«بازی درونی تنیس» با نام کامل «بازی درونی تنیس: راهنمایی کلاسیک برای جنبهی ذهنی بهترین عملکرد» اثری است از تیموتی گالوی (نویسندهی آمریکایی، متولد ۱۹۳۸) که در سال ۱۹۷۴ منتشر شده است. این کتاب به بررسی چگونگی مدیریت ذهن برای بهبود عملکرد ورزشی و دستیابی به هماهنگی بین ذهن خودآگاه و ناخودآگاه میپردازد.
دربارهی بازی درونی تنیس
کتاب بازی درونی تنیس نوشته تیموتی گالوی، اثری کلاسیک در زمینه روانشناسی عملکرد است که نهتنها برای بازیکنان تنیس بلکه برای هر کسی که به دنبال بهبود عملکرد ذهنی و جسمی خود است، الهامبخش محسوب میشود. این کتاب به بررسی چالشهای ذهنی و درونی میپردازد که اغلب بزرگتر از موانع بیرونی هستند و درک و مدیریت آنها میتواند مسیر موفقیت را هموار کند.
گالوی در این کتاب بر اهمیت هماهنگی ذهن و بدن تأکید میکند. او معتقد است که بسیاری از مشکلات در عملکرد ورزشی ناشی از درگیری میان دو بخش ذهنی انسان است: ذهن خودآگاه که بیش از حد تحلیل میکند و ذهن ناخودآگاه که توانایی اجرای طبیعی و بینقص را دارد. هدف او این است که خواننده بیاموزد چگونه این دو بخش را همسو کند.
کتاب به طور خاص به مفهوم «بازی درونی» میپردازد که به مدیریت افکار، هیجانات و خودانتقادی مرتبط است. گالوی نشان میدهد که بسیاری از بازیکنان نه با حریف خود، بلکه با ترسها، شکها و فشارهای ذهنی در حال مبارزه هستند. او راهکارهایی ارائه میدهد که به خوانندگان کمک میکند تا بر این موانع ذهنی غلبه کنند.
یکی از نقاط قوت این کتاب، ساده و کاربردی بودن آن است. گالوی از داستانها و مثالهای واقعی استفاده میکند تا مفاهیم پیچیده روانشناسی را به زبان ساده توضیح دهد. این سبک نگارش باعث میشود که کتاب برای افراد غیرورزشی نیز جذاب و مفید باشد.
کتاب همچنین به اهمیت تمرکز بر لحظه حال اشاره میکند. گالوی معتقد است که تمرین ذهنآگاهی و حضور کامل در لحظه میتواند به کاهش اضطراب و افزایش عملکرد کمک کند. این مفهوم نهتنها در تنیس بلکه در زندگی روزمره نیز کاربرد دارد.
یکی دیگر از موضوعات کلیدی کتاب، اهمیت اعتماد به فرآیند طبیعی یادگیری است. گالوی استدلال میکند که ذهن ناخودآگاه ما در یادگیری مهارتها بسیار قدرتمند است و دخالت بیش از حد ذهن خودآگاه میتواند این فرآیند را مختل کند. او پیشنهاد میدهد که افراد بیشتر به تواناییهای ذاتی خود اعتماد کنند.
در بخشی از کتاب، گالوی به نقش مثبت اشتباهات در یادگیری اشاره میکند. او معتقد است که اشتباهات نهتنها اجتنابناپذیر، بلکه ضروری هستند و میتوانند به عنوان ابزارهایی برای بهبود و رشد مورد استفاده قرار گیرند. این دیدگاه به خواننده کمک میکند تا دیدگاهی مثبتتر نسبت به شکست داشته باشد.
گالوی همچنین به اهمیت تفکر غیرانتقادی در حین بازی اشاره میکند. او توضیح میدهد که قضاوت مداوم درباره هر حرکت یا تصمیم، باعث کاهش عملکرد میشود. به جای آن، او خوانندگان را تشویق میکند تا به جای قضاوت، مشاهده کنند و از آن یاد بگیرند.
نویسنده در بخشهای مختلف کتاب به تمرینهای عملی و تکنیکهایی میپردازد که میتواند به خواننده کمک کند تا به آرامش ذهنی برسد و از ظرفیتهای بالقوه خود استفاده کند. این تمرینها به گونهای طراحی شدهاند که برای همه افراد، صرفنظر از سطح مهارتشان، قابل استفاده باشند.
یکی از ویژگیهای برجسته کتاب، نگاه جامع گالوی به ورزش است. او تنیس را نه فقط به عنوان یک ورزش، بلکه به عنوان استعارهای برای زندگی در نظر میگیرد. اصولی که در کتاب آموزش داده میشود، میتواند در هر زمینهای از زندگی به کار گرفته شود.
بازی درونی تنیس به خواننده کمک میکند تا به جای تمرکز بر نتیجه، بر فرآیند تمرکز کند. این تغییر دیدگاه میتواند به کاهش فشار روانی و افزایش لذت از فعالیتها منجر شود. گالوی به ما یاد میدهد که چگونه از سفر لذت ببریم، نه فقط به مقصد فکر کنیم.
در نهایت، این کتاب به ما یادآوری میکند که موفقیت واقعی در تنیس یا هر حوزهای از زندگی، از درون ما آغاز میشود. با تسلط بر بازی درونی، میتوانیم نهتنها در ورزش بلکه در زندگی به سطوح بالاتری از عملکرد و رضایت دست پیدا کنیم.
کتاب بازی درونی تنیس در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۱۹ با بیش از ۲۲۸۰۰ رای و ۱۹۶۰ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمهای از نیلوفر دهقانی به بازار عرضه شده است.
فهرست مطالب بازی درونی تنیس
- پیشگفتار
- دیباچه
- مقدمه
- فصل اول: ژرفنگری دربارهی وجه روانی تنیس
- فصل دوم: کشف دو خویشتن
- فصل سوم: ساکتکردن خویشتن یک
- فصل چهارم: اعتماد به خویشتن دو
- فصل پنجم: کشف فن
- فصل ششم: تغییر عادتها
- فصل هفتم: تمرکز
- فصل هشتم: بازیهایی که افراد در زمین انجام میدهند
- فصل نهم: معنی رقابت
- فصل دهم: بازی درونی خارج از زمین بازی
خلاصهی محتوای بازی درونی تنیس
کتاب بازی درونی تنیس نوشته تیموتی گالوی بر اهمیت روانشناسی در بهبود عملکرد ورزشی و زندگی روزمره تمرکز دارد. نویسنده با معرفی مفهوم «بازی درونی»، به چالشهای ذهنی که اغلب بزرگتر از موانع فیزیکی هستند، میپردازد. گالوی معتقد است که عملکرد بهینه زمانی اتفاق میافتد که ذهن خودآگاه از قضاوت مداوم فاصله بگیرد و به ذهن ناخودآگاه اجازه دهد تا به طور طبیعی عمل کند.
گالوی دو بخش ذهن انسان را معرفی میکند: ذهن خودآگاه که تحلیل میکند و گاهی بیش از حد درگیر میشود، و ذهن ناخودآگاه که مسئول اجراهای طبیعی است. او استدلال میکند که بسیاری از مشکلات عملکرد ناشی از درگیری این دو بخش است و هدف، هماهنگی میان آنهاست. نویسنده راهکارهایی ارائه میدهد که به افراد کمک میکند این تعارض را کاهش دهند.
تمرکز بر لحظه حال یکی از اصول کلیدی کتاب است. گالوی توضیح میدهد که حضور در لحظه و تمرکز بر فعالیت جاری، باعث کاهش اضطراب و افزایش عملکرد میشود. او پیشنهاد میدهد که به جای تمرکز بر نتیجه نهایی یا اشتباهات گذشته، افراد تمام توجه خود را به فرآیند بازی اختصاص دهند.
یکی دیگر از نکات مهم کتاب، اهمیت اعتماد به فرآیند طبیعی یادگیری است. گالوی تأکید میکند که ذهن ناخودآگاه بهطور طبیعی توانایی یادگیری و بهبود را دارد و دخالت بیش از حد ذهن خودآگاه میتواند این فرآیند را مختل کند. او از خوانندگان میخواهد که به تواناییهای ذاتی خود اعتماد کنند و از قضاوتهای مکرر اجتناب کنند.
کتاب به نقش مثبت اشتباهات در یادگیری نیز میپردازد. گالوی معتقد است که اشتباهات فرصتی برای یادگیری هستند و به جای ترس از آنها، باید از آنها بهعنوان ابزار رشد استفاده کرد. این دیدگاه، نگرش مثبتی نسبت به شکست ایجاد میکند و اضطراب عملکرد را کاهش میدهد.
گالوی تکنیکهایی عملی برای مدیریت ذهن ارائه میدهد، مانند تمرینات تمرکز، مشاهده بدون قضاوت، و کنترل تنفس. این روشها به خوانندگان کمک میکند تا آرامش ذهنی خود را حفظ کنند و بر عملکرد خود مسلط شوند. این تکنیکها برای هر سطح مهارتی قابل استفاده هستند و تأثیر عمیقی بر کیفیت عملکرد دارند.
نویسنده ورزش تنیس را بهعنوان استعارهای برای زندگی در نظر میگیرد. اصولی که در کتاب توضیح داده میشوند، نهتنها در ورزش بلکه در جنبههای مختلف زندگی کاربرد دارند. تمرکز بر فرآیند بهجای نتیجه، کاهش خودانتقادی و اعتماد به تواناییهای درونی، از جمله درسهایی است که میتوان در زندگی به کار گرفت.
در نهایت، بازی درونی تنیس به این موضوع میپردازد که موفقیت واقعی از درون آغاز میشود. با یادگیری مدیریت ذهن و ایجاد تعادل بین ذهن خودآگاه و ناخودآگاه، افراد میتوانند به سطوح بالاتری از عملکرد و رضایت دست یابند. این کتاب راهنمایی عملی برای دستیابی به هماهنگی ذهنی و جسمی در ورزش و زندگی است.
بخشهایی از بازی درونی تنیس
مجسم کنید خویشتن یک (گوینده) و خویشتن دو (کننده)، بهجای اینکه بخشهایی از یک نفر باشند، دو فرد مجزا هستند. بعد از آنکه شاهد گفتوگوی زیر بین آنها بودید، رابطهٔ آنها را چگونه ترسیم میکنید؟ بازیکن در زمین میکوشد ضربات را بهتر کند. دستور میدهد: «خب، لعنتی! دست مزخرفت رو سفت بگیر.»
سپس، توپها یکی بعد از دیگری از بالای تور میآیند. خویشتن یک به خویشتن دو یادآوری میکند: «سفت بگیرش، سفت بگیرش، سفت بگیرش!» ملالآور است؟ فکرش را بکنید خویشتن دو چه حسی باید داشته باشد! مثل این به نظر میرسد که خویشتن یک فکر میکند خویشتن دو خوب نمیشنود، یا حافظهاش کوتاهمدت است، یا نادان است.
البته درحقیقت خویشتن دو، که شامل ذهن ناخودآگاه و سیستم عصبی است، همه چیز را میشنود، هرگز چیزی را فراموش نمیکند و اصلاً هم نادان نیست. پس از آنکه یک بار ضربه را محکم زد، برای همیشه میداند که برای دوباره ضربهزدن کدام عضله را باید منقبض کند. طبیعتش این است.
و در حین خودِ ضربه چه اتفاقی میافتد؟ اگر با دقت به چهرهی بازیکن نگاه کنید، میبینید که عضلات گونههایش منقبض و لبهایش از تقلا و تمرکز جمع میشود. اما برای ضربهی بکهند نیازی به انقباض عضلات صورت نیست، کمکی هم به تمرکزکردن نمیکند. این تقلا را چه کسی آغاز میکند؟
معلوم است خویشتن یک؛ اما چرا؟ قرار است او گوینده باشد، نه کننده. اما به نظر میرسد واقعاً اعتماد ندارد که خویشتن دو کار را انجام دهد، وگرنه مجبور نمیشد همهٔ کارها را خودش به انجام برساند. مشکل عمده این است: خویشتن یک به خویشتن دو اطمینان ندارد، علیرغم اینکه خویشتن دو تجسم تمام تواناییهایی که تا آن لحظه پرورش دادهای و در کنترل سیستم عضلانی است، چالاکتر از خویشتن یک است.
برگردیم سراغ بازیکنمان. ماهیچههایش از تقلای بسیار منقبض شده، ضربه به توپ حاصل میشود، تکان ناگهانی کوچکی در مچ دست پدید میآید و بعد، توپ با حصار پشتی برخورد میکند.
خویشتن یک گلایه میکند: «ای حیفنون! هیچوقت یاد نمیگیری بکهند بزنی.» خویشتن یک، با فکر و تلاش فراوان، در بدن تنش و نابرابری عضلانی ایجاد کرده است. او مقصر است، اما تقصیر را گردن خویشتن دو میاندازد و بعد، با نکوهشکردن بیشتر آن، به اعتماد خودش به خویشتن دو آسیب میرساند. درنتیجه ضربه بدتر میشود و نومیدی شکل میگیرد.
………………..
مجسم کنید در ذهن شاگردی علاقهمند که نزد یک مربی تازهکار و به همان اندازه مشتاق آموزش میبیند چه میگذرد. فرض کنید آن شاگردْ تاجرِ میانسالی باشد که عزم کرده است پلههای ترقی را در باشگاه بپیماید. استاد با سبد بزرگی پر از توپ کنار تور ایستاده و کمی تردید دارد که شاگردش او را شایستهی مبلغ شهریه بداند و هر ضربه را با دقت ارزیابی میکند.
«آقای وِیل، خوبه، ولی بعد از ضربه، راکت رو کمی میچرخونی. حالا وقتی بهطرف توپ میری، وزنت رو بنداز روی پای جلوت… راکتت رو یهذره دیر به عقب برمیگردونی… توی اون ضربهی آخر، تاب راکت بهسمت عقب باید یهذره پایینتر باشه. همینه. بهتر شد.»
چندی نمیگذرد که ذهن آقای ویل با شش فکر که باید چه کار کند و شانزده فکر که نباید چه کار کند به هم میریزد. پیشرفت تردیدآمیز و پیچیده به نظر میآید، اما هم او و هم استاد از تجزیهوتحلیل دقیق هر ضربه راضیاند؛ و شهریه در برابر دریافت توصیهی «همهی اینها را تمرین کن، نهایتاً شاهد پیشرفت چشمگیری خواهی بود» با رضایت پرداخت میشود.
اعتراف میکنم من هم وقتی تازه مربی شده بودم اعتقاد داشتم باید مطالب زیادی را آموزش بدهم، اما یک روز که حسوحال آرامی داشتم، کمتر حرف زدم و بیشتر توجه کردم. در کمال تعجب، خطاهایی که میدیدم اما چیزی نمیگفتم خودبهخود تصحیح میشدند، بدون اینکه شاگرد از آنها خبر داشته باشد. تغییرات چگونه رخ میدادند؟
اگر به کتاب بازی درونی تنیس علاقه دارید، بخش معرفی برترین کتابهای ورزشی در وبسایت هر روز یک کتاب، شما را با سایر موارد مشابه نیز آشنا میکند.
11 آذر 1403
بازی درونی تنیس
«بازی درونی تنیس» با نام کامل «بازی درونی تنیس: راهنمایی کلاسیک برای جنبهی ذهنی بهترین عملکرد» اثری است از تیموتی گالوی (نویسندهی آمریکایی، متولد ۱۹۳۸) که در سال ۱۹۷۴ منتشر شده است. این کتاب به بررسی چگونگی مدیریت ذهن برای بهبود عملکرد ورزشی و دستیابی به هماهنگی بین ذهن خودآگاه و ناخودآگاه میپردازد.
دربارهی بازی درونی تنیس
کتاب بازی درونی تنیس نوشته تیموتی گالوی، اثری کلاسیک در زمینه روانشناسی عملکرد است که نهتنها برای بازیکنان تنیس بلکه برای هر کسی که به دنبال بهبود عملکرد ذهنی و جسمی خود است، الهامبخش محسوب میشود. این کتاب به بررسی چالشهای ذهنی و درونی میپردازد که اغلب بزرگتر از موانع بیرونی هستند و درک و مدیریت آنها میتواند مسیر موفقیت را هموار کند.
گالوی در این کتاب بر اهمیت هماهنگی ذهن و بدن تأکید میکند. او معتقد است که بسیاری از مشکلات در عملکرد ورزشی ناشی از درگیری میان دو بخش ذهنی انسان است: ذهن خودآگاه که بیش از حد تحلیل میکند و ذهن ناخودآگاه که توانایی اجرای طبیعی و بینقص را دارد. هدف او این است که خواننده بیاموزد چگونه این دو بخش را همسو کند.
کتاب به طور خاص به مفهوم «بازی درونی» میپردازد که به مدیریت افکار، هیجانات و خودانتقادی مرتبط است. گالوی نشان میدهد که بسیاری از بازیکنان نه با حریف خود، بلکه با ترسها، شکها و فشارهای ذهنی در حال مبارزه هستند. او راهکارهایی ارائه میدهد که به خوانندگان کمک میکند تا بر این موانع ذهنی غلبه کنند.
یکی از نقاط قوت این کتاب، ساده و کاربردی بودن آن است. گالوی از داستانها و مثالهای واقعی استفاده میکند تا مفاهیم پیچیده روانشناسی را به زبان ساده توضیح دهد. این سبک نگارش باعث میشود که کتاب برای افراد غیرورزشی نیز جذاب و مفید باشد.
کتاب همچنین به اهمیت تمرکز بر لحظه حال اشاره میکند. گالوی معتقد است که تمرین ذهنآگاهی و حضور کامل در لحظه میتواند به کاهش اضطراب و افزایش عملکرد کمک کند. این مفهوم نهتنها در تنیس بلکه در زندگی روزمره نیز کاربرد دارد.
یکی دیگر از موضوعات کلیدی کتاب، اهمیت اعتماد به فرآیند طبیعی یادگیری است. گالوی استدلال میکند که ذهن ناخودآگاه ما در یادگیری مهارتها بسیار قدرتمند است و دخالت بیش از حد ذهن خودآگاه میتواند این فرآیند را مختل کند. او پیشنهاد میدهد که افراد بیشتر به تواناییهای ذاتی خود اعتماد کنند.
در بخشی از کتاب، گالوی به نقش مثبت اشتباهات در یادگیری اشاره میکند. او معتقد است که اشتباهات نهتنها اجتنابناپذیر، بلکه ضروری هستند و میتوانند به عنوان ابزارهایی برای بهبود و رشد مورد استفاده قرار گیرند. این دیدگاه به خواننده کمک میکند تا دیدگاهی مثبتتر نسبت به شکست داشته باشد.
گالوی همچنین به اهمیت تفکر غیرانتقادی در حین بازی اشاره میکند. او توضیح میدهد که قضاوت مداوم درباره هر حرکت یا تصمیم، باعث کاهش عملکرد میشود. به جای آن، او خوانندگان را تشویق میکند تا به جای قضاوت، مشاهده کنند و از آن یاد بگیرند.
نویسنده در بخشهای مختلف کتاب به تمرینهای عملی و تکنیکهایی میپردازد که میتواند به خواننده کمک کند تا به آرامش ذهنی برسد و از ظرفیتهای بالقوه خود استفاده کند. این تمرینها به گونهای طراحی شدهاند که برای همه افراد، صرفنظر از سطح مهارتشان، قابل استفاده باشند.
یکی از ویژگیهای برجسته کتاب، نگاه جامع گالوی به ورزش است. او تنیس را نه فقط به عنوان یک ورزش، بلکه به عنوان استعارهای برای زندگی در نظر میگیرد. اصولی که در کتاب آموزش داده میشود، میتواند در هر زمینهای از زندگی به کار گرفته شود.
بازی درونی تنیس به خواننده کمک میکند تا به جای تمرکز بر نتیجه، بر فرآیند تمرکز کند. این تغییر دیدگاه میتواند به کاهش فشار روانی و افزایش لذت از فعالیتها منجر شود. گالوی به ما یاد میدهد که چگونه از سفر لذت ببریم، نه فقط به مقصد فکر کنیم.
در نهایت، این کتاب به ما یادآوری میکند که موفقیت واقعی در تنیس یا هر حوزهای از زندگی، از درون ما آغاز میشود. با تسلط بر بازی درونی، میتوانیم نهتنها در ورزش بلکه در زندگی به سطوح بالاتری از عملکرد و رضایت دست پیدا کنیم.
کتاب بازی درونی تنیس در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۴.۱۹ با بیش از ۲۲۸۰۰ رای و ۱۹۶۰ نقد و نظر است. این کتاب در ایران با ترجمهای از نیلوفر دهقانی به بازار عرضه شده است.
فهرست مطالب بازی درونی تنیس
خلاصهی محتوای بازی درونی تنیس
کتاب بازی درونی تنیس نوشته تیموتی گالوی بر اهمیت روانشناسی در بهبود عملکرد ورزشی و زندگی روزمره تمرکز دارد. نویسنده با معرفی مفهوم «بازی درونی»، به چالشهای ذهنی که اغلب بزرگتر از موانع فیزیکی هستند، میپردازد. گالوی معتقد است که عملکرد بهینه زمانی اتفاق میافتد که ذهن خودآگاه از قضاوت مداوم فاصله بگیرد و به ذهن ناخودآگاه اجازه دهد تا به طور طبیعی عمل کند.
گالوی دو بخش ذهن انسان را معرفی میکند: ذهن خودآگاه که تحلیل میکند و گاهی بیش از حد درگیر میشود، و ذهن ناخودآگاه که مسئول اجراهای طبیعی است. او استدلال میکند که بسیاری از مشکلات عملکرد ناشی از درگیری این دو بخش است و هدف، هماهنگی میان آنهاست. نویسنده راهکارهایی ارائه میدهد که به افراد کمک میکند این تعارض را کاهش دهند.
تمرکز بر لحظه حال یکی از اصول کلیدی کتاب است. گالوی توضیح میدهد که حضور در لحظه و تمرکز بر فعالیت جاری، باعث کاهش اضطراب و افزایش عملکرد میشود. او پیشنهاد میدهد که به جای تمرکز بر نتیجه نهایی یا اشتباهات گذشته، افراد تمام توجه خود را به فرآیند بازی اختصاص دهند.
یکی دیگر از نکات مهم کتاب، اهمیت اعتماد به فرآیند طبیعی یادگیری است. گالوی تأکید میکند که ذهن ناخودآگاه بهطور طبیعی توانایی یادگیری و بهبود را دارد و دخالت بیش از حد ذهن خودآگاه میتواند این فرآیند را مختل کند. او از خوانندگان میخواهد که به تواناییهای ذاتی خود اعتماد کنند و از قضاوتهای مکرر اجتناب کنند.
کتاب به نقش مثبت اشتباهات در یادگیری نیز میپردازد. گالوی معتقد است که اشتباهات فرصتی برای یادگیری هستند و به جای ترس از آنها، باید از آنها بهعنوان ابزار رشد استفاده کرد. این دیدگاه، نگرش مثبتی نسبت به شکست ایجاد میکند و اضطراب عملکرد را کاهش میدهد.
گالوی تکنیکهایی عملی برای مدیریت ذهن ارائه میدهد، مانند تمرینات تمرکز، مشاهده بدون قضاوت، و کنترل تنفس. این روشها به خوانندگان کمک میکند تا آرامش ذهنی خود را حفظ کنند و بر عملکرد خود مسلط شوند. این تکنیکها برای هر سطح مهارتی قابل استفاده هستند و تأثیر عمیقی بر کیفیت عملکرد دارند.
نویسنده ورزش تنیس را بهعنوان استعارهای برای زندگی در نظر میگیرد. اصولی که در کتاب توضیح داده میشوند، نهتنها در ورزش بلکه در جنبههای مختلف زندگی کاربرد دارند. تمرکز بر فرآیند بهجای نتیجه، کاهش خودانتقادی و اعتماد به تواناییهای درونی، از جمله درسهایی است که میتوان در زندگی به کار گرفت.
در نهایت، بازی درونی تنیس به این موضوع میپردازد که موفقیت واقعی از درون آغاز میشود. با یادگیری مدیریت ذهن و ایجاد تعادل بین ذهن خودآگاه و ناخودآگاه، افراد میتوانند به سطوح بالاتری از عملکرد و رضایت دست یابند. این کتاب راهنمایی عملی برای دستیابی به هماهنگی ذهنی و جسمی در ورزش و زندگی است.
بخشهایی از بازی درونی تنیس
مجسم کنید خویشتن یک (گوینده) و خویشتن دو (کننده)، بهجای اینکه بخشهایی از یک نفر باشند، دو فرد مجزا هستند. بعد از آنکه شاهد گفتوگوی زیر بین آنها بودید، رابطهٔ آنها را چگونه ترسیم میکنید؟ بازیکن در زمین میکوشد ضربات را بهتر کند. دستور میدهد: «خب، لعنتی! دست مزخرفت رو سفت بگیر.»
سپس، توپها یکی بعد از دیگری از بالای تور میآیند. خویشتن یک به خویشتن دو یادآوری میکند: «سفت بگیرش، سفت بگیرش، سفت بگیرش!» ملالآور است؟ فکرش را بکنید خویشتن دو چه حسی باید داشته باشد! مثل این به نظر میرسد که خویشتن یک فکر میکند خویشتن دو خوب نمیشنود، یا حافظهاش کوتاهمدت است، یا نادان است.
البته درحقیقت خویشتن دو، که شامل ذهن ناخودآگاه و سیستم عصبی است، همه چیز را میشنود، هرگز چیزی را فراموش نمیکند و اصلاً هم نادان نیست. پس از آنکه یک بار ضربه را محکم زد، برای همیشه میداند که برای دوباره ضربهزدن کدام عضله را باید منقبض کند. طبیعتش این است.
و در حین خودِ ضربه چه اتفاقی میافتد؟ اگر با دقت به چهرهی بازیکن نگاه کنید، میبینید که عضلات گونههایش منقبض و لبهایش از تقلا و تمرکز جمع میشود. اما برای ضربهی بکهند نیازی به انقباض عضلات صورت نیست، کمکی هم به تمرکزکردن نمیکند. این تقلا را چه کسی آغاز میکند؟
معلوم است خویشتن یک؛ اما چرا؟ قرار است او گوینده باشد، نه کننده. اما به نظر میرسد واقعاً اعتماد ندارد که خویشتن دو کار را انجام دهد، وگرنه مجبور نمیشد همهٔ کارها را خودش به انجام برساند. مشکل عمده این است: خویشتن یک به خویشتن دو اطمینان ندارد، علیرغم اینکه خویشتن دو تجسم تمام تواناییهایی که تا آن لحظه پرورش دادهای و در کنترل سیستم عضلانی است، چالاکتر از خویشتن یک است.
برگردیم سراغ بازیکنمان. ماهیچههایش از تقلای بسیار منقبض شده، ضربه به توپ حاصل میشود، تکان ناگهانی کوچکی در مچ دست پدید میآید و بعد، توپ با حصار پشتی برخورد میکند.
خویشتن یک گلایه میکند: «ای حیفنون! هیچوقت یاد نمیگیری بکهند بزنی.» خویشتن یک، با فکر و تلاش فراوان، در بدن تنش و نابرابری عضلانی ایجاد کرده است. او مقصر است، اما تقصیر را گردن خویشتن دو میاندازد و بعد، با نکوهشکردن بیشتر آن، به اعتماد خودش به خویشتن دو آسیب میرساند. درنتیجه ضربه بدتر میشود و نومیدی شکل میگیرد.
………………..
مجسم کنید در ذهن شاگردی علاقهمند که نزد یک مربی تازهکار و به همان اندازه مشتاق آموزش میبیند چه میگذرد. فرض کنید آن شاگردْ تاجرِ میانسالی باشد که عزم کرده است پلههای ترقی را در باشگاه بپیماید. استاد با سبد بزرگی پر از توپ کنار تور ایستاده و کمی تردید دارد که شاگردش او را شایستهی مبلغ شهریه بداند و هر ضربه را با دقت ارزیابی میکند.
«آقای وِیل، خوبه، ولی بعد از ضربه، راکت رو کمی میچرخونی. حالا وقتی بهطرف توپ میری، وزنت رو بنداز روی پای جلوت… راکتت رو یهذره دیر به عقب برمیگردونی… توی اون ضربهی آخر، تاب راکت بهسمت عقب باید یهذره پایینتر باشه. همینه. بهتر شد.»
چندی نمیگذرد که ذهن آقای ویل با شش فکر که باید چه کار کند و شانزده فکر که نباید چه کار کند به هم میریزد. پیشرفت تردیدآمیز و پیچیده به نظر میآید، اما هم او و هم استاد از تجزیهوتحلیل دقیق هر ضربه راضیاند؛ و شهریه در برابر دریافت توصیهی «همهی اینها را تمرین کن، نهایتاً شاهد پیشرفت چشمگیری خواهی بود» با رضایت پرداخت میشود.
اعتراف میکنم من هم وقتی تازه مربی شده بودم اعتقاد داشتم باید مطالب زیادی را آموزش بدهم، اما یک روز که حسوحال آرامی داشتم، کمتر حرف زدم و بیشتر توجه کردم. در کمال تعجب، خطاهایی که میدیدم اما چیزی نمیگفتم خودبهخود تصحیح میشدند، بدون اینکه شاگرد از آنها خبر داشته باشد. تغییرات چگونه رخ میدادند؟
اگر به کتاب بازی درونی تنیس علاقه دارید، بخش معرفی برترین کتابهای ورزشی در وبسایت هر روز یک کتاب، شما را با سایر موارد مشابه نیز آشنا میکند.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات جهان، خودشناسی و خودسازی، روانشناسی، ورزشی
۰ برچسبها: ادبیات جهان، تیموتی گالوی، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب