«جاودانگی» اثری است از میلان کوندرا (نویسندهی اهل جمهوری چک، از ۱۹۲۹ تا ۲۰۲۳) که در سال ۱۹۸۸ منتشر شده است. این کتاب به روایت ماجرای دو خواهر میپردازد که وارد ماجرایی عاشقانه شدهاند.
دربارهی جاودانگی
جاودانگی رمانی از میلان کوندرا رماننویس چک – فرانسوی است. این رمان در سال ۱۹۸۸ به زبان چکی نوشته شد. در سال ۱۹۹۰ برای نخستین بار و به زبان فرانسوی منتشر شد. شخصیت اصلی داستان زنی است به نام اگنس که از مشاهده حرکت اتفاقی زنی مسن در ذهن نویسندهای به نام میلان کوندرا پدید میآید. از کانال چنین شخصیتی کوندرا به مفهوم جاودانگی میپردازد.
کتاب جادودانگی توسط نویسنده نام آشنا میلان کوندرا نوشته شدهاست. این کتاب در سال ۱۹۸۸ به زبان چکی در جمهوری چک منتشر شد. اولین ترجمه این کتاب در سال ۱۹۹۰ به زبان فرانسه بود. سپس کتاب جاودانگی در سال ۱۹۹۱ توسط پیتر کیوسی Peter Kussi به چاپ رسید. این کتاب ششمین رمان میلان کوندار است.
کتاب جادودانگی داستان خود را در هفت فصل اصلی چهره (هشت بخش)، جاودانگی (در هفده بخش)، جنگ (در بخشهای خواهران، عینک آفتابی، بدن، جمع و تفریق، زن مسنتر، مرد جوانتر، فرمان یازدهم، ایماژولوژی، بهترین همپیمان گورکنان، یک احمق واقعی، گربه، ژست اعتراض علیه تجاوز، مطلقا مدرن بودن، قربانی شهرت کسی بودن، جنگ، پروفسور آوناریوس، بدن، ژست اشتیاق به جاودانگی، ابهام، روشن بین، خودکشی و عینک دودی)، انسان احساساتی (در هفده بخش)، شانس (در بیست و یک بخش)، صفحه (در نوزده بخش) و جشن (در پنج بخش) روایت میکند. کتاب جاودانگی آخرین کتاب از یک مجموعه سهگانه است. این مجموعه شامل کتاب خنده و فراموشی و سبکی تحمل ناپذیر بودن، است.
کتاب جاودانگی در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۱۴ با بیش از ۳۶ هزار رای و ۲۲۰۰ نقد و نظر است. همچنین باید اشاره کرد که این کتاب در ایران با ترجمههایی از حسین کاظمی یزدی و حشمت الله کامرانی به بازار عرضه شده است.
داستان جاودانگی
داستان کتاب حول محور چند شخصیت اصلی با نامهای گوته، کریستین، بتینا، پل، اگنس و لارا است. گوته و کریستین زوجی هستند که رابطه نسبتا پر مشکلی دارند. بتینا برادر کوچکتر گوته است. این سه نفر افرادی با عقاید سنتیتر و قدیمیتر هستند. در مقابل آنها مثلثی جوانتر و امروزیتری حضور دارند. پل و اگنس زوجی جوان و عاشق هستند.
لارا نیز خواهر اگنس است. لارا از همسرش جدا شده و تنها زندگی میکند. اما این زن درگیر روابط خارج از چهارچوب بسیاری است. او دور از چشم خواهرش، به پل علاقهمند است. پس از درگذشت پدر اگنس و لارا، اگنس فرصتی مییابد تا به زندگی و رابطه خود با پل فکر کند.
اما دیگر آن شور عاشقی و جوانی را در خود نمییابد. زمانی که پل و اگنس متوجه علاقه لارا به پل میشوند. اتفاقی بسیاری برای این زوج رخ میدهد. اما در نهایت یکی از آنها باید برنده این جدل باشد.
این کتاب به هفت فصل تقسیم شدهاست. فصل اول به چهره واقعی شخصیتهای داستان پرداخته است. در فصل دوم، اهمیت جاودانگی روابط برادری گوته و بتینا را به تصویر میکشد. به علاوه درمورد کریستین زنی که آرزو دارد با به دست گیری میراث گوته جایی را برای خودش در تاریخ باز کند.
فصل سوم درمورد درگیری اگنس با لورا است. به علاوه تمرکز بسیاری بر وضعیت رو به وخامت روابط لورا با برنارد دارد. در فصل چهارم شرح حالی از زندگی گوته و دوستی با ارنست همینگوی است. قسمت پنج به وقایع خیالی کوندرا در مورد مرگ اگنس پرداخته است. او این بخش را به تلافی گفتگو با پروفسور آوناریوس نوشته است. در قسمت ششم شخصیت جدیدی به نام روبنس به شخصیتها اضافه میشود.
او سالها پیش در دوران مجردی اگنس با او رابطه داشته است. در قسمت هفتم یک جنش داستان کتاب را در کلوپ سلامتی به پایان میرساند. نویسنده در این بخش برای اولین بار ژست موج الهام بخش را مشاهده میکند.
بخشی از جاودانگی
بیایید تصور کنیم که در زمان امپراطوری رودلف، دوربینها از همانهایی که جیمی کارتر را جاودانه کردند، وجود داشتند و از مراسم شام دربار امپراطور فیلمبرداری میکردند. همان مراسمی که در خلال آن، تیکوبراهه در صندلیاش به خود پیچید، رنگش پرید، یک پایش را روی پای دیگرش گذاشت و با چشمانی بینور به سقف خیره شد.
اگر او بیش از هرچیز میدانست، میلیونها چشم درحال نگاه کردن به او هستند، شکنجهاش بیشتر میشد و پژواک صدای خندهها در راهروهای جاودانگیاش بلندتر به گوش میرسید. مردم قطعا تقاضا میکنند که فیلم ستارهشناس معروفی که خجالت میکشید ادرار کند، هرسال در موعد عید یعنی وقتی که همه دوست دارند بخندند و چیز کمی برای خندیدن دارند، از تلویزیون پخش شود. این مسئله پرسشی را برای من به وجود آورد؛ آیا ویژگی جاودانگی از زمان پیدایش دوربینها تغییر کرده است؟
چنانچه به کتاب جاودانگی علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی آثار میلان کوندرا در وبسایت هر روز یک کتاب، با سایر آثار این نویسندهی بزرگ نیز آشنا شوید. همچنین بخش معرفی بهترین کتابهای فلسفی نیز شما را با موارد مشابه آشنا میسازد.
22 تیر 1402
جاودانگی
«جاودانگی» اثری است از میلان کوندرا (نویسندهی اهل جمهوری چک، از ۱۹۲۹ تا ۲۰۲۳) که در سال ۱۹۸۸ منتشر شده است. این کتاب به روایت ماجرای دو خواهر میپردازد که وارد ماجرایی عاشقانه شدهاند.
دربارهی جاودانگی
جاودانگی رمانی از میلان کوندرا رماننویس چک – فرانسوی است. این رمان در سال ۱۹۸۸ به زبان چکی نوشته شد. در سال ۱۹۹۰ برای نخستین بار و به زبان فرانسوی منتشر شد. شخصیت اصلی داستان زنی است به نام اگنس که از مشاهده حرکت اتفاقی زنی مسن در ذهن نویسندهای به نام میلان کوندرا پدید میآید. از کانال چنین شخصیتی کوندرا به مفهوم جاودانگی میپردازد.
کتاب جادودانگی توسط نویسنده نام آشنا میلان کوندرا نوشته شدهاست. این کتاب در سال ۱۹۸۸ به زبان چکی در جمهوری چک منتشر شد. اولین ترجمه این کتاب در سال ۱۹۹۰ به زبان فرانسه بود. سپس کتاب جاودانگی در سال ۱۹۹۱ توسط پیتر کیوسی Peter Kussi به چاپ رسید. این کتاب ششمین رمان میلان کوندار است.
کتاب جادودانگی داستان خود را در هفت فصل اصلی چهره (هشت بخش)، جاودانگی (در هفده بخش)، جنگ (در بخشهای خواهران، عینک آفتابی، بدن، جمع و تفریق، زن مسنتر، مرد جوانتر، فرمان یازدهم، ایماژولوژی، بهترین همپیمان گورکنان، یک احمق واقعی، گربه، ژست اعتراض علیه تجاوز، مطلقا مدرن بودن، قربانی شهرت کسی بودن، جنگ، پروفسور آوناریوس، بدن، ژست اشتیاق به جاودانگی، ابهام، روشن بین، خودکشی و عینک دودی)، انسان احساساتی (در هفده بخش)، شانس (در بیست و یک بخش)، صفحه (در نوزده بخش) و جشن (در پنج بخش) روایت میکند. کتاب جاودانگی آخرین کتاب از یک مجموعه سهگانه است. این مجموعه شامل کتاب خنده و فراموشی و سبکی تحمل ناپذیر بودن، است.
کتاب جاودانگی در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۱۴ با بیش از ۳۶ هزار رای و ۲۲۰۰ نقد و نظر است. همچنین باید اشاره کرد که این کتاب در ایران با ترجمههایی از حسین کاظمی یزدی و حشمت الله کامرانی به بازار عرضه شده است.
داستان جاودانگی
داستان کتاب حول محور چند شخصیت اصلی با نامهای گوته، کریستین، بتینا، پل، اگنس و لارا است. گوته و کریستین زوجی هستند که رابطه نسبتا پر مشکلی دارند. بتینا برادر کوچکتر گوته است. این سه نفر افرادی با عقاید سنتیتر و قدیمیتر هستند. در مقابل آنها مثلثی جوانتر و امروزیتری حضور دارند. پل و اگنس زوجی جوان و عاشق هستند.
لارا نیز خواهر اگنس است. لارا از همسرش جدا شده و تنها زندگی میکند. اما این زن درگیر روابط خارج از چهارچوب بسیاری است. او دور از چشم خواهرش، به پل علاقهمند است. پس از درگذشت پدر اگنس و لارا، اگنس فرصتی مییابد تا به زندگی و رابطه خود با پل فکر کند.
اما دیگر آن شور عاشقی و جوانی را در خود نمییابد. زمانی که پل و اگنس متوجه علاقه لارا به پل میشوند. اتفاقی بسیاری برای این زوج رخ میدهد. اما در نهایت یکی از آنها باید برنده این جدل باشد.
این کتاب به هفت فصل تقسیم شدهاست. فصل اول به چهره واقعی شخصیتهای داستان پرداخته است. در فصل دوم، اهمیت جاودانگی روابط برادری گوته و بتینا را به تصویر میکشد. به علاوه درمورد کریستین زنی که آرزو دارد با به دست گیری میراث گوته جایی را برای خودش در تاریخ باز کند.
فصل سوم درمورد درگیری اگنس با لورا است. به علاوه تمرکز بسیاری بر وضعیت رو به وخامت روابط لورا با برنارد دارد. در فصل چهارم شرح حالی از زندگی گوته و دوستی با ارنست همینگوی است. قسمت پنج به وقایع خیالی کوندرا در مورد مرگ اگنس پرداخته است. او این بخش را به تلافی گفتگو با پروفسور آوناریوس نوشته است. در قسمت ششم شخصیت جدیدی به نام روبنس به شخصیتها اضافه میشود.
او سالها پیش در دوران مجردی اگنس با او رابطه داشته است. در قسمت هفتم یک جنش داستان کتاب را در کلوپ سلامتی به پایان میرساند. نویسنده در این بخش برای اولین بار ژست موج الهام بخش را مشاهده میکند.
بخشی از جاودانگی
بیایید تصور کنیم که در زمان امپراطوری رودلف، دوربینها از همانهایی که جیمی کارتر را جاودانه کردند، وجود داشتند و از مراسم شام دربار امپراطور فیلمبرداری میکردند. همان مراسمی که در خلال آن، تیکوبراهه در صندلیاش به خود پیچید، رنگش پرید، یک پایش را روی پای دیگرش گذاشت و با چشمانی بینور به سقف خیره شد.
اگر او بیش از هرچیز میدانست، میلیونها چشم درحال نگاه کردن به او هستند، شکنجهاش بیشتر میشد و پژواک صدای خندهها در راهروهای جاودانگیاش بلندتر به گوش میرسید. مردم قطعا تقاضا میکنند که فیلم ستارهشناس معروفی که خجالت میکشید ادرار کند، هرسال در موعد عید یعنی وقتی که همه دوست دارند بخندند و چیز کمی برای خندیدن دارند، از تلویزیون پخش شود. این مسئله پرسشی را برای من به وجود آورد؛ آیا ویژگی جاودانگی از زمان پیدایش دوربینها تغییر کرده است؟
چنانچه به کتاب جاودانگی علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی آثار میلان کوندرا در وبسایت هر روز یک کتاب، با سایر آثار این نویسندهی بزرگ نیز آشنا شوید. همچنین بخش معرفی بهترین کتابهای فلسفی نیز شما را با موارد مشابه آشنا میسازد.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات جهان، داستان خارجی، داستان معاصر، رمان، فلسفی
۰ برچسبها: ادبیات جهان، معرفی کتاب، میلان کوندرا، هر روز یک کتاب