24 بهمن 1400
سووشون
«سووشون» نخستین رمان سیمین دانشور(۱۳۰۰ تا ۱۳۹۰) نویسندهی بزرگ ایرانی است. این کتاب برای اولین بار در سال ۱۳۴۸ هجری خورشیدی منتشر شده و تا کنون بیش از ۱۹ بار تجدید چاپ شده است.
کتاب سووشون در وبسایت goodreads دارای امتیاز ۳.۹۵ با بیش از ۷۶۰۰ رای و حدود ۶۵۰ نقد و نظر است.
سووشون تا کنون به بیش از ۱۷ زبان دیگر ترجمه شده است و نمایشنامههایی نیز از آن اقتباس شده و بر روی برده شده است. البته خانم سیمین دانشور حساسیت زیادی در مورد اثر خود داشته و عموماً با اقتباس از آن برای ساخت اثرهای نمایشی موافقت نمیکردند.
داستان سووشون
داستان سووشون به وقایع سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ خورشیدی و اشغال ایران توسط نیروهای متفقین در اواخر جنگ جهانی دوم و پس از آن اختصاص دارد. در این داستان که در شهر شیراز روی میدهد، یک خانوادهی متوسط در این شهر در اثر ورود نیروهای انگلستان به شهر درگیر وقایعی میشود که به طور کلی مسیر زندگی اعضای آن را تغییر میدهند.
مادر این خانواده که زنی خانهدار، تحصیلکرده و از نوع زنان سنتی ایرانی است و عشق بسیاری به شوهر خود دارد، در تمامی خط سیر داستان سعی میکند همسر و فرزندان خود را از خطر دور نگه داشته و به همین دلیل نیز داستان از دیدگاه وی روایت میشود. در طی ماجراهایی که برای این خانواده رخ میدهد، شخصیت زری (مادر خانواده) دائماً در بین ترس و شجاعت در نوسان بوده و ظلمهایی که از سوی خانوادهاش به وی میشود را نادیده میگیرد تا بتواند به اهداف بزرگتر خود دست یابد.
از سوی دیگر، یوسف (پدر خانواده و همسر زری)، فردی تحصیلکرده و مخالف استعمار است و حاضر نیز محصولات خود را به نیروهای بیگانه بفروشد. همین امر موجب بروز مشکلاتی برای وی خانوادهاش میشود. این زن و شوهر دارای سه فرزند (یک پسر به نام خسرو و دو دختر دوقلو به نامهای مینا و مرجان هستند که پا به پای پدر و مادر در داستان حضور دارند.
نام کتاب از مراسمی به نام «سووشون»، «سیاووشان» یا «سوگ سیاوش» گرفته شده است که پیش از اسلام و حتی تا قرن قبل برگزار شده و هدف آن تعزیت مرگ سیاوش (یکی از قهرمانان افسانهای شاهنامه و فرزند کیکاووس پادشاه ایرانزمین) بوده است. علت انتخاب این نام برای کتاب، شباهت سرنوشت یکی از شخصیتهای اصلی آن با ماجرای مرگ سیاوش و استعارهای از بیداری و قیام مردم در برابر ظلم و ستم است.
سووشون را رمانی رمزی سیاسی دانستهاند که از دو لایه تشکیل شده است. «در لایه ظاهری، حوادث رفته بر زری و خانواده اوست در محدوده نیمه اول سال ۱۳۲۲… زری میخواهد در درون کشور ایران کشور خاص خود را از آشوب و مرض و قحطی و مرگ حفظ کند [اما] سرانجام جنگ و دیگر بلاهای آن سالها به خانه او راه مییابند. از همین شرح کوتاه میتوان لایه درونی یا رمزی سووشون را دید، مثلاً مابهازای خانه همه ایران است و مابهازای زری، زن به طور کلی… و یوسف نماینده یک قشر روشنفکر این مملکت است… و خلاصه آنکه آنچه بر این خانه و خانواده میرود بر همه کشور ما رفته است.»
بخشی از کتاب سووشون
بعضى آدمها عین یک گل نایاب هستند، دیگران به جلوهشان حسد مىبرند. خیال مىکنند این گل نایاب تمام نیروى زمین را مىگیرد. تمام درخشش آفتاب و ترى هوا را مىبلعد و جا را براى آنها تنگ کرده، براى آنها آفتاب و اکسیژن باقى نگذاشته. به او حسد مىبرند و دلشان مىخواهد وجود نداشته باشد. یا عین ما باش یا اصلا نباش.
خوب که فکرش را مىکنم مىبینم همهى ما در تمام عمرمان بچههایى هستیم که به اسباب بازىهایمان دل خوش کردهایم و واى به روزى که دلخوشیهایمان را از ما مىگیرند، یا نمىگذارند به دلخوشیهایمان برسیم.
آدمیزاد چیست؟ یک امید کوچک، یک واقعه خوش چه زود میتواند از نو دست و دلش را به زندگی بخواند؟ اما وقتی همهاش تودهنی و نومیدی است، آدم احساس میکند که مثل تفاله شده، لاشهای، مرداری است که در لجن افتاده.
کاش دنیا دست زنها بود، زنها که زاییدهاند یعنی خلق کردهاند و قدر مخلوق خودشان را میدانند. قدر تحمل و حوصله و یکنواختی و برای خود هیچ کاری نتوانستن را. شاید مردها چون هیچوقت عملا خالق نبودهاند، آنقدر خود را به آب و آتش میزنند تا چیزی بیافرینند. اگر دنیا دست زنها بود، جنگ کجا بود؟
آن دورهها که مردم بهشراباً طهور دسترسی پیدا میکردند و میخوردند و حافظ میشدند گذشت. حالا باید شراباً باروت قورت بدهند. آن وفتها که مردم لب جوی آب مینشستند و گذر عمر را میدیدند و دلیدلی میکردند و از تمام نعمتهای دنیا، یک گلعذار بسشان بود گذشت. حالا باید کناره سیلگیر بایستند و عمر همچین از، روبهرو بیاید سیلی به صورتشان بزند که رب و ربشان را یاد کنند.
برای آشنایی با کتابهای دیگری از ادبیات ایران، به بخش معرفی ادبیات ایران در وبسایت هر روز یک کتاب مراجعه کنید. در ضمن در بخش معرفی داستانهای معاصر نیز میتوانید موارد بیشتری از کتابهای مرتبط با دوران اخیر را بیابید.
مطالعهی این کتاب ارزشمند را به همهی دوستداران کتاب و علاقمندان به داستانهای معاصر ایرانی پیشنهاد میکنم.
سلام. بسیار عالی بود.
این کتاب رو من خوانده ام واقعا زیباست
میخونمش حتمت
زیبا و تاثیر گذار♥️♥️🙏
بهترین رمان ایرانی است. واقعاً ارزش چندبار خواندن را دارد.