تاریخ سری جنایت‌های استالین

«تاریخ سری جنایت‌های استالین» اثری است از الکساندر آرلوف (سیاستمدار اهل اتحاد جماهیر شوروی، از ۱۸۹۵ تا ۱۹۷۳) که در سال ۱۹۵۳ منتشر شده است. این کتاب به روایت اتفاقات رخ داده در شوروی در زمان حکومت استالین بر آن کشور پرداخته است.

درباره‌ی تاریخ سری جنایت‌های استالین

«تاریخ سری جنایت‌های استالین» اثری است از الکساندر آرلوف که در آن نویسنده به بیان مشاهدات خود از رخدادها و اتفاقات دوران استالین می‌پردازد. این کتاب در نوع خود کتاب بی‌نظیری به شمار می‌رود. زیرا مولف آن از شخصیت‌های بلندپایه سازمان امنیت شوروی بوده و جزئیات بازپرسی از شخصیت‌های برجسته حزب کمونیست اتحاد شوروی و دیگر ماجراهای پشت پرده را با دقت خاصی ارائه کرده است.

آرلوف پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷در ارتش سرخ به خدمت پرداخت و یکی از متخصصان جنگ‌های چریکی و پیکار در پشت جبهه دشمن بود .او پس از پایان جنگ‌های داخلی روسیه، مدتی در دیوان عالی کشور شوروی سابق با سمت دادیار و دادستان به کار پرداخت و در تدوین نخستین قانون جزای روسیه شوروی شرکت موثر داشت.

در سال ۱۹۲۴در سازمان امنیت شوروی مشغول فعالیت شد و چندی بعد به سمت فرمانده نیروهای مرزبانی اتحاد شوروی سابق در قفقاز منصوب شد. آرلوف از سال ۱۹۲۶تا ۱۹۳۵ماموریت‌هایی را از سوی سازمان امنیت شوروی در کشورهای فرانسه، آلمان، ایلات متحده آمریکا، چکسلواکی، اتریش و سویس انجام داد و شبکه‌هایی از ماموران سازمان امنیت شوروی را در این کشورها پدید آورد.

او در سال ۱۹۳۶از سوی استالین به کشور اسپانیا رفت تا به عنوان مامور ویژه استالین و نماینده کرملین، مشاور دولت جمهوری‌خواه اسپانیا در پیکار با فرانکو و دولت فاشیست اسپانیا باشد .وی در این ایام موفق شد هفتصد و پنجاه هزار کیلوگرم طلای اسپانیا را در هفت هزار و نهصد صندوق با چهار کشتی به شوروی ارسال کند .آرلوف که می‌دانست اطلاعات وسیعش از جنایات استالین او را گرفتار تصفیه‌های استالین خواهد نمود، درست در فرصتی مناسب از اسپانیا به فرانسه و از آن جا به کانادا و سپس ایالات متحده گریخت و به این ترتیب به نحو معجزه‌آسایی نجات یافت و این کتاب را در سال ۱۹۵۳ انتشار داد.

در پایان کتاب، طی جدول‌هایی سرنوشت رهبران و اعضای عالی رتبه حزب کمونیست که عمدتا یا به قتل رسیده و یا اعدام شدند، به چاپ رسیده است .

کتاب تاریخ سری جنایت‌های استالین در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۴.۱ است. هم‌چنین باید اشاره کرد که این کتاب در ایران با ترجمه‌ی عنایت‌الله رضا به بازار عرضه شده است.

بخشی از تاریخ سری جنایت‌های استالین

مردم تعجب می کردند که شخصیتی تا این اندازه بلندپایه که مبالغ هنگفتی در اختیار دارد، لباسش بدتر از کوچکترین کارمندان مؤسسه انها است. پیاتاکوف متاهل بود. ولی از زندگی خانوادگی بهره نداشت. همسرش همانند او عضو حزب بود. ولی در صرف مشروب ضعف و بی احتیاطی از خود نشان می داد.

این بانو به امور خانوادگی توجهی ابراز نمی داشت. بارها پیاتاکوف ناگزیر می شد هنگام سفر فوری به نواحی دوردست و یا خارج از کشور، از منشی خود نیکلای موسکالیف یقه پیراهن تمیز به عاریت گیرد. همسر موسکالیف ناراحت بود از این که پیاتاکوف اغلب فراموش می کرد یقه های جدای پیراهن عاریتی را به شوهرش بازگرداند.

ولی رفتارشان صمیمانه و دوستانه بود. آنچه این دو را به یکدیگر پیوند می داد، وجود یگانه پسرشان بود که به هنگام بازداشت پیاتاکوف ده سال از سنش می گذشت. مسئولان سازمان امنیت شوروی (ان. ک. و. د) در جریان بازپرسی از پیاتاکوف بنا بر خصلت خویش شقاوتی بی شرمانه و دور از وجدان ابراز داشتند. آنان از همسر و دوستان نزدیک پیاتاکوف، علیه او بهره گرفتند.

این شیوه تمام و کمال منطبق با «روش» استالین بود. استالین که پس از مرگ دزرژینسکی فرمانروای واقعی و بلامنازع سازمان امنیت شوروی بود، بارها به مسئولان سازمان مذکور تلقین کرد که پیش از هر چیز اعتراف نزدیکان و دوستان متهمان می تواند اراده و نیروی مقاومت آنان را درهم شکند.

خوانندگان، ماجرای بازپرسی از اسمیرنوف را به یاد دارند. در این ماجرا از همسرش بانو سافونوا و دوست نزدیکش مراچکوفسکی استفاده کردند و با استفاده از اینان نیروی مقاومت اسمیرنوف را درهم شکستند. اعتراف زن علیه شوهر، اعتراف فرزند بر ضد پدر و اعتراف برادر علیه برادر از اهمیت فراوان برخوردار بود. اینگونه اعترافها نه تنها قوای روحی و نیروی مقاومت زندانیان را درهم شکست، بلکه هیچ تکیه گاهی در زندگی برای آنان باقی نمی گذارد.

استالین از برهم خوردن روابط خانوادگی و مناسبات دوستانه زندانیان سخت خرسند می‌شد. بی گمان او در گرفتن انتقام به شیوه های گوناگون استادی چیره دست و بی نظیر بود.

مسئولان سازمان امنیت، نیروی مقاومت همسر پیاتاکوف را به سرعت درهم شکستند. بانوی مذکور از «ناپدید شدن» فرزندان متهمان به اصطلاح «مرکز تروریستی تروتسکی – زینویف» آگاهی داشت و به خاطر سرنوشت فرزند خود سخت نگران بود. او به خاطر نجات فرزند خویش حاضر شد به هر گونه شهادت دروغ علیه همسرش تن در دهد. نیکلای موسکالیف منشی پیاتاکوف نیز دختری داشت.

هرگاه موسکالیف همانند ایامی که تازه به خدمت پیاتاکوف درامده بود، به صورت روستایی ساده دلی باقی می ماند، هرگز حاضر نمی شد به رئیس و دوست خود افترا بندد. ولی او طی چند سال از تجارب سیاسی قابل توجهی برخوردار شده بود.

 

اگر به کتاب «تاریخ سری جنایت‌های استالین» علاقه دارید، می‌توانید با مراجعه به بخش معرفی برترین کتاب‌های سیاسی در وب‌سایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونه‌های این آثار آشنا شوید.