«سرزمین گوجههای سبز» اثری است از هرتا مولر (نویسندهی آلمانی برندهی جایزهی نوبل، متولد ۱۹۵۳) که در سال ۱۹۹۴ منتشر شده است. این کتاب به روایت سرگذشت چهار جوان آلمانی در کشور رومانی و در زمان حکومت دیکتاتوری چائوشسکو میپردازد.
دربارهی سرزمین گوجههای سبز
سرزمین گوجههای سبز یا قلب حیوانی رمانی از هرتا مولر رماننویس آلمانی رومانیایی برنده نوبل ۲۰۰۹ است. این رمان نخستین بار در ۱۹۹۴ چاپ و منتشر شد. در پی اعلام اهدای جایزه نوبل ادبیات به هرتا مولر در سال ۲۰۰۹ این رمان در فهرست پرفروشهای سایت آمازون قرار گرفت. این رمان دربارهی زندگی چهار جوان از اقلیت آلمانی کشور رومانی در زمان دیکتاتوری چائوشسکو است.
مولر دربارهی این کتاب میگوید: «برای نوشتن این کتاب از داستان زندگی دوست رومانیاییام الهام گرفتم، کسی که توسط رژیم کمونیست این کشور کشته شد.»
رمان سرزمین گوجههای سبز ابتدا به زبان آلمانی نوشته شد و بعد به زبان هلندی ترجمه شد؛ بعد از ترجمه به هلندی بود که کتاب سرزمین گوجههای سبز شهرت خودش را پیدا کرد و به بیست زبان دیگر از جمله انگلیسی و فارسی ترجمه شد. بعد از دریافت جایزهی نوبل ادبی توسط هرتا مولر، کتاب سرزمین گوجههای سبز در فهرست پرفروشترین کتابهای سایت آمازون قرار گرفت.
عدهای از منتقدین بر این باورند که رویدادهای کتاب سرزمین گوجههای سبز آنقدر به زندگی شخصی هرتامولر نزدیک است که میتوان ژانر اصلی این کتاب را زندگینامه معرفی کرد؛ زیرا مانند راوی داستان، مولر هم اهل اقلیت آلمانی زبان کشور رومانی بوده است. او هم شغلش را بعد از رد کردم پیشنهاد همکاری با رژیم از دست داده است؛ اگرچه که خود مولر معتقد است که داستان این کتاب برگرفته از زندگی یکی از دوستانش است.
داستان سرزمین گوجههای سبز، دربارهی دختری از تبار آلمانیهای رومانی است که به همراه پنج دوست خود در دورهی سیاه استبداد زدهی نیکولای چائوشسکو زندگی میکند. مولر، در رمان خود، به شیوهی پستمدرن و با استفاده از استعارات و کنایههای مکرر، زندگی در دوران دیکتاتوری را به عنوان صدای قشر دانشجو برای شما به تصویر میکشد.
زیبایی این کتاب در این است که خود مولر چنین زندگیای را تجربه کرد و در همین دوران در کشور رومانی بود و بارها با دستگاههای حکومتی درگیر و حتی تهدید به مرگ شد.
نویسنده با زیرکی تمام، در ابتدای اثرش، شعری از «جلو ناوم» شاعر شهیر رومانیایی را میآورد. شعری که چندین مرتبه در طول داستان تکرار میشود. پیام شعر، یکی از مهمترین پیامهای اثر اوست: در فضای دهشتناک دیکتاتوری، دوستان شاید همدیگر را دوست داشته باشند اما وحشت، فقر، و بیکاری آنقدر بر آنها مستولی شده و آنقدر در خود گرفتارند که در فضای سردِ مرگ عواطف انسانی، یا دست به خیانت میزنند و یا دست به رها کردن یکدیگر.
مهمترین عنصر این اثر نابِ مولر را باید شاعرانهگی او در سبک «رئالیسم جادویی» دانست. شکل زبان روایت، ساده و برای همه قابلفهم است اما استعارات و کنایههای پیچیدهی آن به قدری زیبا به کار برده شده، که میتواند خوانندهی زیباییشناس را شیفتهی خود کند. روایتی پستمدرن را میشود از خلال جملات عمیق این رمان دریافت. داستانی چندلایه که با طرح عمقِ رازآلودِ دیدگاهها و پدیدهها، شما را به هزارتوی ساختار خود میکشاند و چنان اثری عمیق در سویدای ذهن و قلبتان به جا میگذارد که وقتی به خط پایانی داستان میرسد، پی میبرید که در سفری ناب و مکاشفهای شعورمندانه با نویسنده همراه بودهاید. مسیری که بسیاری از واقعیتها را به او نمایانده است.
رمان سرزمین گوجههای سبز در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۶۶ با بیش از ۵۳۰۰ رای و ۷۲۵ نقد و نظر است.
داستان سرزمین گوجههای سبز
کتاب سرزمین گوجههای سبز دربارهی چهار جوان دانشجوی رومانیایی است که در رژیم دیکتاتور «چائوشسکو» در رومانی زندگی میکنند و میخواهند قبل از مردن توسط حکومت به آلمان فرار کنند. رمان تعصویری مخوف از کشوری است که قرار بود بهشتی باشد علیه امپریالیسم؛ و سرشار از آزادیها و برابریهایی که بی عدالتی را در زیر چکمههای کارگردان زحمتکش له کند. اما اینک سرزمینی شده پر از ترس و خیانت. سرزمینی که خون میخورد، خیانت میکند و جز شایعه پراکنی دربارهی بیماری دیکتاتور سرگرمی دیگری ندارد.
بخشی از سرزمین گوجههای سبز
در شهر هم درختان توت یافت میشد اما نه در خیابانها؛ در حیاط خانهها. و نه در هر خانهای. فقط در خانهی آدمقدیمیها. در زیر درخت، یک صندلی راحتی قرار داشت که روکش نشیمنگاه آن از جنس مخمل بود. اما مخمل، لکهدار و پارهپاره بود. وسط آن سوراخ شده بود و تکهای از زیر آن، معلق در هوا. سطح مخمل بهعلت اینکه خیلی روی آن نشسته بودند، سفت و له به نظر میرسید. رشتههای ریشریششدهی مخمل همچون گیسوان بافته شده به نظر میرسید. اگر کسی بر روی آن صندلی کهنه مینشست، رشتههای تازهای بیرون میزد؛ رشتههایی که روزگاری سبز بودند.
در حیاطِ درختان توت، گاهی سایهای آرامشبخش بر صورت همان آدمقدیمی میافتاد. آرامشبخش بودن سایه را میدانم چون گاهی بیخبر خطر را به جان خریده و وارد اینگونه حیاطها میشدم و البته دیگر خیلی کم به آنجا برمیگشتم. در بحبوحهی همان لحظهی آرامشبخش، شعاع نور از لابهلای برگهای بالای درخت توت به صورت آن آدم قدیمی میتابید و راز دیاری دوردست را برملا میکرد.
مسیر نور را که دنبال میکردم، تا ستونِ فقراتام میلرزید، چرا که منبع آرامش، شاخههای درخت توت نبود بلکه تنهایی چشمانِ آن آدمِ قدیمی آن را خلق میکرد. دوست نداشتم کسی مرا آنجا ببیند؛ کسی که از من بپرسد که آنجا چه میکنم؛ راستش، من کاری نمیکردم. فقط داشتم پرسه میزدم. مدت زیادی به درختهای توت خیره میشدم و قبل از خروج از آنجا، برای بار آخر به چهرهی آنکسی که روی صندلی نشسته بود، نگاه میکردم؛ چهرهای که بیانگر یک روستا و دیار بود. من به چشم خود دیدم که مردان و زنان جوان، با کیسهای بر دوش که یک درخت توت در آن بود، روستای خود را ترک میکردند و یکبهیک، درخت توت به حیاطهای شهر میآوردند.
اگر به کتاب «سرزمین گوجههای سبز» علاقه دارید، میتوانید در بخشهای معرفی کتابهای دارای مضامین اجتماعی و معرفی برترین کتابهای دارای موضوعات سیاسی در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونههای این آثار آشنا شوید.
10 اسفند 1401
سرزمین گوجههای سبز
«سرزمین گوجههای سبز» اثری است از هرتا مولر (نویسندهی آلمانی برندهی جایزهی نوبل، متولد ۱۹۵۳) که در سال ۱۹۹۴ منتشر شده است. این کتاب به روایت سرگذشت چهار جوان آلمانی در کشور رومانی و در زمان حکومت دیکتاتوری چائوشسکو میپردازد.
دربارهی سرزمین گوجههای سبز
سرزمین گوجههای سبز یا قلب حیوانی رمانی از هرتا مولر رماننویس آلمانی رومانیایی برنده نوبل ۲۰۰۹ است. این رمان نخستین بار در ۱۹۹۴ چاپ و منتشر شد. در پی اعلام اهدای جایزه نوبل ادبیات به هرتا مولر در سال ۲۰۰۹ این رمان در فهرست پرفروشهای سایت آمازون قرار گرفت. این رمان دربارهی زندگی چهار جوان از اقلیت آلمانی کشور رومانی در زمان دیکتاتوری چائوشسکو است.
مولر دربارهی این کتاب میگوید: «برای نوشتن این کتاب از داستان زندگی دوست رومانیاییام الهام گرفتم، کسی که توسط رژیم کمونیست این کشور کشته شد.»
رمان سرزمین گوجههای سبز ابتدا به زبان آلمانی نوشته شد و بعد به زبان هلندی ترجمه شد؛ بعد از ترجمه به هلندی بود که کتاب سرزمین گوجههای سبز شهرت خودش را پیدا کرد و به بیست زبان دیگر از جمله انگلیسی و فارسی ترجمه شد. بعد از دریافت جایزهی نوبل ادبی توسط هرتا مولر، کتاب سرزمین گوجههای سبز در فهرست پرفروشترین کتابهای سایت آمازون قرار گرفت.
عدهای از منتقدین بر این باورند که رویدادهای کتاب سرزمین گوجههای سبز آنقدر به زندگی شخصی هرتامولر نزدیک است که میتوان ژانر اصلی این کتاب را زندگینامه معرفی کرد؛ زیرا مانند راوی داستان، مولر هم اهل اقلیت آلمانی زبان کشور رومانی بوده است. او هم شغلش را بعد از رد کردم پیشنهاد همکاری با رژیم از دست داده است؛ اگرچه که خود مولر معتقد است که داستان این کتاب برگرفته از زندگی یکی از دوستانش است.
داستان سرزمین گوجههای سبز، دربارهی دختری از تبار آلمانیهای رومانی است که به همراه پنج دوست خود در دورهی سیاه استبداد زدهی نیکولای چائوشسکو زندگی میکند. مولر، در رمان خود، به شیوهی پستمدرن و با استفاده از استعارات و کنایههای مکرر، زندگی در دوران دیکتاتوری را به عنوان صدای قشر دانشجو برای شما به تصویر میکشد.
زیبایی این کتاب در این است که خود مولر چنین زندگیای را تجربه کرد و در همین دوران در کشور رومانی بود و بارها با دستگاههای حکومتی درگیر و حتی تهدید به مرگ شد.
نویسنده با زیرکی تمام، در ابتدای اثرش، شعری از «جلو ناوم» شاعر شهیر رومانیایی را میآورد. شعری که چندین مرتبه در طول داستان تکرار میشود. پیام شعر، یکی از مهمترین پیامهای اثر اوست: در فضای دهشتناک دیکتاتوری، دوستان شاید همدیگر را دوست داشته باشند اما وحشت، فقر، و بیکاری آنقدر بر آنها مستولی شده و آنقدر در خود گرفتارند که در فضای سردِ مرگ عواطف انسانی، یا دست به خیانت میزنند و یا دست به رها کردن یکدیگر.
مهمترین عنصر این اثر نابِ مولر را باید شاعرانهگی او در سبک «رئالیسم جادویی» دانست. شکل زبان روایت، ساده و برای همه قابلفهم است اما استعارات و کنایههای پیچیدهی آن به قدری زیبا به کار برده شده، که میتواند خوانندهی زیباییشناس را شیفتهی خود کند. روایتی پستمدرن را میشود از خلال جملات عمیق این رمان دریافت. داستانی چندلایه که با طرح عمقِ رازآلودِ دیدگاهها و پدیدهها، شما را به هزارتوی ساختار خود میکشاند و چنان اثری عمیق در سویدای ذهن و قلبتان به جا میگذارد که وقتی به خط پایانی داستان میرسد، پی میبرید که در سفری ناب و مکاشفهای شعورمندانه با نویسنده همراه بودهاید. مسیری که بسیاری از واقعیتها را به او نمایانده است.
رمان سرزمین گوجههای سبز در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۶۶ با بیش از ۵۳۰۰ رای و ۷۲۵ نقد و نظر است.
داستان سرزمین گوجههای سبز
کتاب سرزمین گوجههای سبز دربارهی چهار جوان دانشجوی رومانیایی است که در رژیم دیکتاتور «چائوشسکو» در رومانی زندگی میکنند و میخواهند قبل از مردن توسط حکومت به آلمان فرار کنند. رمان تعصویری مخوف از کشوری است که قرار بود بهشتی باشد علیه امپریالیسم؛ و سرشار از آزادیها و برابریهایی که بی عدالتی را در زیر چکمههای کارگردان زحمتکش له کند. اما اینک سرزمینی شده پر از ترس و خیانت. سرزمینی که خون میخورد، خیانت میکند و جز شایعه پراکنی دربارهی بیماری دیکتاتور سرگرمی دیگری ندارد.
بخشی از سرزمین گوجههای سبز
در شهر هم درختان توت یافت میشد اما نه در خیابانها؛ در حیاط خانهها. و نه در هر خانهای. فقط در خانهی آدمقدیمیها. در زیر درخت، یک صندلی راحتی قرار داشت که روکش نشیمنگاه آن از جنس مخمل بود. اما مخمل، لکهدار و پارهپاره بود. وسط آن سوراخ شده بود و تکهای از زیر آن، معلق در هوا. سطح مخمل بهعلت اینکه خیلی روی آن نشسته بودند، سفت و له به نظر میرسید. رشتههای ریشریششدهی مخمل همچون گیسوان بافته شده به نظر میرسید. اگر کسی بر روی آن صندلی کهنه مینشست، رشتههای تازهای بیرون میزد؛ رشتههایی که روزگاری سبز بودند.
در حیاطِ درختان توت، گاهی سایهای آرامشبخش بر صورت همان آدمقدیمی میافتاد. آرامشبخش بودن سایه را میدانم چون گاهی بیخبر خطر را به جان خریده و وارد اینگونه حیاطها میشدم و البته دیگر خیلی کم به آنجا برمیگشتم. در بحبوحهی همان لحظهی آرامشبخش، شعاع نور از لابهلای برگهای بالای درخت توت به صورت آن آدم قدیمی میتابید و راز دیاری دوردست را برملا میکرد.
مسیر نور را که دنبال میکردم، تا ستونِ فقراتام میلرزید، چرا که منبع آرامش، شاخههای درخت توت نبود بلکه تنهایی چشمانِ آن آدمِ قدیمی آن را خلق میکرد. دوست نداشتم کسی مرا آنجا ببیند؛ کسی که از من بپرسد که آنجا چه میکنم؛ راستش، من کاری نمیکردم. فقط داشتم پرسه میزدم. مدت زیادی به درختهای توت خیره میشدم و قبل از خروج از آنجا، برای بار آخر به چهرهی آنکسی که روی صندلی نشسته بود، نگاه میکردم؛ چهرهای که بیانگر یک روستا و دیار بود. من به چشم خود دیدم که مردان و زنان جوان، با کیسهای بر دوش که یک درخت توت در آن بود، روستای خود را ترک میکردند و یکبهیک، درخت توت به حیاطهای شهر میآوردند.
اگر به کتاب «سرزمین گوجههای سبز» علاقه دارید، میتوانید در بخشهای معرفی کتابهای دارای مضامین اجتماعی و معرفی برترین کتابهای دارای موضوعات سیاسی در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونههای این آثار آشنا شوید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: اجتماعی، ادبیات جهان، داستان خارجی، رمان، سیاسی
۰ برچسبها: ادبیات جهان، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب، هرتا مولر