«راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب» اثری است از هالی جکسون (نویسندهی انگلیسی، متولد ۱۹۹۲) که در سال ۲۰۱۹ منتشر شده است. این کتاب به روایت ماجرای پیگیری یک پروندهی قتل و خودکشی قدیمی توسط یک نوجوان میپردازد.
دربارهی راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب
راهنمای کشفِ قتل از یک دختر خوب رمانی رازآلود برای نوجوانان نوشته هالی جکسون است. این رمان اولین رمان از مجموعه چهار رمان است: راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب (۲۰۱۹)؛ دخترِ خوب، خونِ بد (۲۰۲۰)؛ بهخوبیِ مرده (۲۰۲۱)؛ و شادی را بکش (۲۰۲۲). بهجز دخترِ خوب، خونِ بد، همه کتابها توسط هارپرکالینز منتشر شدهاند. دخترِ خوب، خونِ بد توسط انتشارات دلاکورت منتشر شد.
این رمان، طرح داستان تحقیقی را دنبال میکند که توسط پیپا «پیپ» فیتز آمبی، دوستدار جنایت واقعی ۱۷ ساله، دانشآموز دبیرستانی در شهر خیالی لیتل کیلتون، باکینگهامشر (یا فیرویو، کانکتیکات در نسخهی آمریکا) انجام شده است.
پیپ طرحی را برای بررسی یک پرونده قتل و خودکشی پنج ساله شامل قتل دانشآموز محبوب آندریا «اندی» بل و خودکشی عامل او سالیل «سال» سینگ در پوشش یک پروژه مدرسه طراحی میکند. هدف او تبرئه کردن سال است، که او متقاعد شده که بهدروغ متهم به قتل اندی بل شده و عامل واقعی را که پیپ معتقد است هنوز آزاد است، کشف کند.
کتاب راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۳۴ با بیش از ۹۰۸ هزار رای و ۱۰۱ هزار نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمهای از فرسیما قطبی به بازار عرضه شده است.-
کتاب راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب نامزد بهترین رمان برای مخاطبان جوان در سال ۲۰۲۰ در گودریدز و بهترین رمان برای مخاطبان جوان به انتخاب آمازون بوده است.
داستان راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب
پنج سال پیش، یک قتل و خودکشی غم انگیز شهر کوچک لیتل کیلتون را لرزاند، زمانی که یک دختر مدرسه ای اندی بل به طرز وحشیانه ای به قتل رسید و دوست پسر او، سال سینگ، قبل از اینکه ظاهراً جان خود را بگیرد، متهم شد. اما پیپا ۱۷ ساله متقاعد شده است که قاتل واقعی هنوز آنجاست. او با برادر کوچکتر سال، راوی دوست می شود و تحقیقاتی را به عنوان یک پروژه مدرسه آغاز می کند. متأسفانه، هر بازجویی پیپ را در معرض خطر بیشتری قرار می دهد، اما او همچنان پافشاری می کند.
بخشهایی از راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب
پیپ میدانست آنها کجا زندگی میکنند.
در لیتل کیلتون، همه میدانستند آنها کجا زندگی میکنند.
خانهشان در شهر مثل خانههای تسخیرشده بود؛ هنگام گذر از کنارش، سرعت قدمهای مردم بیشتر و حرف در گلوهایشان خفه میشد. بچههای پرشروشور در راه بازگشت از مدرسه به خانه، دور هم جمع میشدند و همدیگر را شیر میکردند که بدوند و دروازۀ مقابل خانه را لمس کنند.
اما خانه به تسخیر ارواح درنیامده بود، تنها سه فرد غمگین درونش بودند که سعی داشتند مثل سابق به زندگیشان ادامه دهند، خانهای که در آن خبری از سوسو زدن نور یا افتادن خودبهخود صندلی نبود، اما با اسپری تیرهرنگ، رویش نوشته بودند خانوادۀ آشغال و با سنگ، شیشۀ پنجرههایش را شکسته بودند.
همیشه، برای پیپ سؤال بود که چرا آنها از آنجا نرفتهاند. نهاینکه مجبور باشند… آنها مرتکب هیچ کار اشتباهی نشده بودند. ولی نمیدانست چطور با آن وضعیت زندگی میکنند.
پیپ چیزهای زیادی میدانست. میدانست که هیپوپوتومونستروسسکویپدالیوفوبیا اصطلاح تخصصی ترس از کلمات طولانی است، میدانست نوزادان بدون کاسۀ زانو به دنیا میآیند، بهترین نقلقولهای افلاطون و کاتو را واژهبهواژه از بر بود و همچنین، میدانست که بیشتر از چهار هزار نوع سیبزمینی وجود دارد. ولی نمیدانست خانوادۀ سینگ چطور توانش را یافتند که اینجا بمانند… اینجا، در کیلتون، زیر بار خیل چشمانِ گردشده، اظهار نظراتی که آنقدر بلند زمزمه میشدند تا به گوش برسند و گپ و گفت کوتاه همسایهها که دیگر هیچ وقت به مکالمات طولانی تبدیل نشدند.
…………………….
پیپ ایستاد. بلافاصله، شجاعت بیشتری از نصف بچههای شهر در خود احساس کرد و دستش را روی دروازه گذاشت. نگاهش مسیر امتدادیافته را تا در ورودی دنبال کرد. شاید تنها چند قدم به نظر میآمد، اما شکافی دلهرهآور بین جایی که ایستاده بود و آنجا وجود داشت. در نظر گرفته بود که امکان داشت این فکر بسیار بدی باشد.
خورشید صبح سوزان بود و پیپ میتوانست از حالا، چسبناک شدن گودی زانوانش را در شلوار جینش حس کند. فکری بد یا فکری جسورانه. هر چند بزرگترین نوابغ تاریخ، همیشه، جسارت را برتر از امنیت دانستهاند و حرفهایشان حتی برای بدترین فکرها، توجیه خوبی است.
اعتنایی به شکاف نکرد و بهطرف در به راه افتاد. تنها لحظهای مکث کرد تا ببیند مطمئن است یا نه و سپس، سه ضربه به در زد. انعکاس تصویر مضطربش به او خیره شده بود: موهای تیرهی بلند که در اثر پرتوِ خورشید، نوکهایش کمی قهوهای روشنتر بودند؛ صورتی با پوستی سفید، علیرغم هفتهای که بهتازگی در جنوب فرانسه گذرانده بود؛ و چشمان زیتونی نافذی که آمادهی تأثیر گذاشتن بودند.
صدای افتادن زنجیر و دو بار چرخیدن کلید در قفل آمد و سپس، در باز شد.
پسر که با دستی خمشده در را نیمهباز نگه داشته بود، گفت: «سلام؟» پیپ پلک زد تا به نگاه خیرهاش پایان بخشد، اما نمیتوانست خیره نماند. او خیلی شبیه سال بود: سالی که پیپ از آنهمه گزارشهای تلویزیونی و تصاویر روزنامهها میشناخت، سالی که داشت رفتهرفته، در حافظهی نوجوانش، کمرنگ میشد. راوی، مثل برادرش، موی مشکی درهمی داشت که به یک سمت ریخته شده بود و همچنین، ابروی کمانی و پوست بلوطیرنگ.
اگر به کتاب راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین داستانهای جنایی و پلیسی در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونههای مشابه نیز آشنا شوید.
19 دی 1402
راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب
«راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب» اثری است از هالی جکسون (نویسندهی انگلیسی، متولد ۱۹۹۲) که در سال ۲۰۱۹ منتشر شده است. این کتاب به روایت ماجرای پیگیری یک پروندهی قتل و خودکشی قدیمی توسط یک نوجوان میپردازد.
دربارهی راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب
راهنمای کشفِ قتل از یک دختر خوب رمانی رازآلود برای نوجوانان نوشته هالی جکسون است. این رمان اولین رمان از مجموعه چهار رمان است: راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب (۲۰۱۹)؛ دخترِ خوب، خونِ بد (۲۰۲۰)؛ بهخوبیِ مرده (۲۰۲۱)؛ و شادی را بکش (۲۰۲۲). بهجز دخترِ خوب، خونِ بد، همه کتابها توسط هارپرکالینز منتشر شدهاند. دخترِ خوب، خونِ بد توسط انتشارات دلاکورت منتشر شد.
این رمان، طرح داستان تحقیقی را دنبال میکند که توسط پیپا «پیپ» فیتز آمبی، دوستدار جنایت واقعی ۱۷ ساله، دانشآموز دبیرستانی در شهر خیالی لیتل کیلتون، باکینگهامشر (یا فیرویو، کانکتیکات در نسخهی آمریکا) انجام شده است.
پیپ طرحی را برای بررسی یک پرونده قتل و خودکشی پنج ساله شامل قتل دانشآموز محبوب آندریا «اندی» بل و خودکشی عامل او سالیل «سال» سینگ در پوشش یک پروژه مدرسه طراحی میکند. هدف او تبرئه کردن سال است، که او متقاعد شده که بهدروغ متهم به قتل اندی بل شده و عامل واقعی را که پیپ معتقد است هنوز آزاد است، کشف کند.
کتاب راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۳۴ با بیش از ۹۰۸ هزار رای و ۱۰۱ هزار نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمهای از فرسیما قطبی به بازار عرضه شده است.-
کتاب راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب نامزد بهترین رمان برای مخاطبان جوان در سال ۲۰۲۰ در گودریدز و بهترین رمان برای مخاطبان جوان به انتخاب آمازون بوده است.
داستان راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب
پنج سال پیش، یک قتل و خودکشی غم انگیز شهر کوچک لیتل کیلتون را لرزاند، زمانی که یک دختر مدرسه ای اندی بل به طرز وحشیانه ای به قتل رسید و دوست پسر او، سال سینگ، قبل از اینکه ظاهراً جان خود را بگیرد، متهم شد. اما پیپا ۱۷ ساله متقاعد شده است که قاتل واقعی هنوز آنجاست. او با برادر کوچکتر سال، راوی دوست می شود و تحقیقاتی را به عنوان یک پروژه مدرسه آغاز می کند. متأسفانه، هر بازجویی پیپ را در معرض خطر بیشتری قرار می دهد، اما او همچنان پافشاری می کند.
بخشهایی از راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب
پیپ میدانست آنها کجا زندگی میکنند.
در لیتل کیلتون، همه میدانستند آنها کجا زندگی میکنند.
خانهشان در شهر مثل خانههای تسخیرشده بود؛ هنگام گذر از کنارش، سرعت قدمهای مردم بیشتر و حرف در گلوهایشان خفه میشد. بچههای پرشروشور در راه بازگشت از مدرسه به خانه، دور هم جمع میشدند و همدیگر را شیر میکردند که بدوند و دروازۀ مقابل خانه را لمس کنند.
اما خانه به تسخیر ارواح درنیامده بود، تنها سه فرد غمگین درونش بودند که سعی داشتند مثل سابق به زندگیشان ادامه دهند، خانهای که در آن خبری از سوسو زدن نور یا افتادن خودبهخود صندلی نبود، اما با اسپری تیرهرنگ، رویش نوشته بودند خانوادۀ آشغال و با سنگ، شیشۀ پنجرههایش را شکسته بودند.
همیشه، برای پیپ سؤال بود که چرا آنها از آنجا نرفتهاند. نهاینکه مجبور باشند… آنها مرتکب هیچ کار اشتباهی نشده بودند. ولی نمیدانست چطور با آن وضعیت زندگی میکنند.
پیپ چیزهای زیادی میدانست. میدانست که هیپوپوتومونستروسسکویپدالیوفوبیا اصطلاح تخصصی ترس از کلمات طولانی است، میدانست نوزادان بدون کاسۀ زانو به دنیا میآیند، بهترین نقلقولهای افلاطون و کاتو را واژهبهواژه از بر بود و همچنین، میدانست که بیشتر از چهار هزار نوع سیبزمینی وجود دارد. ولی نمیدانست خانوادۀ سینگ چطور توانش را یافتند که اینجا بمانند… اینجا، در کیلتون، زیر بار خیل چشمانِ گردشده، اظهار نظراتی که آنقدر بلند زمزمه میشدند تا به گوش برسند و گپ و گفت کوتاه همسایهها که دیگر هیچ وقت به مکالمات طولانی تبدیل نشدند.
…………………….
پیپ ایستاد. بلافاصله، شجاعت بیشتری از نصف بچههای شهر در خود احساس کرد و دستش را روی دروازه گذاشت. نگاهش مسیر امتدادیافته را تا در ورودی دنبال کرد. شاید تنها چند قدم به نظر میآمد، اما شکافی دلهرهآور بین جایی که ایستاده بود و آنجا وجود داشت. در نظر گرفته بود که امکان داشت این فکر بسیار بدی باشد.
خورشید صبح سوزان بود و پیپ میتوانست از حالا، چسبناک شدن گودی زانوانش را در شلوار جینش حس کند. فکری بد یا فکری جسورانه. هر چند بزرگترین نوابغ تاریخ، همیشه، جسارت را برتر از امنیت دانستهاند و حرفهایشان حتی برای بدترین فکرها، توجیه خوبی است.
اعتنایی به شکاف نکرد و بهطرف در به راه افتاد. تنها لحظهای مکث کرد تا ببیند مطمئن است یا نه و سپس، سه ضربه به در زد. انعکاس تصویر مضطربش به او خیره شده بود: موهای تیرهی بلند که در اثر پرتوِ خورشید، نوکهایش کمی قهوهای روشنتر بودند؛ صورتی با پوستی سفید، علیرغم هفتهای که بهتازگی در جنوب فرانسه گذرانده بود؛ و چشمان زیتونی نافذی که آمادهی تأثیر گذاشتن بودند.
صدای افتادن زنجیر و دو بار چرخیدن کلید در قفل آمد و سپس، در باز شد.
پسر که با دستی خمشده در را نیمهباز نگه داشته بود، گفت: «سلام؟» پیپ پلک زد تا به نگاه خیرهاش پایان بخشد، اما نمیتوانست خیره نماند. او خیلی شبیه سال بود: سالی که پیپ از آنهمه گزارشهای تلویزیونی و تصاویر روزنامهها میشناخت، سالی که داشت رفتهرفته، در حافظهی نوجوانش، کمرنگ میشد. راوی، مثل برادرش، موی مشکی درهمی داشت که به یک سمت ریخته شده بود و همچنین، ابروی کمانی و پوست بلوطیرنگ.
اگر به کتاب راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین داستانهای جنایی و پلیسی در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر نمونههای مشابه نیز آشنا شوید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات جهان، جنایی و پلیسی، داستان خارجی، رمان، نوجوانان
۰ برچسبها: ادبیات جهان، معرفی کتاب، هالی جکسون، هر روز یک کتاب