«میرزاتقیخان امیرکبیر» اثری است از عباس اقبال آشتیانی (نویسنده و مورخ اهل آشتیان، از ۱۲۷۵ تا ۱۳۳۴ خورشیدی) که در سال ۱۳۴۰ منتشر شده است. این کتاب داستان زندگی و اصلاحات میرزا محمدتقی خان فراهانی (امیرکبیر)، صدر اعظم ناصرالدینشاه قاجار، و تلاشهای او برای بهبود وضعیت سیاسی، اجتماعی و علمی ایران است.
دربارهی میرزاتقیخان امیرکبیر
کتاب میرزاتقیخان امیرکبیر نوشته عباس اقبال آشتیانی، روایتگر زندگی و تلاشهای یکی از شخصیتهای برجسته تاریخ ایران است که در دوران قاجار به نام میرزا محمدتقیخان فراهانی شناخته میشود.
امیرکبیر، که بیشتر به عنوان «امیرکبیر» شناخته میشود، یکی از افراد تأثیرگذار در تاریخ ایران بود که با تلاشهای خود، توانست از یک فرد معمولی به صدر اعظم دربار قاجاریه برسد و در مدت کوتاه سه سال و سه ماه صدارت، تأثیرات شگرفی بر تاریخ و فرهنگ ایران برجای گذارد. کتاب اقبال آشتیانی به بررسی سرگذشت این شخصیت بزرگ و ابعاد مختلف زندگی او میپردازد و جزئیات زیادی از تلاشها و اقدامات اصلاحی او را بیان میکند.
امیرکبیر در دوران صدارت خود، با شجاعت و درایت توانست به اصلاحات مهمی در عرصههای مختلف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بپردازد. یکی از اقداماتی که امیرکبیر در دوران صدارت خود انجام داد، تاسیس مدرسه دارالفنون بود که به عنوان اولین مرکز آموزشی مدرن در ایران شناخته میشود.
این مدرسه، به شکلی بیسابقه، درهای علم و دانش را به روی نسل جدید گشود و تأثیرات زیادی بر بهبود وضعیت آموزش و پرورش در ایران داشت. علاوه بر این، امیرکبیر در زمینههای مختلف دیگر نیز دست به اصلاحات زد، از جمله مبارزه با فساد و تبعیضهای موجود در دربار، تلاش برای تقویت حکومت مرکزی و جلوگیری از نفوذ بیگانگان در امور داخلی ایران.
از دیگر اقدامات برجسته امیرکبیر، مقابله با فتنهها و تهدیدهای مذهبی در زمان خود بود. یکی از چالشهای بزرگ دوران صدارت او، مبارزه با جریان بابیت و بهائیت بود که در ایران آغاز شده بود و تهدیدی جدی برای وحدت و امنیت کشور به شمار میرفت. امیرکبیر با درایت و تدبیر، توانست با این فتنهها مقابله کرده و امنیت کشور را حفظ کند. همچنین، تلاشهای او برای اصلاحات اقتصادی، مانند کاهش وابستگی ایران به صادرات و ایجاد نظم در مالیاتها، از جمله دیگر اقدامات اساسی او بود که در تاریخ ایران به یادگار مانده است.
کتاب اقبال آشتیانی با نگاهی عمیق و تاریخنگارانه به وقایع دوران قاجار، به ویژه دوره صدارت امیرکبیر، پرداخته و به تحلیل شخصیت و ویژگیهای امیرکبیر از جنبههای مختلف میپردازد. نویسنده با استفاده از منابع معتبر تاریخی، جزئیات بسیاری از زندگی شخصی و سیاسی امیرکبیر را بیان میکند و از چالشها و دشمنانی که در طول مسیر خود با آنها روبهرو بود، پرده برمیدارد. کتاب همچنین به کشمکشهای درونی در دربار قاجار و رقابتهای سیاسی و شخصی که منجر به سقوط امیرکبیر شد، میپردازد.
یکی از نکات مهم این کتاب، بررسی شرایط اجتماعی و سیاسی ایران در دوران قاجار است. در این دوران، ایران به شدت تحت تأثیر سیاستهای خارجی و داخلی قرار داشت و قاجاریه با بحرانهای مختلفی روبرو بود. امیرکبیر در چنین شرایطی، با اقداماتی چون اصلاحات سیاسی و اجتماعی، تلاش میکرد تا ایران را از این بحرانها نجات دهد و کشور را به سمت پیشرفت و استقلال سوق دهد.
او در کنار این اقدامات، توجه خاصی به ساختار اجتماعی ایران داشت و از جمله در برابر فساد گستردهای که در دربار و دستگاه حکومتی وجود داشت، ایستاد و کوشید تا با استفاده از شایستهسالاری و رعایت اصول اخلاقی، نظم جدیدی برقرار کند.
در این کتاب، شخصیت امیرکبیر به گونهای نشان داده شده است که در کنار ویژگیهای برجستهای چون صداقت، شجاعت و میهنپرستی، او نیز انسانی با اشتباهات و کاستیها بود. برخی از تصمیمات او، مانند برخوردهای قاطعانه با مخالفان و نادیده گرفتن منافع برخی از درباریان و قدرتطلبان، در نهایت به سقوط او انجامید.
این کتاب با بررسی دقیق این مسائل، نشان میدهد که چگونه شخصیت امیرکبیر از یک سو مورد ستایش قرار گرفت و از سوی دیگر به علت برخی اقدامات جسورانهاش، دشمنان فراوانی پیدا کرد که در نهایت منجر به کشته شدن او شد.
در پایان، کتاب میرزاتقیخان امیرکبیر نه تنها به روایت زندگی این شخصیت بزرگ تاریخ ایران میپردازد، بلکه به تحلیل ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوران قاجار و جایگاه امیرکبیر در آن زمان میپردازد. این کتاب به خوانندگان فرصتی میدهد تا درک بهتری از تاریخ ایران در دوران قاجار و اصلاحات امیرکبیر داشته باشند و از شخصیت او به عنوان الگویی برای مقابله با چالشها و بحرانهای زمان خود الهام بگیرند.
کتاب میرزاتقیخان امیرکبیر در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۲.۸۷ است.
فهرست مطالب میرزاتقیخان امیرکبیر
- پسرِ کربلایی قربانِ آشپز
- از پشت در میآموختم
- قلمتراش
- درخت خربزه
- حکایت جبّه
- خدمت نظام و صبوری
- سفر به دیدهی عبرت
- اولین مأموریت با ولیعهد ۷ ساله
- حرمت لباس ایرانی
- من تنها سید علیمحمد هستم و بس!
- ولیعهد بیپول
- القاب پیشکشی
- داماد خانواده سلطنتی
- ورود معلم وابسته ممنوع!
- حتی پول تو جیبی شاه
- موجودی: ۳ میلیون تومان
- قصهی حقوق ماهیانهی من
- کتاب بالای کتاب
- وقایع اتفاقیه و حقوق مردم
- بهخاطر اهالی مملکت
- جهاننمای جدید
- ردّ مظالم
- میل مبارک چیست؟!
- امنیت اجتماعی به سبک امیر
- جریمهی قصور در آبلهکوبی
- پایِ درد دل رعیت
- بستنشینی ممنوع
- خراسانیان، اولاد شاه
- یا خدمت صادقانه یا امیر!
- استراتژی بُرد بُرد
- قضیهی بیمارخانهی روسها
- آی کشک و بادمجان…
- قلیان وطنی
- حمایت از تولید ملی با چوب تر!
- کاغذسازی در شرق تهران
- نمایشگاه بینالمللی لندن
- خودکفایی در نیشکر
- شکم نیمهسیر و تن نیمهلخت
- مدرسهی نظام
- سپاه ۱۷۰ هزار نفری
- بر باد رفته…
- دیپلماسی فعال
- اقلیتهای مشروط
- چند نصیحت به شاه جوان
- الساعه شاه نیستی!
- عزیز بیا…
- سم مهلک
- نان قرض دادن هم اندازه دارد
- من هم تمثال شاه میخوام!
- تنبیه معقولی بکنید
- گزارش و آموزش
- نامه به زیردست
- شوخی با شاه
- توطئهی نافرجام ترور
- از درویش ایروان تا آشپز فراهان
- تبلیغات سوء
- فتنهی انگلیسی
- حکم عزل امیر
- ایران صدراعظم عاقل نمیخواهد!
- دمدمی مزاج
- میرزا تقی را راحت نمایید!
- قدرشناسی حاج علیخان
- اشتباهات دوران جوانی
- و اما کربلا…
- منابع و مآخذ
خلاصهی محتوای میرزاتقیخان امیرکبیر
کتاب میرزاتقیخان امیرکبیر اثر عباس اقبال آشتیانی، زندگینامه و تاریخچهای از یکی از چهرههای مهم و تاثیرگذار تاریخ ایران، میرزا محمدتقی خان فراهانی (امیرکبیر) را روایت میکند. امیرکبیر که از خانوادهای معمولی در فراهان به دنیا آمد، به سرعت با استعداد و تیزهوشی خود در دستگاه قاجار جایگاه بالایی پیدا کرد و به صدر اعظمی ناصرالدینشاه رسید. او در زمان صدارت خود اقداماتی عمده برای اصلاحات در ایران انجام داد، از جمله تأسیس مدرسه دارالفنون و مقابله با فرقههای ضاله نظیر بابیت و بهاییگری.
در اوایل دوره سلطنت ناصرالدینشاه، ایران در وضعیت ناگواری قرار داشت؛ کشور با بحرانهای داخلی و خارجی روبرو بود. در این شرایط، امیرکبیر با درایت و تدابیر خود توانست اوضاع را سامان دهد و بسیاری از مشکلات را حل کند. وی برای تقویت نظام مرکزی حکومت قاجار و جلوگیری از فساد، اصلاحات اداری و مالی گستردهای را آغاز کرد و توانست قدرت و اقتدار دولت مرکزی را در برابر مخالفان و قدرتهای خارجی تحکیم بخشد.
امیرکبیر در زمینه علمی نیز اقدامات بزرگی انجام داد. تأسیس دارالفنون در سال ۱۸۵۱ میلادی، یکی از مهمترین دستاوردهای او بود. این مدرسه نه تنها نخستین مرکز آموزش مدرن در ایران بود، بلکه تحولی عظیم در ساختار آموزشی کشور به شمار میرفت. امیرکبیر همچنین روزنامهی وقایع اتفاقیه را منتشر کرد که به عنوان اولین روزنامه دولتی ایران، نقشی مهم در آگاهی عمومی داشت.
در دوران صدارت او، یکی از بزرگترین چالشها، فتنه باب و بهاییگری بود. امیرکبیر با سیاستهای خود توانست این فتنهها را سرکوب کند و از گسترش این فرقهها جلوگیری نماید. او برای مقابله با فتنه باب در نقاط مختلف کشور نیروهای نظامی ارسال کرد و با رهبری قاطع خود، مانع از آن شد که این حرکتها به تهدیدی بزرگ برای امنیت کشور تبدیل شوند.
با این حال، موفقیتهای امیرکبیر باعث ایجاد دشمنانی در دربار شد. افراد مختلفی چون میرزا آغاسی که از نزدیکان ناصرالدینشاه بود، به دلیل رقابتها و منافع شخصی خود به تضعیف امیرکبیر پرداختند. این دشمنیها در نهایت به کشته شدن امیرکبیر انجامید. او به دستور ناصرالدینشاه در حمام فین کاشان به قتل رسید و این حادثه به یکی از تراژدیهای بزرگ تاریخ ایران تبدیل شد.
مرگ امیرکبیر نه تنها برای ایران بلکه برای تاریخ سیاسی قاجار یک ضربه سخت بود. اقدامات اصلاحی او نتایج مهمی به همراه داشت، اما از آنجا که بسیاری از اصلاحات او با منافع دیگر رجال دربار در تضاد بود، زمینهساز سقوط او شد. با وجود این، افکار و اصلاحات امیرکبیر در تاریخ ایران باقی ماند و او به عنوان یکی از بزرگترین صدراعظمهای تاریخ ایران شناخته میشود.
کتاب اقبال آشتیانی در واقع سعی دارد تا علاوه بر روایت زندگینامه امیرکبیر، زمینههای تاریخی و اجتماعی دوران قاجار را برای خوانندگان روشن کند. این کتاب تصویری جامع از تلاشهای امیرکبیر برای اصلاح ایران در زمان خود ارائه میدهد و در عین حال، به بررسی دشمنیها و معضلات داخلی و خارجی دوران وی نیز میپردازد.
بخشهایی از میرزاتقیخان امیرکبیر
محمدخان امیرنظام زنگنه پسر حاجى علىخان و از فرزندزادگان شیخعلىخان زنگنه وزیر شاه سلیمان صفوى است. محمدخان در ایام نیابت سلطنت عباسمیرزا از کرمانشاه به تبریز آمد و در سلک ملازمان او داخل شد و چون مردى کافى و دانا بود روز به روز در خدمت ولیعهد ترقى کرد و مورد ستایش و توجه او قرار گرفت.
تا آنجا که عباسمیرزا او را به امارت نظام کل عساکر آذربایجان برگزید و امیرنظام در دوره دوم جنگهاى ایران و روس در خدمت ولیعهد مصدر خدمات مهم گردید و به شرحى که دیدیم در مأموریت به پطرزبورگ (از شوال ۱۲۴۴ تا رمضان ۱۲۴۵) به معیت خسرو میرزا و سفر به ایروان (رجب ۱۲۵۳) به همراهى ناصرالدین میرزا ریاست واقعى نمایندگان ایران با او بود.
و از هر دو مأموریت که در اولى امیرکبیر به سمت مستوفى نظام و در دومى با مقام وزارت نظام التزام خدمت او را داشت با توفیق و نیکنامى به ایران برگشت و قدر و عزتش افزون گردید.
یک سال بعد از آنکه محمدخان امیرنظام از سفر پطرزبورگ برگشته بود چون عباس میرزا نایبالسلطنه از طرف فتحعلىشاه مأمور نظم ولایات شرقى ایران و سرکوبى طاغیان آن حدود شد اداره امور آذربایجان یکسره در کف کفایت امیرنظام قرار گرفت و در تمام مدتى که نایبالسلطنه در آن حدود بود (از سال ۱۲۴۶ تا ۱۲۴۹) محمدخان امیرنظام آذربایجان را به خوبى اداره مىکرد.
و پیوسته اسلحه و سپاه از این ایالت به مشرق ایران به خدمت ولیعهد مىفرستاد و از او و از وزیرش میرزاابوالقاسم قائم مقام دستور مىگرفت و اوضاع حوزه محوله به خود را مرتباً به اطلاع ایشان مىرساند و اگرچه اسم حکومت آذربایجان و نیابت از عباس میرزا با فریدون میرزا پسر پنجم او بود لیکن زمام واقعى کارها را امیرنظام در دست داشت و عباسمیرزا در این باب او را مختار مطلق ساخته بود.
………………..
آنگاه که چشمان محمدشاه قاجار، بسته شد بر این جهان و یکی از بی کفایت ترین شاهان قاجاری رخت به دیگر سرای کشید «ناصرالدین میرزا» پسر شانزده ساله او که سمت ولایتعهدی داشت در تبریز روزگار می گذرانید.
پس از مرگ محمدشاه، بیشتر رجال قاجاری و درباریان که از «میرزا آقاسی» دل خوشی نداشتند و همچون گرگی در انتظار فرو غلتیدن او بودند تا به پاره کردنش قیام کنند از دستورات او سرپیچی کرده و چوب لای چرخ امورات گذاشتند تا حاجی برکنار گردد.
میرزا آقاسی که به نیکی واقف بود از پس این همه دشمن و دسیسه گر برنمی آید به آستانه حضرت عبدالعظیم رفت و بست نشست و جان ناقابل خویش را از پس آمدن ناصرالدین میرزا به تهران رهانید و به کربلا رفت.
………………
واقعیت این است که تمامی کتب و مقالات نگاشته شده درباره مرحوم امیر با دیدی ستایش آمیز بر کاغذ نقش بسته اند، صدالبته او هم یک انسان عادی بوده و از خطا و لغزش نیز بری نبوده، اما در وطن پرستی و آرزوی داشتن ایرانی مستقل و آباد از سوی او نبایستی تردید کرد.
او حتی پیش از آن که به مقام صدراعظمی برسد در مقام و مناصب دیگر نیز با درایت و برنامه ریزی عمل می کرده و هرگز در سیاست و خدمات دولتی و ارتباط با دربار برای حفظ موقعیت خود در نزد شاه از ایده های ماکیاولیستی پیروی نکرده است.
اگر به کتاب میرزاتقیخان امیرکبیر علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین زندگینامهها در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار مشابه نیز آشنا شوید.
24 آبان 1403
میرزاتقیخان امیرکبیر
«میرزاتقیخان امیرکبیر» اثری است از عباس اقبال آشتیانی (نویسنده و مورخ اهل آشتیان، از ۱۲۷۵ تا ۱۳۳۴ خورشیدی) که در سال ۱۳۴۰ منتشر شده است. این کتاب داستان زندگی و اصلاحات میرزا محمدتقی خان فراهانی (امیرکبیر)، صدر اعظم ناصرالدینشاه قاجار، و تلاشهای او برای بهبود وضعیت سیاسی، اجتماعی و علمی ایران است.
دربارهی میرزاتقیخان امیرکبیر
کتاب میرزاتقیخان امیرکبیر نوشته عباس اقبال آشتیانی، روایتگر زندگی و تلاشهای یکی از شخصیتهای برجسته تاریخ ایران است که در دوران قاجار به نام میرزا محمدتقیخان فراهانی شناخته میشود.
امیرکبیر، که بیشتر به عنوان «امیرکبیر» شناخته میشود، یکی از افراد تأثیرگذار در تاریخ ایران بود که با تلاشهای خود، توانست از یک فرد معمولی به صدر اعظم دربار قاجاریه برسد و در مدت کوتاه سه سال و سه ماه صدارت، تأثیرات شگرفی بر تاریخ و فرهنگ ایران برجای گذارد. کتاب اقبال آشتیانی به بررسی سرگذشت این شخصیت بزرگ و ابعاد مختلف زندگی او میپردازد و جزئیات زیادی از تلاشها و اقدامات اصلاحی او را بیان میکند.
امیرکبیر در دوران صدارت خود، با شجاعت و درایت توانست به اصلاحات مهمی در عرصههای مختلف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بپردازد. یکی از اقداماتی که امیرکبیر در دوران صدارت خود انجام داد، تاسیس مدرسه دارالفنون بود که به عنوان اولین مرکز آموزشی مدرن در ایران شناخته میشود.
این مدرسه، به شکلی بیسابقه، درهای علم و دانش را به روی نسل جدید گشود و تأثیرات زیادی بر بهبود وضعیت آموزش و پرورش در ایران داشت. علاوه بر این، امیرکبیر در زمینههای مختلف دیگر نیز دست به اصلاحات زد، از جمله مبارزه با فساد و تبعیضهای موجود در دربار، تلاش برای تقویت حکومت مرکزی و جلوگیری از نفوذ بیگانگان در امور داخلی ایران.
از دیگر اقدامات برجسته امیرکبیر، مقابله با فتنهها و تهدیدهای مذهبی در زمان خود بود. یکی از چالشهای بزرگ دوران صدارت او، مبارزه با جریان بابیت و بهائیت بود که در ایران آغاز شده بود و تهدیدی جدی برای وحدت و امنیت کشور به شمار میرفت. امیرکبیر با درایت و تدبیر، توانست با این فتنهها مقابله کرده و امنیت کشور را حفظ کند. همچنین، تلاشهای او برای اصلاحات اقتصادی، مانند کاهش وابستگی ایران به صادرات و ایجاد نظم در مالیاتها، از جمله دیگر اقدامات اساسی او بود که در تاریخ ایران به یادگار مانده است.
کتاب اقبال آشتیانی با نگاهی عمیق و تاریخنگارانه به وقایع دوران قاجار، به ویژه دوره صدارت امیرکبیر، پرداخته و به تحلیل شخصیت و ویژگیهای امیرکبیر از جنبههای مختلف میپردازد. نویسنده با استفاده از منابع معتبر تاریخی، جزئیات بسیاری از زندگی شخصی و سیاسی امیرکبیر را بیان میکند و از چالشها و دشمنانی که در طول مسیر خود با آنها روبهرو بود، پرده برمیدارد. کتاب همچنین به کشمکشهای درونی در دربار قاجار و رقابتهای سیاسی و شخصی که منجر به سقوط امیرکبیر شد، میپردازد.
یکی از نکات مهم این کتاب، بررسی شرایط اجتماعی و سیاسی ایران در دوران قاجار است. در این دوران، ایران به شدت تحت تأثیر سیاستهای خارجی و داخلی قرار داشت و قاجاریه با بحرانهای مختلفی روبرو بود. امیرکبیر در چنین شرایطی، با اقداماتی چون اصلاحات سیاسی و اجتماعی، تلاش میکرد تا ایران را از این بحرانها نجات دهد و کشور را به سمت پیشرفت و استقلال سوق دهد.
او در کنار این اقدامات، توجه خاصی به ساختار اجتماعی ایران داشت و از جمله در برابر فساد گستردهای که در دربار و دستگاه حکومتی وجود داشت، ایستاد و کوشید تا با استفاده از شایستهسالاری و رعایت اصول اخلاقی، نظم جدیدی برقرار کند.
در این کتاب، شخصیت امیرکبیر به گونهای نشان داده شده است که در کنار ویژگیهای برجستهای چون صداقت، شجاعت و میهنپرستی، او نیز انسانی با اشتباهات و کاستیها بود. برخی از تصمیمات او، مانند برخوردهای قاطعانه با مخالفان و نادیده گرفتن منافع برخی از درباریان و قدرتطلبان، در نهایت به سقوط او انجامید.
این کتاب با بررسی دقیق این مسائل، نشان میدهد که چگونه شخصیت امیرکبیر از یک سو مورد ستایش قرار گرفت و از سوی دیگر به علت برخی اقدامات جسورانهاش، دشمنان فراوانی پیدا کرد که در نهایت منجر به کشته شدن او شد.
در پایان، کتاب میرزاتقیخان امیرکبیر نه تنها به روایت زندگی این شخصیت بزرگ تاریخ ایران میپردازد، بلکه به تحلیل ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوران قاجار و جایگاه امیرکبیر در آن زمان میپردازد. این کتاب به خوانندگان فرصتی میدهد تا درک بهتری از تاریخ ایران در دوران قاجار و اصلاحات امیرکبیر داشته باشند و از شخصیت او به عنوان الگویی برای مقابله با چالشها و بحرانهای زمان خود الهام بگیرند.
کتاب میرزاتقیخان امیرکبیر در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۲.۸۷ است.
فهرست مطالب میرزاتقیخان امیرکبیر
خلاصهی محتوای میرزاتقیخان امیرکبیر
کتاب میرزاتقیخان امیرکبیر اثر عباس اقبال آشتیانی، زندگینامه و تاریخچهای از یکی از چهرههای مهم و تاثیرگذار تاریخ ایران، میرزا محمدتقی خان فراهانی (امیرکبیر) را روایت میکند. امیرکبیر که از خانوادهای معمولی در فراهان به دنیا آمد، به سرعت با استعداد و تیزهوشی خود در دستگاه قاجار جایگاه بالایی پیدا کرد و به صدر اعظمی ناصرالدینشاه رسید. او در زمان صدارت خود اقداماتی عمده برای اصلاحات در ایران انجام داد، از جمله تأسیس مدرسه دارالفنون و مقابله با فرقههای ضاله نظیر بابیت و بهاییگری.
در اوایل دوره سلطنت ناصرالدینشاه، ایران در وضعیت ناگواری قرار داشت؛ کشور با بحرانهای داخلی و خارجی روبرو بود. در این شرایط، امیرکبیر با درایت و تدابیر خود توانست اوضاع را سامان دهد و بسیاری از مشکلات را حل کند. وی برای تقویت نظام مرکزی حکومت قاجار و جلوگیری از فساد، اصلاحات اداری و مالی گستردهای را آغاز کرد و توانست قدرت و اقتدار دولت مرکزی را در برابر مخالفان و قدرتهای خارجی تحکیم بخشد.
امیرکبیر در زمینه علمی نیز اقدامات بزرگی انجام داد. تأسیس دارالفنون در سال ۱۸۵۱ میلادی، یکی از مهمترین دستاوردهای او بود. این مدرسه نه تنها نخستین مرکز آموزش مدرن در ایران بود، بلکه تحولی عظیم در ساختار آموزشی کشور به شمار میرفت. امیرکبیر همچنین روزنامهی وقایع اتفاقیه را منتشر کرد که به عنوان اولین روزنامه دولتی ایران، نقشی مهم در آگاهی عمومی داشت.
در دوران صدارت او، یکی از بزرگترین چالشها، فتنه باب و بهاییگری بود. امیرکبیر با سیاستهای خود توانست این فتنهها را سرکوب کند و از گسترش این فرقهها جلوگیری نماید. او برای مقابله با فتنه باب در نقاط مختلف کشور نیروهای نظامی ارسال کرد و با رهبری قاطع خود، مانع از آن شد که این حرکتها به تهدیدی بزرگ برای امنیت کشور تبدیل شوند.
با این حال، موفقیتهای امیرکبیر باعث ایجاد دشمنانی در دربار شد. افراد مختلفی چون میرزا آغاسی که از نزدیکان ناصرالدینشاه بود، به دلیل رقابتها و منافع شخصی خود به تضعیف امیرکبیر پرداختند. این دشمنیها در نهایت به کشته شدن امیرکبیر انجامید. او به دستور ناصرالدینشاه در حمام فین کاشان به قتل رسید و این حادثه به یکی از تراژدیهای بزرگ تاریخ ایران تبدیل شد.
مرگ امیرکبیر نه تنها برای ایران بلکه برای تاریخ سیاسی قاجار یک ضربه سخت بود. اقدامات اصلاحی او نتایج مهمی به همراه داشت، اما از آنجا که بسیاری از اصلاحات او با منافع دیگر رجال دربار در تضاد بود، زمینهساز سقوط او شد. با وجود این، افکار و اصلاحات امیرکبیر در تاریخ ایران باقی ماند و او به عنوان یکی از بزرگترین صدراعظمهای تاریخ ایران شناخته میشود.
کتاب اقبال آشتیانی در واقع سعی دارد تا علاوه بر روایت زندگینامه امیرکبیر، زمینههای تاریخی و اجتماعی دوران قاجار را برای خوانندگان روشن کند. این کتاب تصویری جامع از تلاشهای امیرکبیر برای اصلاح ایران در زمان خود ارائه میدهد و در عین حال، به بررسی دشمنیها و معضلات داخلی و خارجی دوران وی نیز میپردازد.
بخشهایی از میرزاتقیخان امیرکبیر
محمدخان امیرنظام زنگنه پسر حاجى علىخان و از فرزندزادگان شیخعلىخان زنگنه وزیر شاه سلیمان صفوى است. محمدخان در ایام نیابت سلطنت عباسمیرزا از کرمانشاه به تبریز آمد و در سلک ملازمان او داخل شد و چون مردى کافى و دانا بود روز به روز در خدمت ولیعهد ترقى کرد و مورد ستایش و توجه او قرار گرفت.
تا آنجا که عباسمیرزا او را به امارت نظام کل عساکر آذربایجان برگزید و امیرنظام در دوره دوم جنگهاى ایران و روس در خدمت ولیعهد مصدر خدمات مهم گردید و به شرحى که دیدیم در مأموریت به پطرزبورگ (از شوال ۱۲۴۴ تا رمضان ۱۲۴۵) به معیت خسرو میرزا و سفر به ایروان (رجب ۱۲۵۳) به همراهى ناصرالدین میرزا ریاست واقعى نمایندگان ایران با او بود.
و از هر دو مأموریت که در اولى امیرکبیر به سمت مستوفى نظام و در دومى با مقام وزارت نظام التزام خدمت او را داشت با توفیق و نیکنامى به ایران برگشت و قدر و عزتش افزون گردید.
یک سال بعد از آنکه محمدخان امیرنظام از سفر پطرزبورگ برگشته بود چون عباس میرزا نایبالسلطنه از طرف فتحعلىشاه مأمور نظم ولایات شرقى ایران و سرکوبى طاغیان آن حدود شد اداره امور آذربایجان یکسره در کف کفایت امیرنظام قرار گرفت و در تمام مدتى که نایبالسلطنه در آن حدود بود (از سال ۱۲۴۶ تا ۱۲۴۹) محمدخان امیرنظام آذربایجان را به خوبى اداره مىکرد.
و پیوسته اسلحه و سپاه از این ایالت به مشرق ایران به خدمت ولیعهد مىفرستاد و از او و از وزیرش میرزاابوالقاسم قائم مقام دستور مىگرفت و اوضاع حوزه محوله به خود را مرتباً به اطلاع ایشان مىرساند و اگرچه اسم حکومت آذربایجان و نیابت از عباس میرزا با فریدون میرزا پسر پنجم او بود لیکن زمام واقعى کارها را امیرنظام در دست داشت و عباسمیرزا در این باب او را مختار مطلق ساخته بود.
………………..
آنگاه که چشمان محمدشاه قاجار، بسته شد بر این جهان و یکی از بی کفایت ترین شاهان قاجاری رخت به دیگر سرای کشید «ناصرالدین میرزا» پسر شانزده ساله او که سمت ولایتعهدی داشت در تبریز روزگار می گذرانید.
پس از مرگ محمدشاه، بیشتر رجال قاجاری و درباریان که از «میرزا آقاسی» دل خوشی نداشتند و همچون گرگی در انتظار فرو غلتیدن او بودند تا به پاره کردنش قیام کنند از دستورات او سرپیچی کرده و چوب لای چرخ امورات گذاشتند تا حاجی برکنار گردد.
میرزا آقاسی که به نیکی واقف بود از پس این همه دشمن و دسیسه گر برنمی آید به آستانه حضرت عبدالعظیم رفت و بست نشست و جان ناقابل خویش را از پس آمدن ناصرالدین میرزا به تهران رهانید و به کربلا رفت.
………………
واقعیت این است که تمامی کتب و مقالات نگاشته شده درباره مرحوم امیر با دیدی ستایش آمیز بر کاغذ نقش بسته اند، صدالبته او هم یک انسان عادی بوده و از خطا و لغزش نیز بری نبوده، اما در وطن پرستی و آرزوی داشتن ایرانی مستقل و آباد از سوی او نبایستی تردید کرد.
او حتی پیش از آن که به مقام صدراعظمی برسد در مقام و مناصب دیگر نیز با درایت و برنامه ریزی عمل می کرده و هرگز در سیاست و خدمات دولتی و ارتباط با دربار برای حفظ موقعیت خود در نزد شاه از ایده های ماکیاولیستی پیروی نکرده است.
اگر به کتاب میرزاتقیخان امیرکبیر علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین زندگینامهها در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار مشابه نیز آشنا شوید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات ایران، تاریخ، زندگینامه
۰ برچسبها: ادبیات ایران، عباس اقبال آشتیانی، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب