«شاهکار» نام اثری است از امیل زولا (نویسندهی فرانسوی، از ۱۸۴۰ تا ۱۹۰۲) که در سال ۱۸۸۶ منتشر شده است. این کتاب به روایت زندگی نقاشی به نام کلود لانتینر میپردازد.
دربارهی شاهکار
زولا در زمینه ادبیات یک مجموعه ۲۰ جلدی خلق کرده که در آن سرگذشت خانواده روگن ماکار را طی نسلهای مختلف به تصویر کشیده است. این کتاب چهاردهمین جلد از این مجموعه است. عنوان کتاب به معنای واقعی کلمه به شکل «کار: به عنوان اثری هنری» ترجمه شده اما اغلب در زبان انگلیسی و بیشتر زبانهای دیگر با عنوان شاهکار ترجمه و مشهور گشته، کتاب بیانگر داستان یک نقاش و استعداد و نبوغ شخصیت اصلی وی به نام کلود لانتیر میباشد که زولا شخصیت دو نقاش معاصر خودش یعنی مانه و سزان را در آن به نوعی متجلی ساخته.
در همان سال ۱۸۸۶ زولا نسخهای از کتاب را به دوست نقاش خودش سزان تقدیم کرد، خط داستانی کتاب مربوط به زندگی هنری پاریس در دورهی امپراتوری دوم فرانسه میباشد که بخش هائی از زندگی خود زولا را هم به نوعی آشکار میسازد. شاهکار به نوعی پایان دهندهی دوران دوستی زولا و سزان نقاش هم بود و در مقالات منتسب به کتاب که بعدها ضمیمه گردید مشاهده شد که زولا در این داستان از دل نگرانیهای سزان پرده بر میدارد و بیم او را از ناکامیهایش در تلاش برای به تصویر کشیدن آثارش نشان میدهد. گفته میشود که سزان تابلوی دو مرد ورق باز را در حقیقت در جواب و کنایهای خطاب به این اثر زولا طراحی کردهاست.
کتاب شاهکار در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۹۸ با حدود ۴ هزار رای و ۳۰۰ نقد و نظر است.
داستان شاهکار
نقاش کلود لانتیه از نقاشی سوژههای واقعی در مکانهای واقعی، به ویژه در فضای باز حمایت میکند. این در تضاد کامل با نهاد هنری است که در آن هنرمندان در استودیو نقاشی میکشیدند و بر موضوعات اسطورهای، تاریخی و مذهبی تمرکز میکردند. هنر او انقلابی است و او دایرهی کوچکی از دوستان همفکر دارد که به همان اندازه قصد تکان دادن دنیای هنر و به چالش کشیدن نهاد را دارند. بهترین دوستان او رفقای دوران کودکیاش پیر ساندوز، رماننویس و لویی دوبوش، معمار هستند.
ساندوز مانند زولا مجموعهای از رمانها را در مورد خانوادهای که مبتنی بر علم است و افراد مدرن و زندگی روزمره را در بر میگیرد، در نظر میگیرد. دوبوش به اندازه کلود جسور نیست و راه متعارف تری را انتخاب می کند و امنیت یک زندگی طبقه متوسط و ازدواج بورژوایی را انتخاب می کند. ساندوز همچنین ازدواج را دنبال می کند – نه برای عشق، بلکه برای ثبات و درک بهتر درباره آنچه می نویسد.
اعتراض در جامعه هنری به دلیل کنار گذاشتن هنرمندان جدید به نفع هنرمندان محبوب، جاافتاده و سنتی در سالن سالانه آکادمی هنرهای زیبا، منجر به ایجاد سالن امتناع برای هنرمندان رد شده برای نمایش آثارشان شد. هیچ نقاشی بیشتر از نقاشی کلود علاقه و انتقادی را به خود جلب نمیکند.
بخشهایی از شاهکار
کلود پاورچین پاورچین رفت و جعبهی مدادرنگی و یکصفحهی بزرگ کاغذ برداشت و آورد. سپس روی چارپایهای کوتاه چمباتمه زد، کیف نقاشی را روی زانوهایش گذاشت و با شور و شوق تمام شروع به طراحی کرد. در حضور شگفتی و شور هنری هر چیز دیگری رنگ میباخت.
لرزید و در خیال خود بار دیگر آن شهر غمانگیز را مجسم کرد: با خط باراندازهایش که تا درودست چون شعلهای کورهوار گسترش مییافت، خندق عمیق رودخانه با آبهای نقرهفامش که تودههای عظیم سیاه رنگ مانع جریان یافتنش میشدند، چراغهایی که به نهنگهایی بیجان میماندند، و انبوه چرثقیلهایی که بازوهای دارمانند خود را از همهسو دراز کرده بودند. با یادآوری اینها رنگ از گونههایش پرید. آیا این بود خوشامدگویی پاریس؟
خوشبختانه تازگیها برخی از کارهایش فروش رفته بود؛ چندتایی از پردههای کوچکش را به بهای هر قطعه ده، دوازده فرانک به دلال هنری احتیاطکاری به نام بابا مالگرا فروخته بود. با این همه ترجیح میداد از گرسنگی بمیرد ولی با کشیدن تکچهره از تجار و همسرانشان، تصویرهای پر زرق و برقی مذهبی، نقاشی سایبانهای رستورانها یا تابلوهای تبلیغاتی قابلهها، هنرش را به تجارت محض بدل نکند.
آیا چیزی جز بیان آنچه آدمی در درون خود احساس میکند در هنر وجود دارد؟ آیا نمیشد همهی هنر را در این خلاصه کرد که زنی را جلو خود نشاند و سپس بنابر احساساتی که این زن در آدمی برمیانگیزد و الهام میکند چهرهی او را کشید؟ آیا یک دسته هویج – بله یک دسته هویج – که از روی طبیعت طراحی میشود و از روی خلوص و به شیوهی شخصی نقاشی میشود، به همهی آن نقاشی شیرهی تنباکو که مطابق دستورالعملهای از پیشآماده طبخ میشد، نمیارزید؟ روزی خواهد آمد که یک هویج که با اصالت عرضه شده باشد به یک انقلاب بینجامد!
برای آشنایی با سایر رمانهای شبیه به شاهکار، به بخش معرفی داستانهای خارجی در وبسایت هر روز یک کتاب مراجعه کنید.
21 تیر 1401
شاهکار
«شاهکار» نام اثری است از امیل زولا (نویسندهی فرانسوی، از ۱۸۴۰ تا ۱۹۰۲) که در سال ۱۸۸۶ منتشر شده است. این کتاب به روایت زندگی نقاشی به نام کلود لانتینر میپردازد.
دربارهی شاهکار
زولا در زمینه ادبیات یک مجموعه ۲۰ جلدی خلق کرده که در آن سرگذشت خانواده روگن ماکار را طی نسلهای مختلف به تصویر کشیده است. این کتاب چهاردهمین جلد از این مجموعه است. عنوان کتاب به معنای واقعی کلمه به شکل «کار: به عنوان اثری هنری» ترجمه شده اما اغلب در زبان انگلیسی و بیشتر زبانهای دیگر با عنوان شاهکار ترجمه و مشهور گشته، کتاب بیانگر داستان یک نقاش و استعداد و نبوغ شخصیت اصلی وی به نام کلود لانتیر میباشد که زولا شخصیت دو نقاش معاصر خودش یعنی مانه و سزان را در آن به نوعی متجلی ساخته.
در همان سال ۱۸۸۶ زولا نسخهای از کتاب را به دوست نقاش خودش سزان تقدیم کرد، خط داستانی کتاب مربوط به زندگی هنری پاریس در دورهی امپراتوری دوم فرانسه میباشد که بخش هائی از زندگی خود زولا را هم به نوعی آشکار میسازد. شاهکار به نوعی پایان دهندهی دوران دوستی زولا و سزان نقاش هم بود و در مقالات منتسب به کتاب که بعدها ضمیمه گردید مشاهده شد که زولا در این داستان از دل نگرانیهای سزان پرده بر میدارد و بیم او را از ناکامیهایش در تلاش برای به تصویر کشیدن آثارش نشان میدهد. گفته میشود که سزان تابلوی دو مرد ورق باز را در حقیقت در جواب و کنایهای خطاب به این اثر زولا طراحی کردهاست.
کتاب شاهکار در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۹۸ با حدود ۴ هزار رای و ۳۰۰ نقد و نظر است.
داستان شاهکار
نقاش کلود لانتیه از نقاشی سوژههای واقعی در مکانهای واقعی، به ویژه در فضای باز حمایت میکند. این در تضاد کامل با نهاد هنری است که در آن هنرمندان در استودیو نقاشی میکشیدند و بر موضوعات اسطورهای، تاریخی و مذهبی تمرکز میکردند. هنر او انقلابی است و او دایرهی کوچکی از دوستان همفکر دارد که به همان اندازه قصد تکان دادن دنیای هنر و به چالش کشیدن نهاد را دارند. بهترین دوستان او رفقای دوران کودکیاش پیر ساندوز، رماننویس و لویی دوبوش، معمار هستند.
ساندوز مانند زولا مجموعهای از رمانها را در مورد خانوادهای که مبتنی بر علم است و افراد مدرن و زندگی روزمره را در بر میگیرد، در نظر میگیرد. دوبوش به اندازه کلود جسور نیست و راه متعارف تری را انتخاب می کند و امنیت یک زندگی طبقه متوسط و ازدواج بورژوایی را انتخاب می کند. ساندوز همچنین ازدواج را دنبال می کند – نه برای عشق، بلکه برای ثبات و درک بهتر درباره آنچه می نویسد.
اعتراض در جامعه هنری به دلیل کنار گذاشتن هنرمندان جدید به نفع هنرمندان محبوب، جاافتاده و سنتی در سالن سالانه آکادمی هنرهای زیبا، منجر به ایجاد سالن امتناع برای هنرمندان رد شده برای نمایش آثارشان شد. هیچ نقاشی بیشتر از نقاشی کلود علاقه و انتقادی را به خود جلب نمیکند.
بخشهایی از شاهکار
کلود پاورچین پاورچین رفت و جعبهی مدادرنگی و یکصفحهی بزرگ کاغذ برداشت و آورد. سپس روی چارپایهای کوتاه چمباتمه زد، کیف نقاشی را روی زانوهایش گذاشت و با شور و شوق تمام شروع به طراحی کرد. در حضور شگفتی و شور هنری هر چیز دیگری رنگ میباخت.
لرزید و در خیال خود بار دیگر آن شهر غمانگیز را مجسم کرد: با خط باراندازهایش که تا درودست چون شعلهای کورهوار گسترش مییافت، خندق عمیق رودخانه با آبهای نقرهفامش که تودههای عظیم سیاه رنگ مانع جریان یافتنش میشدند، چراغهایی که به نهنگهایی بیجان میماندند، و انبوه چرثقیلهایی که بازوهای دارمانند خود را از همهسو دراز کرده بودند. با یادآوری اینها رنگ از گونههایش پرید. آیا این بود خوشامدگویی پاریس؟
خوشبختانه تازگیها برخی از کارهایش فروش رفته بود؛ چندتایی از پردههای کوچکش را به بهای هر قطعه ده، دوازده فرانک به دلال هنری احتیاطکاری به نام بابا مالگرا فروخته بود. با این همه ترجیح میداد از گرسنگی بمیرد ولی با کشیدن تکچهره از تجار و همسرانشان، تصویرهای پر زرق و برقی مذهبی، نقاشی سایبانهای رستورانها یا تابلوهای تبلیغاتی قابلهها، هنرش را به تجارت محض بدل نکند.
آیا چیزی جز بیان آنچه آدمی در درون خود احساس میکند در هنر وجود دارد؟ آیا نمیشد همهی هنر را در این خلاصه کرد که زنی را جلو خود نشاند و سپس بنابر احساساتی که این زن در آدمی برمیانگیزد و الهام میکند چهرهی او را کشید؟ آیا یک دسته هویج – بله یک دسته هویج – که از روی طبیعت طراحی میشود و از روی خلوص و به شیوهی شخصی نقاشی میشود، به همهی آن نقاشی شیرهی تنباکو که مطابق دستورالعملهای از پیشآماده طبخ میشد، نمیارزید؟ روزی خواهد آمد که یک هویج که با اصالت عرضه شده باشد به یک انقلاب بینجامد!
برای آشنایی با سایر رمانهای شبیه به شاهکار، به بخش معرفی داستانهای خارجی در وبسایت هر روز یک کتاب مراجعه کنید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات جهان، داستان خارجی، رمان
۰ برچسبها: ادبیات جهان، امیل زولا، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب