«مادام کاملیا» کتابی است به قلم الکساندر دوما (پسر) (نویسندهی فرانسوی، از ۱۸۲۴ تا ۱۸۹۵) که در سال ۱۸۴۸ منتشر شد. این کتاب به روایت عشق پسری از خانوادهی اشراف به زنی زیبا به نام مادام کاملیا میپردازد.
دربارهی مادام کاملیا
الکساندر دومای پسر در بسیاری از آثار خود به مسائل اجتماعی مانند طلاق، فرزند نامشروع (که خود یکی از آنها بود) و خطاهای زندگی زناشویی میپردازد، و سعی دارد بیشتر به جنبههای اخلاقی قضایا توجه کند. الکساندر دومای پدر در رابطه با آثار پسر خود میگوید: من برای کشف موضوع از تخیل خود یاری میطلبم، اما پسرم از حقیقت الهام میگیرد.»
مادام کاملیا مشهورترین اثر اوست، که چهره زن را بسیار عمیق و نافذ و تأثیر گذار تجسم بخشیدهاست. این کتاب یکی از آثار مشهور ادبی جهان است.
موضوع رمان مادام کاملیا ماجرای عشق یک جوان از خانواده ای با اصل و نسب به نام آرمان دووال به معروفه ای باب روز به نام مارگریت گوتیه است. مارگریت که عشقی عمیق او را از محیطش بیرون کشیدهاست، احساس میکند که ضروری است. این کتاب الهام گرفته از نخستین عشق پرشور نویسنده به معروفه ای به نام ماری دوپلسی است که زنی زیبا و مشهور بوده که مدتها شمع محافل اشراف و ثروتمندان پاریس بوده و که در جوانی با بیماری سل درگذشت.
بدون شک کتاب مادام کاملیا در میان آثار معروف الکساندر دومای پسر شاهکاری است بینظیر که تا مدتها در اعماق ذهن شما باقی مانده و هرگز فراموش نخواهد شد. این رمان، شهرتی جهانی دارد، به طوری که جوزپه وردی آهنگ ساز برجستهی ایتالیا با اقتباس گرفتن از آن اپرایی ساخت، که جزو مشهورترین آثار اوست. همچنین هالیوود نیز فیلمی بر اساس این داستان تولید کرده است.
این کتاب در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۰۲ با بیش از ۴۲ هزار رای و حدود ۳ هزار نقد و نظر است.
داستان مادام کاملیا
این کتاب، رمانی نیمه اتوبیوگرافیک است که بر اساس رابطه عاشقانه کوتاه نویسنده با یک زن، ماری دوپلسیس، ساخته شده است. داستان این رمان در اواسط قرن نوزدهم فرانسه اتفاق میافتد و داستان عشق غم انگیزی را بین شخصیتهای خیالی مارگریت گوتیه، و آرماند دووال، یک جوان بورژوا، روایت میکند. مارگریت با نام مستعار مادام کاملیا شناخته میشود.
آرماند عاشق مارگریت می شود و در نهایت معشوق او می شود. او او را متقاعد می کند که زندگی عادی خودر را ترک کند و با او در روستا زندگی کند. پدر آرماند که نگران رسوایی ناشی از این رابطهی نامشروع است و ترس از این که شانس ازدواج خواهر آرماند را از بین ببرد، مارگریت را متقاعد می کند که از تصمیم منصرف شود.
تا زمانی که مارگریت در بستر مرگ است، آرماند معتقد است که او را به خاطر مرد دیگری به نام کنت دو گیرای ترک کرده است. او در حالی که او در حال مرگ است، در کنار او ظاهر می شود، در محاصره دوستانش قرار می گیرد و قول میدهد که حتی پس از مرگ او را دوست داشته باشد.
داستان پس از مرگ مارگریت توسط دو مرد، آرماند و یک راوی ناشناس روایت می شود. در همان ابتدای رمان، راوی متوجه میشود که آرماند گلهای کاملیا را به قبر مارگریت میفرستد تا نشان دهد عشقش به او هرگز نخواهد مرد.
بخشی از مادام کاملیا
آرمان که از شرح این فاجعه طولانى زندگانى خود که غالبا با گریه قطع مىشد، دچار خستگى و فرسودگى شده بود، پس از آنکه نوشتههاى مارگریت را به من سپرد، دو دستش را روى پیشانى خود قرار داد و چشمانش را بر هم گذاشت براى آنکه یا سر به جیب فکرت فرو مىبرد یا سعى مىکرد که به خواب رود. اینک متن یادداشتهاى پریشان مارگریت را بدون آنکه کلمهاى بر آنها بیفزایم در اینجا نقل مىکنم.
امروز پانزدهم ماه دسامبر است. سه چهار روز است که سخت بیمارم. از صبح بستر را ترک نگفتهام: هوا تیره و تار بوده و قلب مرا حزن و الم بىپایانى در تنگناى سینه سخت مىفشارد. آرمان، هیچکس در کنار من دیده نمىشود و تمام فکر و خیالم متوجه تست. اما تو، در ساعتى که این سطور را برصفحه کاغذ مىنگارم کجا هستى؟ دور از پاریس و به من گفتهاند که به نقاط بسیار دورى مسافرت کردهاى و شاید تا کنون مارگریت را فراموش کرده باشى؛ ولى از اینها بگذریم، تنها آرزوى من خوشبختى تست و یقین بدان دقایق خوشى و سعادت من فقط آن زمانى بودند که با تو گذراندهام.
چون نتوانستم در برابر تمایل قلبى خود ایستادگى به خرج دهم، لذا درصدد نوشتن این سطور برآمدم تا در آن علت رفتار خویش را با تو شرح دهم. لیکن نامهاى که بوسیله دخترى به رشته تحریر کشیده شده باشد، یقینا دروغى پنداشته خواهد شد، به خصوص که مرگ هم بدان شکل مقدسى نداده باشد. این نامه در حقیقت متضمن اعترافات من است و لذا در آن کلمهاى خلاف واقع جاى ندادهام.
برای آشنایی با سایر آثار مشابه، بخشهای معرفی برترین داستانهای اجتماعی و معرفی برترین داستانهای عاشقانه را در وبسایت هر روز یک کتاب مشاهده کنید. همچنین برای آشنایی با آثار الکساندر دومای پدر، بخش معرفی برترین آثار الکساندر دومای پدر را ببینید.
7 مرداد 1401
مادام کاملیا
«مادام کاملیا» کتابی است به قلم الکساندر دوما (پسر) (نویسندهی فرانسوی، از ۱۸۲۴ تا ۱۸۹۵) که در سال ۱۸۴۸ منتشر شد. این کتاب به روایت عشق پسری از خانوادهی اشراف به زنی زیبا به نام مادام کاملیا میپردازد.
دربارهی مادام کاملیا
الکساندر دومای پسر در بسیاری از آثار خود به مسائل اجتماعی مانند طلاق، فرزند نامشروع (که خود یکی از آنها بود) و خطاهای زندگی زناشویی میپردازد، و سعی دارد بیشتر به جنبههای اخلاقی قضایا توجه کند. الکساندر دومای پدر در رابطه با آثار پسر خود میگوید: من برای کشف موضوع از تخیل خود یاری میطلبم، اما پسرم از حقیقت الهام میگیرد.»
مادام کاملیا مشهورترین اثر اوست، که چهره زن را بسیار عمیق و نافذ و تأثیر گذار تجسم بخشیدهاست. این کتاب یکی از آثار مشهور ادبی جهان است.
موضوع رمان مادام کاملیا ماجرای عشق یک جوان از خانواده ای با اصل و نسب به نام آرمان دووال به معروفه ای باب روز به نام مارگریت گوتیه است. مارگریت که عشقی عمیق او را از محیطش بیرون کشیدهاست، احساس میکند که ضروری است. این کتاب الهام گرفته از نخستین عشق پرشور نویسنده به معروفه ای به نام ماری دوپلسی است که زنی زیبا و مشهور بوده که مدتها شمع محافل اشراف و ثروتمندان پاریس بوده و که در جوانی با بیماری سل درگذشت.
بدون شک کتاب مادام کاملیا در میان آثار معروف الکساندر دومای پسر شاهکاری است بینظیر که تا مدتها در اعماق ذهن شما باقی مانده و هرگز فراموش نخواهد شد. این رمان، شهرتی جهانی دارد، به طوری که جوزپه وردی آهنگ ساز برجستهی ایتالیا با اقتباس گرفتن از آن اپرایی ساخت، که جزو مشهورترین آثار اوست. همچنین هالیوود نیز فیلمی بر اساس این داستان تولید کرده است.
این کتاب در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۰۲ با بیش از ۴۲ هزار رای و حدود ۳ هزار نقد و نظر است.
داستان مادام کاملیا
این کتاب، رمانی نیمه اتوبیوگرافیک است که بر اساس رابطه عاشقانه کوتاه نویسنده با یک زن، ماری دوپلسیس، ساخته شده است. داستان این رمان در اواسط قرن نوزدهم فرانسه اتفاق میافتد و داستان عشق غم انگیزی را بین شخصیتهای خیالی مارگریت گوتیه، و آرماند دووال، یک جوان بورژوا، روایت میکند. مارگریت با نام مستعار مادام کاملیا شناخته میشود.
آرماند عاشق مارگریت می شود و در نهایت معشوق او می شود. او او را متقاعد می کند که زندگی عادی خودر را ترک کند و با او در روستا زندگی کند. پدر آرماند که نگران رسوایی ناشی از این رابطهی نامشروع است و ترس از این که شانس ازدواج خواهر آرماند را از بین ببرد، مارگریت را متقاعد می کند که از تصمیم منصرف شود.
تا زمانی که مارگریت در بستر مرگ است، آرماند معتقد است که او را به خاطر مرد دیگری به نام کنت دو گیرای ترک کرده است. او در حالی که او در حال مرگ است، در کنار او ظاهر می شود، در محاصره دوستانش قرار می گیرد و قول میدهد که حتی پس از مرگ او را دوست داشته باشد.
داستان پس از مرگ مارگریت توسط دو مرد، آرماند و یک راوی ناشناس روایت می شود. در همان ابتدای رمان، راوی متوجه میشود که آرماند گلهای کاملیا را به قبر مارگریت میفرستد تا نشان دهد عشقش به او هرگز نخواهد مرد.
بخشی از مادام کاملیا
آرمان که از شرح این فاجعه طولانى زندگانى خود که غالبا با گریه قطع مىشد، دچار خستگى و فرسودگى شده بود، پس از آنکه نوشتههاى مارگریت را به من سپرد، دو دستش را روى پیشانى خود قرار داد و چشمانش را بر هم گذاشت براى آنکه یا سر به جیب فکرت فرو مىبرد یا سعى مىکرد که به خواب رود. اینک متن یادداشتهاى پریشان مارگریت را بدون آنکه کلمهاى بر آنها بیفزایم در اینجا نقل مىکنم.
امروز پانزدهم ماه دسامبر است. سه چهار روز است که سخت بیمارم. از صبح بستر را ترک نگفتهام: هوا تیره و تار بوده و قلب مرا حزن و الم بىپایانى در تنگناى سینه سخت مىفشارد. آرمان، هیچکس در کنار من دیده نمىشود و تمام فکر و خیالم متوجه تست. اما تو، در ساعتى که این سطور را برصفحه کاغذ مىنگارم کجا هستى؟ دور از پاریس و به من گفتهاند که به نقاط بسیار دورى مسافرت کردهاى و شاید تا کنون مارگریت را فراموش کرده باشى؛ ولى از اینها بگذریم، تنها آرزوى من خوشبختى تست و یقین بدان دقایق خوشى و سعادت من فقط آن زمانى بودند که با تو گذراندهام.
چون نتوانستم در برابر تمایل قلبى خود ایستادگى به خرج دهم، لذا درصدد نوشتن این سطور برآمدم تا در آن علت رفتار خویش را با تو شرح دهم. لیکن نامهاى که بوسیله دخترى به رشته تحریر کشیده شده باشد، یقینا دروغى پنداشته خواهد شد، به خصوص که مرگ هم بدان شکل مقدسى نداده باشد. این نامه در حقیقت متضمن اعترافات من است و لذا در آن کلمهاى خلاف واقع جاى ندادهام.
برای آشنایی با سایر آثار مشابه، بخشهای معرفی برترین داستانهای اجتماعی و معرفی برترین داستانهای عاشقانه را در وبسایت هر روز یک کتاب مشاهده کنید. همچنین برای آشنایی با آثار الکساندر دومای پدر، بخش معرفی برترین آثار الکساندر دومای پدر را ببینید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: اجتماعی، ادبیات جهان، داستان خارجی، رمان، عاشقانه
۰ برچسبها: ادبیات جهان، الکساندر دوما (پسر)، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب