«صور سکوت» اثری است از محمدقائم خانی (نویسندهی زادهی ۱۳۶۴) که در سال ۱۴۰۰ منتشر شده است. این رمان داستان جستوجوی ایمان و حقیقت در دل تاریخ و اعتقادات مذهبی مختلف است، که شخصیتها در مسیر یافتن منجی و کشف هویت خود، با تردیدها و آزمونهای معنوی روبهرو میشوند.
دربارهی صور سکوت
رمان «صور سکوت» نوشتهی محمدقائم خانی اثری است سرشار از تأمل، جستوجو و پرسش در باب ایمان، انتظار و معنا. این کتاب که حاصل چندین سال کار پیگیر نویسنده است، داستانی را روایت میکند که در لایههای تاریخی و دینی پیچیده، انسان را در برابر بنیادیترین سؤالهای وجودیاش قرار میدهد. شخصیتهای داستان، میان ایمان و تردید، میراث نیاکان و جستوجوی حقیقت، در رفتوآمدند و این کشمکش درونی جوهر اصلی رمان را میسازد.
در مرکز این روایت، راحیل، دختری از خاندان کهن یهودی، ایستاده است؛ کسی که خانوادهاش را از دست داده و حتی نشانی از آرامگاه آنان ندارد. او در خلوت خانهای بزرگ، چشم به راه عمویی است که برای مأموریتی پنهان رفته تا خبر مهمی بیاورد. اما طولانی شدن غیبت او، راحیل را در تردیدی عمیق فرو میبرد: آیا باید همچنان چشمانتظار بماند یا راهی تازه آغاز کند و به جستوجوی عمویش برود؟ در این برزخ میان امید و هراس، داستان آغاز میشود.
محمدقائم خانی در این اثر به سراغ یکی از مفاهیم مغفول ماندهی ادبیات دینی ایران میرود: «انتظار موعود». او با نگاهی تاریخی و در عین حال فلسفی، سرگذشت قومی را روایت میکند که در پی نشانههای ظهور منجی، سرزمین به سرزمین کوچ میکنند. نویسنده در قالب داستانی پرماجرا، باور یهودیان خوزستان را به ظهور «ماشیح» به تصویر میکشد و آن را با تحولات قرون دوازدهم و سیزدهم هجری قمری پیوند میدهد.
ماجرا در جغرافیاهای گوناگون گسترش مییابد: از سوزیانا و بیابانهای خوزستان گرفته تا مدینه و شام. در هر نقطه، نشانهای از جستوجوی حقیقت دیده میشود. ابراهیم، یکی از شخصیتهای کلیدی داستان، برای یافتن منجی در دل بیابان قدم میگذارد و درمییابد که رسیدن به حقیقت، راهی دشوار و پررنج است. در این مسیر، باورها به آزمون گذاشته میشوند و ایمان، رنگ تازهای به خود میگیرد.
نویسنده در نگارش «صور سکوت» سالها وقت صرف کرده است. نسخهی نخستین این اثر در میان دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف دستبهدست میشد و پس از چند بار بازنویسی و ویرایش، سرانجام در قالب کنونیاش توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شد. حاصل این تلاش، رمانی است پرجزئیات و عمیق که هم از نظر تاریخی غنی است و هم از نظر اندیشه و زبان، ساختاری اندیشیده دارد.
از ویژگیهای برجستهی کتاب، حضور شخصیتهایی از ادیان و مکاتب مختلف است. در کنار یهودیان، پیروان اسلام و دیگر باورها نیز حضور دارند و هرکدام تصویری متفاوت از ایمان و انتظار ارائه میدهند. در این میان، راحیل، حام و دانیال هرکدام در مسیر خود با آزمونهایی مواجه میشوند که جوهرهی ایمانشان را میسنجد. نویسنده از خلال گفتوگوها و موقعیتهای داستانی، به پرسشهای دیرین بشر دربارهی یقین و تردید میپردازد.
در پسِ این روایت تاریخی، تأملی ژرف دربارهی ماهیت ایمان نهفته است. برخی از شخصیتها از راه عقل و استدلال به حقیقت نزدیک میشوند، برخی از سر فطرت و پاکی دل. اما در نهایت، ایمان در این داستان نه مفهومی ذهنی بلکه تجربهای شخصی و زیسته است. همین تنوع نگاهها سبب میشود که داستان از یک روایت تاریخی صرف فراتر برود و به اثری فلسفی و معنوی بدل شود.
نویسنده با بهرهگیری از اسطورههای دینی، متون مقدس و روایات تاریخی، جهانی میسازد که مرز میان واقعیت و رمز را در هم میشکند. از جشن سوکوت یهودیان تا نشانههای آسمانی در آیات، همه در خدمت بازنمایی سیر انسان از شک به یقیناند. در پایان داستان، دمیده شدن در «صور سکوت» نمادی از تولد دوبارهی ایمان و خروج از بیابان سرگردانی است.
زبان کتاب، زبانی فخیم و اندیشمندانه است. خانی بهجای نثر ساده و روزمره، زبانی شاعرانه و پرطنین برگزیده که با حالوهوای تاریخی و معنوی اثر سازگار است. این زبان هرچند خواندن کتاب را اندکی دشوار میکند، اما در عوض به آن رنگی از شکوه و عمق میبخشد و خواننده را وادار میکند که با دقت و تأمل همراه داستان شود.
«صور سکوت» صرفاً داستانی از گذشته نیست، بلکه آینهای است که پرسشهای انسان معاصر را بازتاب میدهد. در جهانی پرهیاهو که صداهای بیرونی مجال تفکر را میگیرند، نویسنده از سکوت سخن میگوید؛ سکوتی که در آن حقیقت آشکار میشود. همین مفهوم است که به رمان حالتی تمثیلی و فرازمانی میبخشد.
این اثر با ساختاری چندلایه، هم برای دوستداران رمان تاریخی جذاب است و هم برای خوانندگانی که به دغدغههای فلسفی و دینی علاقه دارند. خانی با دقت پژوهشگرانه و نگاهی شاعرانه، توانسته میان روایت و معنا پلی استوار بزند و اثری پدید آورد که در هر خوانش، لایهای تازه از معنا را میگشاید.
«صور سکوت» کتابی است دربارهی ایمان، انتظار و رهایی. راحیل و حام، هر دو در مسیر خود از خانهی امن و آشنا بیرون میآیند تا در دل بیابان، حقیقت را بیابند. این سفر، استعارهای است از راهی که هر انسان باید برای رسیدن به یقین طی کند. شاید همین باشد راز ماندگاری این رمان: دعوت به سفر، نه در جغرافیای بیرون، بلکه در قلمرو درونی انسان.
رمان صور سکوت در وبسایت goodreads دارای امتیا ز ۲.۱۷ است.
داستان صور سکوت
«صور سکوت» داستانی است دربارهی جستوجوی حقیقت در دل تاریخ و ایمان. روایت از سرنوشت راحیل، دختری یهودی از خاندان بزرگ و نامدار سوزیانا آغاز میشود که همهی اعضای خانوادهاش را از دست داده و تنها امیدش عموست؛ مردی که برای مأموریتی پنهان و روحانی خانه را ترک کرده و وعدهی بازگشت با خبری بزرگ را داده است. راحیل در تنهایی و اضطراب، میان ماندن و رفتن مردد است، اما نشانههایی در آسمان و دلش او را وادار میکند تا راهی سفری دور شود؛ سفری که قرار است پاسخ پرسشهای نسلهای پیش از او را بیابد.
راحیل راهی حجاز میشود، چراکه در میان قوم یهود، شایعهی ظهور منجی در آن سرزمین پیچیده است. او که از کودکی با داستان «ماشیح» و وعدهی بازگشت نجاتدهنده بزرگ شده، اکنون میخواهد خود از نزدیک این حقیقت را بسنجد. اما زمانی به یثرب (مدینه) میرسد که پیامبر اسلام از دنیا رفته است و نشانههای تازهای از درگیریها و جنگهای پس از رحلت او پدیدار شدهاند. این وضعیت، ذهن راحیل را آشفتهتر میکند: آیا همان پیامبر، همان منجی موعود یهود بوده است؟ اگر چنین است، چرا با قوم او به تندی رفتار شد؟
در مسیر جستوجوی خود، راحیل با شخصیتهایی از ادیان و باورهای گوناگون روبهرو میشود. یکی از آنان ابراهیم است که در طلب حقیقت، از خوزستان تا شام سفر کرده و خود در پی یافتن منجی است. دیگری حام است، مردی از همان خاندان که برای ایمان آوردن نیازمند دیدن نشانهای معجزهآساست. هر یک از این شخصیتها نماد گونهای از ایماناند: ایمان عقلی، ایمان قلبی و ایمان مبتنی بر تجربه. آنان در مسیر خود درمییابند که راه رسیدن به یقین، از عبور از تردید میگذرد.
راحیل، که در ابتدا تنها ناظر و جوینده است، کمکم درمییابد که پرسش از منجی بیرونی، در واقع پرسش از نجات درونی است. او با دیدن سرنوشت حام و دیگران درمییابد که هیچ منجیای از بیرون نخواهد آمد مگر آنکه انسان در درون خود آمادگی ظهور او را بیابد. با این حال، در دلِ حوادث، هنوز به دنبال نشانهای است تا باور کند پیامبری که نامش محمد است، همان موعود وعدهدادهشدهی اجداد اوست.
در نقطهای از داستان، حام به قلعهی تیماء میرود تا با بزرگان کنیسه دربارهی حقانیت دعوت محمد گفتوگو کند. او از علمای قومش میخواهد تا نشانهها را بازشناسند و حقیقت را بپذیرند، اما در میان شک و جدال، خود نیز گرفتار تردید میشود. حام سرانجام به اورشلیم میرود، جایی که امید دارد حکومت ماشیح برپا شود، اما دست خالی بازمیگردد. ایمان در او به معجزهای نیاز دارد، و سرانجام آن معجزه را با دیدن نشانهای آسمانی درمییابد: بر ستاره داوود، نام محمد نقش بسته است. همین نشانه است که پرده از دل او برمیدارد.
در پایان داستان، راحیل نیز در آستانهی بلوغ روحی خود قرار میگیرد. او پس از گذر از بیابانهای حجاز و روزهای دشوار شک، در باغی کوچک در اطراف مدینه، در زیر سایهی شاخههای نخل، لحظهی ایمان را تجربه میکند. برای او «صور سکوت» در همانجا دمیده میشود؛ یعنی در سکوتی عمیق و معنوی، حقیقت برایش آشکار میشود و ایمان تازهای در او شکل میگیرد.
در برابر راحیل، حام نمایندهی نسلی است که در جدال میان سنت و ایمان تازه گرفتار است. او کابوسهایی میبیند که در آن خود را در میان پیامبران گذشته و پدران خاندانش مییابد و درمییابد که ایمان نیاوردن به حقایق آشکار، نوعی نابودی درونی است. در رؤیایی نجاتبخش، شمشیری نورانی به او داده میشود تا با آن از تاریکی شک عبور کند.
نویسنده در پایان داستان، زمان و روایت را با جشن «سوکوت» پیوند میدهد؛ جشنی که یادآور خروج بنیاسرائیل از مصر و رهایی از بندگی است. این جشن نماد سفری از اسارت به آزادی است، همانگونه که راحیل و حام نیز از قید تردید به سوی ایمان آزادکننده میروند.
در آخرین صفحات، دمیده شدن در «صور سکوت» نشانهی پایان آوارگی و آغاز آرامش روحی است. راحیل در سکوت مدینه به حقیقت میرسد و حام در سوزیانا با ایمانی تازه زاده میشود. داستان در نقطهای به پایان میرسد که هر دو شخصیت در مسیر خود از بیابان شک عبور کرده و در سایهی باور، پناه مییابند؛ گویی سکوت، همان صور نجات است.
«صور سکوت» با این پایان نمادین، نه فقط سرنوشت چند شخصیت، بلکه مسیر روحانی انسان را بازمینماید؛ مسیری از جستوجو، انکار، تردید و سرانجام ایمان. این رمان، خواننده را نیز مانند قهرمانانش به سفری درونی فرا میخواند؛ سفری از تاریکی به روشنایی و از انتظار به کشف حضور.
بخشهایی از صور سکوت
راحیل حارث را نمیشناسد و نمیداند در آن کوچه او تنها کسی است که هنوز هم میانهاش با حکومت صاف نشده و برای همین اطمینانی را که سوده به حارث دارد درک نمیکند. در این چند روز شنیده که تا زمان جنگ احزاب برخی از مهاجرین با انصار در یک خانه زندگی میکرده اند.
اما نمیداند که قبل از آن جنگ خانه حارث این جا نبوده خودش در جایی دیگر خانه داشته و برادری مهاجر را مهمان خانه خویش کرده بوده. بعد از احزاب، آن خانه را به مهمان شش ساله میبخشد و خانه حاضر در این کوچه را میخرد نمیداند او خزرجی است و سعید اوسی نمیداند که ساکنان که خانه این کوچه خزرجیاند و به غیر از سعید، تنها یک اوسی دیگر در آن زندگی میکند بداند هم معنی کوچه خزرجی را نمیفهمد و تفاوتش را با کوچه اوسی در نمییابد نمیداند هشت تن از خزرجیهای این کوچه برای قرار صبح با علی خوانده شدهاند.
تازه بفهمد و سوده هم خبر بدهد که حالا برعکس سعید و حارث، بقیه اهالی کوچه رابطهشان را با مهاجرین حکومتی به هم نزدند نمیداند که حارث با سعید هم فرق میکند.
اگر به کتاب صور سکوت علاقه دارید، بخش معرفی برترین کتابهای مذهبی در وبسایت هر روز یک کتاب، شما را با سایر آثار مشابه نیز آشنا میکند.









