کتاب «طبقه جدید: تحلیلی از تحول جامعهی کمونیست» نوشتهی میلوان جیلاس (از ۱۹۱۱ تا ۱۹۹۵) به بررسی ریشههای تاریخی و ویژگیهای انقلابهای کمونیستی پرداخته و پرده از ایجاد یک طبقهی جدید در جامعه برمیدارد. میلوان جیلای این طبقهی جدید را گروهی میداند که کنترل حکومت و جامعه را در دست گرفته و از آن برای رسیدن به اهداف و آمال خود استفاده میکنند. این کتاب در ۱۰ بخش تنظیم شده و برای اولین بار در ۱۹۵۷ به چاپ رسید.
خلاصهای از محتوای کتاب طبقه جدید
بخش اول این کتاب به بررسی ریشههای تاریخی کمونیسم، دیالکتیک و ماتریالیس و دیدگاههای مارکس میپردازد. نویسنده در این بخش با بررسی بسیاری از مکاتب و ایدئولوژهای سیاسی دو قرن اخیر و نقش تاریخی کمونیسم در کشورهای رشدنیافته میپردازد.
نویسده در بخش دوم کتاب «طبقه جدید» ویژگیهای انقلابهای کمونیستی را مورد بررسی قرار میدهد. وی ضمن بررسی دیدگاههای لنین در کتابها و سخنرانیهای خود در این رابطه، جنگ را به عنوان ابزاری اصلی در پیشبرد انقلابهای کمونیستی میداند. وی اذعان میکند که انقلابهای کمونیستی نخستین نمونه از انقلابهایی بودند که به نفع انقلابیون به پایان رسیدهاند. وی همچنین نتیجه میگیرد که عمدهی انقلابها در غرب به دموکراسی و در شرق به استبداد ختم شدهاند.
در بخش سوم کتاب «طبقه جدید»، نویسنده به معرفی طبقهی جدید حاکم در حکومتهای کمونیستی میپرازد. از دیدگاه او چنین طبقهای قبل از بروز انقلاب فقط به صورت سازمانی ویژه وجود داشته ولی بعد از به دست گرفتن حکومت، این طبقه علیرغم طرفداری از طبقهی کارگر و مخالفت با سرمایهداری، خود به همان راهی میرود که سرمایهداری غرب بدان سو روان است. در واقع، مطابق نظریات نویسندهی کتاب، علیرغم این که عمدهی افراد این طبقهی جدید از پرولتاریا هستند، ولی بعد از به قدرت رسیدن مسیر خود را از آن جدا میکنند.
بخش چهارم کتاب به مقولهی دولت حزبی میپردازد و ساختار سازمانهای حزبی در کمونیسم را مورد بررسی قرار میدهد. وی در این رابطه، انتخابات در کشورهای کمونیستی را شبیه به مسابقهی اسبدوانی میداند که تنها یک اسب در آن شرکت دارد. به علاوه، وی معتقد است به دلیل وجود استبداد، سرکوبی خفقان شدید در جوامع کمونیستی، عمدهی مخالفان امکان اظهار نظر نداشته و صدای آنها در نطفه خفه میشود.
بخشهای پنجم و ششم کتاب «طبقه جدید» به ترتیب به موضوعات دگماتیسم در اقتصاد و اسارت روح در جوامع کمونیستی پرداخته و از دیدگاه برتراند راسل، یک کمونیست واقعی را کسی میداند که به یک رشته افکار دگم و احکام معتقد باشد. وی ادعا دارد هر چه کمونیستم ضعیف و ناتوان و با دروغ آمیخته میشود، به همان نسبت انحصار در قدرت و حاکمیت رهبران حزب برجامعه بیشتر میشود. وی موانع رشد در جوامع کمونیستی را بروکراسی زیاد، انحصار در ایدوئولوژی، دخالت سیاست در علم، انحصار در فلسفه و عدم توجه به جامعهشناسی و تاریخ بیان میکند.
بخشهای هفتم تا دهم کتاب «طبقه جدید» نیز به ترتیب به هدف و وسیله، ماهیت کمونیسم، کمونیسم ملی و دنیای کنونی پراخته و ادعا دارد کمونیستها برای رسیدن هدف از هر وسیلهای استفاده میکنند. همچنین وی ماهیت کمونیسم را بر مبنای ایجاد یک آیین نو و جنبشی انقلابی برای پیشرفت صنعتی میداند. در کل از نظر نویسنده عوامل شکل دهندهی کمونیستم عبارتند از: حکومت، مالکیت و ایدئولوژی.
وی در انتها نتیجه میگیرد که دگرگونی جهان امری است مسلم و پیشرفت جهان تنها در جهتی است که تواند بود. از دیدگاه میلوان جیلای این جهت همان راه وحدت، ترقی و آزادی است.
در اینجا باید اشاره کرد که نویسندهی کتاب «طبقه جدید» یعنی میلوان جیلاس، خود یک سیاستمدار، نظریهپرداز و نویسنده در یوگسلاوی کمونیست بود. او یکی از چهرههای کلیدی در جنبش پارتیزانی یوگسلاوی در طول جنگ جهانی دوم و نیز دولت پس از جنگ و عضو بلندپایه حزب کمونیست یوگسلاوی بود. جیلاس خود را یک سوسیالیست دموکراتیک میدانست و به یکی از شناخته شدهترین و برجستهترین مخالفان در یوگسلاوی سابق و کل بلوک شرق تبدیل شد.
ترجمه کتاب طبقه جدید در ایران
کتاب «طبقه جدید» در ایران به کوشش دکتر عنایتالله رضا ترجمه و برای اولین بار توسط انتشارات دانشگاه تهران در سال ۱۳۵۳ در ۲۷۸ صفحه به چاپ رسید. پس از آن ناشران دیگری نیز اقدام به چاپ این کتاب نمودهاند.
چنانچه به این موضوع علاقه دارید میتوانید کتابهایی دیگری از این نمونه را در اینجا ببینید.
18 اسفند 1400
طبقه جدید
کتاب «طبقه جدید: تحلیلی از تحول جامعهی کمونیست» نوشتهی میلوان جیلاس (از ۱۹۱۱ تا ۱۹۹۵) به بررسی ریشههای تاریخی و ویژگیهای انقلابهای کمونیستی پرداخته و پرده از ایجاد یک طبقهی جدید در جامعه برمیدارد. میلوان جیلای این طبقهی جدید را گروهی میداند که کنترل حکومت و جامعه را در دست گرفته و از آن برای رسیدن به اهداف و آمال خود استفاده میکنند. این کتاب در ۱۰ بخش تنظیم شده و برای اولین بار در ۱۹۵۷ به چاپ رسید.
خلاصهای از محتوای کتاب طبقه جدید
بخش اول این کتاب به بررسی ریشههای تاریخی کمونیسم، دیالکتیک و ماتریالیس و دیدگاههای مارکس میپردازد. نویسنده در این بخش با بررسی بسیاری از مکاتب و ایدئولوژهای سیاسی دو قرن اخیر و نقش تاریخی کمونیسم در کشورهای رشدنیافته میپردازد.
نویسده در بخش دوم کتاب «طبقه جدید» ویژگیهای انقلابهای کمونیستی را مورد بررسی قرار میدهد. وی ضمن بررسی دیدگاههای لنین در کتابها و سخنرانیهای خود در این رابطه، جنگ را به عنوان ابزاری اصلی در پیشبرد انقلابهای کمونیستی میداند. وی اذعان میکند که انقلابهای کمونیستی نخستین نمونه از انقلابهایی بودند که به نفع انقلابیون به پایان رسیدهاند. وی همچنین نتیجه میگیرد که عمدهی انقلابها در غرب به دموکراسی و در شرق به استبداد ختم شدهاند.
در بخش سوم کتاب «طبقه جدید»، نویسنده به معرفی طبقهی جدید حاکم در حکومتهای کمونیستی میپرازد. از دیدگاه او چنین طبقهای قبل از بروز انقلاب فقط به صورت سازمانی ویژه وجود داشته ولی بعد از به دست گرفتن حکومت، این طبقه علیرغم طرفداری از طبقهی کارگر و مخالفت با سرمایهداری، خود به همان راهی میرود که سرمایهداری غرب بدان سو روان است. در واقع، مطابق نظریات نویسندهی کتاب، علیرغم این که عمدهی افراد این طبقهی جدید از پرولتاریا هستند، ولی بعد از به قدرت رسیدن مسیر خود را از آن جدا میکنند.
بخش چهارم کتاب به مقولهی دولت حزبی میپردازد و ساختار سازمانهای حزبی در کمونیسم را مورد بررسی قرار میدهد. وی در این رابطه، انتخابات در کشورهای کمونیستی را شبیه به مسابقهی اسبدوانی میداند که تنها یک اسب در آن شرکت دارد. به علاوه، وی معتقد است به دلیل وجود استبداد، سرکوبی خفقان شدید در جوامع کمونیستی، عمدهی مخالفان امکان اظهار نظر نداشته و صدای آنها در نطفه خفه میشود.
بخشهای پنجم و ششم کتاب «طبقه جدید» به ترتیب به موضوعات دگماتیسم در اقتصاد و اسارت روح در جوامع کمونیستی پرداخته و از دیدگاه برتراند راسل، یک کمونیست واقعی را کسی میداند که به یک رشته افکار دگم و احکام معتقد باشد. وی ادعا دارد هر چه کمونیستم ضعیف و ناتوان و با دروغ آمیخته میشود، به همان نسبت انحصار در قدرت و حاکمیت رهبران حزب برجامعه بیشتر میشود. وی موانع رشد در جوامع کمونیستی را بروکراسی زیاد، انحصار در ایدوئولوژی، دخالت سیاست در علم، انحصار در فلسفه و عدم توجه به جامعهشناسی و تاریخ بیان میکند.
بخشهای هفتم تا دهم کتاب «طبقه جدید» نیز به ترتیب به هدف و وسیله، ماهیت کمونیسم، کمونیسم ملی و دنیای کنونی پراخته و ادعا دارد کمونیستها برای رسیدن هدف از هر وسیلهای استفاده میکنند. همچنین وی ماهیت کمونیسم را بر مبنای ایجاد یک آیین نو و جنبشی انقلابی برای پیشرفت صنعتی میداند. در کل از نظر نویسنده عوامل شکل دهندهی کمونیستم عبارتند از: حکومت، مالکیت و ایدئولوژی.
وی در انتها نتیجه میگیرد که دگرگونی جهان امری است مسلم و پیشرفت جهان تنها در جهتی است که تواند بود. از دیدگاه میلوان جیلای این جهت همان راه وحدت، ترقی و آزادی است.
در اینجا باید اشاره کرد که نویسندهی کتاب «طبقه جدید» یعنی میلوان جیلاس، خود یک سیاستمدار، نظریهپرداز و نویسنده در یوگسلاوی کمونیست بود. او یکی از چهرههای کلیدی در جنبش پارتیزانی یوگسلاوی در طول جنگ جهانی دوم و نیز دولت پس از جنگ و عضو بلندپایه حزب کمونیست یوگسلاوی بود. جیلاس خود را یک سوسیالیست دموکراتیک میدانست و به یکی از شناخته شدهترین و برجستهترین مخالفان در یوگسلاوی سابق و کل بلوک شرق تبدیل شد.
ترجمه کتاب طبقه جدید در ایران
کتاب «طبقه جدید» در ایران به کوشش دکتر عنایتالله رضا ترجمه و برای اولین بار توسط انتشارات دانشگاه تهران در سال ۱۳۵۳ در ۲۷۸ صفحه به چاپ رسید. پس از آن ناشران دیگری نیز اقدام به چاپ این کتاب نمودهاند.
چنانچه به این موضوع علاقه دارید میتوانید کتابهایی دیگری از این نمونه را در اینجا ببینید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات جهان، سیاسی
۰ برچسبها: ادبیات جهان، کمونیسم، معرفی کتاب، میلوان جیلاس، هر روز یک کتاب