آینه سرتاسر ترک برداشت

«آینه سرتاسر ترک برداشت» اثری است از آگاتا کریستی (نویسنده‌ی انگلیسی و ملقب به ملکه‌ی جنایت، از ۱۸۹۰ تا ۱۹۷۶) که در سال ۱۹۶۲ منتشر شده است. این کتاب به روایت ماجرای یک قتل در مهمانی یک بازیگر معروف می‌پردازد.

درباره‌ی آینه سرتاسر ترک برداشت

آینه سرتاسر ترک برداشت رمانی جنایی اثر آگاتا کریستی است. این کتاب که از مجموعه داستان‌های خانم مارپل می‌باشد در ۱۲ نوامبر ۱۹۶۲ در بریتانیا توسط انتشارات کولینز کرایم کلوب و در سپتامبر ۱۹۶۳ توسط انتشارات داد، مید اند کمپانی در آمریکا به چاپ رسیده‌است.

آینه سرتاسر ترک برداشت یک معمای جنایی است که توسط آگاتا کریستی افسانه‌ای نوشته شده است و استعداد بی‌نظیر او را در ساختن نقشه‌های پیچیده و شخصیت‌های به یاد ماندنی به نمایش می‌گذارد. این رمان که در سال ۱۹۶۲ به عنوان بخشی از مجموعه دوشیزه مارپل او منتشر شد، خوانندگان را به سفری در دهکده زیبای انگلیسی سنت مری مید می برد، جایی که زندگی های به ظاهر زیبا با جنایتی تکان دهنده در هم می‌شکند.

داستان در پس زمینه یک تولید فیلم پر زرق و برق، با ورود مارینا گرگ ستاره هالیوود و همسرش، کارگردان سینما، جیسون راد، به دهکده ای عجیب آغاز می شود. با این حال، زمانی که یک زن محلی پس از نوشیدن یک کوکتل مسموم برای مارینا می میرد، فضای آرام به زودی مختل می شود. با خانم مارپل، کارآگاه آماتور زیرک، در راس تحقیقات، خوانندگان به شبکه‌ای از اسرار، حسادت و خیانت کشیده می‌شوند.

در حالی که خانم مارپل به زندگی روستاییان و بازیگران و عوامل فیلم می پردازد، تابلوی پیچیده ای از انگیزه ها و روابط را کشف می کند که هر کدام از قبل جذاب تر است. او با مهارت‌های مشاهده‌ای دقیق و بینش بی‌نظیر خود نسبت به ماهیت انسان، به تدریج حقیقت پشت قتل به ظاهر غیرقابل توضیح را آشکار می‌کند و افشاگری‌های تکان‌دهنده‌ای را فاش می‌کند که خوانندگان را تا آخر حدس می‌زند.

آینه سرتاسر ترک برداشت نه تنها یک داستان جذاب، بلکه کاوشی عمیق در روان انسان و تاریکی است که در زیر نمای مدنیت نهفته است. کریستی به طرز ماهرانه ای تعلیق، شوخ طبعی و عمق روانشناختی را در هم می آمیزد و رمز و رازی را ارائه می دهد که دهه ها پس از انتشار اولیه، همچنان مخاطبان را مجذوب خود می کند. این کلاسیک جاودانه از طریق شخصیت‌های پرطرفدار و طرح‌های هوشمندانه‌اش، گواهی بر میراث ماندگار آگاتا کریستی به‌عنوان ملکه داستان‌های جنایی است.

کتاب آینه سرتاسر ترک برداشت در وب‌سایت goodreads دارای امتیاز ۳.۹۵ با بیش از ۴۶ هزار رای و ۲۵۰۰ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمه‌ی مجتبی عبدالله‌نژاد به بازار عرضه شده است.

داستان آینه سرتاسر ترک برداشت

آینه سرتاسر ترک برداشت در دهکده جذاب سنت مری مید انگلیسی اتفاق می‌افتد، جایی که ورود مارینا گرگ بازیگر هالیوود و همسرش، کارگردان جیسون راد، سر و صدایی را در میان مردم محلی ایجاد می‌کند. این دهکده برای یک رویداد خیریه به میزبانی این زوج پر زرق و برق آماده می شود که در طی آن فاجعه ای رخ می دهد که ساکن محلی هدر بدکاک پس از خوردن یک کوکتل مسموم می میرد. خانم مارپل، کارآگاه آماتور تیزبین، وظیفه خود را بر عهده می گیرد تا حقیقت پشت مرگ هدر را کشف کند.

همانطور که خانم مارپل در حال تحقیق است، شبکه ای از رازها و رنجش ها را در زیر سطح سنت مری مید کشف می کند. مشکوک به چندین نفر از جمله مارینا، جیسون و دیگر اعضای گروه فیلمبرداری می شود. به نظر می رسد انگیزه قتل هدر از یک حادثه غم انگیز در گذشته مربوط به مارینا باشد که او را تسخیر شده و از نظر عاطفی آسیب پذیر کرده است.

با پیشرفت تحقیقات، خانم مارپل به زندگی روستاییان و اطرافیان هالیوود می پردازد و ارتباطات پنهان و دشمنی های مدفون را کشف می کند. او سرنخ‌ها را کنار هم می‌گذارد و تعاملات ظریفی را مشاهده می‌کند و به تدریج حقیقت مرگ هدر را آشکار می‌کند. در طول راه، خانم مارپل باید از طریق سرنخ های دروغین و شاه ماهی قرمز عبور کند، در حالی که با فشارهای یک پرونده پرمخاطب و شک و تردید مقامات محلی مبارزه می کند.

در یک اوج دراماتیک، دوشیزه مارپل مقصر قتل هدر را افشا می‌کند و حقیقت تکان‌دهنده را فاش می‌کند و ساکنان سنت مری مید را نزدیک می‌کند. خانم مارپل از طریق مشاهدات زیرکانه و عزم تزلزل ناپذیر خود یک بار دیگر نشان می دهد که چرا یکی از محبوب ترین کارآگاهان ادبیات است، در حالی که آینه سرتاسر ترک برداشت به عنوان گواهی بی انتها بر تسلط آگاتا کریستی در ژانر معمایی است.

بخش‌هایی از آینه سرتاسر ترک برداشت

خانم نایت سینی صبحانه را روی میز کنار تخت خانم مارپل گذاشت و گفت:

-خب، این هم از این. امروز صبح حالمان چطور است؟ می‌بینم که پرده‌ها را کنار زده‌ایم.

این جمله آخری را که گفت، نوعی نارضایتی از لحن کلامش پیدا بود. خانم مارپل گفت:

-من صبح زود بیدار می‌شوم. تو هم وقتی به سن من برسی، زود بیدار می‌شوی.

خانم نایت گفت: – خانم بانتری زنگ زد. حدود نیم ساعت پیش. گفتم بهتر است بعداً زنگ بزند، بعدازاینکه صبحانه خوردید. نمی‌خواستم اول صبح قبل از اینکه صبحانه یا حتی یک لیوان چای بخورید، اذیتتان کنم.

خانم مارپل گفت:

-وقتی دوستانم زنگ می‌زنند، انتظار دارم خبر کنی.

خانم نایت گفت:

-متاسفم. به نظرم بی‌ملاحظگی بود. حالا بعد از اینکه چای و تخم‌مرغ و نان و کره‌تان را خوردید، خودمان زنگ می‌زنیم که ببینیم چه‌کار داشته.

خانم مارپل فکورانه گفت:

-نیم ساعت پیش؛ یعنی حدود… ساعت هشت.

خانم نایت دوباره گفت:

-خیلی زود است.

خانم مارپل متفکرانه گفت:

-گمان نمی‌کنم خانم بانتری این وقت روز زنگ بزند، مگر اینکه دلیل خاصی وجود داشته باشد. معمولاً صبح زود زنگ نمی‌زند.

خانم نایت دلداری‌اش داد و گفت:

-حالا خودتان را ناراحت نکنید. لابد خودش دوباره زنگ می‌زند، یا اگر مایلید من بهش زنگ بزنم.

خانم مارپل گفت:

-نه متشکرم. بهتر است اول صبحانه‌ام را بخورم که سرد نشود.

خانم نایت با خوشرویی گفت:

-امیدوارم چیزی کم و کسر نباشد.

چیزی کم و کسر نبود. چای را با آب جوش دم‌کرده بود، تخم‌مرغ را دقیقاً سه دقیقه و چهل‌وپنج ثانیه آب پز کرده بود، نان را به‌اندازه کافی برشته کرده بود، کره‌ها را به تکه‌های مساوی تقسیم کرده بود و ظرف کوچک عسل هم توی سینی بود. خانم نایت از بسیاری جهات واقعاً جواهری بود. خانم مارپل صبحانه‌اش را با لذت خورد. چند لحظه بعد صدای جاروبرقی از طبقه پایین بلند شد. چری رسیده بود.

همراه صدای جاروبرقی، صدای زمزمه آرام و دلنشین یکی از آخرین آهنگ‌های روز هم شنیده می‌شد. خانم نایت که آمده بود سینی را ببرد، گفت:

-اصلاً از این کارش که مرتب توی خانه آواز می‌خواند، خوشم نمی‌آید. به نظرم دور از ادب است.

 

اگر به کتاب آینه سرتاسر ترک برداشت علاقه دارید، می‌توانید در بخش معرفی برترین آثار آگاتا کریستی در وب‌سایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار این نویسنده نیز آشنا شوید.