«زندگی نامرئی ادی لارو» اثری است از ویکتوریا شواب (نویسندهی آمریکایی، متولد ۱۹۸۷) که در سال ۲۰۲۰ منتشر شده است. این کتاب به روایت داستان دختری میپردازد که در ازای عمر جاودان، روح خود را به شیطان میفروشد.
دربارهی زندگی نامرئی ادی لارو
زندگی نامرئی ادی لارو اثر ویکتوریا شواب رمانی بسیار زیبا است که مضامین عشق، از دست دادن و میل انسانی برای به جا گذاشتن اثری در جهان را به هم میپیوندد. در هسته خود، داستان عواقب یک معامله ناامیدکننده توسط زن جوانی را بررسی می کند که مشتاق آزادی است اما باید به بهای زندگی نامرئی ابدی آن را دست آورد.
این رمان خوانندگان را به سفری در طول قرن ها می برد و زندگی قهرمان داستان آن، آدلین «ادی» لارو را دنبال می کند، زیرا او با انتخاب خود و پیامدهای گسترده آن دست و پنجه نرم می کند.
داستان در فرانسه قرن هجدهم اتفاق می افتد، داستان بااآدی لارو، زن جوانی شروع می شود که احساس می کند در محدوده روستای کوچکش و آینده محدودی که در انتظارش است گرفتار شده است. ادی در مواجهه با ازدواجی قریبالوقوع که نمیخواهد، به خدایان دعا میکند تا راهی برای نجات پیدا کنند.
در یک لحظه ناامیدی، او ناخواسته با شخصیتی تاریک و خداگونه به نام «لوک» معامله می کند که در ازای روح او جاودانگی را به او می دهد. با این حال، یک مسئله وجود دارد: ادی برای همیشه زنده خواهد ماند، اما به محض اینکه جایی را ترک می کند توسط همه کسانی که ملاقات می کند فراموش می شود.
نفرینی که لوک بر ادی می گذارد، هم نعمت است و هم نفرین. از یک سو، او از قیود زمان و مرگ و میر آزاد است. از سوی دیگر، او محکوم به زندگی در تنهایی و انزوا است. هر چقدر هم که تلاش می کند اثری از خود در جهان بگذارد، هیچ اثر ماندگاری بر جای نمی گذارد.
او نمی تواند بنویسد، نقاشی بکشد یا حتی نامش را به زبان بیاورد، و هر رابطه ای که ایجاد می کند به محض اینکه پشت کند پاک می شود. این نامرئی، ادی را وادار به زندگی عشایری میکند و در طول سالها بدون ریشه یا پیوند میچرخد.
با باز شدن رمان، خوانندگان به سفری در دورههای مختلف تاریخی، از خیابانهای شلوغ پاریس قرن هجدهم تا صحنه هنری پر جنب و جوش نیویورک قرن بیستم، برده میشوند. توجه دقیق شواب به جزئیات این تنظیمات را زنده می کند و خوانندگان را در دوره ها و فرهنگ های مختلفی که ادی تجربه می کند غوطه ور می کند.
ادی علیرغم ناتوانی اش در به جا گذاشتن اثری ملموس در جهان، راه هایی را برای تأثیرگذاری بر هنرمندان، نوازندگان و نویسندگانی که با آنها روبرو می شود، پیدا می کند و پژواک هایی از خود در آثارشان به جا می گذارد.
یکی از جذاب ترین جنبه های رمان، کاوش در حافظه و هویت آن است. آدی مدام در حال مبارزه با این ایده است که او کیست وقتی که هیچ کس دیگری او را به یاد نمی آورد. تنهایی ناشی از فراموشی دائمی او را وادار می کند تا با احساس ارزشمندی خود و میل به دیده شدن و شناخته شدن روبرو شود. این رمان سؤالات مهمی را در مورد اینکه وقتی زندگی فرد از حافظه جمعی جهان پاک میشود، به چه معناست، مطرح میکند.
رابطه بین ادی و لوک در رمان مرکزی است که با یک پویایی پیچیده و در حال تکامل مشخص شده است. لوک هم اسیر او و هم تنها همراه همیشگی اوست، و تعامل آنها مملو از تنش، دستکاری و جریان پنهانی از عشق تاریک است. در طول قرنها، رابطه آنها از یک تضاد به چیزی مبهمتر تغییر میکند، زیرا لوک شیفته انعطافپذیری آدی و امتناع او از تسلیم شدن در برابر ناامیدی میشود.
با این حال، زمانی که ادی با هنری اشتراوس، مرد جوانی در نیویورک کنونی که برای اولین بار پس از ۳۰۰ سال، او را به یاد می آورد، ملاقات می کند، داستان چرخشی دراماتیک پیدا می کند. هنری یک روح خویشاوند است، کسی که درد ناشی از احساس نامرئی را در دنیایی که نیاز به همنوایی دارد را درک می کند. ارتباط آنها فوری و عمیق است و برای اولین بار، ادی می تواند داستان خود را با کسی که واقعاً می تواند او را ببیند به اشتراک بگذارد. حضور هنری در زندگی آدی امید و حسی تازه از هدف را به ارمغان می آورد.
شخصیت هنری بُعد جدیدی به کاوش رمان در مورد خواستههای انسان و مسیرهایی که مردم برای یافتن خوشبختی خواهند رفت، میافزاید. مانند ادی، هنری نیز با لوک معامله کرده است، اگرچه شرایط معامله او متفاوت است. مبارزه او با ناامنی های خودش و فشار کافی برای کافی بودن برای اطرافیانش عمیقاً در بین خوانندگان طنین انداز می شود و رابطه او با ادی را بیش از پیش تند و تیزتر می کند.
ساختار رمان، متناوب بین گذشته و حال ادی در جریات است و به خوانندگان این امکان را میدهد تا ببینند چگونه تجربیات او در طول قرنها او را به شخصیت امروزی تبدیل کرده است. فلاشبکها بینشی از سالهای اولیه مبارزه و ناامیدی او ارائه میکنند، در حالی که روایت امروزی رشد، انعطافپذیری و راههایی را که او آموخته است که در مورد نفرینش حرکت کند، نشان میدهد. نثر غنایی شواب و داستان سرایی خاطره انگیز، حسی از بی زمانی را ایجاد می کند و وجود ابدی ادی را منعکس می کند.
شواب همچنین به موضوع میراث و میل انسان به یاد ماندن می پردازد. نفرین آدی یادآور ترسی است که بسیاری از مردم در آن سهیم هستند: ترس از فراموش شدن، از باقی گذاشتن هیچ اثری. با این حال، شواب از طریق داستان خود پیشنهاد میکند که راههای دیگری نیز برای به جا گذاشتن اثری در جهان وجود دارد، حتی اگر بلافاصله قابل مشاهده نباشند. ادی راههایی برای شکل دادن به دنیای اطرافش پیدا میکند، بر دیگران تأثیر میگذارد و ایدهها و الهامهایی را پشت سر میگذارد که فراتر از زمان هستند.
با نزدیک شدن رمان به پایان خود، مخاطرات بیشتر می شود و ادی با یک انتخاب روبرو می شود: به زندگی ابدی خود در انزوا ادامه دهد یا با لوک و شرایط معامله آنها روبرو شود. نقطه اوج، هم دلخراش و هم تلخ است و وضوحی را ارائه می دهد که به همان اندازه اجتناب ناپذیر و غیرمنتظره است. شواب به طرز ماهرانهای تنش و احساسات را متعادل میکند و پایانی را ارائه میکند که مدتها پس از ورق زدن صفحه آخر، در ذهن خوانندگان باقی میماند.
در نهایت، زندگی نامرئی ادی لارو داستانی درباره جستجوی معنا در جهانی است که دائماً در حال تغییر است و قدرت پایدار روح انسانی. این داستانی است که خوانندگان را به چالش می کشد تا در نظر بگیرند که چه چیزی را حاضرند برای آزادی قربانی کنند و واقعاً چه معنایی دارد که دیده شود و به خاطر سپرده شود. رمان شواب گواهی بر این ایده است که حتی در مواجهه با مشکلات غیر قابل حل، میل به زندگی و عشق می تواند انسان را به سرپیچی از غیرممکن ها سوق دهد.
کتاب زندگی نامرئی ادی لارو در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۱۹ با بیش از ۱.۱۴ میلیون رای و ۱۴۷ هزار نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمهای از پگاه خدادادی به بازار عرضه شده است.
داستان زندگی نامرئی ادی لارو
داستان زندگی نامرئی ادی لارو بین روایتی در شهر نیویورک امروزی و فلاش بکهایی که از دوران کودکی ادی در فرانسه شروع شده و تجربیات او از سفر به جهان و مشاهده رویدادهای مهم تاریخی را روایت میکند.
این داستان در سال ۱۷۱۴ شروع می شود. ادی به عنوان یک زن جوان که زیر فشار ازدواج اجباری قرار گرفته و برای آزادی خود به خدایان دعا می کند. او به طور تصادفی توجه یک خدای شب را به خود جلب می کند، که بعداً او را لوک نامید، که به او قول زمانی می دهد که می خواهد با این هشدار که هیچ کس پس از یک برخورد هرگز او را به خاطر نخواهد آورد.
با گذشت زمان او به طرز ماهرانه ای بر بسیاری از افراد تأثیر می گذارد و در تاریخ آثاری ایجاد می کند و الهام بخش خلق آهنگ ها و هنر در مورد او است. لوک هر سال پس از انجام معامله با او ملاقات می کند و روح او را می خواهد، اما او هر بار امتناع می کند. این زوج در طول زمان رابطه ای برقرار می کنند که حدود دو دهه ادامه دارد. زمانی که لوک دوباره از او می خواهد که روحش را تسلیم کند، ناگهان تمام می شود، زیرا ادی معتقد است که رابطه آنها فقط یک بازی بوده است.
در سال ۲۰۱۴، ادی با مردی به نام هنری اشتراوس آشنا می شود که می تواند به نوعی او را به خاطر بسپارد و نام او را به زبان بیاورد. این زوج عاشقانه درگیر می شوند تا روزی که ادی متوجه می شود که هنری فقط ۳۵ روز باقی مانده است که طبق شرایط قراردادش با لوک زندگی کند.
به دلیل فشارهای شدید خانوادگی که بر او وارد شده بود، هنری در زندگی خود احساس گرفتگی کرده بود و یک پیشنهاد ناموفق او را مجبور به خودکشی کرد. لوک به دیدار او رفت و آرزویش را برآورده کرد: هرگاه کسی او را می دید، آنچه را که بیش از همه آرزو دارد، می دید. این به هنری اجازه داد تا آدی را به یاد بیاورد و آرزوی او را برآورده کند که کسی او را به یاد بیاورد.
بخشهایی از زندگی نامرئی ادی لارو
حلقه که از چوب ون ساخته شده و مانند سنگ صاف صیقل خورده، با یک بند چرمى به گردن ادلین آویزان است. پدرش وقتى او به دنیا آمد، حلقه را برایش ساخت و ادلین آن را همیشه با خود دارد، مانند یک طلسم، نشان، و یا کلید.
دستش گاهى به طرف آن مىرود و انگشت شستش را روى حلقه مىکشد، همانطور که مادرش گاهى تسبیح خود را لمس مىکند. حالا که توى گارى کز کرده و موج جمعیت را تماشا مىکند که پایین پاى او در رفت و آمد هستند، مانند تختهپارهى نجات در دریاى توفانزده به حلقه دور گردنش چنگ زده است.
ادلین همه چیز را تماشا مىکند. از آنجا که نشسته مىتواند ساختمانهاى شهر را ببیند که پشت به پشت هم قرار گرفتهاند. فکر مىکند آنها تا کجا ادامه پیدا مىکنند و خودش را روى نوک پنجهها بالاتر مىکشد تا بهتر ببیند، اما اسبى که از کنار گارى آنها رد مىشود گارى را تکان مىدهد و چیزى نمانده ادلین پایین بیفتد. پدرش با دست بزرگش بازوى کوچک او را مىگیرد و ادلین را سر جایش مىنشاند، جایى که امن باشد.
در پایان روز ظرفها و اجناس چوبى پدرش همه فروش رفتهاند، و پدرش یک سکهى مسى به ادلین مىدهد و مىگوید که هر چه مىخواهد براى خودش بخرد. ادلین از این دکه به آن دکه سرک مىکشد و به کیکها و شیرینىها نگاه مىکند و کلاهها و لباسها، و همچنین عروسکها، ولى دستآخر یک دفتر با جلد چرمى توجهاش را جلب مىکند.
صفحههاى سفید و خالى آن برایش هیجانانگیز است، به این فکر مىکند که مىتواند آنها را با هر چیزى که خواست پر کند.
…………………..
او فهمیده که کتاب ها، راهی برای تجربه ی هزار زندگی هستند-یا راهی برای یافتن قدرت در یک زندگی بسیار طولانی.
…………………..
چند کلمه، آنقدر بزرگ که می توانستند دنیا را واژگون کنند: تو را به خاطر می آورم.
…………………..
هیچ چیز کاملا خوب یا کاملا بد نیست. زندگی، خیلی آشفته تر از این هاست.
اگر به کتاب زندگی نامرئی ادی لارو علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین داستانهای تاریخی در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار مشابه نیز آشنا شوید.
29 مرداد 1403
زندگی نامرئی ادی لارو
«زندگی نامرئی ادی لارو» اثری است از ویکتوریا شواب (نویسندهی آمریکایی، متولد ۱۹۸۷) که در سال ۲۰۲۰ منتشر شده است. این کتاب به روایت داستان دختری میپردازد که در ازای عمر جاودان، روح خود را به شیطان میفروشد.
دربارهی زندگی نامرئی ادی لارو
زندگی نامرئی ادی لارو اثر ویکتوریا شواب رمانی بسیار زیبا است که مضامین عشق، از دست دادن و میل انسانی برای به جا گذاشتن اثری در جهان را به هم میپیوندد. در هسته خود، داستان عواقب یک معامله ناامیدکننده توسط زن جوانی را بررسی می کند که مشتاق آزادی است اما باید به بهای زندگی نامرئی ابدی آن را دست آورد.
این رمان خوانندگان را به سفری در طول قرن ها می برد و زندگی قهرمان داستان آن، آدلین «ادی» لارو را دنبال می کند، زیرا او با انتخاب خود و پیامدهای گسترده آن دست و پنجه نرم می کند.
داستان در فرانسه قرن هجدهم اتفاق می افتد، داستان بااآدی لارو، زن جوانی شروع می شود که احساس می کند در محدوده روستای کوچکش و آینده محدودی که در انتظارش است گرفتار شده است. ادی در مواجهه با ازدواجی قریبالوقوع که نمیخواهد، به خدایان دعا میکند تا راهی برای نجات پیدا کنند.
در یک لحظه ناامیدی، او ناخواسته با شخصیتی تاریک و خداگونه به نام «لوک» معامله می کند که در ازای روح او جاودانگی را به او می دهد. با این حال، یک مسئله وجود دارد: ادی برای همیشه زنده خواهد ماند، اما به محض اینکه جایی را ترک می کند توسط همه کسانی که ملاقات می کند فراموش می شود.
نفرینی که لوک بر ادی می گذارد، هم نعمت است و هم نفرین. از یک سو، او از قیود زمان و مرگ و میر آزاد است. از سوی دیگر، او محکوم به زندگی در تنهایی و انزوا است. هر چقدر هم که تلاش می کند اثری از خود در جهان بگذارد، هیچ اثر ماندگاری بر جای نمی گذارد.
او نمی تواند بنویسد، نقاشی بکشد یا حتی نامش را به زبان بیاورد، و هر رابطه ای که ایجاد می کند به محض اینکه پشت کند پاک می شود. این نامرئی، ادی را وادار به زندگی عشایری میکند و در طول سالها بدون ریشه یا پیوند میچرخد.
با باز شدن رمان، خوانندگان به سفری در دورههای مختلف تاریخی، از خیابانهای شلوغ پاریس قرن هجدهم تا صحنه هنری پر جنب و جوش نیویورک قرن بیستم، برده میشوند. توجه دقیق شواب به جزئیات این تنظیمات را زنده می کند و خوانندگان را در دوره ها و فرهنگ های مختلفی که ادی تجربه می کند غوطه ور می کند.
ادی علیرغم ناتوانی اش در به جا گذاشتن اثری ملموس در جهان، راه هایی را برای تأثیرگذاری بر هنرمندان، نوازندگان و نویسندگانی که با آنها روبرو می شود، پیدا می کند و پژواک هایی از خود در آثارشان به جا می گذارد.
یکی از جذاب ترین جنبه های رمان، کاوش در حافظه و هویت آن است. آدی مدام در حال مبارزه با این ایده است که او کیست وقتی که هیچ کس دیگری او را به یاد نمی آورد. تنهایی ناشی از فراموشی دائمی او را وادار می کند تا با احساس ارزشمندی خود و میل به دیده شدن و شناخته شدن روبرو شود. این رمان سؤالات مهمی را در مورد اینکه وقتی زندگی فرد از حافظه جمعی جهان پاک میشود، به چه معناست، مطرح میکند.
رابطه بین ادی و لوک در رمان مرکزی است که با یک پویایی پیچیده و در حال تکامل مشخص شده است. لوک هم اسیر او و هم تنها همراه همیشگی اوست، و تعامل آنها مملو از تنش، دستکاری و جریان پنهانی از عشق تاریک است. در طول قرنها، رابطه آنها از یک تضاد به چیزی مبهمتر تغییر میکند، زیرا لوک شیفته انعطافپذیری آدی و امتناع او از تسلیم شدن در برابر ناامیدی میشود.
با این حال، زمانی که ادی با هنری اشتراوس، مرد جوانی در نیویورک کنونی که برای اولین بار پس از ۳۰۰ سال، او را به یاد می آورد، ملاقات می کند، داستان چرخشی دراماتیک پیدا می کند. هنری یک روح خویشاوند است، کسی که درد ناشی از احساس نامرئی را در دنیایی که نیاز به همنوایی دارد را درک می کند. ارتباط آنها فوری و عمیق است و برای اولین بار، ادی می تواند داستان خود را با کسی که واقعاً می تواند او را ببیند به اشتراک بگذارد. حضور هنری در زندگی آدی امید و حسی تازه از هدف را به ارمغان می آورد.
شخصیت هنری بُعد جدیدی به کاوش رمان در مورد خواستههای انسان و مسیرهایی که مردم برای یافتن خوشبختی خواهند رفت، میافزاید. مانند ادی، هنری نیز با لوک معامله کرده است، اگرچه شرایط معامله او متفاوت است. مبارزه او با ناامنی های خودش و فشار کافی برای کافی بودن برای اطرافیانش عمیقاً در بین خوانندگان طنین انداز می شود و رابطه او با ادی را بیش از پیش تند و تیزتر می کند.
ساختار رمان، متناوب بین گذشته و حال ادی در جریات است و به خوانندگان این امکان را میدهد تا ببینند چگونه تجربیات او در طول قرنها او را به شخصیت امروزی تبدیل کرده است. فلاشبکها بینشی از سالهای اولیه مبارزه و ناامیدی او ارائه میکنند، در حالی که روایت امروزی رشد، انعطافپذیری و راههایی را که او آموخته است که در مورد نفرینش حرکت کند، نشان میدهد. نثر غنایی شواب و داستان سرایی خاطره انگیز، حسی از بی زمانی را ایجاد می کند و وجود ابدی ادی را منعکس می کند.
شواب همچنین به موضوع میراث و میل انسان به یاد ماندن می پردازد. نفرین آدی یادآور ترسی است که بسیاری از مردم در آن سهیم هستند: ترس از فراموش شدن، از باقی گذاشتن هیچ اثری. با این حال، شواب از طریق داستان خود پیشنهاد میکند که راههای دیگری نیز برای به جا گذاشتن اثری در جهان وجود دارد، حتی اگر بلافاصله قابل مشاهده نباشند. ادی راههایی برای شکل دادن به دنیای اطرافش پیدا میکند، بر دیگران تأثیر میگذارد و ایدهها و الهامهایی را پشت سر میگذارد که فراتر از زمان هستند.
با نزدیک شدن رمان به پایان خود، مخاطرات بیشتر می شود و ادی با یک انتخاب روبرو می شود: به زندگی ابدی خود در انزوا ادامه دهد یا با لوک و شرایط معامله آنها روبرو شود. نقطه اوج، هم دلخراش و هم تلخ است و وضوحی را ارائه می دهد که به همان اندازه اجتناب ناپذیر و غیرمنتظره است. شواب به طرز ماهرانهای تنش و احساسات را متعادل میکند و پایانی را ارائه میکند که مدتها پس از ورق زدن صفحه آخر، در ذهن خوانندگان باقی میماند.
در نهایت، زندگی نامرئی ادی لارو داستانی درباره جستجوی معنا در جهانی است که دائماً در حال تغییر است و قدرت پایدار روح انسانی. این داستانی است که خوانندگان را به چالش می کشد تا در نظر بگیرند که چه چیزی را حاضرند برای آزادی قربانی کنند و واقعاً چه معنایی دارد که دیده شود و به خاطر سپرده شود. رمان شواب گواهی بر این ایده است که حتی در مواجهه با مشکلات غیر قابل حل، میل به زندگی و عشق می تواند انسان را به سرپیچی از غیرممکن ها سوق دهد.
کتاب زندگی نامرئی ادی لارو در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۱۹ با بیش از ۱.۱۴ میلیون رای و ۱۴۷ هزار نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمهای از پگاه خدادادی به بازار عرضه شده است.
داستان زندگی نامرئی ادی لارو
داستان زندگی نامرئی ادی لارو بین روایتی در شهر نیویورک امروزی و فلاش بکهایی که از دوران کودکی ادی در فرانسه شروع شده و تجربیات او از سفر به جهان و مشاهده رویدادهای مهم تاریخی را روایت میکند.
این داستان در سال ۱۷۱۴ شروع می شود. ادی به عنوان یک زن جوان که زیر فشار ازدواج اجباری قرار گرفته و برای آزادی خود به خدایان دعا می کند. او به طور تصادفی توجه یک خدای شب را به خود جلب می کند، که بعداً او را لوک نامید، که به او قول زمانی می دهد که می خواهد با این هشدار که هیچ کس پس از یک برخورد هرگز او را به خاطر نخواهد آورد.
با گذشت زمان او به طرز ماهرانه ای بر بسیاری از افراد تأثیر می گذارد و در تاریخ آثاری ایجاد می کند و الهام بخش خلق آهنگ ها و هنر در مورد او است. لوک هر سال پس از انجام معامله با او ملاقات می کند و روح او را می خواهد، اما او هر بار امتناع می کند. این زوج در طول زمان رابطه ای برقرار می کنند که حدود دو دهه ادامه دارد. زمانی که لوک دوباره از او می خواهد که روحش را تسلیم کند، ناگهان تمام می شود، زیرا ادی معتقد است که رابطه آنها فقط یک بازی بوده است.
در سال ۲۰۱۴، ادی با مردی به نام هنری اشتراوس آشنا می شود که می تواند به نوعی او را به خاطر بسپارد و نام او را به زبان بیاورد. این زوج عاشقانه درگیر می شوند تا روزی که ادی متوجه می شود که هنری فقط ۳۵ روز باقی مانده است که طبق شرایط قراردادش با لوک زندگی کند.
به دلیل فشارهای شدید خانوادگی که بر او وارد شده بود، هنری در زندگی خود احساس گرفتگی کرده بود و یک پیشنهاد ناموفق او را مجبور به خودکشی کرد. لوک به دیدار او رفت و آرزویش را برآورده کرد: هرگاه کسی او را می دید، آنچه را که بیش از همه آرزو دارد، می دید. این به هنری اجازه داد تا آدی را به یاد بیاورد و آرزوی او را برآورده کند که کسی او را به یاد بیاورد.
بخشهایی از زندگی نامرئی ادی لارو
حلقه که از چوب ون ساخته شده و مانند سنگ صاف صیقل خورده، با یک بند چرمى به گردن ادلین آویزان است. پدرش وقتى او به دنیا آمد، حلقه را برایش ساخت و ادلین آن را همیشه با خود دارد، مانند یک طلسم، نشان، و یا کلید.
دستش گاهى به طرف آن مىرود و انگشت شستش را روى حلقه مىکشد، همانطور که مادرش گاهى تسبیح خود را لمس مىکند. حالا که توى گارى کز کرده و موج جمعیت را تماشا مىکند که پایین پاى او در رفت و آمد هستند، مانند تختهپارهى نجات در دریاى توفانزده به حلقه دور گردنش چنگ زده است.
ادلین همه چیز را تماشا مىکند. از آنجا که نشسته مىتواند ساختمانهاى شهر را ببیند که پشت به پشت هم قرار گرفتهاند. فکر مىکند آنها تا کجا ادامه پیدا مىکنند و خودش را روى نوک پنجهها بالاتر مىکشد تا بهتر ببیند، اما اسبى که از کنار گارى آنها رد مىشود گارى را تکان مىدهد و چیزى نمانده ادلین پایین بیفتد. پدرش با دست بزرگش بازوى کوچک او را مىگیرد و ادلین را سر جایش مىنشاند، جایى که امن باشد.
در پایان روز ظرفها و اجناس چوبى پدرش همه فروش رفتهاند، و پدرش یک سکهى مسى به ادلین مىدهد و مىگوید که هر چه مىخواهد براى خودش بخرد. ادلین از این دکه به آن دکه سرک مىکشد و به کیکها و شیرینىها نگاه مىکند و کلاهها و لباسها، و همچنین عروسکها، ولى دستآخر یک دفتر با جلد چرمى توجهاش را جلب مىکند.
صفحههاى سفید و خالى آن برایش هیجانانگیز است، به این فکر مىکند که مىتواند آنها را با هر چیزى که خواست پر کند.
…………………..
او فهمیده که کتاب ها، راهی برای تجربه ی هزار زندگی هستند-یا راهی برای یافتن قدرت در یک زندگی بسیار طولانی.
…………………..
چند کلمه، آنقدر بزرگ که می توانستند دنیا را واژگون کنند: تو را به خاطر می آورم.
…………………..
هیچ چیز کاملا خوب یا کاملا بد نیست. زندگی، خیلی آشفته تر از این هاست.
اگر به کتاب زندگی نامرئی ادی لارو علاقه دارید، میتوانید در بخش معرفی برترین داستانهای تاریخی در وبسایت هر روز یک کتاب، با دیگر آثار مشابه نیز آشنا شوید.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات جهان، تخیلی، داستان تاریخی، داستان خارجی، رمان، عاشقانه
۰ برچسبها: ادبیات جهان، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب، ویکتوریا شواب