اگر بهدنبال داستانی لطیف، شاعرانه و عمیق هستید که شما را همزمان با یک ماجرای عاشقانه به سفری روحی و معنوی ببرد، این کتاب را از دست ندهید. کنار رودخانهی پیدرا نشستم و گریه کردم با نثری ساده اما تأثیرگذار، دلمشغولیهای همیشگی انسان دربارهی عشق، ایمان و رهایی را به زیباترین شکل ممکن روایت میکند. برای آشنا شدن با این کتاب، ادامهی مطلب امروز را مطالعه کنید.
تا زمانی که ذائقه در نوجوانان علاقمند به کتابخوانی شکل نگرفته است، بزرگترها واسطهای مناسب برای معرفی کتابهای خوب به آنها و شکلدهی مناسب به این ذائقه هستند. بیایید در کنار هم با کتابهای خوب آشنا شده و ضمن مطالعهی این کتابها، آنها را به فرزندانمان نیز معرفی کنیم. هر روز یک کتاب در این مسیر همراه شما است.
هر روز یک کتاب
سخن بزرگان
کتاب وسیلهای است برای روشن کردن مشعل فکر در درون انسان. «واشنگتن اروینگ»
خانهای بدون کتاب مانند اتاقی بدون پنجره است. «هوراس مان»
من برای لذت و آموختن میخوانم؛ و گاهی نمیتوانم این دو را از هم جدا کنم. «آیزاک آسیموف»
5 تیر 1404
کنار رودخانهی پیدرا نشستم و گریه کردم
اگر بهدنبال داستانی لطیف، شاعرانه و عمیق هستید که شما را همزمان با یک ماجرای عاشقانه به سفری روحی و معنوی ببرد، این کتاب را از دست ندهید. کنار رودخانهی پیدرا نشستم و گریه کردم با نثری ساده اما تأثیرگذار، دلمشغولیهای همیشگی انسان دربارهی عشق، ایمان و رهایی را به زیباترین شکل ممکن روایت میکند. برای آشنا شدن با این کتاب، ادامهی مطلب امروز را مطالعه کنید.
ادامه
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات جهان، داستان خارجی، داستان معاصر، رمان، عاشقانه، فلسفی
۰ برچسبها: ادبیات جهان، پائولو کوئلیو، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب