«تاریخ هنر» اثری است از ارنست گامبریچ (مورخ و نویسندهی اهل اتریش، از ۱۹۰۹ تا ۲۰۰۱) که در سال ۱۹۵۰ منتشر شده است. این کتاب مروری جامع، تحلیلی و داستانگونه بر سیر تحول هنرهای تجسمی از دوران ماقبل تاریخ تا هنر مدرن قرن بیستم است.
دربارهی تاریخ هنر
کتاب تاریخ هنر نوشته ارنست گامبریچ یکی از برجستهترین و پرخوانندهترین آثار در حوزهی معرفی و تفسیر هنرهای تجسمی است. این کتاب که نخستینبار در سال ۱۹۵۰ منتشر شد، با نثری روان، زبانی دقیق، و رویکردی آموزشی توانسته میلیونها خواننده را در سراسر جهان با تاریخ هنر آشنا کند. گامبریچ در این اثر نه صرفاً به شرح آثار هنری میپردازد، بلکه سعی میکند خواننده را با شیوهی نگاه، درک و تحلیل هنر نیز همراه سازد.
ویژگی بارز کتاب، سادگی همراه با عمق آن است. گامبریچ بهجای ارائهی فهرستی از اطلاعات تاریخنگارانه یا تحلیلهای پیچیده، مخاطب را قدمبهقدم با خود همراه میسازد تا معنای پشت هر اثر هنری، سبکها و تحولات تاریخی را درک کند. او معتقد است که «هیچ هنری وجود ندارد، فقط هنرمندانی هستند»، و با همین نگاه انسانی به تاریخ هنر نزدیک میشود.
کتاب از دوران ماقبل تاریخ آغاز میشود و تا قرن بیستم ادامه مییابد. گامبریچ هر دوره را در بافت اجتماعی، فلسفی، دینی و فرهنگی آن بررسی میکند. این روش باعث میشود خواننده آثار هنری را نه بهعنوان اشیائی جداافتاده، بلکه در بستر زندگی انسانها و جوامع آنها ببیند. از غارنگارههای ماگدالن تا نقاشیهای پیکاسو، مسیر تاریخ هنر چون رودخانهای جاری و پویا ترسیم میشود.
از نظر ساختار، کتاب بهگونهای تدوین شده که برای خوانندگان مبتدی نیز قابل فهم باشد. تصویرهای فراوان و با کیفیت در کنار متن، فهم مفاهیم را آسان میکنند. گامبریچ با لحنی استادانه مفاهیمی چون پرسپکتیو، ترکیببندی، رنگ، نور، و فرم را توضیح میدهد و درک خواننده را از دیدن آثار هنری بالا میبرد.
یکی از دستاوردهای بزرگ گامبریچ در این کتاب، ایجاد توازن میان روایت تاریخی و تحلیل زیباییشناسی است. او نه صرفاً به شرح سیر وقایع و تحولات میپردازد، نه صرفاً به تحلیل فرمها و سبکها؛ بلکه هر دو را درهم میآمیزد تا تصویری زنده و معنادار از هنر ارائه دهد. همین ترکیب سبب شده که کتاب در دانشگاهها و مدارس هنری نیز بهعنوان یک منبع پایه مورد استفاده قرار گیرد.
گامبریچ نگاه ارزشمحور و غربمحور را در تاریخ هنر به چالش نمیکشد، اما سعی دارد با نگاه منصفانه به هنرمندان دورهها و جغرافیاهای مختلف، از یونان باستان و روم گرفته تا هنر اسلامی، رنسانس، باروک و هنر مدرن، نمایی گسترده و چندجانبه ارائه دهد. او اگرچه تمرکز بیشتری بر هنر غرب دارد، اما به حضور و تأثیر هنرهای غیرغربی نیز بیتوجه نیست.
بیان ساده اما دقیق او باعث میشود کتاب نهتنها برای دانشجویان هنر، بلکه برای خوانندگان عمومی نیز جذاب و قابل استفاده باشد. این اثر، تاریخ هنر را از سطح یک موضوع تخصصی به حوزهای برای تجربهی زیبایی، تأمل، و شناخت انسان بدل میسازد. گامبریچ در طول کتاب خود همچنان وفادار به این اصل است که درک هنر نیازمند نگاه کردن، مقایسه کردن، و تفکر است.
تاریخ هنر بیش از آنکه فهرستی از سبکها و آثار باشد، داستانی است از تلاش بشر برای معنا دادن به جهان پیرامون از طریق تصویر و فرم. گامبریچ این تلاش را با شور و احترام روایت میکند. در نتیجه، کتاب او نهفقط یک مرجع هنری، بلکه اثری الهامبخش برای درک خلاقیت انسانی است.
سبک نگارش گامبریچ ترکیبی است از روایت، آموزش، و اندیشهورزی. او با مثالهای ملموس و کاربردی به خواننده میآموزد چگونه نگاه کند و چگونه در پشت ظاهر هر اثر، معناهای عمیقتری را جستوجو کند. این نگاه تحلیلگرانه اما قابلدسترس، ویژگی منحصر بهفرد کتاب به شمار میرود.
با وجود گذشت دههها از نخستین انتشار آن، تاریخ هنر همچنان یکی از مهمترین و معتبرترین منابع در حوزهی تاریخ هنر محسوب میشود. ترجمههای متعدد آن به زبانهای مختلف از جمله فارسی، گواهی بر استقبال جهانی از این اثر است. گامبریچ خود از شاگردان برجسته مکتب تاریخ هنر و روانشناسی ادراک بصری بود، و همین آمیزهی میان دانش نظری و تجربهی عملی در نوشتار او نمود دارد. او نهفقط یک تاریخنگار، بلکه آموزگاری بود که با شکیبایی، دقت و عشق به هنر، نسلهای بسیاری را با زبان تصویر آشنا کرد.
در نهایت، تاریخ هنر بیش از آنکه صرفاً کتابی درسی باشد، دریچهای است به سوی جهان غنی هنر. این کتاب همچون پلی است میان گذشته و حال، میان هنرمند و بیننده، و میان فرم و معنا. خواندن آن، گامی مهم برای شناخت فرهنگ و تمدن بشری از زاویهای بصری و زیباییشناختی است.
کتاب تاریخ هنر در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۹۶ با بیش از ۴۴۱ هزار رای و ۱۶۰۰ نقد ونظر است. این کتاب در ایران با ترجمهای از علی رامین به بازار عرضه شده است.
خلاصهی مطالب تاریخ هنر
کتاب تاریخ هنر نوشته ارنست گامبریچ، ساختاری خطی و تاریخی دارد و هنر را از نخستین نمودهای بصری انسان تا هنر مدرن قرن بیستم دنبال میکند. این کتاب به صورت فصلبندیشده، دورههای مختلف تاریخ هنر را بررسی میکند و در هر فصل به زمینههای اجتماعی، فرهنگی و فکری آن دوره، همچنین به هنرمندان شاخص و آثار برجستهشان میپردازد. زبان روایتگر و آموزندهی گامبریچ، هر فصل را به گونهای نوشته که هم جنبه آموزشی دارد و هم مخاطب عام را جذب میکند.
کتاب با فصلی دربارهی هنر پیشاتاریخی آغاز میشود. گامبریچ به بررسی نقاشیهای غاری، پیکرههای ابتدایی و انگیزههای احتمالی هنرمندان نخستین میپردازد. او نشان میدهد که چگونه نیاز به ارتباط، بیان احساسات و مفاهیم آیینی یا جادویی، انسان را به آفرینش تصویری سوق داده است. نقاشیهای غار لاسکو یا آلتامیرا نمونههایی از این تلاشها هستند که از همان آغاز، درکی از شکل، حرکت و معنا را در خود دارند.
در ادامه، گامبریچ به هنر مصر و بینالنهرین میپردازد. او بر ویژگیهای نمادین و آیینی هنر مصری تأکید میکند و توضیح میدهد که چرا این هنر تا این اندازه ایستا، قانونمند و تکرارشونده است. هنر در این تمدنها در خدمت دین، قدرت و بقای روح بود. از نقشبرجستههای آشوری گرفته تا معابد مصری، تمرکز بر تداوم، نظم و جاودانگی در همهجا به چشم میخورد.
سپس نوبت به یونان باستان میرسد که نقطه عطفی در تاریخ هنر به شمار میرود. گامبریچ به تفصیل تحول هنر یونانی از دورهی آرکائیک به کلاسیک و سپس هلنیستی را شرح میدهد. ایدهی «واقعگرایی ایدهآل» در پیکرتراشی، تعادل و هماهنگی در معماری، و روح انسانی در هنر یونانی بهخوبی تحلیل میشود. این فصل به بررسی پیکرههای فیدیاس، آثار پُلیکلیتوس و نقاشیهای گلدانها اختصاص دارد.
پس از یونان، گامبریچ به هنر روم میپردازد. او نشان میدهد که رومیان چگونه میراث یونانیان را اقتباس و بومیسازی کردند. در معماری، مهندسی و نقاشی دیواری، رومیان نوآوریهای مهمی داشتند. پرترهسازی واقعگرایانه، ساختمانهای عمومی مانند کولوسئوم و معابد رومی، از جمله موارد مورد بحث در این فصل است.
فصل بعد به هنر قرون وسطی اختصاص دارد که در آن گامبریچ به تحولات مسیحیت و نقش دین در هنر میپردازد. از هنر بیزانسی با شکوه و درخشش طلاییاش تا سبکهای رمانسک و گوتیک در اروپای غربی، این فصل نگاهی جامع به هنر در خدمت کلیسا و عرفان دارد. شیشههای رنگی، کلیساهای جامع، و نگارههای مذهبی بخشی از این روایت هستند.
با رسیدن به رنسانس، کتاب وارد یکی از پررنگترین و درخشانترین دورههای تاریخ هنر میشود. گامبریچ با شور و دقت، تولد دوبارهی انسانگرایی، توجه به طبیعت و فردیت، و شکوفایی استعدادهای هنری را در این فصل بازگو میکند. آثار جوتو، ماساچو، لئوناردو داوینچی، میکلآنژ، رافائل و دیگر بزرگان به تفصیل تحلیل میشوند. استفاده از پرسپکتیو، آناتومی دقیق، و بیان احساسی در هنر این دوره بهخوبی نشان داده میشود.
در فصلهایی بعدی، گامبریچ به سبک باروک میپردازد که با شکوه، پویایی و اغراق همراه است. او تفاوتهای میان باروک کاتولیک (در ایتالیا و اسپانیا) با باروک پروتستانی (در هلند) را روشن میکند. در این بخش، آثار کاراواجو، روبنس، رامبراند، وِرمیر و برنینی بررسی میشوند. گامبریچ نشان میدهد که چگونه احساسات، حرکت، نور و سایه بهگونهای در خدمت روایتهای بصری قرار گرفتهاند.
در ادامه، کتاب به قرن هجدهم و نوزدهم و سبکهایی چون روکوکو، نئوکلاسیسیسم، رمانتیسم، و واقعگرایی میپردازد. تغییرات اجتماعی و فکری از جمله انقلاب صنعتی و تغییر ساختار طبقاتی، بازتاب خود را در هنر این دوران گذاشتهاند. آثار داوید، ژریکو، دلاکروا، کوربه و منه از مهمترین نمونههای این دوره هستند که با نقد اجتماعی، بیان فردی و گسست از سنتها همراهند.
نهایتاً کتاب به هنر مدرن قرن بیستم میرسد؛ جایی که همهی قواعد پیشین به چالش کشیده میشوند. امپرسیونیسم، پستامپرسیونیسم، فوویسم، کوبیسم، اکسپرسیونیسم، دادائیسم، سوررئالیسم و آبستره هر یک فصل یا بخشی از این مسیرند. گامبریچ تلاش میکند تا ضمن شرح شکلگیری این سبکها، نگرانیها و دغدغههای هنرمندان مدرن را توضیح دهد. در پایان نیز با احتیاط به آیندهی هنر و مسئلهی معنای هنر در جهان معاصر اشاره میکند.
کتاب در مجموع، با دیدگاهی تاریخی اما انسانی، هنر را نه بهعنوان مجموعهای از اشیاء زیبا بلکه بهعنوان بیانهای متنوع انسان از جهان و خویشتن نشان میدهد. انسجام روایت، تصاویر گویا، و سادگی بیان از ویژگیهای برجستهی این اثرند که آن را به یکی از مهمترین کتابهای مرجع در تاریخ هنر تبدیل کردهاند.
بخشهایی از تاریخ هنر
نمی دانیم که هنر چگونه آغاز شده است، همان گونه که نمی دانیم زبان چگونه آغاز شده است. اگر معنای هنر را فعالیت هایی چون ساختن معابد و خانه ها، آفریدن تصویرها و تندیس ها، یا بافتن نقش و نگارها بدانیم، هیچ مردمی در هیچ نقطه از جهان نیستند که عاری از هنر باشند.
ولی اگر مرادمان از هنر گونه ای از تجملات زیبا، اشیاء روح نواز موزه ها و نگارخانه ها با تزئینات گران بهای مهمانخانه ها و جز این ها باشد، باید بدانیم که واژهی هنر به این مفهوم دیرزمانی از تداولش نمی گذرد و بسیاری از بزرگ ترین معماران، نقاشان و مجسمه سازان روزگاران گذشته هیچ گاه تصوری از آن در ذهن نداشته اند. بهترین راه درک این تفاوت [تعابیر دوگانه ی هنر] این است که به معماری توجه کنیم.
………………
درگذشته مردم نسبت به نقاشی ها و تندیس ها اغلب نگرش مشابهی داشتند. آن ها را صرفا آثار هنری نمی پنداشتند بلکه برای آن ها، نقش و کارکرد معینی قائل بودند. اگر کسی نمی دانست که بناها برای پاسخ گویی به کدام ضرورت ها ساخته شده اند، نمی توانست داوری و اظهارنظر معتبری درباره ی آن ها داشته باشد.
به همین قیاس، بعید است که بی هیچ گونه آگاهی از هدف های کاربردی هنر گذشته، بتوانیم به فهم آن نائل آییم. هرچه بیشتر در مسیر تاریخ به گذشته بازگردیم، هدف هایی را که هنر می بایست در خدمتشان قرار گیرد، معین تر و در عین حال شگفت انگیزتر می یابیم. اگر شهرهای کوچک و بزرگ را ترک گوییم و به روستاها برویم، و یا فراتر از آن، اگر از کشورهای متمدنمان جدا شویم و به سرزمین هایی سفر کنیم که مردمانشان هنوز در اوضاع واحوالی همانند اوضاع واحوال زندگی اجداد بسیار دور ما به سر می برند، خواهیم دید که در آن ها هم هنر، نقش کاربردی و سودمندانه ی خود را داراست.
ما این مردمان را ابتدایی» می نامیم، نه به علت آن که انسان هایی ساده تر از ما هستند – فرایندهای اندیشه ی آن ها اغلب از فرایندهای اندیشه ی ما پیچ وتاب های بیشتری دارند – بلکه چون به وضعیتی نزدیک ترند که همه ی افراد بشر زمانی از آن برون آمده اند.
اگر به کتاب تاریخ هنر علاقه دارید، بخش معرفی برترین کتابها در زمینهی هنر در وبسایت هر روز یک کتاب، شما را با سایر موارد مشابه نیز آشنا میسازد.
16 اردیبهشت 1404
تاریخ هنر
«تاریخ هنر» اثری است از ارنست گامبریچ (مورخ و نویسندهی اهل اتریش، از ۱۹۰۹ تا ۲۰۰۱) که در سال ۱۹۵۰ منتشر شده است. این کتاب مروری جامع، تحلیلی و داستانگونه بر سیر تحول هنرهای تجسمی از دوران ماقبل تاریخ تا هنر مدرن قرن بیستم است.
دربارهی تاریخ هنر
کتاب تاریخ هنر نوشته ارنست گامبریچ یکی از برجستهترین و پرخوانندهترین آثار در حوزهی معرفی و تفسیر هنرهای تجسمی است. این کتاب که نخستینبار در سال ۱۹۵۰ منتشر شد، با نثری روان، زبانی دقیق، و رویکردی آموزشی توانسته میلیونها خواننده را در سراسر جهان با تاریخ هنر آشنا کند. گامبریچ در این اثر نه صرفاً به شرح آثار هنری میپردازد، بلکه سعی میکند خواننده را با شیوهی نگاه، درک و تحلیل هنر نیز همراه سازد.
ویژگی بارز کتاب، سادگی همراه با عمق آن است. گامبریچ بهجای ارائهی فهرستی از اطلاعات تاریخنگارانه یا تحلیلهای پیچیده، مخاطب را قدمبهقدم با خود همراه میسازد تا معنای پشت هر اثر هنری، سبکها و تحولات تاریخی را درک کند. او معتقد است که «هیچ هنری وجود ندارد، فقط هنرمندانی هستند»، و با همین نگاه انسانی به تاریخ هنر نزدیک میشود.
کتاب از دوران ماقبل تاریخ آغاز میشود و تا قرن بیستم ادامه مییابد. گامبریچ هر دوره را در بافت اجتماعی، فلسفی، دینی و فرهنگی آن بررسی میکند. این روش باعث میشود خواننده آثار هنری را نه بهعنوان اشیائی جداافتاده، بلکه در بستر زندگی انسانها و جوامع آنها ببیند. از غارنگارههای ماگدالن تا نقاشیهای پیکاسو، مسیر تاریخ هنر چون رودخانهای جاری و پویا ترسیم میشود.
از نظر ساختار، کتاب بهگونهای تدوین شده که برای خوانندگان مبتدی نیز قابل فهم باشد. تصویرهای فراوان و با کیفیت در کنار متن، فهم مفاهیم را آسان میکنند. گامبریچ با لحنی استادانه مفاهیمی چون پرسپکتیو، ترکیببندی، رنگ، نور، و فرم را توضیح میدهد و درک خواننده را از دیدن آثار هنری بالا میبرد.
یکی از دستاوردهای بزرگ گامبریچ در این کتاب، ایجاد توازن میان روایت تاریخی و تحلیل زیباییشناسی است. او نه صرفاً به شرح سیر وقایع و تحولات میپردازد، نه صرفاً به تحلیل فرمها و سبکها؛ بلکه هر دو را درهم میآمیزد تا تصویری زنده و معنادار از هنر ارائه دهد. همین ترکیب سبب شده که کتاب در دانشگاهها و مدارس هنری نیز بهعنوان یک منبع پایه مورد استفاده قرار گیرد.
گامبریچ نگاه ارزشمحور و غربمحور را در تاریخ هنر به چالش نمیکشد، اما سعی دارد با نگاه منصفانه به هنرمندان دورهها و جغرافیاهای مختلف، از یونان باستان و روم گرفته تا هنر اسلامی، رنسانس، باروک و هنر مدرن، نمایی گسترده و چندجانبه ارائه دهد. او اگرچه تمرکز بیشتری بر هنر غرب دارد، اما به حضور و تأثیر هنرهای غیرغربی نیز بیتوجه نیست.
بیان ساده اما دقیق او باعث میشود کتاب نهتنها برای دانشجویان هنر، بلکه برای خوانندگان عمومی نیز جذاب و قابل استفاده باشد. این اثر، تاریخ هنر را از سطح یک موضوع تخصصی به حوزهای برای تجربهی زیبایی، تأمل، و شناخت انسان بدل میسازد. گامبریچ در طول کتاب خود همچنان وفادار به این اصل است که درک هنر نیازمند نگاه کردن، مقایسه کردن، و تفکر است.
تاریخ هنر بیش از آنکه فهرستی از سبکها و آثار باشد، داستانی است از تلاش بشر برای معنا دادن به جهان پیرامون از طریق تصویر و فرم. گامبریچ این تلاش را با شور و احترام روایت میکند. در نتیجه، کتاب او نهفقط یک مرجع هنری، بلکه اثری الهامبخش برای درک خلاقیت انسانی است.
سبک نگارش گامبریچ ترکیبی است از روایت، آموزش، و اندیشهورزی. او با مثالهای ملموس و کاربردی به خواننده میآموزد چگونه نگاه کند و چگونه در پشت ظاهر هر اثر، معناهای عمیقتری را جستوجو کند. این نگاه تحلیلگرانه اما قابلدسترس، ویژگی منحصر بهفرد کتاب به شمار میرود.
با وجود گذشت دههها از نخستین انتشار آن، تاریخ هنر همچنان یکی از مهمترین و معتبرترین منابع در حوزهی تاریخ هنر محسوب میشود. ترجمههای متعدد آن به زبانهای مختلف از جمله فارسی، گواهی بر استقبال جهانی از این اثر است. گامبریچ خود از شاگردان برجسته مکتب تاریخ هنر و روانشناسی ادراک بصری بود، و همین آمیزهی میان دانش نظری و تجربهی عملی در نوشتار او نمود دارد. او نهفقط یک تاریخنگار، بلکه آموزگاری بود که با شکیبایی، دقت و عشق به هنر، نسلهای بسیاری را با زبان تصویر آشنا کرد.
در نهایت، تاریخ هنر بیش از آنکه صرفاً کتابی درسی باشد، دریچهای است به سوی جهان غنی هنر. این کتاب همچون پلی است میان گذشته و حال، میان هنرمند و بیننده، و میان فرم و معنا. خواندن آن، گامی مهم برای شناخت فرهنگ و تمدن بشری از زاویهای بصری و زیباییشناختی است.
کتاب تاریخ هنر در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۹۶ با بیش از ۴۴۱ هزار رای و ۱۶۰۰ نقد ونظر است. این کتاب در ایران با ترجمهای از علی رامین به بازار عرضه شده است.
خلاصهی مطالب تاریخ هنر
کتاب تاریخ هنر نوشته ارنست گامبریچ، ساختاری خطی و تاریخی دارد و هنر را از نخستین نمودهای بصری انسان تا هنر مدرن قرن بیستم دنبال میکند. این کتاب به صورت فصلبندیشده، دورههای مختلف تاریخ هنر را بررسی میکند و در هر فصل به زمینههای اجتماعی، فرهنگی و فکری آن دوره، همچنین به هنرمندان شاخص و آثار برجستهشان میپردازد. زبان روایتگر و آموزندهی گامبریچ، هر فصل را به گونهای نوشته که هم جنبه آموزشی دارد و هم مخاطب عام را جذب میکند.
کتاب با فصلی دربارهی هنر پیشاتاریخی آغاز میشود. گامبریچ به بررسی نقاشیهای غاری، پیکرههای ابتدایی و انگیزههای احتمالی هنرمندان نخستین میپردازد. او نشان میدهد که چگونه نیاز به ارتباط، بیان احساسات و مفاهیم آیینی یا جادویی، انسان را به آفرینش تصویری سوق داده است. نقاشیهای غار لاسکو یا آلتامیرا نمونههایی از این تلاشها هستند که از همان آغاز، درکی از شکل، حرکت و معنا را در خود دارند.
در ادامه، گامبریچ به هنر مصر و بینالنهرین میپردازد. او بر ویژگیهای نمادین و آیینی هنر مصری تأکید میکند و توضیح میدهد که چرا این هنر تا این اندازه ایستا، قانونمند و تکرارشونده است. هنر در این تمدنها در خدمت دین، قدرت و بقای روح بود. از نقشبرجستههای آشوری گرفته تا معابد مصری، تمرکز بر تداوم، نظم و جاودانگی در همهجا به چشم میخورد.
سپس نوبت به یونان باستان میرسد که نقطه عطفی در تاریخ هنر به شمار میرود. گامبریچ به تفصیل تحول هنر یونانی از دورهی آرکائیک به کلاسیک و سپس هلنیستی را شرح میدهد. ایدهی «واقعگرایی ایدهآل» در پیکرتراشی، تعادل و هماهنگی در معماری، و روح انسانی در هنر یونانی بهخوبی تحلیل میشود. این فصل به بررسی پیکرههای فیدیاس، آثار پُلیکلیتوس و نقاشیهای گلدانها اختصاص دارد.
پس از یونان، گامبریچ به هنر روم میپردازد. او نشان میدهد که رومیان چگونه میراث یونانیان را اقتباس و بومیسازی کردند. در معماری، مهندسی و نقاشی دیواری، رومیان نوآوریهای مهمی داشتند. پرترهسازی واقعگرایانه، ساختمانهای عمومی مانند کولوسئوم و معابد رومی، از جمله موارد مورد بحث در این فصل است.
فصل بعد به هنر قرون وسطی اختصاص دارد که در آن گامبریچ به تحولات مسیحیت و نقش دین در هنر میپردازد. از هنر بیزانسی با شکوه و درخشش طلاییاش تا سبکهای رمانسک و گوتیک در اروپای غربی، این فصل نگاهی جامع به هنر در خدمت کلیسا و عرفان دارد. شیشههای رنگی، کلیساهای جامع، و نگارههای مذهبی بخشی از این روایت هستند.
با رسیدن به رنسانس، کتاب وارد یکی از پررنگترین و درخشانترین دورههای تاریخ هنر میشود. گامبریچ با شور و دقت، تولد دوبارهی انسانگرایی، توجه به طبیعت و فردیت، و شکوفایی استعدادهای هنری را در این فصل بازگو میکند. آثار جوتو، ماساچو، لئوناردو داوینچی، میکلآنژ، رافائل و دیگر بزرگان به تفصیل تحلیل میشوند. استفاده از پرسپکتیو، آناتومی دقیق، و بیان احساسی در هنر این دوره بهخوبی نشان داده میشود.
در فصلهایی بعدی، گامبریچ به سبک باروک میپردازد که با شکوه، پویایی و اغراق همراه است. او تفاوتهای میان باروک کاتولیک (در ایتالیا و اسپانیا) با باروک پروتستانی (در هلند) را روشن میکند. در این بخش، آثار کاراواجو، روبنس، رامبراند، وِرمیر و برنینی بررسی میشوند. گامبریچ نشان میدهد که چگونه احساسات، حرکت، نور و سایه بهگونهای در خدمت روایتهای بصری قرار گرفتهاند.
در ادامه، کتاب به قرن هجدهم و نوزدهم و سبکهایی چون روکوکو، نئوکلاسیسیسم، رمانتیسم، و واقعگرایی میپردازد. تغییرات اجتماعی و فکری از جمله انقلاب صنعتی و تغییر ساختار طبقاتی، بازتاب خود را در هنر این دوران گذاشتهاند. آثار داوید، ژریکو، دلاکروا، کوربه و منه از مهمترین نمونههای این دوره هستند که با نقد اجتماعی، بیان فردی و گسست از سنتها همراهند.
نهایتاً کتاب به هنر مدرن قرن بیستم میرسد؛ جایی که همهی قواعد پیشین به چالش کشیده میشوند. امپرسیونیسم، پستامپرسیونیسم، فوویسم، کوبیسم، اکسپرسیونیسم، دادائیسم، سوررئالیسم و آبستره هر یک فصل یا بخشی از این مسیرند. گامبریچ تلاش میکند تا ضمن شرح شکلگیری این سبکها، نگرانیها و دغدغههای هنرمندان مدرن را توضیح دهد. در پایان نیز با احتیاط به آیندهی هنر و مسئلهی معنای هنر در جهان معاصر اشاره میکند.
کتاب در مجموع، با دیدگاهی تاریخی اما انسانی، هنر را نه بهعنوان مجموعهای از اشیاء زیبا بلکه بهعنوان بیانهای متنوع انسان از جهان و خویشتن نشان میدهد. انسجام روایت، تصاویر گویا، و سادگی بیان از ویژگیهای برجستهی این اثرند که آن را به یکی از مهمترین کتابهای مرجع در تاریخ هنر تبدیل کردهاند.
بخشهایی از تاریخ هنر
نمی دانیم که هنر چگونه آغاز شده است، همان گونه که نمی دانیم زبان چگونه آغاز شده است. اگر معنای هنر را فعالیت هایی چون ساختن معابد و خانه ها، آفریدن تصویرها و تندیس ها، یا بافتن نقش و نگارها بدانیم، هیچ مردمی در هیچ نقطه از جهان نیستند که عاری از هنر باشند.
ولی اگر مرادمان از هنر گونه ای از تجملات زیبا، اشیاء روح نواز موزه ها و نگارخانه ها با تزئینات گران بهای مهمانخانه ها و جز این ها باشد، باید بدانیم که واژهی هنر به این مفهوم دیرزمانی از تداولش نمی گذرد و بسیاری از بزرگ ترین معماران، نقاشان و مجسمه سازان روزگاران گذشته هیچ گاه تصوری از آن در ذهن نداشته اند. بهترین راه درک این تفاوت [تعابیر دوگانه ی هنر] این است که به معماری توجه کنیم.
………………
درگذشته مردم نسبت به نقاشی ها و تندیس ها اغلب نگرش مشابهی داشتند. آن ها را صرفا آثار هنری نمی پنداشتند بلکه برای آن ها، نقش و کارکرد معینی قائل بودند. اگر کسی نمی دانست که بناها برای پاسخ گویی به کدام ضرورت ها ساخته شده اند، نمی توانست داوری و اظهارنظر معتبری درباره ی آن ها داشته باشد.
به همین قیاس، بعید است که بی هیچ گونه آگاهی از هدف های کاربردی هنر گذشته، بتوانیم به فهم آن نائل آییم. هرچه بیشتر در مسیر تاریخ به گذشته بازگردیم، هدف هایی را که هنر می بایست در خدمتشان قرار گیرد، معین تر و در عین حال شگفت انگیزتر می یابیم. اگر شهرهای کوچک و بزرگ را ترک گوییم و به روستاها برویم، و یا فراتر از آن، اگر از کشورهای متمدنمان جدا شویم و به سرزمین هایی سفر کنیم که مردمانشان هنوز در اوضاع واحوالی همانند اوضاع واحوال زندگی اجداد بسیار دور ما به سر می برند، خواهیم دید که در آن ها هم هنر، نقش کاربردی و سودمندانه ی خود را داراست.
ما این مردمان را ابتدایی» می نامیم، نه به علت آن که انسان هایی ساده تر از ما هستند – فرایندهای اندیشه ی آن ها اغلب از فرایندهای اندیشه ی ما پیچ وتاب های بیشتری دارند – بلکه چون به وضعیتی نزدیک ترند که همه ی افراد بشر زمانی از آن برون آمده اند.
اگر به کتاب تاریخ هنر علاقه دارید، بخش معرفی برترین کتابها در زمینهی هنر در وبسایت هر روز یک کتاب، شما را با سایر موارد مشابه نیز آشنا میسازد.
کتابهای پیشنهادی:
توسط: علی معاصر
دستهها: ادبیات جهان، تاریخ، هنر
۰ برچسبها: ادبیات جهان، ارنست گامبریچ، معرفی کتاب، هر روز یک کتاب