«آدمخواران» اثری است از ژان تولی (نویسنده و کاریکاتوریست فرانسوی، از ۱۹۵۳ تا ۲۰۲۲) که در سال ۲۰۰۹ منتشر شده است. این کتاب به روایت داستانی تکاندهنده از یک روستای فرانسوی در اواسط قرن نوزدهم میلادی میپردازد.
دربارهی آدمخواران
کتاب آدمخواران رمان کوتاهی از نویسنده فرانسوی ژان تول است که بر اساس رویدادی واقعی در تاریخ فرانسه است. در نیمهی دوم قرن نوزدهم، فرانسه همچون پادشاهش، ناپلئون سوم، بیمار و بیرمق و ناچار جنگگریز بود، اما همسایهی شرقیاش پروس، به رهبریِ بیسمارک، مست از پیروزی و اتحاد، سودای گسترش و یکپارچگیِ سرزمینهای فتحشده را در سر داشت. سرانجام فاجعه رخ داد و دو کشور رودرروی هم قرار گرفتند و نبردِ نابرابر به سرنگونیِ پادشاهی در فرانسه و برآمدن آلمانِ متحد انجامید.
داستان آدمخواران براساس واقعهای هولناک نوشته شده که در ۱۸۷۰، در سالهای همان جنگ، در دهکدهای در جنوبغربی فرانسه رخ داده و نویسنده، علاوهبر مطالعه مدارک تاریخی، در خودِ دهکده نیز واقعه را از زبان نسلهای بعد شنیده و تصویر ناب و تکاندهنده آن واقعه را به داستان کشیده است. این جنگ منجر به سقوط ناپلئون سوم و آغاز دوره جدیدی از جمهوری فرانسه شد.
در حقیقت این رمان را میتوان یک رئالیسم سیاه نفسگیر دانست که در هر لحظهاش اتفاقاتی عجیب و غیرمترقبه رخ میدهد. به طوری که شما را در بهت و حیرت فرو میبرد. کل داستان این کتاب تنها روایتگر چند ساعت از دورانی غیرقابل وصف است، عدهای از مردم روستا در کنار هم قرار گرفتند تا یکی از همسایگان خود را مورد ضرب و شتم قرار دهند، زجرکش و مثله کنند و در نهایت بسوزانند، پسر جوانی که همه آنها بزرگ شدن و قد کشیدنش را دیدهاند، اما به دلیل توهم بیپایه و اساس توطئه، او را جاسوس پروسی میدانند.
در این کتاب شما علاوه بر قدم گذاشتن در دل تاریخی مخوف، با تصویری تکان دهنده از واقعهای هولناک روبهرو میشوید. جامعهای که قحطی و شکست، خشن و بیرحمشان کرده و فقر و تنگدستی باعث شده تا ارزشهای انسانی را کنار بگذارند؛ اکثریتی که حقیقت را نمیدانند و به دنبال آن هم نیستند. اما پرسش بنیادی اکنون این است که به راستی همیشه حق با اکثریت است؟
کتاب آدمخواران در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۶۳ با بیش از ۲۱۰۰ رای و ۵۲۹ نقد و نظر است. همچنین باید اشاره کرد که این کتاب در ایران با ترجمهی احسان کرم ویسی، بهجت نجفی و مریم کشفی به بازار عرضه شده است.
داستان آدمخواران
داستان آدمخواران براساس واقعهای هولناک در سالهای جنگ میان فرانسه پروس نوشته شده و در دهکدهای در جنوب غربی فرانسه رخ داده است. روایتی جذاب که ژان تولی به خوبی توانسته آن را به تصویر بکشد. قصه حکایتی هولناک از جنگی غیرقابل توصیف است؛ جنگی که شکست مفتضحانهی ناپلئون سوم و فروپاشی پاریس را به دنبال داشت.
داستان این رمان از جایی شروع میشود که یک اشرافزادهی وان برای گذراندن تعطیلات به روستا سفر میکند. اما با وجود آن که مردم دهکده به او و خانوادهاش علاقه زیادی دارند، به دلیل قحطی، گرسنگی، بیسوادی و اطلاعات ناکافی از وقایع رخ داده دچار توهم توطئه شده و اشرافزاده را متهم به حمایت از پروسیها میکنند. در این داستان ژان تولی با مهارتی خارقالعاده توانسته مردمانی را به تصویر بکشد که گذشته را از یاد بردهاند و فقط میخواهند خشم و حرص خود را نسبت به شرایط زندگیشان بر سر متهم احتمالی خالی کنند.
بخشی از آدمخواران
مرد جوان کرکرهی پنجرهی اتاقش را باز کرد. پردههای ململ از دو سمت پنجره پرپر زد. اتاق او در طبقهی بالای یک عمارت قرن هفدهمی بود. چشمان جوان به منظره خیره ماند. گوشهای از منطقهی لیموزن انگار اشتباهی به پریگو چسبیده بود. در دشت تا افق گستردهی پیش رویش درختان بلوط پراکنده بودند. پشت سرش، ساعت بالای بخاری هیزمی، رأس ساعت سیزده، یک بار به صدا درآمد.
«این چه وقت بیدار شدن است؟ ناسلامتی تازه معاون شهردار بوساک شدهای. موقعی که من شهردار بودم خیلی زودتر از اینها بلند میشدم.»
صدا از باغ بود: صدایی ژرف و پرطنین که از زیر یک درخت شاه بلوط کهن سال میآمد.
«داشتم وسایلم را جمع میکردم که به نیزون ببرم، پدر.»
مادر از زیر سایهی درخت گفت «اَمِدی، سربهسر پسرمان نگذار. نگاهش کن، دست کم لباسش را پوشیده و حاضر شده.»
زن خودش را باد زد و ادامه داد «آلن جان! با این لباسهای نو چه قدر قشنگ شدهای. راستی یادت نرود کلاه حصیریت را برداری. بیرون جهنم است.»
آلن کلاه حصیریش را از روی میز برداشت و پایین رفت. راه پله بوی تند واکس میداد. چکمههای چرم و نرمِ جلا خوردهاش کنار پلکان بود. گل میخ کج پاشنهی کفشش نشان از لنگیِ مختصر و راه رفتنی شل و ول میداد. فرشینهای پوسیده و مندرس بر دیوارِ سرسرا آویخته بود. آلن لحظهای رو به روی تابلو نقاشیای ایستاد که تصویری از بازار و میدانِ روستایی خالی از سکنه در آن نقش بسته بود.
اگر به کتاب آدمخواران علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین آثار ژان تولی در وبسایت هر روز یک کتاب با دیگر آثار این نویسنده نیز آشنا شوید.
21 اردیبهشت 1402
آدمخواران
«آدمخواران» اثری است از ژان تولی (نویسنده و کاریکاتوریست فرانسوی، از ۱۹۵۳ تا ۲۰۲۲) که در سال ۲۰۰۹ منتشر شده است. این کتاب به روایت داستانی تکاندهنده از یک روستای فرانسوی در اواسط قرن نوزدهم میلادی میپردازد.
دربارهی آدمخواران
کتاب آدمخواران رمان کوتاهی از نویسنده فرانسوی ژان تول است که بر اساس رویدادی واقعی در تاریخ فرانسه است. در نیمهی دوم قرن نوزدهم، فرانسه همچون پادشاهش، ناپلئون سوم، بیمار و بیرمق و ناچار جنگگریز بود، اما همسایهی شرقیاش پروس، به رهبریِ بیسمارک، مست از پیروزی و اتحاد، سودای گسترش و یکپارچگیِ سرزمینهای فتحشده را در سر داشت. سرانجام فاجعه رخ داد و دو کشور رودرروی هم قرار گرفتند و نبردِ نابرابر به سرنگونیِ پادشاهی در فرانسه و برآمدن آلمانِ متحد انجامید.
داستان آدمخواران براساس واقعهای هولناک نوشته شده که در ۱۸۷۰، در سالهای همان جنگ، در دهکدهای در جنوبغربی فرانسه رخ داده و نویسنده، علاوهبر مطالعه مدارک تاریخی، در خودِ دهکده نیز واقعه را از زبان نسلهای بعد شنیده و تصویر ناب و تکاندهنده آن واقعه را به داستان کشیده است. این جنگ منجر به سقوط ناپلئون سوم و آغاز دوره جدیدی از جمهوری فرانسه شد.
در حقیقت این رمان را میتوان یک رئالیسم سیاه نفسگیر دانست که در هر لحظهاش اتفاقاتی عجیب و غیرمترقبه رخ میدهد. به طوری که شما را در بهت و حیرت فرو میبرد. کل داستان این کتاب تنها روایتگر چند ساعت از دورانی غیرقابل وصف است، عدهای از مردم روستا در کنار هم قرار گرفتند تا یکی از همسایگان خود را مورد ضرب و شتم قرار دهند، زجرکش و مثله کنند و در نهایت بسوزانند، پسر جوانی که همه آنها بزرگ شدن و قد کشیدنش را دیدهاند، اما به دلیل توهم بیپایه و اساس توطئه، او را جاسوس پروسی میدانند.
در این کتاب شما علاوه بر قدم گذاشتن در دل تاریخی مخوف، با تصویری تکان دهنده از واقعهای هولناک روبهرو میشوید. جامعهای که قحطی و شکست، خشن و بیرحمشان کرده و فقر و تنگدستی باعث شده تا ارزشهای انسانی را کنار بگذارند؛ اکثریتی که حقیقت را نمیدانند و به دنبال آن هم نیستند. اما پرسش بنیادی اکنون این است که به راستی همیشه حق با اکثریت است؟
کتاب آدمخواران در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۶۳ با بیش از ۲۱۰۰ رای و ۵۲۹ نقد و نظر است. همچنین باید اشاره کرد که این کتاب در ایران با ترجمهی احسان کرم ویسی، بهجت نجفی و مریم کشفی به بازار عرضه شده است.
داستان آدمخواران
داستان آدمخواران براساس واقعهای هولناک در سالهای جنگ میان فرانسه پروس نوشته شده و در دهکدهای در جنوب غربی فرانسه رخ داده است. روایتی جذاب که ژان تولی به خوبی توانسته آن را به تصویر بکشد. قصه حکایتی هولناک از جنگی غیرقابل توصیف است؛ جنگی که شکست مفتضحانهی ناپلئون سوم و فروپاشی پاریس را به دنبال داشت.
داستان این رمان از جایی شروع میشود که یک اشرافزادهی وان برای گذراندن تعطیلات به روستا سفر میکند. اما با وجود آن که مردم دهکده به او و خانوادهاش علاقه زیادی دارند، به دلیل قحطی، گرسنگی، بیسوادی و اطلاعات ناکافی از وقایع رخ داده دچار توهم توطئه شده و اشرافزاده را متهم به حمایت از پروسیها میکنند. در این داستان ژان تولی با مهارتی خارقالعاده توانسته مردمانی را به تصویر بکشد که گذشته را از یاد بردهاند و فقط میخواهند خشم و حرص خود را نسبت به شرایط زندگیشان بر سر متهم احتمالی خالی کنند.
بخشی از آدمخواران
مرد جوان کرکرهی پنجرهی اتاقش را باز کرد. پردههای ململ از دو سمت پنجره پرپر زد. اتاق او در طبقهی بالای یک عمارت قرن هفدهمی بود. چشمان جوان به منظره خیره ماند. گوشهای از منطقهی لیموزن انگار اشتباهی به پریگو چسبیده بود. در دشت تا افق گستردهی پیش رویش درختان بلوط پراکنده بودند. پشت سرش، ساعت بالای بخاری هیزمی، رأس ساعت سیزده، یک بار به صدا درآمد.
«این چه وقت بیدار شدن است؟ ناسلامتی تازه معاون شهردار بوساک شدهای. موقعی که من شهردار بودم خیلی زودتر از اینها بلند میشدم.»
صدا از باغ بود: صدایی ژرف و پرطنین که از زیر یک درخت شاه بلوط کهن سال میآمد.
«داشتم وسایلم را جمع میکردم که به نیزون ببرم، پدر.»
مادر از زیر سایهی درخت گفت «اَمِدی، سربهسر پسرمان نگذار. نگاهش کن، دست کم لباسش را پوشیده و حاضر شده.»
زن خودش را باد زد و ادامه داد «آلن جان! با این لباسهای نو چه قدر قشنگ شدهای. راستی یادت نرود کلاه حصیریت را برداری. بیرون جهنم است.»
آلن کلاه حصیریش را از روی میز برداشت و پایین رفت. راه پله بوی تند واکس میداد. چکمههای چرم و نرمِ جلا خوردهاش کنار پلکان بود. گل میخ کج پاشنهی کفشش نشان از لنگیِ مختصر و راه رفتنی شل و ول میداد. فرشینهای پوسیده و مندرس بر دیوارِ سرسرا آویخته بود. آلن لحظهای رو به روی تابلو نقاشیای ایستاد که تصویری از بازار و میدانِ روستایی خالی از سکنه در آن نقش بسته بود.
اگر به کتاب آدمخواران علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین آثار ژان تولی در وبسایت هر روز یک کتاب با دیگر آثار این نویسنده نیز آشنا شوید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات جهان، ترسناک/دلهرهآور، داستان تاریخی، داستان خارجی، رمان
۰ برچسبها: ادبیات جهان، ژان تولی، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب