خنده‌ی خورشید، اشک ماه

«خنده‌ی خورشید، اشک ماه» اثری است از رضا جولایی (نویسنده‌ی زاده‌ی تهران، متولد ۱۳۲۹) که در سال ۱۴۰۰ منتشر شده است. این کتاب به روایت ماجرای سرقتی بزرگ در روز به توپ بسته شدن مجلس در دوره‌ی محمدعلی‌شاه قاجار می‌پردازد.

درباره‌ی خنده‌ی خورشید، اشک ماه

کتاب خنده‌ی خورشید، اشک ماه، رمانی به قلم نویسنده‌ی ادبیات معاصر فارسی، رضا جولایی است. داستان کتاب در دوران قدیم و زمان سلطنت محمدعلی شاه قاجار رخ می‌دهد. چند سارق در شلوغی حوادث آن دوران و زمانی که شرطه‌های شهر درگیر ماجراهای به‌توپ‌بستن مجلس هستند، برای سرقت از خانه‌ای بزرگ اجیر شده‌اند. اما آن‌ها خبر ندارند که ماموریت‌شان ساده نیست و این سرقت، پای آن‌ها را به اتفاقات پیچیده‌تری باز خواهد کرد.

رضا جولایی که با آثاری چون سوء‌قصد به ذات همایونی، شکوفه‌های عناب، ماه غمگین، ماه سرخ، نسترن‌های صورتی و… خود را در مقام نویسنده‌ای با دغدغه‌های عمیق انسان تاریخی ایرانی مطرح کرده، در رمان خنده‌ی خورشید، اشک ماه، با زیرعنوان قصه‌ی پرماجرای سرقت جواهرات، یکی از مهم‌ترین روزهای تاریخ ایران را محور اثر تازه‌ی خود کرده است: روز به توپ بستن مجلس به سرکردگی لیاخوف، افسر گارد قزاق. قصه‌ی جولایی از این روز، دوم تیر ۱۲۸۷ خورشیدی، آغاز می‌شود؛ یوم‌التوپ.

کتاب خنده‌ی خورشید، اشک ماه در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۴.۰۶ با بیش از ۷۱ رای و ۱۴ نقد و نظر است.

داستان خنده‌ی خورشید، اشک ماه

سال ۱۲۸۷ شمسی است. محمدعلی شاه قاجار به‌تازگی بر مسند حکومت نشسته و بر خلاف پدر خود مظفرالدین‌شاه، دل خوشی از مجلس و مشروطه‌خواهی ندارد. همین است که لیاخوف روسی، به محض شنیدن دستور به توپ بستن مجلس، سر از پا نمی‌شناسد و فوراً اطاعت امر می‌کند.

شهر شلوغ شده و حوادث تاریخی یکی پس از دیگری رخ می‌دهند. اما در گوشه‌ی تاریک‌تری از شهر، اتفاقات دیگری در جریان است. چند سارق برای سرقت از خانه‌ای اعیانی اجیر شده‌اند. شهر زیر مه و غبار اتفاقات سیاسی محو شده، و این بهترین فرصت است که برای دزدین ماشین، راهی خانه ‌شوند.

همه‌چیز در ابتدا طبق نقشه پیش می‌رود تا آن‌که دزدها در زیرزمین خانه‌ی اشرافی با آن‌چه انتظارش را نداشتند رو‌به‌رو می‌شوند، در زیرزمین خانه، مجموعه‌ی نفیسی از اشیاء گران‌بها مخفی شده بود و این، ماجرا را برای دزدهای اجیرشده، بیش از پیش پیچیده می‌کرد. در بیرون از خانه‌ی اعیانی، وقایع سیاسی به سرعت سپری می‌شوند، مجازات مشروطه‌خواهان در راه است و نمایندگان کشورهای خارجی، خبر به‌توپ بستن را به سرعت مخابره می‌کنند.

بخشی از خنده‌ی خورشید، اشک ماه

نماینده‌ی شاه، که مرد میان‌سالی بود با ریش سیاه و خاکستری، هنگام صرف قهوه در ایوان عمارت نزد من آمد و بعد از ادای احترام و خیر مقدم چیزهایی در مورد آشنایی من با تاریخ و گذشته‌ی ایران و محلی پرسید که مایلم در آن‌جا عملیات حفاری خود را آغاز کنم. سپس متذکر شد که با توجه به اوضاع مملکت، اعلی‌حضرت مایل هستند این عملیات حتی‌المقدور در خفا صورت گیرد، مبادا که نمایندگان مخالف شاه حربه‌ای به دست آورده و آن را برضد منافع مملکت به کار گیرند.

قراردادی هم در این زمینه تنظیم می‌شود که ماحصل حفاری‌ها نصف به دولت ایران و نصف به دولت بریتانیا تعلق خواهد گرفت و بعد از مدتی تمجمج ابراز کرد که چون خزانه‌ی مملکت به‌شدت نیازمند پول است، دولت بریتانیا در صورتی ‌که مایل باشد می‌تواند قدرالسهم ایران را هم به قیمت عادلانه خریداری کند و بعد، به عادت ایرانی‌ها که حرف نهایی خود را در لفافه و به‌ صورت غیرمستقیم می‌زنند، اعلام کرد که خود او در قیمت‌گذاری عتیقه و اشیای باستانی تبحر دارد و می‌تواند قیمتی پیشنهاد کند که موردنظر «سرکار علیه» و دولت متبوعه باشد.

از لبخند مرموز و حرکات دست و صورت او و آشنایی قبلی‌ای که با روحیات این قبیل افراد داشتم می‌توانستم حدس بزنم که لطف ایشان به من و دولت متبوعه چه منظور و مقصودی دارد. زمانی که میهمانی به پایان رسید، جناب سفیر از من خواستند که در کتابخانه به ایشان ملحق شوم. به کتابخانه رفتم. ایشان مرا در جریان اوضاع سیاسی فعلی ایران قرار دادند و تأکید کردند که ضمن رعایت آداب‌ورسوم ایرانی، باید از برانگیختن احساسات مذهبی ایرانیان اکیداً خودداری کنم.

 

چنانچه به کتاب خنده‌ی خورشید، اشک ماه علاقه دارید، می‌توانید در بخش معرفی آثار رضا جولایی در وب‌سایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسنده نیز آشنا شوید.