«هرگز سازش نکنید» با نام کامل «هرگز سازش نکنید: طوری مذاکره کنید که انگار زندگیتان به آن بستگی دارد» اثری است از کریس واس (نویسندهی آمریکایی، متولد ۱۹۵۷) که در سال ۲۰۱۶ منتشر شده است. این کتاب دربارهی اصول و تکنیکهای مذاکره بر پایهی روانشناسی و هوش هیجانی است که کریس واس، مذاکرهکننده سابق افبیآی، از تجربیات خود در مذاکرات گروگانگیری استخراج کرده و برای زندگی روزمره و کسبوکار ارائه میدهد.
دربارهی هرگز سازش نکنید
کتاب هرگز سازش نکنید (با عنوان اصلی Never Split the Difference) نوشته کریس واس، مذاکرهکننده سابق افبیآی، یکی از تأثیرگذارترین کتابها در حوزه مذاکره و ارتباطات است. این اثر در سال ۲۰۱۶ منتشر شد و به سرعت مورد توجه مدیران، کارآفرینان، و افرادی که به دنبال بهبود مهارتهای مذاکره خود هستند، قرار گرفت. واس در این کتاب، تجربیات خود از مذاکره با گروگانگیران و مجرمان خطرناک را به استراتژیهایی کاربردی برای زندگی روزمره و کسبوکار تبدیل کرده است.
نویسنده در این اثر بر اهمیت هوش هیجانی و روانشناسی در مذاکره تأکید میکند. برخلاف دیدگاه سنتی که مذاکره را فرایندی منطقی و مبتنی بر محاسبههای ریاضی میداند، واس نشان میدهد که احساسات، لحن صدا، و انتخاب کلمات میتوانند نتایج مذاکره را به کلی تغییر دهند. او با ارائه نمونههایی واقعی از مأموریتهایش در افبیآی، نشان میدهد که چگونه میتوان از این تکنیکها در موقعیتهای روزمره مانند خرید، فروش، مصاحبه شغلی و حتی روابط خانوادگی استفاده کرد.
یکی از مفاهیم کلیدی که واس مطرح میکند، «شنیدن فعال» است. او معتقد است که بسیاری از افراد در هنگام مذاکره بیشتر بر صحبت کردن تمرکز دارند تا گوش دادن. اما در واقع، گوش دادن عمیق به طرف مقابل و بازتاب دادن احساسات و نگرانیهای او میتواند به شکل چشمگیری قدرت چانهزنی را افزایش دهد. به همین دلیل، او استفاده از تکنیکهایی مانند آینهسازی و برچسبگذاری احساسات را توصیه میکند تا اعتماد طرف مقابل جلب شود و مسیر مذاکره به سمت نتیجهای مطلوب هدایت گردد.
از دیگر مفاهیمی که واس در این کتاب معرفی میکند، قدرت کلمه «نه» در مذاکره است. برخلاف تصور رایج که بسیاری از افراد سعی میکنند هر طور شده از شنیدن «نه» اجتناب کنند، واس نشان میدهد که «نه» در واقع یک نقطه شروع قدرتمند است. زمانی که طرف مقابل این کلمه را به زبان میآورد، احساس کنترل بیشتری بر موقعیت پیدا میکند و احتمال همکاری او در ادامه مذاکره بیشتر میشود. نویسنده در این بخش استدلال میکند که باید بهجای ترس از «نه»، آن را به عنوان ابزاری برای پیشبرد مذاکرات به کار گرفت.
یکی دیگر از استراتژیهای کلیدی کتاب، استفاده از سؤالهای کالیبرهشده است. این نوع سؤالات، که معمولاً با «چگونه» و «چه» آغاز میشوند، طرف مقابل را وادار میکنند که به جای دادن پاسخهای کلی یا دفاعی، درباره موقعیت عمیقتر فکر کند و راهحلی ارائه دهد که در راستای منافع مذاکرهکننده باشد. واس این تکنیک را یکی از موثرترین روشها برای مدیریت مذاکرات دشوار میداند.
نویسنده در ادامه به اهمیت کنترل احساسات در مذاکرات اشاره میکند. او توضیح میدهد که یکی از اشتباهات رایج مذاکرهکنندگان، واکنشهای احساسی شدید است که میتواند روند مذاکره را به ضرر آنها تغییر دهد. تکنیکهایی مانند حفظ آرامش، استفاده از لحن ملایم، و تکرار جملات کلیدی طرف مقابل میتوانند در کاهش تنش و جلب اعتماد او مؤثر باشند.
واحد پول مذاکره، اعتماد است. این جملهای است که واس بارها در کتاب خود تکرار میکند. او معتقد است که اگر طرف مقابل به شما اعتماد نداشته باشد، حتی بهترین پیشنهادها هم به نتیجه نخواهند رسید. بنابراین، ایجاد ارتباط انسانی و نشان دادن همدلی، پیشنیاز هر مذاکره موفقی است. به همین دلیل، نویسنده توصیه میکند که مذاکرهکنندگان باید بیشتر به «چراهای» طرف مقابل توجه کنند تا صرفاً بر «چه» تمرکز داشته باشند.
کتاب هرگز سازش نکنید همچنین به بررسی خطاهای شناختی رایج در مذاکره میپردازد. واس توضیح میدهد که مغز انسان دارای الگوهای تصمیمگیری خاصی است که میتوان آنها را به نفع خود به کار گرفت. برای مثال، او نشان میدهد که چگونه میتوان از اصل «تأثیر تقابل» (Reciprocity) یا «اثر لنگر» (Anchoring Effect) برای هدایت تصمیمات طرف مقابل استفاده کرد. این اصول روانشناسی مذاکره، به خوانندگان کمک میکند تا کنترل بیشتری بر فرایند گفتگو داشته باشند.
در بخشهای پایانی کتاب، واس به اهمیت تمرین و آمادهسازی قبل از مذاکره اشاره میکند. او بر این باور است که مذاکرهکنندگان موفق، کسانی هستند که قبل از ورود به جلسه، تمام سناریوهای ممکن را بررسی کرده و برای هر کدام، پاسخهای مناسب آماده کردهاند. به همین دلیل، نویسنده پیشنهاد میدهد که افراد با استفاده از تمرینهای عملی، مهارتهای خود را تقویت کنند و از تجربیات واقعی درس بگیرند.
این کتاب برخلاف بسیاری از آثار مشابه که مذاکره را بهعنوان یک فرایند رقابتی معرفی میکنند، بر همکاری و یافتن راهحلهای برد-برد تأکید دارد. واس نشان میدهد که بهترین مذاکرهکنندگان کسانی هستند که میتوانند نیازهای طرف مقابل را درک کنند و در عین حال، از منافع خود نیز محافظت کنند. او با ارائه مثالهای واقعی، خوانندگان را تشویق میکند که به جای اتخاذ مواضع سختگیرانه، بر ایجاد گفتگوهای سازنده تمرکز کنند.
هرگز سازش نکنید نهتنها یک راهنمای عملی برای مذاکره، بلکه اثری الهامبخش برای افرادی است که میخواهند مهارتهای ارتباطی خود را بهبود ببخشند. این کتاب نشان میدهد که مذاکره فقط مختص معاملات تجاری نیست، بلکه بخشی از زندگی روزمره ماست و مهارت در آن میتواند تفاوتهای بزرگی در روابط شخصی و حرفهای ایجاد کند.
کریس واس با نثری جذاب و داستانپردازی ماهرانه، خوانندگان را درگیر تجربیات هیجانانگیز خود میکند و همزمان، نکات کلیدی مذاکره را به زبانی ساده و کاربردی آموزش میدهد. این کتاب برای هر کسی که میخواهد در مذاکرات خود موفقتر باشد- چه در محیط کار، چه در زندگی شخصی – یک منبع ارزشمند و کاربردی محسوب میشود.
کتاب هرگز سازش نکنید در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۳۶ با بیش از ۱۸۹ هزار رای و ۱۱۴۰۰ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمههایی از شهلا ثریاصفت، رحیم غلامی، مینا حیدرزادگان، تکتم سعیدنیا، محسن شعبانی و غزاله سبزیان به بازار عرضه شده است.
خلاصهی محتوای هرگز سازش نکنید
کتاب هرگز سازش نکنید نوشته کریس واس در قالب ۱۰ فصل تدوین شده و هر فصل بر یکی از اصول کلیدی مذاکره تمرکز دارد. واس که سالها بهعنوان مذاکرهکننده افبیآی فعالیت کرده، در این کتاب تکنیکهای مذاکره خود را که در موقعیتهای بحرانی مانند گروگانگیری و باجگیری به کار گرفته، به شیوهای کاربردی برای دنیای کسبوکار و زندگی روزمره ارائه میدهد. او تأکید دارد که مذاکره، یک مهارت روانشناختی است که بر پایه درک احساسات، مدیریت گفتگو و استفاده از تاکتیکهای تأثیرگذاری بر طرف مقابل شکل میگیرد.
در فصل اول، نویسنده از تجربه خود در افبیآی صحبت میکند و اهمیت هوش هیجانی را در مذاکره توضیح میدهد. برخلاف روشهای سنتی که بر استدلال منطقی تأکید دارند، واس نشان میدهد که کنترل احساسات، درک نیازهای پنهان طرف مقابل، و ایجاد همدلی، مؤثرترین ابزارها در مذاکرات سخت هستند. او به این نکته اشاره میکند که مذاکره یک بازی برد-برد نیست، بلکه فرآیندی است که در آن میتوان بدون سازش، به بهترین نتیجه ممکن دست یافت.
در فصل دوم، واس به مفهوم شنیدن فعال و تکنیکهای آن میپردازد. او توضیح میدهد که یکی از مهمترین مهارتهای یک مذاکرهکننده، توانایی گوش دادن عمیق به طرف مقابل است. برای این منظور، او دو تکنیک کلیدی را معرفی میکند: آینهسازی، که شامل تکرار کلمات یا جملات کلیدی طرف مقابل است، و برچسبگذاری احساسات، که به کمک آن میتوان احساسات فرد مقابل را شناسایی و بازتاب داد تا او احساس کند که درک شده است. این روشها نهتنها موجب جلب اعتماد میشوند، بلکه فضا را برای مذاکره مؤثرتر آماده میکنند.
فصل سوم به اهمیت قدرت «نه» در مذاکره اختصاص دارد. برخلاف تصور عمومی که پاسخ منفی را نشانهای از بنبست مذاکره میداند، واس نشان میدهد که شنیدن «نه» در واقع نقطه آغاز یک گفتگوی جدی است. او توصیه میکند که مذاکرهکنندگان نباید از شنیدن «نه» هراس داشته باشند، بلکه باید آن را فرصتی برای کشف نیازهای واقعی طرف مقابل بدانند. وقتی کسی «نه» میگوید، احساس امنیت بیشتری میکند و تمایل بیشتری به ادامه گفتگو دارد.
در فصل چهارم، نویسنده تکنیک سؤالهای کالیبرهشده را معرفی میکند. این سؤالها که معمولاً با «چگونه» و «چه» آغاز میشوند، به جای ایجاد تقابل، طرف مقابل را وادار میکنند تا خود راهحلی ارائه دهد که در راستای اهداف مذاکرهکننده باشد. بهعنوان مثال، بهجای گفتن «این قیمت برای ما مناسب نیست»، میتوان پرسید: «چگونه میتوانیم به راهحلی برسیم که برای هر دو طرف قابل قبول باشد؟» این روش نهتنها از ایجاد مقاومت جلوگیری میکند، بلکه باعث میشود که طرف مقابل احساس کند در فرآیند تصمیمگیری نقش دارد.
فصل پنجم به مفهوم خلق توهم کنترل اختصاص دارد. واس توضیح میدهد که اگر بتوان طرف مقابل را به سمتی هدایت کرد که فکر کند خودش تصمیمگیرنده اصلی است، احتمال پذیرش پیشنهاد بیشتر خواهد شد. او توصیه میکند که مذاکرهکنندگان از پرسشهایی استفاده کنند که آزادی عمل ظاهری به طرف مقابل میدهد اما در واقع، او را به سمت تصمیم مطلوب هدایت میکند. این تکنیک در مذاکرات سخت، بهویژه در شرایطی که طرف مقابل موضعی سختگیرانه دارد، بسیار مؤثر است.
در فصل ششم، نویسنده مفهوم تأثیرگذاری از طریق لحن و زبان بدن را بررسی میکند. واس توضیح میدهد که لحن آرام و اطمینانبخش میتواند احساس امنیت را در طرف مقابل ایجاد کند و میزان همکاری او را افزایش دهد. او همچنین بر اهمیت مدیریت سکوت در مذاکره تأکید میکند؛ گاهی اوقات، سکوتی بهموقع میتواند تأثیر بیشتری از هر استدلالی داشته باشد.
فصل هفتم به مفهوم قیمتگذاری و مذاکره مالی اختصاص دارد. واس توصیه میکند که بهجای ارائه یک عدد مشخص، بهتر است از بازههای قیمتی استفاده شود تا دست مذاکرهکننده بازتر باشد. او همچنین بر اهمیت استفاده از اصل «لنگر انداختن» (Anchoring) تأکید دارد، یعنی پیشنهاد اولیهای که ارائه میشود، نقش تعیینکنندهای در شکلگیری ذهنیت طرف مقابل درباره ارزش معامله دارد.
در فصل هشتم، واس تکنیکهای مدیریت تعارض را بررسی میکند. او نشان میدهد که در مذاکرات سخت، بهجای مقابله مستقیم، بهتر است به دنبال فهم دقیقتر موضع طرف مقابل بود. یکی از روشهای پیشنهادی او این است که به جای رد کردن پیشنهاد طرف مقابل، از او خواسته شود که بیشتر توضیح دهد و دلایلش را شرح دهد. این کار باعث میشود که بسیاری از مواضع سرسختانه نرمتر شوند و راه برای توافق باز شود.
فصل نهم درباره نقش احساسات در تصمیمگیری است. واس نشان میدهد که حتی در معاملات تجاری، تصمیمات اغلب تحتتأثیر احساسات گرفته میشوند. او پیشنهاد میکند که مذاکرهکنندگان باید بتوانند احساسات خود را مدیریت کرده و همزمان احساسات طرف مقابل را نیز درک و هدایت کنند. یکی از ابزارهای پیشنهادی او در این بخش، استفاده از داستانسرایی برای تأثیرگذاری عاطفی است.
در فصل پایانی، نویسنده جمعبندیای از مفاهیم کلیدی ارائه داده و بر اهمیت تمرین و آمادهسازی مداوم تأکید میکند. او توضیح میدهد که مهارت مذاکره، چیزی نیست که یکشبه کسب شود، بلکه نیاز به تمرین مستمر دارد. واس پیشنهاد میکند که خوانندگان این کتاب باید تکنیکهای ارائهشده را در موقعیتهای روزمره خود امتحان کنند، از مذاکرات کوچک شروع کرده و بهمرور در مذاکرات پیچیدهتر از آنها استفاده کنند.
در مجموع، هرگز سازش نکنید فراتر از یک کتاب درباره مذاکره است؛ این اثر نشان میدهد که چگونه میتوان با درک بهتر روانشناسی انسانی، نهتنها در مذاکرات تجاری، بلکه در تمام جنبههای زندگی، تعاملات موفقتری داشت.
بخشهایی از هرگز سازش نکنید
زندگی یک مذاکره است! اگرچه ممکن است کنجکاو شده باشید که مذاکره کنندگان FBI چطور خشن ترین و بدترین آدم های جهان را وادار به رها کردن گروگان ها می کنند، ممکن است فکر کنید که دانستن در مورد مذاکره با گروگان گیرها به چه درد زندگی شما می خورد. اجازه دهید رازی را به شما بگویم: زندگی، یک مذاکره است. اکثر تعاملاتی که ما در محل کار و در خانه داریم، مذاکراتی هستند که در یک میل ساده خلاصه می شوند: «من می خواهم!»
…………………….
مذاکره دارای دو نقش متمایز در زندگی و کسب و کار است: جمع آوری اطلاعات و تأثیر بر رفتار، که شامل هرگونه تعاملی می شود که یکی از طرفین چیزی از دیگری می خواهد. کار، امور مالی، شهرت، زندگی عاشقانه، حتی سرنوشت بچه های شما؛ گاهی تمام این ها منوط به توانایی شما در مذاکره است. همانطور که در اینجا فرا خواهید گرفت، مذاکره چیزی جز ارتباط با نتایج نیست.
خواسته های شما تماما به به دست آوردن چیزی که از دیگران می خواهید، مربوط می شود. در همه ی روابط، مناغشه بین دو طرف اجتناب ناپذیر است؛ بنابراین مفید و حتی حیاتی است که بدانید چگونه بدون تحمل هرگونه آسیبی، برای به دست آوردن آن چه که می خواهید، وارد این مناغشه شوید.
…………………….
در حالی که تکنیک آینهای اغلب به اشکال ارتباط غیرکلامی، بهویژه زبان بدن مربوط میشود، برای مذاکرهکنندگان «آینه» صرفاً به معنای تمرکز بر کلمات است، نه زبان بدن، نه لهجه، نه تن صدا؛ فقط کلمات.
این امر تقریباً بهطرز خندهداری ساده است: از نظر FBI، «آینه» یعنی تکرار سه کلمهی آخر (و یا یک تا سه کلمهی خیلی مهم) حرفی که فرد مقابل هماکنون گفته است. در مجموعه مهارتهای مذاکرهی FBI، آینهوار عمل کردن و تکرار حرفهای فرد مقابل، نزدیکترین مهارت به ترفند ذهنی جِدای است که ساده، و درعینحال به طرز خارقالعادهای مؤثر است.
با تکرار آنچه فرد مقابل گفته است، شما غریزهی آینهای را فعال میکنید و طرف مقابلتان بهناچار توضیحات بیشتری در مورد آنچه که گفته است خواهد داد و فرایند ارتباط حفظ خواهد شد. روانشناس، ریچارد وایزمن، با استفاده از پیشخدمتها مطالعهای انجام داد تا ببیند کدام یک از این روشها در برقراری ارتباط با غریبهها روش مؤثرتری است: تکرار حرفهای طرف مقابل و یا تقویت مثبت.
گروهی از پیشخدمتان، با استفاده از تقویت مثبت، تعریف کردن و استفاده از کلماتی مانند «عالیه»، «اشکالی نداره» و «حتماً» به مشتریان جواب میدادند. گروه دیگر، صرفاً با تکرار سفارش مشتریان به خود آنها، عین گفتههایشان را منعکس میکردند. نتایج حیرتآور بود: میانگین انعام پیشخدمتانی که حرف مشتریان را تکرار میکردند ۷۰ درصد بیشتر از کسانی بود که از تقویت مثبت استفاده میکردند.
اگر به کتاب هرگز سازش نکنید علاقه دارید، بخش معرفی برترین کتابهای خودشناسی و خودسازی در وبسایت هر روز یک کتاب، شما را با سایر آثار مشابه آشنا میسازد.
14 فروردین 1404
هرگز سازش نکنید
«هرگز سازش نکنید» با نام کامل «هرگز سازش نکنید: طوری مذاکره کنید که انگار زندگیتان به آن بستگی دارد» اثری است از کریس واس (نویسندهی آمریکایی، متولد ۱۹۵۷) که در سال ۲۰۱۶ منتشر شده است. این کتاب دربارهی اصول و تکنیکهای مذاکره بر پایهی روانشناسی و هوش هیجانی است که کریس واس، مذاکرهکننده سابق افبیآی، از تجربیات خود در مذاکرات گروگانگیری استخراج کرده و برای زندگی روزمره و کسبوکار ارائه میدهد.
دربارهی هرگز سازش نکنید
کتاب هرگز سازش نکنید (با عنوان اصلی Never Split the Difference) نوشته کریس واس، مذاکرهکننده سابق افبیآی، یکی از تأثیرگذارترین کتابها در حوزه مذاکره و ارتباطات است. این اثر در سال ۲۰۱۶ منتشر شد و به سرعت مورد توجه مدیران، کارآفرینان، و افرادی که به دنبال بهبود مهارتهای مذاکره خود هستند، قرار گرفت. واس در این کتاب، تجربیات خود از مذاکره با گروگانگیران و مجرمان خطرناک را به استراتژیهایی کاربردی برای زندگی روزمره و کسبوکار تبدیل کرده است.
نویسنده در این اثر بر اهمیت هوش هیجانی و روانشناسی در مذاکره تأکید میکند. برخلاف دیدگاه سنتی که مذاکره را فرایندی منطقی و مبتنی بر محاسبههای ریاضی میداند، واس نشان میدهد که احساسات، لحن صدا، و انتخاب کلمات میتوانند نتایج مذاکره را به کلی تغییر دهند. او با ارائه نمونههایی واقعی از مأموریتهایش در افبیآی، نشان میدهد که چگونه میتوان از این تکنیکها در موقعیتهای روزمره مانند خرید، فروش، مصاحبه شغلی و حتی روابط خانوادگی استفاده کرد.
یکی از مفاهیم کلیدی که واس مطرح میکند، «شنیدن فعال» است. او معتقد است که بسیاری از افراد در هنگام مذاکره بیشتر بر صحبت کردن تمرکز دارند تا گوش دادن. اما در واقع، گوش دادن عمیق به طرف مقابل و بازتاب دادن احساسات و نگرانیهای او میتواند به شکل چشمگیری قدرت چانهزنی را افزایش دهد. به همین دلیل، او استفاده از تکنیکهایی مانند آینهسازی و برچسبگذاری احساسات را توصیه میکند تا اعتماد طرف مقابل جلب شود و مسیر مذاکره به سمت نتیجهای مطلوب هدایت گردد.
از دیگر مفاهیمی که واس در این کتاب معرفی میکند، قدرت کلمه «نه» در مذاکره است. برخلاف تصور رایج که بسیاری از افراد سعی میکنند هر طور شده از شنیدن «نه» اجتناب کنند، واس نشان میدهد که «نه» در واقع یک نقطه شروع قدرتمند است. زمانی که طرف مقابل این کلمه را به زبان میآورد، احساس کنترل بیشتری بر موقعیت پیدا میکند و احتمال همکاری او در ادامه مذاکره بیشتر میشود. نویسنده در این بخش استدلال میکند که باید بهجای ترس از «نه»، آن را به عنوان ابزاری برای پیشبرد مذاکرات به کار گرفت.
یکی دیگر از استراتژیهای کلیدی کتاب، استفاده از سؤالهای کالیبرهشده است. این نوع سؤالات، که معمولاً با «چگونه» و «چه» آغاز میشوند، طرف مقابل را وادار میکنند که به جای دادن پاسخهای کلی یا دفاعی، درباره موقعیت عمیقتر فکر کند و راهحلی ارائه دهد که در راستای منافع مذاکرهکننده باشد. واس این تکنیک را یکی از موثرترین روشها برای مدیریت مذاکرات دشوار میداند.
نویسنده در ادامه به اهمیت کنترل احساسات در مذاکرات اشاره میکند. او توضیح میدهد که یکی از اشتباهات رایج مذاکرهکنندگان، واکنشهای احساسی شدید است که میتواند روند مذاکره را به ضرر آنها تغییر دهد. تکنیکهایی مانند حفظ آرامش، استفاده از لحن ملایم، و تکرار جملات کلیدی طرف مقابل میتوانند در کاهش تنش و جلب اعتماد او مؤثر باشند.
واحد پول مذاکره، اعتماد است. این جملهای است که واس بارها در کتاب خود تکرار میکند. او معتقد است که اگر طرف مقابل به شما اعتماد نداشته باشد، حتی بهترین پیشنهادها هم به نتیجه نخواهند رسید. بنابراین، ایجاد ارتباط انسانی و نشان دادن همدلی، پیشنیاز هر مذاکره موفقی است. به همین دلیل، نویسنده توصیه میکند که مذاکرهکنندگان باید بیشتر به «چراهای» طرف مقابل توجه کنند تا صرفاً بر «چه» تمرکز داشته باشند.
کتاب هرگز سازش نکنید همچنین به بررسی خطاهای شناختی رایج در مذاکره میپردازد. واس توضیح میدهد که مغز انسان دارای الگوهای تصمیمگیری خاصی است که میتوان آنها را به نفع خود به کار گرفت. برای مثال، او نشان میدهد که چگونه میتوان از اصل «تأثیر تقابل» (Reciprocity) یا «اثر لنگر» (Anchoring Effect) برای هدایت تصمیمات طرف مقابل استفاده کرد. این اصول روانشناسی مذاکره، به خوانندگان کمک میکند تا کنترل بیشتری بر فرایند گفتگو داشته باشند.
در بخشهای پایانی کتاب، واس به اهمیت تمرین و آمادهسازی قبل از مذاکره اشاره میکند. او بر این باور است که مذاکرهکنندگان موفق، کسانی هستند که قبل از ورود به جلسه، تمام سناریوهای ممکن را بررسی کرده و برای هر کدام، پاسخهای مناسب آماده کردهاند. به همین دلیل، نویسنده پیشنهاد میدهد که افراد با استفاده از تمرینهای عملی، مهارتهای خود را تقویت کنند و از تجربیات واقعی درس بگیرند.
این کتاب برخلاف بسیاری از آثار مشابه که مذاکره را بهعنوان یک فرایند رقابتی معرفی میکنند، بر همکاری و یافتن راهحلهای برد-برد تأکید دارد. واس نشان میدهد که بهترین مذاکرهکنندگان کسانی هستند که میتوانند نیازهای طرف مقابل را درک کنند و در عین حال، از منافع خود نیز محافظت کنند. او با ارائه مثالهای واقعی، خوانندگان را تشویق میکند که به جای اتخاذ مواضع سختگیرانه، بر ایجاد گفتگوهای سازنده تمرکز کنند.
هرگز سازش نکنید نهتنها یک راهنمای عملی برای مذاکره، بلکه اثری الهامبخش برای افرادی است که میخواهند مهارتهای ارتباطی خود را بهبود ببخشند. این کتاب نشان میدهد که مذاکره فقط مختص معاملات تجاری نیست، بلکه بخشی از زندگی روزمره ماست و مهارت در آن میتواند تفاوتهای بزرگی در روابط شخصی و حرفهای ایجاد کند.
کریس واس با نثری جذاب و داستانپردازی ماهرانه، خوانندگان را درگیر تجربیات هیجانانگیز خود میکند و همزمان، نکات کلیدی مذاکره را به زبانی ساده و کاربردی آموزش میدهد. این کتاب برای هر کسی که میخواهد در مذاکرات خود موفقتر باشد- چه در محیط کار، چه در زندگی شخصی – یک منبع ارزشمند و کاربردی محسوب میشود.
کتاب هرگز سازش نکنید در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۳۶ با بیش از ۱۸۹ هزار رای و ۱۱۴۰۰ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمههایی از شهلا ثریاصفت، رحیم غلامی، مینا حیدرزادگان، تکتم سعیدنیا، محسن شعبانی و غزاله سبزیان به بازار عرضه شده است.
خلاصهی محتوای هرگز سازش نکنید
کتاب هرگز سازش نکنید نوشته کریس واس در قالب ۱۰ فصل تدوین شده و هر فصل بر یکی از اصول کلیدی مذاکره تمرکز دارد. واس که سالها بهعنوان مذاکرهکننده افبیآی فعالیت کرده، در این کتاب تکنیکهای مذاکره خود را که در موقعیتهای بحرانی مانند گروگانگیری و باجگیری به کار گرفته، به شیوهای کاربردی برای دنیای کسبوکار و زندگی روزمره ارائه میدهد. او تأکید دارد که مذاکره، یک مهارت روانشناختی است که بر پایه درک احساسات، مدیریت گفتگو و استفاده از تاکتیکهای تأثیرگذاری بر طرف مقابل شکل میگیرد.
در فصل اول، نویسنده از تجربه خود در افبیآی صحبت میکند و اهمیت هوش هیجانی را در مذاکره توضیح میدهد. برخلاف روشهای سنتی که بر استدلال منطقی تأکید دارند، واس نشان میدهد که کنترل احساسات، درک نیازهای پنهان طرف مقابل، و ایجاد همدلی، مؤثرترین ابزارها در مذاکرات سخت هستند. او به این نکته اشاره میکند که مذاکره یک بازی برد-برد نیست، بلکه فرآیندی است که در آن میتوان بدون سازش، به بهترین نتیجه ممکن دست یافت.
در فصل دوم، واس به مفهوم شنیدن فعال و تکنیکهای آن میپردازد. او توضیح میدهد که یکی از مهمترین مهارتهای یک مذاکرهکننده، توانایی گوش دادن عمیق به طرف مقابل است. برای این منظور، او دو تکنیک کلیدی را معرفی میکند: آینهسازی، که شامل تکرار کلمات یا جملات کلیدی طرف مقابل است، و برچسبگذاری احساسات، که به کمک آن میتوان احساسات فرد مقابل را شناسایی و بازتاب داد تا او احساس کند که درک شده است. این روشها نهتنها موجب جلب اعتماد میشوند، بلکه فضا را برای مذاکره مؤثرتر آماده میکنند.
فصل سوم به اهمیت قدرت «نه» در مذاکره اختصاص دارد. برخلاف تصور عمومی که پاسخ منفی را نشانهای از بنبست مذاکره میداند، واس نشان میدهد که شنیدن «نه» در واقع نقطه آغاز یک گفتگوی جدی است. او توصیه میکند که مذاکرهکنندگان نباید از شنیدن «نه» هراس داشته باشند، بلکه باید آن را فرصتی برای کشف نیازهای واقعی طرف مقابل بدانند. وقتی کسی «نه» میگوید، احساس امنیت بیشتری میکند و تمایل بیشتری به ادامه گفتگو دارد.
در فصل چهارم، نویسنده تکنیک سؤالهای کالیبرهشده را معرفی میکند. این سؤالها که معمولاً با «چگونه» و «چه» آغاز میشوند، به جای ایجاد تقابل، طرف مقابل را وادار میکنند تا خود راهحلی ارائه دهد که در راستای اهداف مذاکرهکننده باشد. بهعنوان مثال، بهجای گفتن «این قیمت برای ما مناسب نیست»، میتوان پرسید: «چگونه میتوانیم به راهحلی برسیم که برای هر دو طرف قابل قبول باشد؟» این روش نهتنها از ایجاد مقاومت جلوگیری میکند، بلکه باعث میشود که طرف مقابل احساس کند در فرآیند تصمیمگیری نقش دارد.
فصل پنجم به مفهوم خلق توهم کنترل اختصاص دارد. واس توضیح میدهد که اگر بتوان طرف مقابل را به سمتی هدایت کرد که فکر کند خودش تصمیمگیرنده اصلی است، احتمال پذیرش پیشنهاد بیشتر خواهد شد. او توصیه میکند که مذاکرهکنندگان از پرسشهایی استفاده کنند که آزادی عمل ظاهری به طرف مقابل میدهد اما در واقع، او را به سمت تصمیم مطلوب هدایت میکند. این تکنیک در مذاکرات سخت، بهویژه در شرایطی که طرف مقابل موضعی سختگیرانه دارد، بسیار مؤثر است.
در فصل ششم، نویسنده مفهوم تأثیرگذاری از طریق لحن و زبان بدن را بررسی میکند. واس توضیح میدهد که لحن آرام و اطمینانبخش میتواند احساس امنیت را در طرف مقابل ایجاد کند و میزان همکاری او را افزایش دهد. او همچنین بر اهمیت مدیریت سکوت در مذاکره تأکید میکند؛ گاهی اوقات، سکوتی بهموقع میتواند تأثیر بیشتری از هر استدلالی داشته باشد.
فصل هفتم به مفهوم قیمتگذاری و مذاکره مالی اختصاص دارد. واس توصیه میکند که بهجای ارائه یک عدد مشخص، بهتر است از بازههای قیمتی استفاده شود تا دست مذاکرهکننده بازتر باشد. او همچنین بر اهمیت استفاده از اصل «لنگر انداختن» (Anchoring) تأکید دارد، یعنی پیشنهاد اولیهای که ارائه میشود، نقش تعیینکنندهای در شکلگیری ذهنیت طرف مقابل درباره ارزش معامله دارد.
در فصل هشتم، واس تکنیکهای مدیریت تعارض را بررسی میکند. او نشان میدهد که در مذاکرات سخت، بهجای مقابله مستقیم، بهتر است به دنبال فهم دقیقتر موضع طرف مقابل بود. یکی از روشهای پیشنهادی او این است که به جای رد کردن پیشنهاد طرف مقابل، از او خواسته شود که بیشتر توضیح دهد و دلایلش را شرح دهد. این کار باعث میشود که بسیاری از مواضع سرسختانه نرمتر شوند و راه برای توافق باز شود.
فصل نهم درباره نقش احساسات در تصمیمگیری است. واس نشان میدهد که حتی در معاملات تجاری، تصمیمات اغلب تحتتأثیر احساسات گرفته میشوند. او پیشنهاد میکند که مذاکرهکنندگان باید بتوانند احساسات خود را مدیریت کرده و همزمان احساسات طرف مقابل را نیز درک و هدایت کنند. یکی از ابزارهای پیشنهادی او در این بخش، استفاده از داستانسرایی برای تأثیرگذاری عاطفی است.
در فصل پایانی، نویسنده جمعبندیای از مفاهیم کلیدی ارائه داده و بر اهمیت تمرین و آمادهسازی مداوم تأکید میکند. او توضیح میدهد که مهارت مذاکره، چیزی نیست که یکشبه کسب شود، بلکه نیاز به تمرین مستمر دارد. واس پیشنهاد میکند که خوانندگان این کتاب باید تکنیکهای ارائهشده را در موقعیتهای روزمره خود امتحان کنند، از مذاکرات کوچک شروع کرده و بهمرور در مذاکرات پیچیدهتر از آنها استفاده کنند.
در مجموع، هرگز سازش نکنید فراتر از یک کتاب درباره مذاکره است؛ این اثر نشان میدهد که چگونه میتوان با درک بهتر روانشناسی انسانی، نهتنها در مذاکرات تجاری، بلکه در تمام جنبههای زندگی، تعاملات موفقتری داشت.
بخشهایی از هرگز سازش نکنید
زندگی یک مذاکره است! اگرچه ممکن است کنجکاو شده باشید که مذاکره کنندگان FBI چطور خشن ترین و بدترین آدم های جهان را وادار به رها کردن گروگان ها می کنند، ممکن است فکر کنید که دانستن در مورد مذاکره با گروگان گیرها به چه درد زندگی شما می خورد. اجازه دهید رازی را به شما بگویم: زندگی، یک مذاکره است. اکثر تعاملاتی که ما در محل کار و در خانه داریم، مذاکراتی هستند که در یک میل ساده خلاصه می شوند: «من می خواهم!»
…………………….
مذاکره دارای دو نقش متمایز در زندگی و کسب و کار است: جمع آوری اطلاعات و تأثیر بر رفتار، که شامل هرگونه تعاملی می شود که یکی از طرفین چیزی از دیگری می خواهد. کار، امور مالی، شهرت، زندگی عاشقانه، حتی سرنوشت بچه های شما؛ گاهی تمام این ها منوط به توانایی شما در مذاکره است. همانطور که در اینجا فرا خواهید گرفت، مذاکره چیزی جز ارتباط با نتایج نیست.
خواسته های شما تماما به به دست آوردن چیزی که از دیگران می خواهید، مربوط می شود. در همه ی روابط، مناغشه بین دو طرف اجتناب ناپذیر است؛ بنابراین مفید و حتی حیاتی است که بدانید چگونه بدون تحمل هرگونه آسیبی، برای به دست آوردن آن چه که می خواهید، وارد این مناغشه شوید.
…………………….
در حالی که تکنیک آینهای اغلب به اشکال ارتباط غیرکلامی، بهویژه زبان بدن مربوط میشود، برای مذاکرهکنندگان «آینه» صرفاً به معنای تمرکز بر کلمات است، نه زبان بدن، نه لهجه، نه تن صدا؛ فقط کلمات.
این امر تقریباً بهطرز خندهداری ساده است: از نظر FBI، «آینه» یعنی تکرار سه کلمهی آخر (و یا یک تا سه کلمهی خیلی مهم) حرفی که فرد مقابل هماکنون گفته است. در مجموعه مهارتهای مذاکرهی FBI، آینهوار عمل کردن و تکرار حرفهای فرد مقابل، نزدیکترین مهارت به ترفند ذهنی جِدای است که ساده، و درعینحال به طرز خارقالعادهای مؤثر است.
با تکرار آنچه فرد مقابل گفته است، شما غریزهی آینهای را فعال میکنید و طرف مقابلتان بهناچار توضیحات بیشتری در مورد آنچه که گفته است خواهد داد و فرایند ارتباط حفظ خواهد شد. روانشناس، ریچارد وایزمن، با استفاده از پیشخدمتها مطالعهای انجام داد تا ببیند کدام یک از این روشها در برقراری ارتباط با غریبهها روش مؤثرتری است: تکرار حرفهای طرف مقابل و یا تقویت مثبت.
گروهی از پیشخدمتان، با استفاده از تقویت مثبت، تعریف کردن و استفاده از کلماتی مانند «عالیه»، «اشکالی نداره» و «حتماً» به مشتریان جواب میدادند. گروه دیگر، صرفاً با تکرار سفارش مشتریان به خود آنها، عین گفتههایشان را منعکس میکردند. نتایج حیرتآور بود: میانگین انعام پیشخدمتانی که حرف مشتریان را تکرار میکردند ۷۰ درصد بیشتر از کسانی بود که از تقویت مثبت استفاده میکردند.
اگر به کتاب هرگز سازش نکنید علاقه دارید، بخش معرفی برترین کتابهای خودشناسی و خودسازی در وبسایت هر روز یک کتاب، شما را با سایر آثار مشابه آشنا میسازد.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات جهان، خودشناسی و خودسازی، روانشناسی، مدیریت
۰ برچسبها: ادبیات جهان، کریس واس، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب