«این است انسان» اثری است از فردریش نیچه (ادیب و فیلسوف آلمانی، از ۱۸۴۴ تا ۱۹۰۰) که در سال ۱۹۰۸ منتشر شده است. این کتاب به نوعی وصیتنامه و خودزندگینامهی نویسنده به شمار میرود.
دربارهی این است انسان
این است انسان نام کتابی است از نیچه که در سال ۱۸۸۸ نوشته شد اما در ۱۹۰۸ انتشار یافت. وی با نگاشتن این اثر به دلایل نگارش کتب خویش پرداخته است. این کتاب آخرین اثر نیچه به حساب آمده و در حقیقت خودنوشتی است که از روزهای پایانی زندگی اش و چگونگی وضعیت روانی وی حکایت دارد.
او در این کتاب برای شکلگیری ذهنیتی کاملتر تلاش کرده است. همچنین این اثر مُهر ردی بر اتهامات ملیگرایانهای است که سالها به وی نسبت داده شد. در بخشی از این کتاب میخوانیم: من علیه هر آنچه که امروز اشرافیت مىنامند، احساس همدلى برترىجویانه دارم؛ حتى به این قیصر جوان آلمانی افتخار آن را هم نمىدهم که درشکهچى من باشد.
کتاب این است انسان در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۸۲ با بیش از ۱۶ هزار رای و ۱۲۰۰ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمههایی از سعید فیروزآبادی، رویا منجم و بهروز صفدری به بازار عرضه شده است.
محتوای این است انسان
در اواخر سال ۱۸۸۸، تنها چند هفته قبل از فروپاشی نهایی در اثر جنون، نیچه شروع به نوشتن زندگی نامه خود کرد و این است انسان یکی از جذاب ترین و در عین حال عجیب ترین نمونه های این ژانر است که تاکنون نوشته شده است.
در این اثر خارق العاده، نیچه زندگی، کار و پیشرفت خود را به عنوان یک فیلسوف ردیابی می کند، قهرمانانی را که با آنها همذات پنداری کرده، با آنها مبارزه کرده و سپس بر آنها غلبه کرده است – شوپنهاور، واگنر، سقراط، مسیح – و تأثیر فاجعه بار «مکاشفه آینده او از همه» را پیش بینی می کند. این است انسان بیان نهایی و قطعی ازباورهای اصلی نیچه به شمار میرود و از هر نظر آخرین وصیت نامه اوست.
فهرست مطالب این است انسان
- پیشگفتار
- متن کتاب
- چرا چنین فرزانهام
- چرا چنین هوشمندم
- چرا کتابهایى چنین خوب مىنگارم
- زایش تراژدى
- رسالههاى نابههنگام
- انسانى، بسیار انسانى
- سپیده دم
- حکمت شادان
- چنین گفت زرتشت
- فراسوى نیک و بد
- تبارشناسى اخلاق
- غروب بتان
- قضیهى واگنر
- چرا من تقدیر هستم
- پىگفتار: زرتشت، نیچه و لو سالومه
- منابع
بخشهایی از این است انسان
بین نوشتههای من زرتشت اثری خاص است. با این اثر بزرگترین هدیهای را به بشریت اعطا کردم که تاکنون وجود داشته است. این کتاب با آوازهای هزاران ساله تنها والاترین کتابی نیست که وجود دارد، بلکه کتاب آن هوای بلندیهاست و تمامی واقعیت انسان در فاصلهای بس سترگ زیرپای آن است، ژرفترین کتابی است که از درونیترین غنای حقیقت زاده شده و چاهی خشکناشدنی است که هر دلوی پس از رسیدن به ژرفای آن لبریز از زر و نیکی خواهد شد.
انجیرها از درختان فرو میریزد، پوست سرخ انجیرهای خوب و شیرین هنگام فرو افتادن کنده میشود. برای انجیرهای رسیده من باد شمالی هستم.
از این رو ای دوستان، چون انجیرها این آموزهها نصیب شما میشود، شهد آن را بچشید و گوشت شیرین آن را بخورید! همه جا پاییز است و آسمان صاف و بعد ازظهر.
این جا هیچ خشکاندیشی سخن نمیگوید، این جا «وعظ» نمیکنند، این جا ایمان نمیطلبند، بلکه از دریای بیکران نور و ژرفای نیکبختی قطره قطره، جمله جمله و با آرامشی لطیف این سخنان را فرو میریزند. چنین کاری تنها از عهدهی بزرگان برمیآید و گوش سپردن امتیازی بیهمانند است، هیچکس نیست که آزادانه گوش به زرتشت بسپارد.
……………….
آدمی به کمترین میزان با پدر و مادرش خویشاوند است. آنانی که سکوت می گزینند، پیوسته فاقد لطافت و نزاکت قلبی هستند. سکوت نوعی مخالفت و فرو بلعیدن است و الزاما شخصیت را خراب می کند. چگونه می توان زنی را درمان کرد و به او رستگاری بخشید؟ باید کودکی را برایش فراهم آورد. زن به کودک نیاز دارد و مرد، تنها وسیله ای برای این کار است.
……………
هرگز هنر آزردن دیگران را درنیافتم (این نکته مرهون پدر بی همتای من است)، حتی زمانی که این کار به نظرم بسیار ارزشمند بود. هرچند به نظر بسیار غیرمسیحی می رسد، من حتی خود را یک بار نیز نیازرده ام. اگر زندگی مرا زیر و زبر کنند تا فقط همین یک بار را بیابند، هیچ ردی از آن نخواهند یافت که حتی کسی بدخواه من بوده باشد و اما شاید بسیار ردی از نیکخواهی دیگران بیابند.
حتی تجربه های من با افرادی که هر کس از آنان تجربه ی بدی دارد، بی هیچ استثنایی، همه نشانه هایی از نیکخواهی است. من هر خرسی را رام می کنم، حتی دلقک ها را هم وادار به رعایت ادب می کنم.
اگر به کتاب این است انسان علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین آثار فردریش نیچه در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این فیلسوف و نویسندهی بزرگ نیز آشنا شوید.
1 بهمن 1402
این است انسان
«این است انسان» اثری است از فردریش نیچه (ادیب و فیلسوف آلمانی، از ۱۸۴۴ تا ۱۹۰۰) که در سال ۱۹۰۸ منتشر شده است. این کتاب به نوعی وصیتنامه و خودزندگینامهی نویسنده به شمار میرود.
دربارهی این است انسان
این است انسان نام کتابی است از نیچه که در سال ۱۸۸۸ نوشته شد اما در ۱۹۰۸ انتشار یافت. وی با نگاشتن این اثر به دلایل نگارش کتب خویش پرداخته است. این کتاب آخرین اثر نیچه به حساب آمده و در حقیقت خودنوشتی است که از روزهای پایانی زندگی اش و چگونگی وضعیت روانی وی حکایت دارد.
او در این کتاب برای شکلگیری ذهنیتی کاملتر تلاش کرده است. همچنین این اثر مُهر ردی بر اتهامات ملیگرایانهای است که سالها به وی نسبت داده شد. در بخشی از این کتاب میخوانیم: من علیه هر آنچه که امروز اشرافیت مىنامند، احساس همدلى برترىجویانه دارم؛ حتى به این قیصر جوان آلمانی افتخار آن را هم نمىدهم که درشکهچى من باشد.
کتاب این است انسان در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۸۲ با بیش از ۱۶ هزار رای و ۱۲۰۰ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمههایی از سعید فیروزآبادی، رویا منجم و بهروز صفدری به بازار عرضه شده است.
محتوای این است انسان
در اواخر سال ۱۸۸۸، تنها چند هفته قبل از فروپاشی نهایی در اثر جنون، نیچه شروع به نوشتن زندگی نامه خود کرد و این است انسان یکی از جذاب ترین و در عین حال عجیب ترین نمونه های این ژانر است که تاکنون نوشته شده است.
در این اثر خارق العاده، نیچه زندگی، کار و پیشرفت خود را به عنوان یک فیلسوف ردیابی می کند، قهرمانانی را که با آنها همذات پنداری کرده، با آنها مبارزه کرده و سپس بر آنها غلبه کرده است – شوپنهاور، واگنر، سقراط، مسیح – و تأثیر فاجعه بار «مکاشفه آینده او از همه» را پیش بینی می کند. این است انسان بیان نهایی و قطعی ازباورهای اصلی نیچه به شمار میرود و از هر نظر آخرین وصیت نامه اوست.
فهرست مطالب این است انسان
بخشهایی از این است انسان
بین نوشتههای من زرتشت اثری خاص است. با این اثر بزرگترین هدیهای را به بشریت اعطا کردم که تاکنون وجود داشته است. این کتاب با آوازهای هزاران ساله تنها والاترین کتابی نیست که وجود دارد، بلکه کتاب آن هوای بلندیهاست و تمامی واقعیت انسان در فاصلهای بس سترگ زیرپای آن است، ژرفترین کتابی است که از درونیترین غنای حقیقت زاده شده و چاهی خشکناشدنی است که هر دلوی پس از رسیدن به ژرفای آن لبریز از زر و نیکی خواهد شد.
انجیرها از درختان فرو میریزد، پوست سرخ انجیرهای خوب و شیرین هنگام فرو افتادن کنده میشود. برای انجیرهای رسیده من باد شمالی هستم.
از این رو ای دوستان، چون انجیرها این آموزهها نصیب شما میشود، شهد آن را بچشید و گوشت شیرین آن را بخورید! همه جا پاییز است و آسمان صاف و بعد ازظهر.
این جا هیچ خشکاندیشی سخن نمیگوید، این جا «وعظ» نمیکنند، این جا ایمان نمیطلبند، بلکه از دریای بیکران نور و ژرفای نیکبختی قطره قطره، جمله جمله و با آرامشی لطیف این سخنان را فرو میریزند. چنین کاری تنها از عهدهی بزرگان برمیآید و گوش سپردن امتیازی بیهمانند است، هیچکس نیست که آزادانه گوش به زرتشت بسپارد.
……………….
آدمی به کمترین میزان با پدر و مادرش خویشاوند است. آنانی که سکوت می گزینند، پیوسته فاقد لطافت و نزاکت قلبی هستند. سکوت نوعی مخالفت و فرو بلعیدن است و الزاما شخصیت را خراب می کند. چگونه می توان زنی را درمان کرد و به او رستگاری بخشید؟ باید کودکی را برایش فراهم آورد. زن به کودک نیاز دارد و مرد، تنها وسیله ای برای این کار است.
……………
هرگز هنر آزردن دیگران را درنیافتم (این نکته مرهون پدر بی همتای من است)، حتی زمانی که این کار به نظرم بسیار ارزشمند بود. هرچند به نظر بسیار غیرمسیحی می رسد، من حتی خود را یک بار نیز نیازرده ام. اگر زندگی مرا زیر و زبر کنند تا فقط همین یک بار را بیابند، هیچ ردی از آن نخواهند یافت که حتی کسی بدخواه من بوده باشد و اما شاید بسیار ردی از نیکخواهی دیگران بیابند.
حتی تجربه های من با افرادی که هر کس از آنان تجربه ی بدی دارد، بی هیچ استثنایی، همه نشانه هایی از نیکخواهی است. من هر خرسی را رام می کنم، حتی دلقک ها را هم وادار به رعایت ادب می کنم.
اگر به کتاب این است انسان علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین آثار فردریش نیچه در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این فیلسوف و نویسندهی بزرگ نیز آشنا شوید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات جهان، زندگینامه، فلسفی
۰ برچسبها: ادبیات جهان، فردریش نیچه، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب