«پشت پردهی کودتا» با نام کامل «پشت پردهی کودتای ۱۹۵۳ در ایران: اوباش، فرصتطلبان، ارتشیان، جاسوسان» اثری است از علی رهنما (مورخ و اقتصاددان ایرانی، متولد ۱۳۳۱) که در سال ۲۰۱۴ منتشر شده است. این کتاب به بررسی زمینههای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ میپردازد.
دربارهی پشت پردهی کودتا
کتاب علی رهنما، «پشت پردهی کودتای ۱۹۵۳ در ایران: اوباش، فرصتطلبان، ارتشیان، جاسوسان» گزارشی مفصل و دقیق از یکی از مهم ترین وقایع تاریخ معاصر ایران، یعنی سرنگونی نخست وزیر محمد مصدق در سال ۱۳۳۲، ارائه می دهد. این کتاب در سال ۲۰۱۴ توسط انتشارات دانشگاه کمبریج و به زبان انگلیسی منتشر شده است.
کودتا که توسط سازمان سیا و اطلاعات بریتانیا سازماندهی شد، لحظه ای مهم بود که نه تنها چشم انداز سیاسی ایران را تغییر داد، بلکه پیامدهای طولانی مدتی بر روابط ایران و آمریکا و ژئوپلیتیک گسترده تر خاورمیانه داشت.
رهنما به شبکه پیچیده انگیزه ها و اقداماتی که منجر به کودتا شد، می پردازد و درک دقیقی از بازیگران مختلف درگیر را در اختیار خوانندگان قرار می دهد. از عوامل انگلیسی و آمریکایی که عملیات را مهندسی کردند تا همکاران ایرانی که نقش مهمی در اجرای آن داشتند، رهنما تصویر واضحی از پویایی پیچیده در بازی ترسیم می کند. کار او مبتنی بر تحقیقات آرشیوی گسترده است، با تکیه بر اسناد طبقه بندی نشده، گزارش های شخصی، و منابع ثانویه فراوانی برای ساختن یک روایت جامع.
یکی از نقاط قوت کلیدی کتاب رهنما تمرکز آن بر طیف متنوعی از شخصیت هایی است که در کودتا شرکت کردند. خود عنوان – «اراذل و اوباش، کتگردانها، سربازان و شبحها»- انواع مختلفی از افراد درگیر را برجسته می کند که هر کدام انگیزه ها و برنامه های خود را دارند. رهنما نقش آژیتاتورهای سطح خیابان، سیاستمداران فرصت طلب، افسران نظامی و ماموران اطلاعاتی را بررسی می کند و دیدگاهی چندوجهی از این رویداد ارائه می دهد.
این کتاب همچنین زمینه اجتماعی-سیاسی گستردهتری را که کودتا در آن رخ داد، بررسی میکند. رهنما تحلیلی عمیق از فشارهای داخلی و خارجی که دولت مصدق با آن روبهرو بود، از جمله مبارزات اقتصادی، مخالفتهای سیاسی و تنشهای بینالمللی را ارائه میکند که زمینه مساعدی برای کودتا ایجاد کرد. رهنما با قرار دادن رویداد در این زمینه گسترده تر، به خوانندگان کمک می کند تا بفهمند چرا کودتا به همان شکلی که رخ داد و چرا موفق شد.
یکی دیگر از جنبه های مهم کار رهنما، کاوش او در ابعاد ایدئولوژیک و روانی کودتا است. او در باورها و ادراکاتی که بازیگران مختلف را برانگیخت، از شور ناسیونالیستی حامیان مصدق گرفته تا ترس های ضد کمونیستی که باعث مداخله ایالات متحده و بریتانیا می شود، می کاود. رهنما همچنین به بررسی استفاده از تبلیغات و جنگ روانی در کودتا می پردازد و چگونگی دستکاری افکار عمومی برای تضعیف دولت مصدق را روشن می کند.
کتاب رهنما تنها یک گزارش تاریخی نیست، بلکه تحلیلی انتقادی از پیامدهای اخلاقی و اخلاقی کودتا است. او مشروعیت مداخله خارجی و تاثیر آن بر حاکمیت و دموکراسی ایران را زیر سوال می برد. این کتاب همچنین پیامدهای درازمدت کودتا، به ویژه نحوه کاشت بذر احساسات ضد آمریکایی در ایران و کمک به ظهور نهایی جمهوری اسلامی را مورد توجه قرار میدهد.
رهنما در سراسر کتاب مراقب است که روایت خود را با نگاه انتقادی متعادل کند و از توضیحات ساده انگارانه یا تفسیرهای یک طرفه پرهیز کند. او پیچیدگیها و تضادهای ذاتی کودتا را تصدیق میکند و تشخیص میدهد که این کودتا فقط یک مبارزه سیاه و سفید بین خیر و شر نبود، بلکه یک درگیری چند وجهی با سایههای خاکستری زیادی بود.
نوشته رهنما هم جذاب و هم در دسترس است و این کتاب را هم برای مخاطبان دانشگاهی و هم برای خوانندگان عام علاقه مند به تاریخ ایران یا ژئوپلیتیک جنگ سرد مناسب می کند. توانایی او در کنار هم تنیدن تجزیه و تحلیل دقیق تاریخی با داستان سرایی قانع کننده، کتاب را به منبعی ارزشمند برای هر کسی که به دنبال درک کودتای ۱۳۳۲ و اهمیت آن است تبدیل می کند.
این کتاب علاوه بر بینشهای تاریخی، درسهایی برای سیاست معاصر نیز ارائه میکند. کاوش رهنما از پویایی مداخله خارجی، دستکاری سیاسی، و شکنندگی دموکراسی با بحث های جاری در مورد روابط بین الملل و اخلاق تغییر رژیم طنین انداز می شود.
مستندات کامل و مطالعات دقیق کتاب کمک قابل توجهی به ادبیات موجود در مورد کودتای ۱۳۳۲ کرده است. رهنما ضمن ارائه دیدگاهها و بینشهای جدید، بر مطالعات قبلی تکیه میکند، و این کتاب را برای کسانی که به دنبال درک عمیقتری از رویداد هستند، خواندنی ضروری میکند.
در مجموع، پشت پردهی کودتا بررسی جامع و تامل برانگیز برهه ای حساس از تاریخ ایران و جهان است. تحقیقات دقیق رهنما، همراه با توانایی او در زنده کردن گذشته، تضمین می کند که این کتاب منبع ارزشمندی برای محققان و دانشجویان تاریخ و همچنین هر کسی که علاقه مند به پیچیدگی های سیاست بین المللی و پیامدهای مداخله خارجی است، خواهد بود.
کاوش این کتاب در مورد کودتای ۱۳۳۲ نه تنها یک رویداد مهم در تاریخ ایران را روشن می کند، بلکه لنزی را فراهم می کند که از طریق آن می توان موضوعات گسترده تری از قدرت، سیاست و تأثیر عملیات مخفی بر سرنوشت ملت ها را مشاهده کرد. کار رهنما سهم قابل توجهی در درک ما از نیروهایی است که تاریخ را شکل می دهند و تجربیات انسانی که آنها را هدایت می کنند.
کتاب پشت پردهی کودتا در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۰۰ با بیش از ۲۲ رای و ۵ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمهای از فریدون رشیدیان به بازار عرضه شده است.
خلاصهی محتوای پشت پردهی کودتا
پشت پردهی کودتای ۱۹۵۳ در ایران: اوباش، فرصتطلبان، ارتشیان، جاسوسان نوشته علی رهنما، بررسی جامعی از کودتای ۱۳۳۲ که موجب سرنگونی محمد مصدق، نخست وزیر ایران شد، ارائه می دهد.
رهنما به دقت جزئیات تعامل پیچیده نیروهای داخلی و بین المللی را که منجر به کودتا شد، که توسط سازمان سیا و اطلاعات بریتانیا در واکنش به ملی شدن صنعت نفت ایران توسط مصدق سازماندهی شد، شرح می دهد. این کتاب به بررسی بازیگران مختلف درگیر، از شخصیتهای سیاسی و افسران نظامی ایرانی گرفته تا آژیتاتورهای سطح خیابان و عوامل اطلاعاتی خارجی میپردازد و درک دقیقی از اعدام کودتا ارائه میدهد.
رهنما به کنکاش در بافت اجتماعی-سیاسی اوایل دهه ۱۳۳۰ ایران می پردازد و فشارهای داخلی و خارجی را که به آسیب پذیری مصدق کمک کرده است، برجسته می کند. او به بررسی مشکلات اقتصادی، مخالفت های سیاسی و تنش های بین المللی می پردازد که محیطی را برای مداخله خارجی ایجاد کرده است.
این کتاب بینشهایی درباره انگیزههای ایدئولوژیک محرکهای کودتا، از جمله احساسات ضد کمونیستی که دولتهای آمریکا و بریتانیا را به مداخله در امور داخلی ایران سوق داد، ارائه میکند.
یکی از موضوعات کلیدی کتاب، نقش تبلیغات و جنگ روانی در شکل دادن به افکار عمومی و تضعیف حکومت مصدق است. رهنما توضیح میدهد که بازیگران داخلی و خارجی چگونه از رسانهها و اطلاعات نادرست برای منحرف کردن مردم ایران علیه مصدق استفاده کردند و به موفقیت کودتا کمک کردند.
این کتاب همچنین همکاری بین جناحهای مختلف ایرانی و قدرتهای خارجی را برجسته میکند و نشان میدهد که چگونه فرصتطلبی و منافع شخصی نقش مهمی در نتیجه کودتا داشته است.
رهنما به بررسی انتقادی پیامدهای اخلاقی و اخلاقی کودتا می پردازد و مشروعیت مداخله خارجی در امور حاکمیتی ایران را زیر سوال می برد. او پیامدهای درازمدت کودتا، به ویژه تأثیر آن بر توسعه سیاسی ایران و نقش آن در تقویت احساسات ضد آمریکایی، که در نهایت به انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ کمک کرد، بررسی میکند. این کتاب تأملی هشیارانه در مورد خطرات مداخله خارجی در امور سیاسی کشورهای دیگر ارائه می دهد.
در سراسر کتاب، رهنما با تصدیق پیچیدگی های کودتا و انگیزه های بازیگران مختلف درگیر، دیدگاهی متعادل ارائه می دهد. او از روایت های ساده گرایانه اجتناب می کند، در عوض روایتی چند وجهی ارائه می دهد که مناطق خاکستری و تضادهای ذاتی رویداد را تشخیص می دهد. کار او مبتنی بر تحقیقات گسترده است، با تکیه بر اسناد طبقه بندی نشده، حساب های شخصی و منابع ثانویه برای ساختن یک روایت دقیق و معتبر.
به طور خلاصه، پشت پردهی کودتا یک کاوش کامل و جذاب از یک رویداد مهم در تاریخ ایران است. کتاب رهنما بینش های ارزشمندی در مورد نیروهایی که کودتا را شکل دادند و تأثیر ماندگار آن بر ایران و جهان گسترده تر ارائه می دهد. این به عنوان یک منبع ضروری برای هر کسی که به تاریخ ایران، ژئوپلیتیک جنگ سرد، و مسائل گسترده تر مداخله خارجی و تغییر رژیم علاقه مند است، می باشد.
بخشهایی از پشت پردهی کودتا
پشت پرده ی کودتا می کوشد خرده تاریخ مفصل آن دست از وقایعی را ارائه دهد که در ۲۸ مرداد به اوج خود رسیدند. این کتاب نه درباره ی مصدق است و نه فهرستی است از هدف های دولت او و دستاوردها یا شکست های این دولت، بلکه بیشتر پژوهشی است در باب سرنگونی مصدق و نیز در خصوص شرایط تحقق این سرنگونی.
هم مصدق و هم متحدان و مخالفانش این وقایع را به راه انداختند، به آن ها واکنش دادند، و با آن ها تعامل برقرار کردند. از این رو، هر مطالعه ای درباره ی سرنگونی می بایست هم به مصدق و طرف دارانش، و هم به کسانی که او را سرنگون کردند، بپردازد و موقعیت ها و اعمال هر دو طرف را تجزیه و تحلیل، ارزیابی و گزارش کند.
این مطالعه با تکیه بر شواهد و مدارک به کاربسته، نهایتا قصد دارد به این سوال پاسخ دهد که آیا برکناری مصدق از قدرت، به دست خارجی ها طرح و اجرا شد، یا این که این واقعه یک کودتا، یک انقلاب، یک قیام خودجوش ملی و یا چیز دیگری بود. با غلبه ی مواضع قطبی شده، احتمالا هر گونه نتیجه گیری ای برچسب طرف دار مصدق و یا ضدمصدق بودن را به این اثر و نویسنده ی آن خواهد زد.
بازتعریف تاریخچه ی ۲۸ مرداد، همچون تاریخچه ی هر کشمکش اجتماعی سیاسی دیگری، به بروز بعضی دلخوری ها و برآمدن پاره ای از قضاوت ها می انجامد. اثر حاضر تاریخچه ای است از وقایع ۲۸ مرداد برای کسانی که کنجکاوند بدانند در آن روز چه اتفاقی افتاد و چگونه چنین نتیجه ای حاصل شد.
………………….
با نظر به اینکه مصدق ماهها بعد از کودتا همچنان نزد “اکثریت مردم” محبوبیت داشت و محبوبیتش در مقابل عدم محبوبیت زاهدی آنچنان مشهود بود که مقامات انگلیسی حاضر در ایران با نارضایتی مجبور به پذیرش آن بودند، آیا میتوان ادعا کرد که مصدق از طریق یک ” قیام مردمی و «خودجوش» در روز ۲۸ مرداد سرنگون شده است؟
همانطور که رُزا لوکزامبورگ میگوید، یکی از شرایط لازم برای بهراهافتادن یک حرکت تودهای و متعاقب آن قیام ملی خودجوش، وجود مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی حلنشده و تداوم و انباشت این مشکلات است. خصومت انباشته و خشم از سیاستهای ناپسند دولت، معمولا به اعتراضها، راهپیماییها، تظاهرات، اعتصابات و بالاخره برخوردهای خیابانی ناراضیان با نیروهای دولتی منجر میشود.
مخالفت اجتماعیسیاسی با یک دولتِ ناخواسته پیش از آنکه به قیامی ملی و خودجوش بدل شود، در اَشکال مختلف و با نظم و قاعده بهخصوصی خود را نشان میدهد. در نبود راهحلهای صلحآمیزِ سیاسی، انفجار بزرگی که خود را در قالب قیامی ملی نشان میدهد معمولا در پی برخی نشانههای اجتماعیسیاسی داخلی در مقیاسهای کوچکتر رخ میدهد.
طی ۲۸ ماه دولت مصدق اعتراضات، اعتصابات، تظاهرات و راهپیماییهای تهران بههیچوجه در درجه نخست بر ضد دولت او نبودند.
این شکلهای آشکار بیان احساساتِ مردمی یا در جهت پشتیبانی از سیاستهای داخلی و خارجی مصدق بودند یا جنبه عقیدتی و سیاسی داشتند که از جانب یک حزب و از طریق نمایش قدرت و برخوردهای خشن نسبت به حزب مخالف صورت میگرفتند که لزومآ هم در جهت مخالفت با مصدق نبودند.
هواداران حزب توده بدون درنظرگرفتن مواضعشان نسبت به دولت مصدق، دائمآ در حال درگیری و برخورد با سازمانهای مختلفِ ضدحزب بودند که در میان آنها هم نیروهای طرفدار مصدق وجود داشت و هم نیروهای متخاصم با وی. در دوره نخستوزیری مصدق، بههرحال، نارضایتیهای عمومی هم از بعضی جوانب دیده میشد. تظاهرات حزب توده در تیر و دی ۱۳۳۰ و تظاهرات کوچک و گاهبهگاه فداییان اسلام بین خرداد ۱۳۳۰ و ۱۳۳۱ را میتوان نمونهای از ابراز علنی مخالفت با مصدق به حساب آورد.
لیکن با بازنگری این وقایع اکنون متوجه میشویم که از نظر سیاسی چندان مهم نبودهاند، زیرا نه حاکی از نارضایتی گسترده از دولت بود و نه درخواست استعفای مصدق از نخستوزیری یا سرنگونی او در آنها مطرح شده است.
حزب توده و فداییان اسلام در روز ۲۸ مرداد چه به طور رسمی و چه به طور غیررسمی، از هوادارانشان برای تظاهرات علیه مصدق دعوت نکردند. بنابراین، حتی اگر پیش از آن هم با مصدق اختلافاتی داشتند، در زمانِ آن بهاصطلاح «قیام ملی خودجوش» این مشکلات را کنار گذاشته بودند.
درواقع آنها اگر انتخابی هم داشتند، راضی به همسویی نیروهاشان با نیروهای ضدمصدقی نبودند. تنها و مهمترین تظاهرات ضدمصدقی در طول نخستوزیری او که در آن برای مرگ مصدق شعار سر داده شد، به او و خانهاش سوء قصد شد، و هدف آن بیثباتکردن دولت او بود، در «۹ اسفند ۱۳۳۱» به وقوع پیوست که یک تظاهرات خاص بود و هیچ ربطی به یک تظاهرات جمعی، وسیع و عمومی نداشت.
جزئیات تظاهرات «۹ اسفند» نشان میدهند که شرکتکنندگانِ در این تظاهرات از سوی برخی چهرههای مذهبی، نظامی و سیاسی مهم که خواهان برکناری مصدق از قدرت بودند، انتخاب، رهبری و مدیریت شده بودند. تمام بازیگران کلیدی تظاهرات «۹ اسفند» تقریبآ شش ماه بعد در دو کودتای مردادماه نیز شرکت کردند. تظاهرکنندگانِ «۹ اسفند» متشکل از یک بدنه اجتماعی فراگیر نبودند که نسبت به برخی سیاستهای نامطلوب دولت مصدق عکسالعمل نشان داده باشند.
شعار «مرگ برمصدق» شعار تازهای بود که تمرکز بر هدفِ مشخص ِ تظاهرات را نشان میداد. همین شعار در ۲۸ مرداد هم شنیده شد. چگونگی شروع وقایع، نوع بهخدمتگرفتن افراد، بسیج و سازماندهی و بالاخره شیوه انجامِ تظاهرات و پراکندگی شرکتکنندگان در «۹ اسفند» نشان میدهد که این واقعه نه یک قیام ملی خودجوش، بلکه آخرین تمرین هدایتشده و مهندسیشده برای نمایش ۲۸ مرداد بودند.
میتوان چنین اظهار داشت که علیرغم مخالفت دائمی مستقیم و غیرمستقیم مطبوعات ضدمصدقی و مجلس با مصدق و دولتش، این قبیل مخالفتها (به جز وقایع ۹ اسفند و نهایتآ ۲۸ مرداد) به نحو حیرتانگیزی از سطح خیابانها دور بودند.
هنگامی که مردم طبقات مختلف اجتماعی و پیشههای گوناگون به خیابانها نمیآیند، آن هم در جایی که سنت تظاهرات خیابانی وجود دارد و اینگونه تظاهرات هم الزامآ همیشه سرکوب نمیشوند، میتوان اینطور نتیجه گرفت که مخالفت اساسی یا مشهودی با دولت وجود ندارد.
در غیاب هر نوع ابراز مخالفت عمومی مکرر و وسیع با سیاستهای مصدق، مشکل بتوان توضیح داد که چگونه مردم عادی ــ اگر بازیگرانِ بهاصطلاح «قیام ملی خودجوش» همین مردم بوده باشند، به گونهای شهودی ناگهان به این نتیجه رسیدهاند که دیگر نمیتوانند مصدق را تحمل کنند.
این روز، یعنی چهارشنبه ۲۸ مرداد، روز مناسبی است برای آمدن به خیابانها، آن هم نهتنها برای ابراز نارضایتیها و خشمشان نسبت به دولت مصدق، بلکه برای سرنگونی آن. بررسی دقیق وقایع منتهی به ۲۸ مرداد و خود اتفاقات ۲۸ مرداد نشان میدهد که دولت مصدق از طریق انفجار مردمی و خودجوش احساسات ضدمصدقی سرنگون نشده، بلکه سقوط آن نتیجه یک کودتای از پیشبرنامهریزیشده و بهدقتهماهنگشده بوده است. هم کودتای ۲۵ مرداد و هم کودتای ۲۸ مرداد براساس یک نقشه قبلی عملی شدند.
اگر به کتاب پشت پردهی کودتا علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین کتابهای تاریخی و سیاسی در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونههاش مشابه نیز آشنا شوید.
28 مرداد 1403
پشت پردهی کودتا
«پشت پردهی کودتا» با نام کامل «پشت پردهی کودتای ۱۹۵۳ در ایران: اوباش، فرصتطلبان، ارتشیان، جاسوسان» اثری است از علی رهنما (مورخ و اقتصاددان ایرانی، متولد ۱۳۳۱) که در سال ۲۰۱۴ منتشر شده است. این کتاب به بررسی زمینههای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ میپردازد.
دربارهی پشت پردهی کودتا
کتاب علی رهنما، «پشت پردهی کودتای ۱۹۵۳ در ایران: اوباش، فرصتطلبان، ارتشیان، جاسوسان» گزارشی مفصل و دقیق از یکی از مهم ترین وقایع تاریخ معاصر ایران، یعنی سرنگونی نخست وزیر محمد مصدق در سال ۱۳۳۲، ارائه می دهد. این کتاب در سال ۲۰۱۴ توسط انتشارات دانشگاه کمبریج و به زبان انگلیسی منتشر شده است.
کودتا که توسط سازمان سیا و اطلاعات بریتانیا سازماندهی شد، لحظه ای مهم بود که نه تنها چشم انداز سیاسی ایران را تغییر داد، بلکه پیامدهای طولانی مدتی بر روابط ایران و آمریکا و ژئوپلیتیک گسترده تر خاورمیانه داشت.
رهنما به شبکه پیچیده انگیزه ها و اقداماتی که منجر به کودتا شد، می پردازد و درک دقیقی از بازیگران مختلف درگیر را در اختیار خوانندگان قرار می دهد. از عوامل انگلیسی و آمریکایی که عملیات را مهندسی کردند تا همکاران ایرانی که نقش مهمی در اجرای آن داشتند، رهنما تصویر واضحی از پویایی پیچیده در بازی ترسیم می کند. کار او مبتنی بر تحقیقات آرشیوی گسترده است، با تکیه بر اسناد طبقه بندی نشده، گزارش های شخصی، و منابع ثانویه فراوانی برای ساختن یک روایت جامع.
یکی از نقاط قوت کلیدی کتاب رهنما تمرکز آن بر طیف متنوعی از شخصیت هایی است که در کودتا شرکت کردند. خود عنوان – «اراذل و اوباش، کتگردانها، سربازان و شبحها»- انواع مختلفی از افراد درگیر را برجسته می کند که هر کدام انگیزه ها و برنامه های خود را دارند. رهنما نقش آژیتاتورهای سطح خیابان، سیاستمداران فرصت طلب، افسران نظامی و ماموران اطلاعاتی را بررسی می کند و دیدگاهی چندوجهی از این رویداد ارائه می دهد.
این کتاب همچنین زمینه اجتماعی-سیاسی گستردهتری را که کودتا در آن رخ داد، بررسی میکند. رهنما تحلیلی عمیق از فشارهای داخلی و خارجی که دولت مصدق با آن روبهرو بود، از جمله مبارزات اقتصادی، مخالفتهای سیاسی و تنشهای بینالمللی را ارائه میکند که زمینه مساعدی برای کودتا ایجاد کرد. رهنما با قرار دادن رویداد در این زمینه گسترده تر، به خوانندگان کمک می کند تا بفهمند چرا کودتا به همان شکلی که رخ داد و چرا موفق شد.
یکی دیگر از جنبه های مهم کار رهنما، کاوش او در ابعاد ایدئولوژیک و روانی کودتا است. او در باورها و ادراکاتی که بازیگران مختلف را برانگیخت، از شور ناسیونالیستی حامیان مصدق گرفته تا ترس های ضد کمونیستی که باعث مداخله ایالات متحده و بریتانیا می شود، می کاود. رهنما همچنین به بررسی استفاده از تبلیغات و جنگ روانی در کودتا می پردازد و چگونگی دستکاری افکار عمومی برای تضعیف دولت مصدق را روشن می کند.
کتاب رهنما تنها یک گزارش تاریخی نیست، بلکه تحلیلی انتقادی از پیامدهای اخلاقی و اخلاقی کودتا است. او مشروعیت مداخله خارجی و تاثیر آن بر حاکمیت و دموکراسی ایران را زیر سوال می برد. این کتاب همچنین پیامدهای درازمدت کودتا، به ویژه نحوه کاشت بذر احساسات ضد آمریکایی در ایران و کمک به ظهور نهایی جمهوری اسلامی را مورد توجه قرار میدهد.
رهنما در سراسر کتاب مراقب است که روایت خود را با نگاه انتقادی متعادل کند و از توضیحات ساده انگارانه یا تفسیرهای یک طرفه پرهیز کند. او پیچیدگیها و تضادهای ذاتی کودتا را تصدیق میکند و تشخیص میدهد که این کودتا فقط یک مبارزه سیاه و سفید بین خیر و شر نبود، بلکه یک درگیری چند وجهی با سایههای خاکستری زیادی بود.
نوشته رهنما هم جذاب و هم در دسترس است و این کتاب را هم برای مخاطبان دانشگاهی و هم برای خوانندگان عام علاقه مند به تاریخ ایران یا ژئوپلیتیک جنگ سرد مناسب می کند. توانایی او در کنار هم تنیدن تجزیه و تحلیل دقیق تاریخی با داستان سرایی قانع کننده، کتاب را به منبعی ارزشمند برای هر کسی که به دنبال درک کودتای ۱۳۳۲ و اهمیت آن است تبدیل می کند.
این کتاب علاوه بر بینشهای تاریخی، درسهایی برای سیاست معاصر نیز ارائه میکند. کاوش رهنما از پویایی مداخله خارجی، دستکاری سیاسی، و شکنندگی دموکراسی با بحث های جاری در مورد روابط بین الملل و اخلاق تغییر رژیم طنین انداز می شود.
مستندات کامل و مطالعات دقیق کتاب کمک قابل توجهی به ادبیات موجود در مورد کودتای ۱۳۳۲ کرده است. رهنما ضمن ارائه دیدگاهها و بینشهای جدید، بر مطالعات قبلی تکیه میکند، و این کتاب را برای کسانی که به دنبال درک عمیقتری از رویداد هستند، خواندنی ضروری میکند.
در مجموع، پشت پردهی کودتا بررسی جامع و تامل برانگیز برهه ای حساس از تاریخ ایران و جهان است. تحقیقات دقیق رهنما، همراه با توانایی او در زنده کردن گذشته، تضمین می کند که این کتاب منبع ارزشمندی برای محققان و دانشجویان تاریخ و همچنین هر کسی که علاقه مند به پیچیدگی های سیاست بین المللی و پیامدهای مداخله خارجی است، خواهد بود.
کاوش این کتاب در مورد کودتای ۱۳۳۲ نه تنها یک رویداد مهم در تاریخ ایران را روشن می کند، بلکه لنزی را فراهم می کند که از طریق آن می توان موضوعات گسترده تری از قدرت، سیاست و تأثیر عملیات مخفی بر سرنوشت ملت ها را مشاهده کرد. کار رهنما سهم قابل توجهی در درک ما از نیروهایی است که تاریخ را شکل می دهند و تجربیات انسانی که آنها را هدایت می کنند.
کتاب پشت پردهی کودتا در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۰۰ با بیش از ۲۲ رای و ۵ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمهای از فریدون رشیدیان به بازار عرضه شده است.
خلاصهی محتوای پشت پردهی کودتا
پشت پردهی کودتای ۱۹۵۳ در ایران: اوباش، فرصتطلبان، ارتشیان، جاسوسان نوشته علی رهنما، بررسی جامعی از کودتای ۱۳۳۲ که موجب سرنگونی محمد مصدق، نخست وزیر ایران شد، ارائه می دهد.
رهنما به دقت جزئیات تعامل پیچیده نیروهای داخلی و بین المللی را که منجر به کودتا شد، که توسط سازمان سیا و اطلاعات بریتانیا در واکنش به ملی شدن صنعت نفت ایران توسط مصدق سازماندهی شد، شرح می دهد. این کتاب به بررسی بازیگران مختلف درگیر، از شخصیتهای سیاسی و افسران نظامی ایرانی گرفته تا آژیتاتورهای سطح خیابان و عوامل اطلاعاتی خارجی میپردازد و درک دقیقی از اعدام کودتا ارائه میدهد.
رهنما به کنکاش در بافت اجتماعی-سیاسی اوایل دهه ۱۳۳۰ ایران می پردازد و فشارهای داخلی و خارجی را که به آسیب پذیری مصدق کمک کرده است، برجسته می کند. او به بررسی مشکلات اقتصادی، مخالفت های سیاسی و تنش های بین المللی می پردازد که محیطی را برای مداخله خارجی ایجاد کرده است.
این کتاب بینشهایی درباره انگیزههای ایدئولوژیک محرکهای کودتا، از جمله احساسات ضد کمونیستی که دولتهای آمریکا و بریتانیا را به مداخله در امور داخلی ایران سوق داد، ارائه میکند.
یکی از موضوعات کلیدی کتاب، نقش تبلیغات و جنگ روانی در شکل دادن به افکار عمومی و تضعیف حکومت مصدق است. رهنما توضیح میدهد که بازیگران داخلی و خارجی چگونه از رسانهها و اطلاعات نادرست برای منحرف کردن مردم ایران علیه مصدق استفاده کردند و به موفقیت کودتا کمک کردند.
این کتاب همچنین همکاری بین جناحهای مختلف ایرانی و قدرتهای خارجی را برجسته میکند و نشان میدهد که چگونه فرصتطلبی و منافع شخصی نقش مهمی در نتیجه کودتا داشته است.
رهنما به بررسی انتقادی پیامدهای اخلاقی و اخلاقی کودتا می پردازد و مشروعیت مداخله خارجی در امور حاکمیتی ایران را زیر سوال می برد. او پیامدهای درازمدت کودتا، به ویژه تأثیر آن بر توسعه سیاسی ایران و نقش آن در تقویت احساسات ضد آمریکایی، که در نهایت به انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ کمک کرد، بررسی میکند. این کتاب تأملی هشیارانه در مورد خطرات مداخله خارجی در امور سیاسی کشورهای دیگر ارائه می دهد.
در سراسر کتاب، رهنما با تصدیق پیچیدگی های کودتا و انگیزه های بازیگران مختلف درگیر، دیدگاهی متعادل ارائه می دهد. او از روایت های ساده گرایانه اجتناب می کند، در عوض روایتی چند وجهی ارائه می دهد که مناطق خاکستری و تضادهای ذاتی رویداد را تشخیص می دهد. کار او مبتنی بر تحقیقات گسترده است، با تکیه بر اسناد طبقه بندی نشده، حساب های شخصی و منابع ثانویه برای ساختن یک روایت دقیق و معتبر.
به طور خلاصه، پشت پردهی کودتا یک کاوش کامل و جذاب از یک رویداد مهم در تاریخ ایران است. کتاب رهنما بینش های ارزشمندی در مورد نیروهایی که کودتا را شکل دادند و تأثیر ماندگار آن بر ایران و جهان گسترده تر ارائه می دهد. این به عنوان یک منبع ضروری برای هر کسی که به تاریخ ایران، ژئوپلیتیک جنگ سرد، و مسائل گسترده تر مداخله خارجی و تغییر رژیم علاقه مند است، می باشد.
بخشهایی از پشت پردهی کودتا
پشت پرده ی کودتا می کوشد خرده تاریخ مفصل آن دست از وقایعی را ارائه دهد که در ۲۸ مرداد به اوج خود رسیدند. این کتاب نه درباره ی مصدق است و نه فهرستی است از هدف های دولت او و دستاوردها یا شکست های این دولت، بلکه بیشتر پژوهشی است در باب سرنگونی مصدق و نیز در خصوص شرایط تحقق این سرنگونی.
هم مصدق و هم متحدان و مخالفانش این وقایع را به راه انداختند، به آن ها واکنش دادند، و با آن ها تعامل برقرار کردند. از این رو، هر مطالعه ای درباره ی سرنگونی می بایست هم به مصدق و طرف دارانش، و هم به کسانی که او را سرنگون کردند، بپردازد و موقعیت ها و اعمال هر دو طرف را تجزیه و تحلیل، ارزیابی و گزارش کند.
این مطالعه با تکیه بر شواهد و مدارک به کاربسته، نهایتا قصد دارد به این سوال پاسخ دهد که آیا برکناری مصدق از قدرت، به دست خارجی ها طرح و اجرا شد، یا این که این واقعه یک کودتا، یک انقلاب، یک قیام خودجوش ملی و یا چیز دیگری بود. با غلبه ی مواضع قطبی شده، احتمالا هر گونه نتیجه گیری ای برچسب طرف دار مصدق و یا ضدمصدق بودن را به این اثر و نویسنده ی آن خواهد زد.
بازتعریف تاریخچه ی ۲۸ مرداد، همچون تاریخچه ی هر کشمکش اجتماعی سیاسی دیگری، به بروز بعضی دلخوری ها و برآمدن پاره ای از قضاوت ها می انجامد. اثر حاضر تاریخچه ای است از وقایع ۲۸ مرداد برای کسانی که کنجکاوند بدانند در آن روز چه اتفاقی افتاد و چگونه چنین نتیجه ای حاصل شد.
………………….
با نظر به اینکه مصدق ماهها بعد از کودتا همچنان نزد “اکثریت مردم” محبوبیت داشت و محبوبیتش در مقابل عدم محبوبیت زاهدی آنچنان مشهود بود که مقامات انگلیسی حاضر در ایران با نارضایتی مجبور به پذیرش آن بودند، آیا میتوان ادعا کرد که مصدق از طریق یک ” قیام مردمی و «خودجوش» در روز ۲۸ مرداد سرنگون شده است؟
همانطور که رُزا لوکزامبورگ میگوید، یکی از شرایط لازم برای بهراهافتادن یک حرکت تودهای و متعاقب آن قیام ملی خودجوش، وجود مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی حلنشده و تداوم و انباشت این مشکلات است. خصومت انباشته و خشم از سیاستهای ناپسند دولت، معمولا به اعتراضها، راهپیماییها، تظاهرات، اعتصابات و بالاخره برخوردهای خیابانی ناراضیان با نیروهای دولتی منجر میشود.
مخالفت اجتماعیسیاسی با یک دولتِ ناخواسته پیش از آنکه به قیامی ملی و خودجوش بدل شود، در اَشکال مختلف و با نظم و قاعده بهخصوصی خود را نشان میدهد. در نبود راهحلهای صلحآمیزِ سیاسی، انفجار بزرگی که خود را در قالب قیامی ملی نشان میدهد معمولا در پی برخی نشانههای اجتماعیسیاسی داخلی در مقیاسهای کوچکتر رخ میدهد.
طی ۲۸ ماه دولت مصدق اعتراضات، اعتصابات، تظاهرات و راهپیماییهای تهران بههیچوجه در درجه نخست بر ضد دولت او نبودند.
این شکلهای آشکار بیان احساساتِ مردمی یا در جهت پشتیبانی از سیاستهای داخلی و خارجی مصدق بودند یا جنبه عقیدتی و سیاسی داشتند که از جانب یک حزب و از طریق نمایش قدرت و برخوردهای خشن نسبت به حزب مخالف صورت میگرفتند که لزومآ هم در جهت مخالفت با مصدق نبودند.
هواداران حزب توده بدون درنظرگرفتن مواضعشان نسبت به دولت مصدق، دائمآ در حال درگیری و برخورد با سازمانهای مختلفِ ضدحزب بودند که در میان آنها هم نیروهای طرفدار مصدق وجود داشت و هم نیروهای متخاصم با وی. در دوره نخستوزیری مصدق، بههرحال، نارضایتیهای عمومی هم از بعضی جوانب دیده میشد. تظاهرات حزب توده در تیر و دی ۱۳۳۰ و تظاهرات کوچک و گاهبهگاه فداییان اسلام بین خرداد ۱۳۳۰ و ۱۳۳۱ را میتوان نمونهای از ابراز علنی مخالفت با مصدق به حساب آورد.
لیکن با بازنگری این وقایع اکنون متوجه میشویم که از نظر سیاسی چندان مهم نبودهاند، زیرا نه حاکی از نارضایتی گسترده از دولت بود و نه درخواست استعفای مصدق از نخستوزیری یا سرنگونی او در آنها مطرح شده است.
حزب توده و فداییان اسلام در روز ۲۸ مرداد چه به طور رسمی و چه به طور غیررسمی، از هوادارانشان برای تظاهرات علیه مصدق دعوت نکردند. بنابراین، حتی اگر پیش از آن هم با مصدق اختلافاتی داشتند، در زمانِ آن بهاصطلاح «قیام ملی خودجوش» این مشکلات را کنار گذاشته بودند.
درواقع آنها اگر انتخابی هم داشتند، راضی به همسویی نیروهاشان با نیروهای ضدمصدقی نبودند. تنها و مهمترین تظاهرات ضدمصدقی در طول نخستوزیری او که در آن برای مرگ مصدق شعار سر داده شد، به او و خانهاش سوء قصد شد، و هدف آن بیثباتکردن دولت او بود، در «۹ اسفند ۱۳۳۱» به وقوع پیوست که یک تظاهرات خاص بود و هیچ ربطی به یک تظاهرات جمعی، وسیع و عمومی نداشت.
جزئیات تظاهرات «۹ اسفند» نشان میدهند که شرکتکنندگانِ در این تظاهرات از سوی برخی چهرههای مذهبی، نظامی و سیاسی مهم که خواهان برکناری مصدق از قدرت بودند، انتخاب، رهبری و مدیریت شده بودند. تمام بازیگران کلیدی تظاهرات «۹ اسفند» تقریبآ شش ماه بعد در دو کودتای مردادماه نیز شرکت کردند. تظاهرکنندگانِ «۹ اسفند» متشکل از یک بدنه اجتماعی فراگیر نبودند که نسبت به برخی سیاستهای نامطلوب دولت مصدق عکسالعمل نشان داده باشند.
شعار «مرگ برمصدق» شعار تازهای بود که تمرکز بر هدفِ مشخص ِ تظاهرات را نشان میداد. همین شعار در ۲۸ مرداد هم شنیده شد. چگونگی شروع وقایع، نوع بهخدمتگرفتن افراد، بسیج و سازماندهی و بالاخره شیوه انجامِ تظاهرات و پراکندگی شرکتکنندگان در «۹ اسفند» نشان میدهد که این واقعه نه یک قیام ملی خودجوش، بلکه آخرین تمرین هدایتشده و مهندسیشده برای نمایش ۲۸ مرداد بودند.
میتوان چنین اظهار داشت که علیرغم مخالفت دائمی مستقیم و غیرمستقیم مطبوعات ضدمصدقی و مجلس با مصدق و دولتش، این قبیل مخالفتها (به جز وقایع ۹ اسفند و نهایتآ ۲۸ مرداد) به نحو حیرتانگیزی از سطح خیابانها دور بودند.
هنگامی که مردم طبقات مختلف اجتماعی و پیشههای گوناگون به خیابانها نمیآیند، آن هم در جایی که سنت تظاهرات خیابانی وجود دارد و اینگونه تظاهرات هم الزامآ همیشه سرکوب نمیشوند، میتوان اینطور نتیجه گرفت که مخالفت اساسی یا مشهودی با دولت وجود ندارد.
در غیاب هر نوع ابراز مخالفت عمومی مکرر و وسیع با سیاستهای مصدق، مشکل بتوان توضیح داد که چگونه مردم عادی ــ اگر بازیگرانِ بهاصطلاح «قیام ملی خودجوش» همین مردم بوده باشند، به گونهای شهودی ناگهان به این نتیجه رسیدهاند که دیگر نمیتوانند مصدق را تحمل کنند.
این روز، یعنی چهارشنبه ۲۸ مرداد، روز مناسبی است برای آمدن به خیابانها، آن هم نهتنها برای ابراز نارضایتیها و خشمشان نسبت به دولت مصدق، بلکه برای سرنگونی آن. بررسی دقیق وقایع منتهی به ۲۸ مرداد و خود اتفاقات ۲۸ مرداد نشان میدهد که دولت مصدق از طریق انفجار مردمی و خودجوش احساسات ضدمصدقی سرنگون نشده، بلکه سقوط آن نتیجه یک کودتای از پیشبرنامهریزیشده و بهدقتهماهنگشده بوده است. هم کودتای ۲۵ مرداد و هم کودتای ۲۸ مرداد براساس یک نقشه قبلی عملی شدند.
اگر به کتاب پشت پردهی کودتا علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین کتابهای تاریخی و سیاسی در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونههاش مشابه نیز آشنا شوید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات ایران، تاریخ، سیاسی
۰ برچسبها: ادبیات ایران، علی رهنما، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب