاب که دنیای آن غرق در مباحث عشق الهی و اندیشه های مربوط به قرآن و حدیث و احوال اولیا و پیغمبران است ، نشان می دهد که مولانا و زندگی مخاطب خاص او حسام الدین و سایر اصحاب که همچنان روز و شب غالبا ملازم و مراقب صحبت استاد و خداوندگار خویش بوده اند ، در هنگام روز و در لحظه های عادی زندگی هرروزینه هم اکثر مستغرق همین جنس افکار بوده است.
اگر به کتاب سرّ نی علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین آثار دکترعبدالحسین زرینکوب در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسنده نیز آشنا شوید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات ایران، ادبیات کهن، عرفان
۰ برچسبها: ادبیات ایران، عبدالحسین زرینکوب، معرفی کتاب